سه روندی که تا سال ۲۰۲۰ دنیا را متحول خواهند کرد
وجه مشترک بسیاری از افراد موفق در آیندهنگری آنها است. از این رو آنها میدانند که سرمایه و توانمندی خود را در چه جهتهایی به کار گیرند. در این مطلب، جیمز آلتوچر به عنوان یکی از چهرههای سرشناس قرن حاضر، به شرح ۳ روندی پرداخته است که قرار است تا سال ۲۰۲۰، دنیای ما را متحول سازد.
کد خبر :
۱۵۰۵۵
بازدید :
۱۷۱۰
وجه مشترک بسیاری از افراد موفق در آیندهنگری آنها است. از این رو آنها میدانند که سرمایه و توانمندی خود را در چه جهتهایی به کار گیرند. در این مطلب، جیمز آلتوچر به عنوان یکی از چهرههای سرشناس قرن حاضر، به شرح ۳ روندی پرداخته است که قرار است تا سال ۲۰۲۰، دنیای ما را متحول سازد.
به نظر شما کدام نوآوریها میتواند تا سال ۲۰۲۰، بیشترین تاثیرات را بر جهان بگذارد؟ "جیمز آلتوچر"، وبلاگنویس، نویسنده و سرمایهگذار معروف در پاسخ به این سوال میگوید:
من اعتقاد زیادی به آینده ندارم. البته مطمئن هستم که آیندهای وجود خواهد داشت" اما در مورد چگونگی آن اطمینانی ندارم. یک گروه از تحلیلگران مشاور به نام CXO پیشبینی صدها نفر از صاحبنظران را بررسی کردهاند. آیا صحبتهایی که در تیتر خبری رسانهها مطرح میشود درست است یا نه؟ برای مثال بعضیها میگویند که جهان با شیوع گستردهی ویروس ابولا به پایان خواهد رسید.
بنا بر محاسبات تحلیلگران تنها %۴۷ از پیشبینی این صاحب نظران به وقوع پیوسته است؛ حال آن که از نظر من این رقم %۱۲ بیشتر نبوده است. البته من این رقم را بنا بر حدسیات خودم می گویم و تحلیل گران با استفاده از آمار و اطلاعات رقم خود را اعلام می کنند.
با این حال من از پیشبینی کردن خوشم نمی آید.
اما یک راه حل عالی وجود دارد که پیشبینیها را ارزیابی کند و به این نتیجهگیری برسد که چقدر به حقیقت نزدیک هستند و آن نگاه به گذشته است.
برای مثال دختر ۱۵ سالهی من ایمیل ندارد. او از رایانه فقط برای تکالیف کلاسیاش استفاده میکند. اما در عوض دائم سراغ گوشیاش میرود و همهی ارتباطاتش با دیگران به صورت پیام متنی است.
ایمیل، تقریبا ۲۰ سال است که محبوبیت دارد. در حالی که محبوبیت تلفن به بیش از ۱۰۰ سال میرسد.
البته این به معنای بد بودن فناوریهای جدید نیست. تلفنی که ما از آن استفاده میکنیم همان تلفن سال ۱۹۰۰ نیست. تلفن فعلی در واقع رایانهای است که از ابر رایانههای ۲۰ سال پیش قدرتمندتر است و به راحتی در جیب ما جا میشود.
در اینجا دو نکته قابل بررسی است:
۱. چیزی که در گذشته محبوب بوده است، حداقل تا مدتی در آینده هم طرفدار خواهد داشت.
۲. چیزهای محبوب گذشته در آینده ارتقاء پیدا خواهند کرد.
به این دو تجربه توجه کنید: در سال ۲۰۰۷ بود که در شبکهی تلویزیونی CNBC اعلام کردم: روزی خواهد رسید که فیسبوک ۱۰۰ میلیارد دلار ارزش داشته باشد. در آن زمان شاید قیمت فیسبوک یک میلیارد دلار بیشتر نبود. همهی افراد حاضر در آن برنامه خندیدند. پس از آن شروع به سرمایهگذاری در تمام سرویسهای فیسبوک کردم.
در کتاب "خودتان را انتخاب کنید" که بیشتر آن را در سال ۲۰۱۲ نوشتم، به این مطلب اشاره کردم که ما به سمتی پیش میرویم که به "توالتهای هوشمند" برسیم. در واقع این توالتها آزمایشگاه کوچکی در گوشهی سرویس بهداشتی خانهی ما است که از طریق نمونهی ادرار و مدفوع، تمام بیماریهای ما را تشخیص خواهد داد.
به هر حال، دانشگاه MIT در حال کار کردن بر روی این ایده است. هزینهی این توالت ۲۰۰۰ دلار برآورد شده است؛ اما کم کم به ۱۰۰ دلار هم خواهد رسید.
با این حال، ۳ روند محبوب در ۱۰۰ سال گذشته وجود داشته است که به نظر من همچنان مهم و قابل احترام هستند و در ۱۰۰ سال بعد هم محبوب خواهند بود. دانستن این روندها می تواند فرصتهای درآمدزایی در اختیار ما قرار دهد:
روند اول: کاهش قیمتها
اکثر مردم از تورم و گرانی وحشت دارند. واقعیت این است که ما در دنیایی زندگی میکنیم که قیمتها به سمت پایین آمدن میروند.
وارن بافت گفته است: "کاهش قیمتها خیلی وحشتناکتر از تورم است". شاید در وهلهی اول به نظر برسد که کاهش قیمتها برای وارن بافت وحشتناک است چون او محصولاتی برای فروختن دارد در حالی که خریدارانی مثل ما اتفاق خوشحال کنندهای محسوب میشود. به هر حال، اگر منصفانه به قضیه نگاه کنیم با یک شمشیر دولبه مواجه هستیم.
زمانی که قیمت ها روند نزولی را طی می کنند، مردم صبر می کنند که باز هم ارزانتر شود و بعدا اقدام به خرید کنند. روند کاهش قیمت به یکی از ترسناکترین اتفاقات تاریخ اقتصاد در سال های ۱۹۳۰ و ۲۰۰۹ تبدیل شد .
در این میان دولت مسئله را چطور حل کرد؟ با چاپ اسکناس و راه انداختن جنگ. به همین دلیل میگویم پیامد این قضیه ترسناک بود. ما برای حل مشکل پیش آمده به بچههای ۱۸ ساله تفنگ دادیم و آنها را به کشور دیگری فرستادیم و گفتیم که به جوانان ۱۸ سالهی آنها شلیک کنند.
مردم به همهی اشکال ممکن به دولت مقروض بودند و ارزش دلار نسبت به سال ۱۹۱۳، با ۹۷% افت همراه بود.
برای من مهم نبود؛ آنچه اهمیت داشت پول بود.
در حال حاضر چیزی که من میبینم این است: رایانهها روز به روز ارزانتر میشوند. قیمت مسکن طی ۱۰ سال گذشته ثابت مانده است و حالا مردم شروع به سرمایهگذاری در بخش آموزش عالی کردهاند تا به درجات بالاتر دانشگاهی دست پیدا کنند. طبیعی است هر چه تعداد دانشجو بیشتر باشد تقاضای وام دانشجویی بیشتر است و در عوض موقعیت شغلی کمتری وجود خواهد داشت.
تمام لوازم برقی روز به روز ارزانتر می شوند. کتابها هم همین روند را پیش گرفتهاند. و من برای دیدن فیلم مجبور نیستم که به سالن سینما بروم. هر موزیکی که بخواهم به لطف یوتیوب برای من رایگان است.
در واقع تورم به این دلیل وجود دارد که دولتها و شرکتهای بزرگ مانع کاهش قیمتها میشوند؛ چرا که کاهش قیمتها یک روند طبیعی است، نه افزایش آنها. در نهایت با روند پایین آمدن قیمتها، اوضاع به حدی بد میشود که افراد مجبور خواهند شد فرش زیر پای خود را حراج کنند. شاید تورم فعلی به صورت حباب خودش را نشان دهد، اما در نهایت با کاهش شدید قیمتها مواجه خواهیم شد. پس خود را برای آن دوران آماده کنید.
در دنیایی که تورم منفی است، ایدهها با ارزشتر از محصولات هستند. اگر شما ایدهای داشته باشید که مردم چگونه کسب و کار خود را رونق دهند میتوانید از همین ایده درآمد کسب کنید. برای مثال، من فردی را می شناسم که تا قبل از راهاندازی وبینارهای بهبود کسب و کار، روی کاناپهی منزل خواهرش میخوابید. و در حال حاضر جزء هفت شخصیت شناخته شدهی سال است.
این ترفند برگزاری وبینار همیشه جواب نمیدهد. بنابراین او همیشه ایدههای دیگری برای کمک کردن به کیفیت زندگی مردم پیدا میکند.
"ایدهها" ارز با ارزش قرن بیست و یکم هستند و ارزش آنها روز به روز بیشتر میشود.
روند دوم: شیمی
نیم قرن از عمر آیتی گذشت . رایانهها در خانهها همهگیر شدند و اینترنت و تلفنهای همراه زندگی بشر امروز را تحت سلطهی خود در آوردند.
بله. درست است.
قرار نیست که روند پیشرفت نوآوری متوقف شود. رایانهها هر سال بهتر میشوند و برنامهها و نرمافزارهای مفیدتری اضافه خوهد شد. اما نوآوریهایی در راه است که قابل مقایسه با زمان حال نیست.
به عنوان مثال، نسخهی جدید لپتاپ و گوشی همراه من هر دو وارد بازار شدهاند. اما در وهلهی اول من نیازی به خرید نسخهی جدید نمیبینم و با بروزرسانیکار خودم را راه میاندازم. اما بروزرسانیها تغییر آنچنانی در عملکرد دستگاهها من ایجاد نمیکنند. با این حال من درکی از تفاوتهای بین گوشیهای فعلی و نسل جدید سال بعد ندارم. (به نظر من این تغییرات خیلی ریز هستند و فقط در عمر باتری و تعداد پیکسلها محدود میشوند).
پس دیگر چه چیزی برای تغییر باقی مانده است؟ شیمی. همیشه تعداد دانشجویان رشته های شیمی در مقایسه با دانشجویان رشتههای کامپیوتر و یا فناوری اطلاعات کمتر بوده است و حالا به دنبال این هستیم که پیشرفتها را از سمت آی تی به شیمی سوق دهیم.
به عنوان مثال "ایلان ماسک" در حال ساخت یک کارخانهی باتری یک میلیارد دلاری است. خب اگر به جای لیتیوم مادهای جایگزین شود که عمر باتری را طولانیتر کند به نفع ما و ایلان نخواهد بود؟
دیانای رایانهها یا محاسبات دیانای، ضمن این که پیشرفتهای عظیمی را در زمینهی تکنولوژی ایجاد میکنند، ۱۰۰% بر روی پیشرفت بیوشیمی هم موثر خواهند بود.
بسیاری از مردم، کشور ایالات متحده را یک عربستان سعودی از گاز طبیعی میدانند. اما چقدر خوب می شد که برای پر کردن باک اتومبیلهای خود مجبور به مایع کردن گاز نبودیم. در حال حاضر، ۹۰ سال است که تمام کشورها از فرآیند گران و پرهزینهی شیمیایی فیشر- تراپز برای مایع کردن گاز استفاده میکنند. آیا بهتر نیست که یک تغییر و توسعه در این زمینه اتفاق بیفتد؟
من می توانم ۵۰ مشکلی را که علم شیمی می تواند حل کند و دنیا را جای بهتری برای زندگی سازد، مطرح کنم. اما چون موضوع جذابی نیست، طبیعتا افراد هم علاقهای به مطالعه در آن ندارند. البته این روند هم تغییر خواهد کرد. نه به این علت که یک روند آیندهنگر است؛ بلکه بیشینهی تغییر و تحولات در علم شیمی به ۳۰۰۰ سال میرسد . من فقط این روند قدیمی را گوشزد میکنم و میگویم: "شیمی را فراموش نکنیم، چون به آن نیاز خواهیم داشت."
یک مثال ساده: دوپانت (DuPont) و داو کمیکال (Dow Chemical) دو تن از بزرگترین شرکتهای شیمیایی دنیا محسوب میشوند. رشد هر دو شرکت نسبت به سال گذشته به ترتیب %۵۰ و %۳۸ بوده است؛ حال آن که اپل نسبت به سال گذشته اش تنها ۱۲% رشد کرده است.
روند سوم: جامعهی بدون کارمند
۲۰۰ سال پیش، ما عنوانی به نام کارمند نداشتیم. من عضو هیئت مدیرهی سازمانی هستم که درآمد یک میلیارد دلاری دارد. درآمد این سازمان از ۲۰۰ میلیون دلار شروع شده و به این مقدار رسیده است. چرا ما باید خیلی سریع حرکت کنیم، در حالی که اقتصاد اینقدر مسطح است؟
به دو دلیل:
۱. اصل پارتو می گوید که %۸۰ کارها توسط %۲۰ افراد انجام می شود. از این رو افراد زیادی از کار اخراج شدند.
۲. بعضی مسائل دشوارتر از آن هستند که قابل اجرا باشند. از این رو کشف این که یک کارمند واقعا میخواهد چه کاری برای شما انجام دهد واقعا مسئلهی سختی است.
در نتیجه، خوشبختانه یا متاسفانه موجی از تجارت های تک نفره ( solopreneur) شکل میگیرد و سبک زندگی به سمت کارآفرینی میرود. دقیقا همان اتفاقی که ۱۰۰ سال پیش، قبل از این که کورپوراتیسم (بنگاه مداری) بر سرمایهداری پیروز شود، افتاد.
اینجا است که شرکتهایی مثل اوبر (Uber) شکوفا میشوند. شما یک نیروی کار راننده دارید، یک نرمافزار تدارکات و مردمی که مشتاق به استفاده از خدمات شما هستند؛ استارتاپهای ما خط مشی اوبر را پیش گرفتهاند. در ماه گذشته اوبر در سانفرانسیسکو، ۳ برابر کل تاکسیهای این شهر نسبت به میانگین ماههای قبل، سرویسدهی داشت.
در حال حاضر میدانیم که سبک شغلی کارمندی هرگز پایدار نیست.
چرا؟ چون وقتی که همهی ما در اتاقکهای کاری خود به عنوان کارمند زندانی هستیم، خلاقیت و ایدهپردازی در وجود ما میمیرد و فقط مجری اوامر روسا، همکاران، دولت، نظام آموزشی و خانواده خواهیم شد.
به این ترتیب به دیگران اجازه میدهیم که به جای ما تصمیمگیری کنند. طبیعتا نتیجهی انتخابهای دیگران آن چیزی نیست که ما میخواهیم و اتفاقات بد از اینجا به بعد شروع خواهد شد.
بنابراین، رویکردهایی را پیش بگیرید که آینده را در ثروت و رفاه سپری کنید.
یکی از اقدامات اولیه نوشتن ۱۰ ایده در روز است. این تمرین، قدرت ایدهپردازی را در شما افزایش میدهد و خلاقیت شما را نسبت به میانگین افراد جامعه ۱۰۰ برابر بالاتر میبرد.این ایدهها میتوانند مربوط به کسب و کار، کتاب یا حتی غافلگیر کردن همسرتان باشد.
من کاری به دلار و طلا و سلامتی ندارم. ارز آینده "ایدهها" هستند؛ چرا که ایدهها این پتانسیل را دارند که فرصتهای زیادی برای افراد فراهم کنند. این افراد کسانی خواهند بود که استعداد بهرهبرداری از ایدهها را داشته باشند.
خیلی از افراد میگویند: "ایدهها فقط در حد حرف هستند" یا "مهم، عمل کردن است". اینطور اظهارات کلی، دقیقا درست نیستند. نوشتن ۱۰ ایده در روز کار راحتی نیست. (می گویید نه؟ امتحان کنید) و ایدههای اجرایی فقط به چند ایده محدود میشوند. پس از ایدهپردازی نترسید و همین الان دست به کار شوید تا آینده به کام شما باشد.
آلتوچر این ۳ روند را برای آینده مثال میزند. شما چه روندهایی را پیشبینی میکنید؟
منبع: INC
۰