یاهو؛ سرگشته در تودرتوی زمان

یاهو؛ سرگشته در تودرتوی زمان

آیا یاهو را می‌شناسید؟ نام این شرکت و سرویس‌هایش حدود ۲۰ سال است که بر سر زبان‌ها افتاده. برای بسیاری از ما تجربه‌ی‌ اینترنت، با کلنجار رفتن با سرویس‌های شرکت یاهو شروع شد. اما طرفداران یاهو دیگر مثل ۱۰ سال پیش زیاد نیستند.

کد خبر : ۱۵۸۸۰
بازدید : ۱۶۴۹
آیا یاهو را می‌شناسید؟ نام این شرکت و سرویس‌هایش حدود ۲۰ سال است که بر سر زبان‌ها افتاده. برای بسیاری از ما تجربه‌ی‌ اینترنت، با کلنجار رفتن با سرویس‌های شرکت یاهو شروع شد. اما طرفداران یاهو دیگر مثل ۱۰ سال پیش زیاد نیستند.

یاهو مثل همان فامیل دوری است که دیربه‌دیر او را می‌بینیم؛ موجودی که همچنان هست اما دقیقا جایگاهش را در زندگی‌مان درک نمی‌کنیم! گویا دیگر کسی یاهو را نمی‌شناسد؛ احتمالا خود یاهو هم خودش را نمی‌شناسد! این شرکت، حالا اوضاع خوبی ندارد و ازاین‌رو طی ماه‌های اخیر شایعات زیادی پیرامون احتمال فروش بخش‌هایی از آن شنیده می‌شود.

یاهو در سال ۱۹۹۴ در یک نقطه‌ی تاریخی منحصربه‌فرد ایستاده بود. جست‌وجوی آنلاین در ابتدای راه بود و یاهو توانسته بود با تسلط، روی این موج نو سوار شود. اما این برتری، دیری نپایید. یاهو چهار سال فرصت داشت تا موتور جست‌وجوی قدرتمندی را رو کند. تا این‌که در سال ۱۹۹۸، سروکله‌ی گوگل با جست‌وجوی آنلاین و الگوریتمی پیدا شد. سیستم جست‌وجوی لیستی و سلسه‌مراتبی یاهو توان رقابت با موتور گوگل را نداشت.

یاهو از همان ابتدا علاقه‌ی زیادی داشت تا به یک پرتال اینترنتی تبدیل شود. اما در این مسیر هم تنها نبود. یاهو در ارایه‌ی سرویس‌هایی مثل هواشناسی، اخبار، سرمایه‌گذاری، ورزشی، چت و میزبانی وب، رقیبی جدی داشت. شرکت آمریکا آنلاین (AOL) به‌طور همزمان روی سرویس‌های مشابهی کار می‌کرد.

بماند که این دو شرکت ممکن است در آینده‌ای نزدیک با هم ادغام شده و زیر سایه‌ی شرکت Verizon فعالیت کنند. پارسال شرکت مخابراتی Verizon، آمریکا آنلاین را تصاحب کرد. حالا هم شایعاتی مبنی بر خریده‌شدن یاهو به‌وسیله‌ی این شرکت شنیده می‌شود. اما سوال اصلی اینجاست که چرا یاهو به این سرنوشت دچار شد؟ در ادامه بیشتر به این موضوع می‌پردازیم.

‌تاریخچه‌ای از یک سردرگمی تاریخی

یاهو در ده-پانزده سال اخیر فراز و نشیب‌های زیادی را پشت‌سر گذاشته: نشیب‌های چون جابه‌جایی مدیران عامل مختلف و فرازهایی مثل چهره‌ی پرامید خانم «مریسا مایر» (Marissa Mayer).

از موسس و مدیر عامل سابق، آقای «جری یانگ» (Jerry Yang) گرفته تا «تیموتی کوگل» ‌(Timothy Koogle)، «کارل بارتز» (Carol Bartz)، «تری سمل» (Terry Semel) و «اسکات تامپسون» (Scott Thompson)، هرکدام آمدند و نقشه‌ی راهی متفاوت از دیگری را نشان دادند و رفتند. تا این‌که خانم مایر آمد و او هم افقی متفاوت را معرفی کرد.

یاهو؛ سرگشته در تودرتوی زمان

به سال ۱۹۹۶ برمی‌گردیم. یاهو در آن سال به عنوان یک سرویس راهنمای اینترنتی شناخته می‌شد. سایت آن‌ها در واقع یک دایرکتوری وب بود که بر اساس سلسله‌مراتب، وب‌سایت‌های مختلف را در دسته‌های گوناگون به کاربران پیشنهاد می‌داد. تا سال ۲۰۱۲ و به‌خصوص در زمان مدیریت اسکات تامپسون، یاهو به یک شرکت دیجیتالی تبدیل شد. تا این‌که در نیمه‌ی دوم ۲۰۱۲، خانم مایر آمد و قول داد که یاهو را به ریشه‌های اصلی‌اش بازگرداند.

اما ریشه‌ی اصلی یاهو چه بود؟ همه یاهو را در ابتدا به‌عنوان یک شرکت جست‌وجوی اینترنتی می‌شناختند. اما حتی با حضور خانم مایر، یاهو هرگز در زمینه‌ی جست‌وجو نتوانست حرف جدیدی داشته باشد. طبق قراردادی که یاهو و مایکروسافت بسته بودند، برخی از جست‌و‌جوهای یاهو با الگوریتم مایکروسافت انجام می‌شد. خانم مایر در جایی گفته :«یاهو راهنمایی است که روی اطلاع‌رسانی، ایجاد ارتباط و سرگرم کردن کاربران تمرکز دارد.» حرف مدیر عامل یاهو درست، اما کلی و مبهم است؛ درست مثل کت‌وشلواری که با همه‌جور پیراهن می‌توان آن را پوشید!

یاهو؛ سرگشته در تودرتوی زمان

یاهو در حال حاضر، ترکیبی از یک رسانه و یک شرکت تکنولوژی-محور است. به‌نظر می‌رسد بقای این شرکت از سوی همین رویکرد دوگانه در خطر قرار گرفته. با این وجود، خانم مایر تمام تلاشش را به‌کار بسته تا بتواند این دو کشتی عظیم را همزمان هدایت کند. او افراد متخصصی از حوزه‌ی رسانه را به سیستم یاهو تزریق کرده و به‌طور موازی، سرویس‌هایی مثل Yahoo Weather ،Maps و Flickr را احیا کرده.

امیدی که نامید شد

نویسنده‌ی سایت Mashable، خاطره‌ی جالبی تعریف می‌کند. او در سال ۲۰۱۳ به عنوان خبرنگار، به شرکت یاهو مراجعه می‌کند. او می‌گوید که در آن زمان سر خانم مریسا مایر، حسابی شلوغ بود. آقای «لنس یولانوف» (Lance Ulanoff) از سایت Mashable می‌گوید: «در کافه‌تریای محوطه‌ی شرکت یاهو نشسته بودم که دو تن از مدیران روابط عمومی این شرکت را دیدم. آن‌ها از تغییرات اعمال‌شده توسط خانم مایر ذوق‌زده بودند. آن‌ها می‌گفتند که پیش از خانم مایر، پارکینگ‌ها خالی بودند…هیچ‌کس حال‌وحوصله نداشت.» مریسا مایر به کارمندان یاهو شور و هیجان داده بود. آن‌ها مسوولیت‌پذیرتر، متمرکزتر و هدفمندتر شده بودند. اما این وضعیت چقدر دوام داشت؟

یاهو؛ سرگشته در تودرتوی زمان

امروز خیلی از کارمندان ذوق‌زده‌ی یاهو، دیگر در این شرکت کار نمی‌کنند. وقتی هیجان‌های اولیه تمام شد، این شرکت به همان وضعیت سابق برگشت. در دو سال گذشته، خانم مایر همان یاهوی قدیمی با همان مشکلات همیشگی‌اش را به سمت ناکجاآباد هدایت می‌کند؛ یاهویی که انبوهی از محصولات و سرویس‌ها را ارایه می‌کند، اما هیچ‌نوع تمرکز استراتژیک ندارد.

در بحرانی‌ترین زمان ممکن، یاهو بدترین عملکرد را در بخش روابط عمومی از خود نشان داد. کار به‌جایی رسیده که خیلی‌ها اصلا نمی‌دانند یاهو در یکی دو سال اخیر چه‌کار می‌کرده. یاهو مخاطبان و طرفدارنش را از دست داد.

‌‌مقصر کیست؟

اگر یاهو تکه‌تکه شود و مریسا مایر هم این شرکت را ترک کند، خیلی‌ها می‌پرسند که «آیا مایر مدیر عامل خوبی بود؟» رزومه‌ی موفق او در گوگل و کارهای مثبت و ماندگاری که در آن شرکت انجام داد (مثل Gmail‌ و Google Maps)، بر هیچ‌کس پوشیده نیست.

یاهو در چند سال اخیر می‌توانست با سرمایه‌هایی که به دست آورده، به حوزه‌های جدیدی وارد شود. می‌توانست مثل اپل، گوگل، فیسبوک یا آمازون به سراغ ساخت یک دستیار صوتی برود یا مسیر سخت‌افزار را امتحان کند. اما این شرکت به جای تمرکز روی جاده‌ی هموار «موبایل»، چندین مسیر فرعی را انتخاب کرد.

اما چرا یاهو به این مرحله رسید. شاید مشکل در علاقه‌ی وافر مریسا مایر به بخش رسانه بود. شاید بهتر بود همان موقع که به مدیریت عامل یاهو رسید، بخش رسانه‌ای این شرکت را می‌فروخت و سرمایه‌ی زیادی را به جیب می‌زد. این شرکت همچنین پول زیادی را از شرکت تجارت الکترونیکی علی‌بابا گرفته بود.

یادآوری می‌کنیم که در سال ۲۰۰۵، یاهو ۴۰ درصد سهام علی‌بابا را به قیمت ۱ میلیارد دلار خریده بود. در سال ۲۰۱۲، علی‌بابا نیمی از آن سهام را به قیمت ۷٫۱ میلیارد دلار دوباره از یاهو خرید. این پول می‌توانست در کنار پول فروش بخش‌ رسانه‌ای، سرنوشت یاهو را به‌کل تغییر دهد. یاهو می‌توانست محصولات جدیدی بسازد یا حتی به‌سراغ تولید سخت‌افزار برود.

مریسا مایر در زمینه‌ی هوش مصنوعی تجارب زیادی داشت. فقط لازم بود که او چیزی شبیه به دستیار صوتی Siri را برای یاهو درست می‌کرد؛ یا حتی پیش از آمازون، محصولی مثل Amazon Echo را می‌ساخت. بماند که حوزه‌ی سخت‌افزار مشکلات خاص خودش را دارد. می‌توانید از گوگل بپرسید! به هرحال ممکن بود یاهو پا به حوزه‌ی سخت‌افزار بگذارد و باز هم شکست بخورد.

خانم مایر می‌توانست با اضافه کردن یک کلمه، همه‌چیز را تغییر دهد. کافی بود وقتی بر مسند مدیریت عامل یاهو می‌رسید به جای این‌که بگوید :«یاهو راهنمایی است که روی اطلاع‌رسانی، ایجاد ارتباط و سرگرم کردن کاربران تمرکز دارد.»، می‌گفت یاهو راهنمای موبایلی است که روی اطلاع‌رسانی، ایجاد ارتباط و سرگرم کردن کاربران تمرکز دارد! کلمه‌ی «موبایل» کافی بود تا تصویر برند یاهو از این همه سردرگمی دربیاید.

مریسا مایر حدود دو ماه پیش، اعلام کرد که تعداد توسعه‌دهندگان بخش موبایل را از ۵۰ نفر به ۵۰۰ نفر رسانده. اما یاهو خیلی دیر سر عقل آمد. مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg)،موسس و بنیان‌گذار فیسبوک، سه سال پیش، یعنی وقتی خانم مایر تازه جاپایش را در یاهو سفت می‌کرد، موبایل را در اولویت تمام کارهای شرکتش قرار داد.

یاهو؛ سرگشته در تودرتوی زمان

در حالی‌که مارک زاکربرگ شرکتش را متمرکزتر و مجهزتر می‌کرد، مریسا مایر فعالیت‌های یاهو را متنوع‌تر و پراکنده‌تر می‌کرد. یاهو ده‌ها شرکت نوپا را تصاحب کرد. یکی از آن‌ها Tumblr بود. این مورد از معدود بردهای یاهو در این چند سال بود. اما این هم کمکی به یاهو نکرد. با همه‌گیر شدن «اسنپ‌چت» (Snapchat)، سرویس Tumblr مخاطبان نوجوانش را از دست داد.

یاهو؛ سرگشته در تودرتوی زمان

هر که یاهو را بخرد (از ورایزن گرفته تا گوگل)، چهره‌ی این شرکت را دگرگون خواهد کرد. یاهو در بهترین حالت به زیرمجموعه‌ای از یک شرکت بزرگ‌تر تبدیل می‌شود. حتی ممکن است این شرکت تکه‌تکه شده و هر بخش از آن به یک شرکت والد فروخته شود. شاید این آخرین باری باشد که در مورد یاهو به عنوان یک شرکت مستقل و عظیم می‌نویسیم. ‌

منبع: دیجی کالا
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید