زندگی با آب چاه؛ کشاورزی با فاضلاب!

کد خبر : ۱۷۴۱۵
بازدید : ۳۲۷۲

آنها ١٥‌هزار نفرند. ١٥هزار نفر با پنج‌هزار خانه، پنج‌هزار خانه با چند‌هزار خانواده که حالا ٣٠‌سال است شیرهای آب را که باز می‌کنند، چاه برایشان«مایه حیات» نمی‌آورد، سنگ می‌آورد، شن ریز، روغن گازوییل و می‌برد آنها را صاف می‌چسبند به کلیه‌هایشان که حالا صدای ناله خیلی‌ها را بلند کرده.

آنها ١٥‌هزار نفرند. ١٥‌هزار نفری که سال‌هاست دست‌هایشان را که سایبان چشم‌هایشان می‌کنند، جنوبشان زمین است و جاده و خاک مردگان، شمالشان تهران است و «مردم خوشبختش» و شمال تا جنوب برای آنها در همین زمین‌هایی خلاصه شده که مغازه و خانه‌های مردم را هرروز رنگی می‌کنند: سبزی، میوه، گندم و جو.

آنها ١٥‌هزار نفرند. ١٥‌هزار نفر که تا همین چند روز پیش، همین سه شنبه هفته گذشته، بعد از ٣٠‌سال آزگار، هنوز کسی نمی‌دانست چندنفرند؛ کسی نمی‌دانست چه می‌خورند و از حال و هوای زندگی آنها در شهرکی که خودشان دوست دارند نامش تا همیشه «شهرک رسالت» بماند و شهرداری منطقه ١٩ و بخشداری شهر آفتاب، آن را روستا می‌دانند، کسی خبر نداشت.

«شهرک رسالتِ» آنها و روستای «صالح آبادِ» شهرداری، جایی است در جنوب بزرگراه آزادگان، غرب اتوبان بهشت زهرا و شرق اتوبان شهید کاظمی که تا همین چند روز پیش و قبل از آن‌که «رحمت‌الله حافظی»، رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر به آن‌جا برود و وضع آبش را «فاجعه‌آمیز» بداند، مردمش با آب چاه‌های آن می‌ساختند و صدایشان درنمی آمد. تا این‌که سه شنبه هفته قبل آمد؛ وقتی حافظی، عضو شورا از فاجعه‌ای گفت که چندین هکتار زمین کشاورزی جنوب تهران را در دست‌هایش گرفته و از آب شُربی که فاجعه‌آمیز است و خطرناک: «چندین هکتار از مزارع کشاورزی جنوب تهران توسط فاضلاب خام آبیاری می‌شود و این فاجعه زیست‌محیطی است. شهرک رسالت در جنوب شهر تهران به شبکه آب شرب شهری متصل نیست. در جنوب بزرگراه آزادگان، غرب اتوبان بهشت زهرا و شرق اتوبان شهید کاظمی، مجموعه مسکونی به نام رسالت وجود دارد. در این شهرک ١٥‌هزار نفر از شهروندان زندگی می‌کنند که به شبکه آب شهری متصل نیستند و فاقد شبکه فاضلاب هم هستند. آب شرب این محله از چاه‌های عمیق تأمین می‌شود و این نگرانی وجود دارد که در برخی از ماه‌های ‌سال میزان نیترات آب این چاه‌ها از حد استاندارد بیشتر شود که این موضوع تهدید‌کننده است.»

حافظی هفته پیش در شورای شهر تهران گفت که «بخشی از فاضلاب منازل این محله از کوچه‌ها جاری و در مزارع کشاورزی که در حاشیه آن قرار دارد، مورد استفاده قرار می‌گیرد و وزارتخانه‌های بهداشت و درمان، جهاد کشاورزی، نیرو و سازمان محیط‌زیست دراین‌باره مسئول هستند و انتظار پاسخ گویی و اقدام در این زمینه داریم.»

آنها ١٥‌هزار نفرند و «رضا» و «علی» و «پروین» و «سکینه» فقط چندنفر از آن ١٥ هزارنفرند. آنها اعضای شورای شهر تهران را نمی‌شناسند، تهران را زیاد نگشته‌اند و زندگی برایشان کارگری روی همین زمین‌هاست و دل خوش کردن به همین حقوق‌های بخور و نمیر. به اندازه همه این ندانستن‌ها اما دلشان پر است؛ پرِ پر. «سکینه کلانتری» که ٥٨ ساله است و امروز آمده استخر محل، تا سر ظهری، تنی به آب بزند، یکی از آنهاست. چادرش را سفت گرفته و با دست‌هایش، زیر چونه گره‌اش زده: «من ٣٥‌سال است که در این محله زندگی می‌کنیم و این‌که نمرده‌ایم، دست خدا بوده است. یک وقت‌هایی آب بوی لجن می‌دهد. خیلی وقتها که می‌روم روستای خودمان و برمی‌گردم، نمی‌توانم آب این‌جا را بخورم، مزه بخصوصی می‌دهد. انگار همیشه گل توی آن است. وقت‌هایی که آب را می‌ریزیم در شیشه نوشابه، سفیدک می‌زند. کتری‌هایمان همیشه سفیدک دارد و ته آنها پر از شن است. دخترم هم سنگ کلیه دارد.»

«نسرینِ» ٥٧ ساله هم که دوست «سکینه» است، کم دراین‌باره حرف ندارد: «من چندسال است که سنگ کلیه دارم، بچه‌هایم هم دارند. رفتیم دکتر، گفت به خاطر آبی است که می‌خوریم. شلنگ را که باز می‌کنیم، گوله گوله‌های سنگ بیرون می‌آید. اول‌ها بهتر بود، ١٠‌سال است که خیلی بد شده است. چندبار با مردم محل به سازمان آب رفتیم و شکایت کردیم ولی فایده‌ای نداشت. ما از بدبختی آمدیم اینجا. جایی نبود که با پول کم مان بتوانیم اجاره کنیم. با مصیبت این‌جا زندگی کردیم.»

اطراف زمین‌های شهرک رسالت پر است از خانه‌هایی که ساکنانش حالا سالهاست که دل خوشی از جای زندگی شان ندارند؛ نمونه‌اش همین «علی»، ٤٧ ساله است و نزدیک همین زمین‌ها زندگی می‌کند. او با شکمی که برآمده و اخم‌هایی که زیاد توی هم اند، جلو می‌آید برای گفتن، برای اعتراض کردن: «والا به خدا زن و بچه مان این‌جا آسایش ندارند. ٢٥‌سال است این‌جا زندگی می‌کنیم. این آب را شما ببینید، از خانه‌ها و درمانگاه‌ها می‌آید بیرون می‌رود داخل زمین‌ها. من و همه اعضای خانواده‌ام سنگ کلیه داریم. هر دفعه می‌رویم دکتر، کلی خرجمان می‌شود، از کجا بیاوریم بدهیم؟» «اصغر» هم ٢٥‌سال است ساکن اینجاست. او می‌گوید همیشه خانه‌شان را بوی فاضلاب برداشته است و به خاطر همین فاضلاب هم است که خانه‌ها همیشه پر از پشه‌اند: «من تازه ازدواج کرده ام. از وقتی خانمم از شش ماه پیش از شهرشان آمده اینجا، سیستم گوارشی‌اش به هم ریخته است. هرچی می‌خورد گلاب به رویتان بالا می‌آورد. داخل شهرک بردمش یک دکتر، گفت به‌خاطر مشکل آب است که عفونت دارد و ... . به خدا سه‌میلیون خرجش کرده ام. الان یک جوراب زده‌ایم سر شیرهایمان، خداوکیلی هرچند وقت یک بار پر از سنگ می‌شود.»

«حمیده» و «پروین» همسایه‌های «علی» و «اصغر»ند. «حمیده» ٣٦ ساله است و با دخترش درحال رفتن به خانه شان است. او از آبی می‌گوید که «آب» نیست و غذایی که مزه‌اش با غذای تهرانی‌ها زمین تا آسمان توفیر دارد: «آب این‌جا واقعا آب چاه است، با آب تهران خیلی فرق می‌کند. تا دلت بخواهد در فامیل ما سنگ کلیه‌ای داریم. من خودم شن دارم، به خاطر آب است باید حتما آبی که استفاده می‌کنم آب جوشیده باشد. بارها زنگ زده‌ایم اداه آب ولی هیچ مشکلی حل نشده است. تازه الان آبادی شده، چندسال قبل می‌آمدید ببینید این‌جا چه خبر است.»

«پروین» هم که چادر رنگی سر کرده و زیر آفتاب ظهر اردیبهشت، پیشانی‌اش از عرق برق می‌زند، حرف‌ها برای گفتن دارد: «خیلی وقت‌ها آب بوی گازوئیل می‌دهد. کلیه همه مان خراب است، خودم معده درد دارم و همه بچه‌هایم سنگ کلیه دارند. دخترم هرچند وقت یک بار باید برود سنگ کلیه‌اش را بشکند.

اهالی شهرک رسالت اما هرچقدر تا به حال مسئول و وزیر و وکیل ندیده باشند، یک نفر را خوب می‌شناسند؛ «پوریا گل محمدی»، عضو شورایاری محل را که حالا دیگر عادت کرده‌اند تا هرچندوقت یک بار او را در خانه‌هایشان ببیند که آمده برای تحقیق و دادن گزارش به «بالا بالاها». «پوریا گل محمدی» همینجا به دنیا آمده، همینجا بزرگ شده و همینجا هرروز نگرانی‌هایش از وضع آبی که از چاه می‌آید و به بدن‌های هم محله ای‌هایش می‌رود، بیشتر می‌شود. برای همین هم است که هرجا از مردم شهرک رسالت درباره مشکلاتشان سوال شود، اول از همه «آقا گل محمدی» را نشان می‌دهند. او حالا حرف‌های زیادی برای گفتن از وضع آب و زمین‌های کشاورزی اطراف شهرک رسالت دارد که می‌گوید تا درستشان نکند، دست بردار نیست: «جمعیت این‌جا با جمعیت صالح آباد ٢٠ هزارنفر است. مشکلات آب این‌جا تا دلتان بخواهد زیاد است. از این‌جا شاه لوله سد ماملو و لوله آب بهشت زهرا کنار این‌جا رد می‌شود ولی بخشداری می‌گوید اگر ما از این لوله‌ها به شما آب بدهیم، نمی‌توانیم به بهشت زهرا آب بفرستیم. این آب می‌رود تصفیه خانه و برمی گردد به سمت تهران و الکی می‌گویند که به ما هم از این آب که آب تهران است می‌دهند درحالی‌که این حرف دروغ است. به ما آب قلعه مرغی می‌دهند که آب چاه است و با روشی آن را تصفیه می‌کنند یا کلر می‌زنند و به لوله‌ها می‌فرستند. ما به تازگی آب این‌جا را داده‌ایم آزمایشگاه تا آزمایش کنند و نتیجه را بگویند ولی مطمئنیم که این آب آلوده است. اطلاعاتی هم که از بهداشت به دست ما رسیده نشان می‌دهد که این آب آلوده است. هیچ آبی که از چاه بیرون بیاید قابل مصرف نیست. الان با گاز به این آب کلر می‌زنند. آب این‌جا سنگین است. حتی من از یکی از مسئولان بهداشت منطقه ١٩ سوال کردم به من گفت که کلا آب منطقه ١٩ مشکل دارد؛ آب سنگین است.»

او می‌گوید: «در حال حاضر ٤٠ لیتر در ثانیه، آب وارد خانه‌های مردم این‌جا می‌شود، فرض کنیم ٥ لیتر آن را مردم بخورند و بقیه را قطعا برای شست و شو و نظافت و حمام و ... استفاده می‌کنند. این آب از خانه‌ها و مراکز بهداشت و درمانگاه‌ها خارج می‌شود و مستقیم به زمین‌های کشاورزی اطراف این‌جا وارد می‌شود؛ مثلا اگر کسی خون دماغ می‌شود، زخمش را می‌شوید و ... و همه تمیزکاری‌های درمانگاه هم وارد جوی آب می‌شود و مستقیم وارد زمین‌های کشاورزی اطراف می‌شود. ما این‌جا هفت درمانگاه داریم؛ خب همه مشکلاتی که بیماران دارند و شست و شوهایی که در آنها انجام می‌دهند خطرناک است و آنها مستقیم وارد زمین‌های کشاورزی می‌شود. حالا این را کنار بگذاریم که بچه‌ها اطراف این جوی‌ها بازی می‌کنند و ممکن است در آنها بیفتند و به هرحال ارتباط مستقیم با آن دارند. اینها همه‌اش آسیب محیط‌زیستی است. این جوی‌ها دقیقا از کنار محل بازی بچه‌ها در پارک رد می‌شود. این بیماری‌ها در طول زمان خودش را نشان می‌دهد. آقای حافظی هم که این‌جا آمده بودند همه لوله‌ها را نگاه کردند و آب را که دید، گفت این آبی که شما می‌خورید آلوده است.»

او مشکل را جای دیگری می‌بیند: «ما با یک مدیریت دوگانه طرفیم؛ نمی‌دانیم باید برای مشکلاتمان به شهرداری برویم یا بخشداری. این‌جا نه کلانتری دارد، نه آتش نشانی نه اورژانس. سه ماه پیش این‌جا خانه‌ای آتش گرفت و نزدیکترین آتش نشانی به این‌جا که نزدیک میدان تره بار است تا آمد مامورانش را بفرستد، پسر آن خانه در آتش سوخت و فوت کرد. شاید شما فکر کنید فقط مردم محله رسالت از نبود فاضلاب شهری در این‌جا صدمه می‌بینند، این اشتباه است. بزرگترین صدمه را مردم داخل تهران و مسول و غیرمسول می‌بینند که هر روز این محصولات آلوده وارد خانه آنها می‌شود بدون آن‌که بدانند چه آب کثیفی به دست می‌آید و چه خطری آنها را تهدید می‌کند. این محصولات به دلیل نبودن فاضلاب شهری با آبی که ما حمام می‌رویم، آبی که دست و بدن خونی مریض را شسته، آبی که کثافت نوزاد را شسته، آبی که مریض در درمانگاه بالا آورده است و آب استخری که ما در آن شنا کرده‌ایم و ...‌هزار و یک آلودگی با خودش دارد آبیاری می‌شود. ما این را نمی‌خواهیم و راضی نیستیم اما کاری از دست ما بر نمی‌آید.»

مسئولان شهری و آب و فاضلاب روستایی اما این حرف‌ها را قبول ندارند؛ نمونه‌اش «نصرت‌الله قلندری»، بخشدار شهر آفتاب که در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید: «شهرک رسالت در حریم منطقه ١٩ قرار دارد و بخشی از شهر آفتاب به شمار می‌رود و قوانین شهر آفتاب در این شهرک هم باید اجرا شود، با اجرایی شدن این قوانین مشکل خیلی از روستاها حل می‌شود. شهرک رسالت کد روستایی دارد. درحال حاضر ١٥ لیتر در ثانیه آب وارد مخزن شهید سمیع خانی می‌شود، اگر آب سختی داشته باشد، باعث ابتلای مصرف‌کننده به سنگ کلیه می‌شود، آب این منطقه نیترات ندارد و تاکنون هیچ موری به ما گزارش نشده که نشان دهد آب نیترات دارد. سالم بودن آب این منطقه از سوی وزارت بهداشت، رصد می‌شود، کارشناسان آنها نظارت می‌کنند و به صورت محرمانه گزارش‌ها را برای ما می‌فرستند. آب این شهرک، آب شهری است که به روستا قرض داده شده است. ماجرای آبیاری مزارع کشاورزی را ما به جهاد کشاورزی اعلام کرده‌ایم و آنها باید به این موضوع رسیدگی کنند.»

«رضا پوررجب»، رئیس سازمان آب روستایی تهران هم به «شهروند» می‌گوید حرفهای عضو شورای شهر تهران درباره آلوده بودن آب مصرفی شهرک رسالت را قبول ندارد: «بعد از حرف‌های حافظی، عضو شورای شهر تهران درباره وضع این منطقه، دیروز صبح از آب این منطقه نمونه‌برداری گرفتیم. فردا صبح نتیجه نمونه برداری مشخص می‌شود. ما در انشعاب‌های آب، کلرسنجی کردیم، هیچ موردی از آلودگی ندیدیم. از اردیبهشت‌ سال ٩٤ هم با معاون استانداری و مسئولان آب و فاضلاب صالح‌آباد غربی و شرقی و شهرک رسالت صحبت‌هایی کردیم تا این مناطق از آب شهری استفاده کنند. آب شهرک رسالت درحال حاضر از نظر آلودگی‌های میکروبی و شیمیایی مشکلی ندارد،‌ سال گذشته در همین منطقه دو حلقه چاه زدیم و از این دو چاه به سمت خانه‌های مردم لوله‌کشی شده است.»

او می‌گوید: «تمام روستاهای تهران از آب چاه استفاده می‌کنند، از نظر فنی، آب چاه را تصفیه نمی‌کنند چرا که مشکلی ندارد. اما در برخی از مناطق که آب چاه‌شان مشکل دارد، از آب آن‌جا استفاده نمی‌شود. ما حرف آقای حافظی را قبول نداریم. جایی که آب سنگین داشته باشیم، به این معنی است که کلسیم منیزیم آب زیاد است، چیزی که سختی آب را ایجاد می‌کند. حتی پزشک‌ها هم می‌گویند جایی که آب سخت وجود داشته باشد، بیماری‌های قلبی - عروقی کمتر است. من اصلا قبول ندارم که نیترات آب شهرک رسالت بالاست، آبی که تا ١٥٠ گرم در لیتر کلسیم منیزیم داشته باشد، مشکلی ندارد، علم هم ثابت نکرده منجر به ابتلای سنگ کلیه می‌شود. تاکنون وزارت بهداشت هیچ گزارش بدی درباره آب شهرک رسالت، به ما نداده است. آن منطقه فاضلاب ندارد. به‌هرحال فاضلاب از خانه‌ها وارد زمین‌های کشاورزی می‌شود که سازمان محیط‌زیست باید دراین‌باره پاسخگو باشد.»
***
سبزِ سبز. شاخه‌های گندم هنوز آن‌قدر زرد نشده‌اند که آفتاب را برگردانند به آسمان و برق بزنند؛ هنوز سبز سبزند،‌ تر و تازه و خوشه‌هایشان سر به آسمان کرده، زیر پایشان را نمی‌بینند؛ همانجا که زمین آن‌قدر سیاه است، آن‌قدر کثیف است و آن‌قدر بدبوست که سر بالا کردن بهتر است از نگاه کردن به زیر پا.

اطراف شهرک رسالت را ١٢٠ هکتار زمینی پوشانده‌اند که از آب استخر سیراب می‌شوند و کف و فاضلاب خانه‌های محل و خون و سرنگ‌های آلوده‌ای که از درمانگاه‌ها می‌آید. زمین‌های شهرک را حالا کارگرهایی پر کرده‌اند که ترس دارند از گفتن آنچه هر روز می‌بینند؛ از آبی که آلوده است و گزارش‌های اشتباهی که صاحب زمین‌ها هرچند وقت یک بار به بازرس‌ها می‌دهند.

«رضا»، کشاورزی که روی ٥ هکتار از این زمین‌ها کار می‌کند افغان است، مثل بقیه کارگرها. او پنج‌سال است که از ولایت دایکندی افغانستان به ایران آمده است. او می‌گوید این زمین‌ها را از صاحب زمین اجاره کرده‌اند: «محصول الان ما بامیه است. نصف محصول ما را صاحب زمین می‌برد. هم بامیه می‌کاریم هم خیار. آن زمین آن طرف‌تر هم کلم کاشته اند. بامیه را کم آب می‌دهیم، وقتی آن را می‌کاریم باید خوب تشنگی بکشد تا برگش سیاه شود و بعد یک بار به آن آب می‌دهیم. او در پلایی زمین دارد و آب موتورخانه دارد. او هر هکتار را برای هشت ماه، ١٦‌میلیون اجاره می‌کند. بعد از او نوبت کشاورزی است که با بیل و چکمه از راه می‌رسد. افغان است و از هرات به ایران آمده؛ ٣٢‌سال است که اینجاست و بچگی تا الانش را این‌جا گذرانده است. او روی زمین آقای «ر» کار می‌کند و می‌گوید فعلا وضع همه خوب است فقط وضع کارگرها بد است. اطراف گندم‌های زمینی که او روی آنها کار می‌کند، پر از آشغال است و او می‌گوید هرچند وقت یک بار آنها را آتش می‌زنند: «این زمین‌ها پنج بار آب می‌خورد، از برج هشت تا برج سه؛ یعنی هفت ماه. پنج هکتار از زمین‌های این‌جا مال آقای «ر» است. او می‌گوید کل زمین‌های کشاورزی صالح آباد، ١٢٠ هکتار است.»

حرف‌های او هنوز ناتمام، «آقا روح‌الله» از راه می‌رسد؛ با تنی سنگین و صورتی خندان. آفتاب، صورتش را سایه انداخته و چشم‌هایش خلاف لبهایش، خشمگین است. او به نفعش نیست که از آب این‌جا بد بگوید؛ نه از آبی که خودش و خانواده‌اش می‌خورد و نه آبی که خودش به زمین‌های گسترده‌اش می‌فرستد: «والا من که ندیده‌ام کسی این‌جا سنگ کلیه گرفته باشد، آنها که گرفته‌اند لابد خودشان عیبی ایرادی چیزی داشته اند. آب این‌جا با آب تهران قاطی دارد. آب استخر هم به زمین ما نمی‌رود. ما ذرت می‌کاریم، گندم و بلال. محصول دیگر نمی‌کاریم.»

دختر آقا روح‌الله، رئیس شورای روستای کریم‌آباد است. او دنبال حرفهای پدرش را می‌گیرد و با عصبانیت می‌گوید: «ما از جهاد کشاورزی مجوز داریم. این آب‌ها برای گندم و جو مشکلی ندارد. ما ٤٢‌سال است این‌جا کشاورزی می‌کنیم. تا ١٠‌سال قبل هیچ مشکلی نداشت و بهداشت مرتب آزمایش می‌گرفت. ما با شورای شهر و هیچ جای دیگر کاری نداریم، ما با جهاد کشاورزی طرفیم و از آنها مجوز داریم.»

«پوریا گل محمدی»، عضو شورایاری شهرک رسالت اما این حرف‌ها را قبول ندارد: «مثلا ما یک استخر این‌جا داریم به نام استخر رسالت که وسط پارک است، دوز کلر آب این استخر ٥ pm است. این آب بعد از استفاده مردم باید ٤٨ ساعت بماند و برود داخل فاضلاب، ولی این‌جا آب این استخر را مستقیم به زمین‌های کشاورزی می‌فرستند. به هرحال ما هم از این محصولات استفاده می‌کنیم. اگر مستقیم از سر زمین هم نخریم، ماشین می‌آید می‌برد و ما از میدان می‌خریم، به هرحال فرقی نمی‌کند. همه در خطرند، فقط به ما فکر نکنید، همه کسانی که از این محصولات استفاده می‌کنند، در خطرند. مثلا گوجه را باید در‌سال سه بار برداشت کرد ولی این‌جا ما می‌بینیم به این دلیل که این زمین‌ها با آب‌های آلوده آبیاری می‌شوند، گوجه را یک بار بیشتر برداشت نمی‌کنند. این‌جا یک چاه زده اند؛ چاهی که براساس مجوز آب، در ٦٠ روز، ٣٥ متر مکعب می‌توان از این چاه برداشت کرد اما درحال حاضر بالای ٥٠٠ متر مکعب استفاده می‌شود. یعنی آب مصرفی یک کوچه را به زمین‌های کشاورزی می‌فرستند. سوال اینجاست که بقیه این آب کجا می‌رود؟ تحقیقات ما نشان می‌دهد که بقیه این آبها نه به خانه‌های مردم که به زمین‌های کشاورزی می‌رود؛ نام این کار، فروش آب است و معلوم نیست کدام دست‌ها در کارند و آب را به این شکل به کشاورزان می‌فروشند.»

هفته گذشته، «رحمت‌الله حافظی»، عضو شورای شهر تهران از مسئولان چند وزارتخانه خواست که وضع آب مصرفی شهرک رسالت را بررسی کنند؛ وزارت بهداشت یکی از آنها بود؛ جایی که مسئولانش می‌گویند از این موضوع بی خبرند. نمونه‌اش «خسرو صادق نیت»، رئیس اداره سلامت محیط و کار وزارت بهداشت است که در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید: «باید این موضوع را بررسی کنیم. به هرحال ابتلا به سنگ کلیه در یک منطقه می‌تواند به دلیل بالا بودن ناخالصی آب باشد، ناخالصی آب با نیترات فرق می‌کند. البته ممکن است ابتلا به این بیماری، به دلیل سختی آب باشد، سختی آب هم ماجرای جدایی با آلودگی به نیترات دارد. این موضوع یعنی بالا بودن سختی آب، موضوعی است که باید از وزارت نیرو، پیگیری شود و آنها باید‌درصد پوشش‌شان را افزایش دهند، ما اطلاعی از وضع این منطقه نداریم و باید پرس و جو کرد. اگر چنین اتفاقی درحال رخ دادن است، باید پیگیری‌های قانونی شود، چرا که اقدامی غیرقانونی است و باید با آن برخورد قانونی شود. متخلفان باید به دادگاه معرفی شوند. به‌طورکلی آبیاری مزارع با آب فاضلاب تصفیه نشده غیرقانونی است و باید سریع و به‌شدت با آن برخورد کنیم. در همین ارتباط هم سامانه ١٩٠ برای ارایه این گزارش‌ها فعال است.»

«پیمان قربانی»، شهردار منطقه ١٩ هم می‌گوید مسئول مشکلات شهرک رسالت، بخشداری آن است نه شهرداری: «متولی شهرک رسالت شهرداری نیست، بخشداری است. موضوع آب به شهرداری ارتباط پیدا نمی‌کند، هر بخش از شهر، مشخصاتی دارد و برای مسئولان تکالیف قانونی تعیین کرده است. در طرح جامع شهر تهران، شهرک رسالت به‌عنوان سکونتگاهی خارج از محدوده شهری تهران واقع شده است. البته ما در شهرداری، خدمت‌رسانی جزو تکالیف ذاتی ماست، مشکلات آسفالت خیابان‌ها، نظافت، خدمت‌رسانی در شهر و ... ازجمله موضوعاتی است که ما در آنها ورود پیدا می‌کنیم. در این میان شورایاری‌ها هم تلاش زیادی می‌کنند. شهرک رسالت خارج از حریم شهر تهران است، شهرداری ناحیه ٥ ما، شهرداری حریم است، شهرداری کل نیست. وظیفه محدوده این حریم شهر تهران، خدمات‌رسانی به خارج از محدوده و کنترل ساخت و سازهاست. ما در آن‌جا سرانه محله راه‌اندازی کردیم و کارهای عمرانی انجام دادیم. مسجد هم ساختیم.

او می‌گوید که مشکل ساکنان این شهرک، آب و فاضلاب است: «در حال حاضر، در داخل شهر تهران هم فاضلاب وجود ندارد و پوشش فاضلاب کامل نیست. ما نمی‌توانیم کیفیت آب شرب را رد یا تأیید کنیم. این‌گونه اظهار نظرها، نیاز به آزمایش دارد، آبفا می‌تواند این موضوع را بررسی کند، معمولا این بررسی‌ها دوره‌ای انجام می‌شود. هم‌اکنون داخل منطقه ١٩، فاضلاب ندارد، شهرک رسالت هم حریم منطقه ١٩ است. در محدوده قانونی شهرها، مسائل خدماتی و وظایف ذاتی شهرداری به اضافه ساخت‌وساز کاملا با ماست ولی خارج از محدوده، قوانین دیگر تفاوت می‌کند.»

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید