سنتکنان!
بررسی زندگی ایرانیان زرتشتی و مسلمان در گذر روزگار نشان میدهد این مردمان به آیینمند کردن بسیاری از رفتارها و کنشهای شخصی و اجتماعی خویش علاقهمند بودهاند. با مطالعه نمونههایی بسیار از رفتارها و مناسبتهای روزمره در روزگاران گذشته درمییابیم آنان تبدیل هریک از اینها را به آیین و سنت دوست میداشتهاند.
کد خبر :
۱۸۷۲۷
بازدید :
۱۰۹۴
بررسی زندگی ایرانیان زرتشتی و مسلمان در گذر روزگار نشان میدهد این مردمان به آیینمند کردن بسیاری از رفتارها و کنشهای شخصی و اجتماعی خویش علاقهمند بودهاند. با مطالعه نمونههایی بسیار از رفتارها و مناسبتهای روزمره در روزگاران گذشته درمییابیم آنان تبدیل هریک از اینها را به آیین و سنت دوست میداشتهاند.
از جمله این ختنهسوران يا به روایت عبدالله مستوفی در کتاب «شرح زندگانی من» سنتكنان به قول عوام است. او توصیفی جالب درباره این سنت در روزگار قاجار دارد «يك روز ديديم، در غير موقع، براي ما اندازه لباس ميگيرند آنهم زري ناصري گلي! ... كمكم جستهگريخته از بيانات زيرلبي بعضي پرچانههاي خانه دانستيم كه تفصيل از چه قرار خواهد بود. ... سه دست رختخواب انداختند و ما را خواباندند. بلافاصله دسته مطرب در تالار شروع بنوازندگي كرد، مهمانها هم يكييكي ميرسيدند. اول باطاق ما ميآمدند و تبريك ميگفتند و بعد بتالار ميرفتند ما صداي ساز و آواز را ميشنيديم. ... از فردا صبح سر هديههاي قوم و خويشان و دوستان كه باين جشن دعوت شده بودند باز شد، هديهها اكثر كاسه نبات و گاهي پارچههاي نابريدهاي براي لباس بود. ... در اين دوره ختنهسوران براي پسربچهها يك نيمهعروسي و خيلي معمول بود. هركس تمكني داشت براي پسرش اين جشن را ميگرفت ... رسم ختنه كردن طفل در چهل روز اول ولادت جز در خانوادههاي فقير كه توانائي جشن نداشتند معمول نبود».
ادوارد پولاک، پزشک اروپایی دربار ناصرالدین شاه نیز ختنهسوران را چنین توصیف کرده است «این مراسم با جشن و سرورهائی نیز توأم است: به فقرا صدقه میدهند، مهمان دعوت میکنند و شیرینی میخورند؛ کسی هم که ختنه شده است لباس نو میگیرد».
تصویری که اینجا آمده، مراسم ختنهسوران در یک خانواده مشهدی به سال ١٢٩٠ خورشیدی است. این عکس در آرشیو دنیای زنان در عصر قاجار نگهداری میشود.
از جمله این ختنهسوران يا به روایت عبدالله مستوفی در کتاب «شرح زندگانی من» سنتكنان به قول عوام است. او توصیفی جالب درباره این سنت در روزگار قاجار دارد «يك روز ديديم، در غير موقع، براي ما اندازه لباس ميگيرند آنهم زري ناصري گلي! ... كمكم جستهگريخته از بيانات زيرلبي بعضي پرچانههاي خانه دانستيم كه تفصيل از چه قرار خواهد بود. ... سه دست رختخواب انداختند و ما را خواباندند. بلافاصله دسته مطرب در تالار شروع بنوازندگي كرد، مهمانها هم يكييكي ميرسيدند. اول باطاق ما ميآمدند و تبريك ميگفتند و بعد بتالار ميرفتند ما صداي ساز و آواز را ميشنيديم. ... از فردا صبح سر هديههاي قوم و خويشان و دوستان كه باين جشن دعوت شده بودند باز شد، هديهها اكثر كاسه نبات و گاهي پارچههاي نابريدهاي براي لباس بود. ... در اين دوره ختنهسوران براي پسربچهها يك نيمهعروسي و خيلي معمول بود. هركس تمكني داشت براي پسرش اين جشن را ميگرفت ... رسم ختنه كردن طفل در چهل روز اول ولادت جز در خانوادههاي فقير كه توانائي جشن نداشتند معمول نبود».
ادوارد پولاک، پزشک اروپایی دربار ناصرالدین شاه نیز ختنهسوران را چنین توصیف کرده است «این مراسم با جشن و سرورهائی نیز توأم است: به فقرا صدقه میدهند، مهمان دعوت میکنند و شیرینی میخورند؛ کسی هم که ختنه شده است لباس نو میگیرد».
تصویری که اینجا آمده، مراسم ختنهسوران در یک خانواده مشهدی به سال ١٢٩٠ خورشیدی است. این عکس در آرشیو دنیای زنان در عصر قاجار نگهداری میشود.
۰