حقیقت تلخ!

تصویر ساده‌ای است. بیشتر به کلاژ شبیه است که از چیدمان ابزارهایی که درطول روز از آن استفاده می‌کنیم، درست شده است. کیس کامپیو‌تر، اسپیکر، تلفن‌همراه، فکس، ماشین‌حساب، زونکن، ساعت، هدفون، دستگاه پانچ، مانیتور، تلفن، پرچم رومیزی و... که درنهایت از چیدمان این وسایل به تصویر یک زن رسیده‌اند.

کد خبر : ۱۵۷۴۱
بازدید : ۱۳۶۸
مریم حسینی‌نیا در روزنامه شهروند نوشت:

تصویر ساده‌ای است. بیشتر به کلاژ شبیه است که از چیدمان ابزارهایی که درطول روز از آن استفاده می‌کنیم، درست شده است. کیس کامپیو‌تر، اسپیکر، تلفن‌همراه، فکس، ماشین‌حساب، زونکن، ساعت، هدفون، دستگاه پانچ، مانیتور، تلفن، پرچم رومیزی و... که درنهایت از چیدمان این وسایل به تصویر یک زن رسیده‌اند.

یک خانم که صورتش ساعت است و اسپیکر و ماشین‌حساب حجابش. کف دست‌هایش گوشی تلفن همراه است و پا‌هایش کیس کامپیو‌تر تا اینجای کار اتفاق خاصی رخ نداده اما بخش جالب ماجرا جمله‌ای است که در انتهای تصویر نوشته شده؛ «بهشت زیر پای مادران است نه کارمندان!».

«بهشت زیر پای مادران است نه کارمندان!». «بهشت زیر پای مادران است نه کارمندان!». «بهشت زیر پای مادران است نه کارمندان!».

*
احکام کلی و مطلق درباره هر واقعیت اجتماعی که مبنای دانش مردم جامعه را نیز تشکیل می‌دهد، بازتاب‌کننده تجربه کسانی است که از جهت اقتصادی و سیاسی برجهان اجتماعی فرمانروایی می‌‌کنند.

براین اساس هر آنچه که ما به‌عنوان دانش کلی و مطلق از جهان داریم، درواقع دانشی است که از تجارب بخش قدرتمند جامعه یعنی مردان به‌عنوان «سروران» سرچشمه می‌گیرد، چراکه زنان در طول تاریخ همیشه یک گروه به نسبت کم‌قدرت و زیردست یا یک نوع «اقلیت» بوده‌اند، با این‌که این عدم برخورداری از قدرت ناشی از الگوی تفاوت طبیعی مهمی که دو جنس را از یکدیگر متمایز کنند، نیست.

به عبارت دیگر همه انسان‌ها با یک نیاز عمیق به آزادی برای تحقق نفس و نوعی انعطاف‌پذیری مشخص می‌شوند که باعث می‌شود خودشان را با الزام‌ها و فرصت‌های موقعیت زندگی‌شان تطبیق دهند اما نابرابری باعث می‌شود که زنان درمقایسه با مردان از قدرت کمتری برای برآوردن نیاز به تحقق نفس برخوردار شوند، درحالی ‌که هر دو در این نیاز سهیم‌اند.

از این‌سو بررسی سیر تاریخی جایگاه زنان حاکی از آن است که در واقعیت اجتماعی نیز زنان و مردان نه‌تنها موقعیت‌های متفاوتی را درجامعه دارند، بلکه در جایگاه‌های نابرابری نیز قرار گرفته‌اند که این نابرابری از سازمان جامعه سرچشمه می‌گیرد و از هیچ‌گونه تفاوت مهم زیست‌شناختی یا شخصیتی میان زنان و مردان ناشی نمی‌شود.

به همین جهت زنان درمقایسه با مردانی که در‌‌همان جایگاه اجتماعی قرار دارند، از منابع مادی، منزلت اجتماعی، قدرت و فرصت‌های تحقق نفس کمتری برخوردارند، اگرچه همچنان می‌توان تلاش زنان را برای حضور در اکثر موقعیت‌های اجتماعی دید. هرچند عدم حضور زنان در موقعیتی از عدم توانایی یا علاقه آنها نشأت نمی‌گیرد و بیشتر به آن دلیل است که به عمد کوشش شده تا آنها از صحنه بیرون بروند.

به همین علت با این‌که نقش زنان دربیشتر موقعیت‌های اجتماعی اساسی بوده، باز با نقش مردان در‌‌ همان موقعیت‌ها برابری نداشته و جامعه برایش امتیاز کمتری قایل شده و در پایه‌ای پایین‌تر از نقش مردان قرار داده است.
*
این نابرابری حتی در این پوستر قابل مشاهده است؛ این تلاش برای درمعرض دید نبودن زنان یا به حاشیه راندن آنها خود نشانه‌ای دال برهمین نابرابری است.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید