پیام مرگهای تراژیک فوتبالیستهای ایرانی
کد خبر :
۱۵۶۷۴
بازدید :
۱۴۵۶
مهرداد اولادی در 30 سالگی و درست در زمانی که باید در اوج دوران حرفهای خود قرار داشته باشد، ناباورانه به دنیای دیگر مهاجرت میکند. این یک مرگ ناگهانی و یک مصیبت بزرگ است که با توجه به وجه ورزشکارانه این مهاجم سابق تیمملی موضوع تراژیکتر هم میشود.
ما که غم از دست دادن هادی نوروزی را هنوز هضم نکردهایم، دوباره یک فوتبالیست خوب دیگر را از دست میدهیم، فوتبالیستی که با سابقه پوشیدن پیراهن تیمملی و گلزنی در دربی را دارد و کسی شک ندارد که بسیار پایینتر از حد استعدادش در فوتبال ایران پیش رفت.
اولادی که در دوره سرمربیگری افشین قطبی قرار بود به عنوان مهاجم اصلی تیمملی در جام ملتهای آسیا 2011 به میدان برود، در نهایت جای خود را به محمد غلامی داد و به مرور از سطح اول فوتبال ایران فاصله گرفت. اگرچه اولادی جزو دعوتشدگان به تیمملی در دوره کارلوس کیروش هم بود.
او که با وجود سابقه به ثمر رساندن یک گل تماشایی در داربی به استقلال پیوست، دوران خوبی را دراین تیم نداشت و حتی بعدها درحاشیه یک بازی دوستانه از این اقدام ابراز پشیمانی کرد. اولادی که از بهترینهای فوتبال ایران در امارات هم محسوب میشود، سابقه دو دوره بازی در تیم الشباب را دارد. او همچنین قصد انتقال به لیگ اسپانیا و تیم خرز را داشت که این اتفاق رخ نداد.
اولادی که این اواخر از سطح اول فوتبال ایران فاصله گرفته بود، مدتی را به اداره یک رستوران گذراند و سپس برای بار سوم به ملوان پیوست. آخرین تصویری که از او به یاد داریم، نیمکتنشینیاش در دیدار مقابل تیم محبوبش است. تیمی که میتوانست بیش از اینها از مهرداد استفاده کند اگر این بازیکن قدر خود را بیشتر میدانست و فرصتهای مهم زندگی را به اوت نمیزد.
مرگ ناگهانی مهرداد اولادی هشداری برای ورزش و ورزشکاران ایرانی هم هست. این فوتهای زودهنگام در دل خود پیامهای مهمی دارند که باید به آنها توجه کرد. پیامهایی که اگرچه در فضای احساسی پس از مرگهای دلخراش و دردناک نمیشود از آن سخن گفت اما در نهایت چارهای جز توجه به آن نیست. فوتبالیستهای ایرانی باید بیش از این نگران و مراقب خود باشند. هرچه باشد اولادی و اولادیها ورزشکاران نخبهایاند که سالها باید بگذرد نظیرشان به وجود بیاید؛ چرا از این سرمایه اجتماعی بزرگ مراقبت نمیکنیم؟
ما که غم از دست دادن هادی نوروزی را هنوز هضم نکردهایم، دوباره یک فوتبالیست خوب دیگر را از دست میدهیم، فوتبالیستی که با سابقه پوشیدن پیراهن تیمملی و گلزنی در دربی را دارد و کسی شک ندارد که بسیار پایینتر از حد استعدادش در فوتبال ایران پیش رفت.
اولادی که در دوره سرمربیگری افشین قطبی قرار بود به عنوان مهاجم اصلی تیمملی در جام ملتهای آسیا 2011 به میدان برود، در نهایت جای خود را به محمد غلامی داد و به مرور از سطح اول فوتبال ایران فاصله گرفت. اگرچه اولادی جزو دعوتشدگان به تیمملی در دوره کارلوس کیروش هم بود.
او که با وجود سابقه به ثمر رساندن یک گل تماشایی در داربی به استقلال پیوست، دوران خوبی را دراین تیم نداشت و حتی بعدها درحاشیه یک بازی دوستانه از این اقدام ابراز پشیمانی کرد. اولادی که از بهترینهای فوتبال ایران در امارات هم محسوب میشود، سابقه دو دوره بازی در تیم الشباب را دارد. او همچنین قصد انتقال به لیگ اسپانیا و تیم خرز را داشت که این اتفاق رخ نداد.
اولادی که این اواخر از سطح اول فوتبال ایران فاصله گرفته بود، مدتی را به اداره یک رستوران گذراند و سپس برای بار سوم به ملوان پیوست. آخرین تصویری که از او به یاد داریم، نیمکتنشینیاش در دیدار مقابل تیم محبوبش است. تیمی که میتوانست بیش از اینها از مهرداد استفاده کند اگر این بازیکن قدر خود را بیشتر میدانست و فرصتهای مهم زندگی را به اوت نمیزد.
مرگ ناگهانی مهرداد اولادی هشداری برای ورزش و ورزشکاران ایرانی هم هست. این فوتهای زودهنگام در دل خود پیامهای مهمی دارند که باید به آنها توجه کرد. پیامهایی که اگرچه در فضای احساسی پس از مرگهای دلخراش و دردناک نمیشود از آن سخن گفت اما در نهایت چارهای جز توجه به آن نیست. فوتبالیستهای ایرانی باید بیش از این نگران و مراقب خود باشند. هرچه باشد اولادی و اولادیها ورزشکاران نخبهایاند که سالها باید بگذرد نظیرشان به وجود بیاید؛ چرا از این سرمایه اجتماعی بزرگ مراقبت نمیکنیم؟
۰