بخشش زندگی به دو قاتل
دو قاتل در پروندههای جداگانه درحالیکه روزهای آخر عمر خود را سپری میکردند، با رضایت بدون قید و شرط یک پدر و یک مادر، حتی بدون پرداخت دیه توانستند از مجازات اعدام رهایی یابند.
کد خبر :
۱۴۹۴۶
بازدید :
۱۱۳۷
دو قاتل در پروندههای جداگانه درحالیکه روزهای آخر عمر خود را سپری میکردند، با رضایت بدون قید و شرط یک پدر و یک مادر، حتی بدون پرداخت دیه توانستند از مجازات اعدام رهایی یابند.
یکی از این متهمان برادر خود را به قتل رسانده بود که سرانجام با رضایت مادرش از اعدام نجات یافت.
متهم دیگر نیز در یک درگیری مرگبار دست به جنایت زده بود که پس از گذشت ١٧سال از وقوع جنایت با رضایت پدر مقتول بدون پرداخت دیه از طناب دار رهایی یافت.
نخستین پرونده مربوط به پسر جوانی است که ١٧سال پیش در یک درگیری مرگبار دست به جنایت زد. این پسر عصر ٩ فروردين سال ٧٨ در خیابان لالهزار با پسر جوانی درگیر شد و با ضربات چاقو او را به قتل رساند.
بلافاصله پس از این جنایت مقتول به بيمارستان بانك ملي منتقل شد و ماموران كلانتري ١٠٩ بهارستان نیز در جریان ماجرای این درگیری مرگبار قرار گرفتند. آنها بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و برای بررسی ماجرا راهی بیمارستان شدند. با حضور ماموران آنها دریافتند بهنام ٢٠ساله در يك درگيري هدف ٢ ضربه چاقو قرار گرفته و پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داده است.
بنابراین تجسسها در اینباره آغاز شد و تیم تحقیق متوجه شد بهنام با يكي از دوستانش به نام فرشاد درگير شده و به قتل رسیده است. تحقیقات برای شناسایی و دستگیری فرشاد آغاز شد و درنهایت او یک روز پس از جنایت از سوي ماموران دستگير شد.
فرشاد ٢٢ساله پس از دستگیری در بازجوییها به جنایت اعتراف کرد و گفت: «روز قبل از اینکه دست به قتل بزنم، متوجه شدم بهنام با يكي از دوستانم درگير شده است. برای همین از او کینه به دل گرفتم و همین موضوع باعث شد تا با هم دشمن شویم. تا اينكه روز حادثه او را در خيابان لالهزار ديدم و با هم درگير شديم. در این میان از آنجایی که عصبانی شده بودم ٢ ضربه با چاقو به او زدم. ولی باور کنید اصلا قصد كشتن نداشتم. بعد از فرار متوجه مرگ او شدم.»
با اعتراف این پسر پروندهاش برای رسیدگی به شعبه ١٦٠٢ دادگاه انقلاب و عمومي پايتخت ارسال شد و این شعبه نیز پس از بررسيهاي تكميلي فرشاد را به قصاص محكوم كرد. درحالیکه ١٧سال از وقوع این جنایت گذشته است، پدر مقتول در سالروز ولادت امام محمد باقر(ع) قاتل پسرش را بخشید.
حسن ابراهيمپور ٦٥ساله، صبح دیروز با حضور در شعبه اجراي احكام دادسراي امور جنايي گفت: «قاتل پسرم را بدون دريافت ديه ميبخشم. فقط از او ميخواهم تعهد بدهد كه پس از آزادي به شهر دماوند نرود و به خانواده من نزديك نشود. من تنها به خاطر خدا از خون پسرم گذشتم.»
دومین پرونده نیز مربوط به سهسال پیش است. روز یازدهم بهمنماه سال ٩١ بود که به ماموران پلیس خبر یک درگیری خانوادگی در خیابان قیامدشت رسید. تیم تحقیق بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار داد و برای بررسی ماجرا راهی محل درگیری شد. با حضور در محل حادثه مشخص شد که پسر جوانی پس از درگیری با برادر کوچکترش در خانه خودشان او را به قتل رسانده است.
این پسر که در همان محل حادثه به قتل اعتراف کرد و دستگیر شد، درحالیکه خودش هم از ناحیه دست مجروح شده بود، در بازجوییها در مورد جزییات این جنایت به کارآگاهان گفت: «برادرم اعتیاد داشت و مرتب با مادرم درگیر میشد. او مادرم را اذیت میکرد برای همین روز حادثه وقتی سر همین موضوع با او درگیر شدم دست به قتلش زدم.»
با اعترافات این پسر پرونده وی برای رسیدگی به شعبه ٧٤ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم در این شعبه به پای میز محاکمه رفت و پس از برگزاری جلسه با حکم قضات دادگاه به قصاص محکوم شد. درحالیکه حکم قصاص صادر شده بود، مادر قربانی درخواست اعاده دادرسی را مطرح کرد و به قضات گفت که پس از دریافت دیه از پسرش، رضایت میدهد. بنابراین با اعلام رضایت این مادر، پرونده برای رسیدگی دوباره اینبار به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
صبح دیروز پسر جوان برای بار دوم در مقابل هیأت قضائی ایستاد و از خودش دفاع کرد. در ابتدای این جلسه که به ریاست قاضی محمد باقر قربانزاده برگزار شد، پس از قرائت کیفرخواست مادر مقتول در جایگاه ایستاد. او درحالیکه اعلام کرد دیه هم نمیخواهد به قضات گفت: «هرچه فکر کردم دیدم نمیتوانم حاضر به قصاص پسرم شوم.
در ابتدا وقتی از اعدام منصرف شدم درخواست دیه کردم ولی چون پسرم پولی ندارد از پرداخت دیه هم میگذرم. فقط از پسرم میخواهم دیگر به دیدن من نیاید و بعد از آزادی مزاحمتی برایم ایجاد نکند. چون دیگر نمیخواهم او را ببینم.» پس از اظهارات این زن متهم نیز به هیأت قضائی گفت: «برادرم مواد مصرف میکرد و مرتب با مادرم درگیر بود. من سر کار بودم و فقط هفتهای یکبار به خانه میآمدم. همان زمان هم مرتب میدیدم مادرم را اذیت میکند. آخرینبار وقتی از سر کار به خانه برگشتم متوجه شدم برادرم اینبار سر غذا با مادرم درگیر شده است.
سعی کردم او را آرام کنم اما برادرم دستبردار نبود تا اینکه برای دعوا از خانه خارج شدیم. درحالیکه چاقوی آشپزخانه همراهم بود، بیرون رفتم. همان لحظه برادرم مرا به داخل جوی آب هل داد که دست چپم شکست. من هم با چاقوی آشپزخانه یک ضربه به پهلویش زدم. الان هم شرمنده مادرم هستم.»
در پایان این جلسه هیأت قضائی وارد شور شد و متهم را به ١٠سال زندان با احتساب روزهای قبلی محکوم کرد. این درحالی بود که متهم مادرش را در آغوش کشید و از او تشکر کرد.
یکی از این متهمان برادر خود را به قتل رسانده بود که سرانجام با رضایت مادرش از اعدام نجات یافت.
متهم دیگر نیز در یک درگیری مرگبار دست به جنایت زده بود که پس از گذشت ١٧سال از وقوع جنایت با رضایت پدر مقتول بدون پرداخت دیه از طناب دار رهایی یافت.
نخستین پرونده مربوط به پسر جوانی است که ١٧سال پیش در یک درگیری مرگبار دست به جنایت زد. این پسر عصر ٩ فروردين سال ٧٨ در خیابان لالهزار با پسر جوانی درگیر شد و با ضربات چاقو او را به قتل رساند.
بلافاصله پس از این جنایت مقتول به بيمارستان بانك ملي منتقل شد و ماموران كلانتري ١٠٩ بهارستان نیز در جریان ماجرای این درگیری مرگبار قرار گرفتند. آنها بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و برای بررسی ماجرا راهی بیمارستان شدند. با حضور ماموران آنها دریافتند بهنام ٢٠ساله در يك درگيري هدف ٢ ضربه چاقو قرار گرفته و پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داده است.
بنابراین تجسسها در اینباره آغاز شد و تیم تحقیق متوجه شد بهنام با يكي از دوستانش به نام فرشاد درگير شده و به قتل رسیده است. تحقیقات برای شناسایی و دستگیری فرشاد آغاز شد و درنهایت او یک روز پس از جنایت از سوي ماموران دستگير شد.
فرشاد ٢٢ساله پس از دستگیری در بازجوییها به جنایت اعتراف کرد و گفت: «روز قبل از اینکه دست به قتل بزنم، متوجه شدم بهنام با يكي از دوستانم درگير شده است. برای همین از او کینه به دل گرفتم و همین موضوع باعث شد تا با هم دشمن شویم. تا اينكه روز حادثه او را در خيابان لالهزار ديدم و با هم درگير شديم. در این میان از آنجایی که عصبانی شده بودم ٢ ضربه با چاقو به او زدم. ولی باور کنید اصلا قصد كشتن نداشتم. بعد از فرار متوجه مرگ او شدم.»
با اعتراف این پسر پروندهاش برای رسیدگی به شعبه ١٦٠٢ دادگاه انقلاب و عمومي پايتخت ارسال شد و این شعبه نیز پس از بررسيهاي تكميلي فرشاد را به قصاص محكوم كرد. درحالیکه ١٧سال از وقوع این جنایت گذشته است، پدر مقتول در سالروز ولادت امام محمد باقر(ع) قاتل پسرش را بخشید.
حسن ابراهيمپور ٦٥ساله، صبح دیروز با حضور در شعبه اجراي احكام دادسراي امور جنايي گفت: «قاتل پسرم را بدون دريافت ديه ميبخشم. فقط از او ميخواهم تعهد بدهد كه پس از آزادي به شهر دماوند نرود و به خانواده من نزديك نشود. من تنها به خاطر خدا از خون پسرم گذشتم.»
دومین پرونده نیز مربوط به سهسال پیش است. روز یازدهم بهمنماه سال ٩١ بود که به ماموران پلیس خبر یک درگیری خانوادگی در خیابان قیامدشت رسید. تیم تحقیق بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار داد و برای بررسی ماجرا راهی محل درگیری شد. با حضور در محل حادثه مشخص شد که پسر جوانی پس از درگیری با برادر کوچکترش در خانه خودشان او را به قتل رسانده است.
این پسر که در همان محل حادثه به قتل اعتراف کرد و دستگیر شد، درحالیکه خودش هم از ناحیه دست مجروح شده بود، در بازجوییها در مورد جزییات این جنایت به کارآگاهان گفت: «برادرم اعتیاد داشت و مرتب با مادرم درگیر میشد. او مادرم را اذیت میکرد برای همین روز حادثه وقتی سر همین موضوع با او درگیر شدم دست به قتلش زدم.»
با اعترافات این پسر پرونده وی برای رسیدگی به شعبه ٧٤ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم در این شعبه به پای میز محاکمه رفت و پس از برگزاری جلسه با حکم قضات دادگاه به قصاص محکوم شد. درحالیکه حکم قصاص صادر شده بود، مادر قربانی درخواست اعاده دادرسی را مطرح کرد و به قضات گفت که پس از دریافت دیه از پسرش، رضایت میدهد. بنابراین با اعلام رضایت این مادر، پرونده برای رسیدگی دوباره اینبار به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
صبح دیروز پسر جوان برای بار دوم در مقابل هیأت قضائی ایستاد و از خودش دفاع کرد. در ابتدای این جلسه که به ریاست قاضی محمد باقر قربانزاده برگزار شد، پس از قرائت کیفرخواست مادر مقتول در جایگاه ایستاد. او درحالیکه اعلام کرد دیه هم نمیخواهد به قضات گفت: «هرچه فکر کردم دیدم نمیتوانم حاضر به قصاص پسرم شوم.
در ابتدا وقتی از اعدام منصرف شدم درخواست دیه کردم ولی چون پسرم پولی ندارد از پرداخت دیه هم میگذرم. فقط از پسرم میخواهم دیگر به دیدن من نیاید و بعد از آزادی مزاحمتی برایم ایجاد نکند. چون دیگر نمیخواهم او را ببینم.» پس از اظهارات این زن متهم نیز به هیأت قضائی گفت: «برادرم مواد مصرف میکرد و مرتب با مادرم درگیر بود. من سر کار بودم و فقط هفتهای یکبار به خانه میآمدم. همان زمان هم مرتب میدیدم مادرم را اذیت میکند. آخرینبار وقتی از سر کار به خانه برگشتم متوجه شدم برادرم اینبار سر غذا با مادرم درگیر شده است.
سعی کردم او را آرام کنم اما برادرم دستبردار نبود تا اینکه برای دعوا از خانه خارج شدیم. درحالیکه چاقوی آشپزخانه همراهم بود، بیرون رفتم. همان لحظه برادرم مرا به داخل جوی آب هل داد که دست چپم شکست. من هم با چاقوی آشپزخانه یک ضربه به پهلویش زدم. الان هم شرمنده مادرم هستم.»
در پایان این جلسه هیأت قضائی وارد شور شد و متهم را به ١٠سال زندان با احتساب روزهای قبلی محکوم کرد. این درحالی بود که متهم مادرش را در آغوش کشید و از او تشکر کرد.
۰