جرایم خشن در آرایشگاههای زنانه
مادر و پسری به بهانه اینکه عروسی درپیش دارند، به آرایشگاههای زنانه میرفتند و دست به جرایم خشن میزدند. تیزهوشی یکی از زنان آرایشگر که به اصرارهای مادر داماد شک کرده بود، باعث شد راز این دزدان خانوادگی فاش شود.
کد خبر :
۲۰۴۸۶
بازدید :
۹۵۳۴
مادر و پسری به بهانه اینکه عروسی درپیش دارند، به آرایشگاههای زنانه میرفتند و دست به جرایم خشن میزدند. تیزهوشی یکی از زنان آرایشگر که به اصرارهای مادر داماد شک کرده بود، باعث شد راز این دزدان خانوادگی فاش شود.
معصومه زن ٥٠سالهای است که دوماه پیش با مراجعه به یکآرایشگاه زنانه ادعا کرد برای پسرش میخواهد زن بگیرد و چون مراسم عقدکنان درپی دارند، وقت آرایش عروس میخواهد. وی روز بعد طبق قرار قبلی به آرایشگاه زنانه رفت و با اطمینان از اینکه کسی در محل نیست، به زن آرایشگر حملهور شد، اما با وجود ضرب و جرح مدیر آرایشگاه نتوانست نقشه خودش را عملی کند و پا به فرار گذاشت.
معصومه همچنین با ورود به آرایشگاهی زنانه ادعا کرد؛ وقت آرایش عروس میخواهد. او از مدیر سالن خواست که زمان ورود عروسش به سالن کسی در محل نباشد. اصرار معصومه بر خلوت بودن سالن شک و تردید مدیر آرایشگاه را برانگیخت. او از دختر ٢٤ساله خود خواست در محل حضور یابد و درصورت مشاهده هرگونه مورد مشکوکی موضوع را به پلیس اطلاع دهد.
ساعت سه بعدازظهر روز بعد معصومه با یک خودروی سواری سفیدرنگ جلوی آرایشگاه توقف کرد. پسری جوان راننده خودرو بود. زن ٥٠ساله از خودرو پیاده و وارد آرایشگاه شد. او با شوکری که در دست داشت، به سمت مدیر سالن حملهور شده و تصمیم به سرقت داشت.
در این لحظه دختر جوان زن آرایشگر که بهعنوان مشتری در محل حضور داشت، بلافاصله از سالن خارج شد و درآرایشگاه را قفل کرد و دختر جوان موضوع را به پلیس ١١٠ اعلام کرد.
این مادر و دختر وقتی ماموران خود را به آرایشگاهشان رساندند و توانستند زن توطئهگر را بازداشت کنند، تحت تحقیقات گرفته شدند. دخترجوان که وحشتزده بود، گفت: «من کمتر به آرایشگاه مادرم میروم؛ اما امروز از او شنیدم که مادر داماد رفتار مرموزی دارد و اصرار داشته در زمان مراجعه عروس او کسی در آرایشگاه نباشد و مادرم شک کرده بود. او خواست من در نقش مشتری اینجا باشم تا اینکه یک مرد با شوکر داخل آمد و همان زن مرموز او را همراهی میکرد. من پا به فرار گذاشتم و در سالن را قفل کردم و به پلیس زنگ زدم، لحظات ترسناکی بود و خدا را شکر پلیس زود سر رسید.»
با گزارش موضوع به پلیس ١١٠، ماموران پلیس بلافاصله در محل حاضر و زن ٥٠ساله را که برای زورگیری وارد سالن آرایش و زیبایی شده بود، دستگیر کردند. تحقیقات اولیه پلیس نشان میدهد این زن همراه پسرش به محل سرقت عزیمت کرده بود که پسرش با دیدن خودروی گشتی پلیس از صحنه متواری شده است.
معصومه در بازجوییها گفت: تصور نمیکردم دستگیر شوم نقشهمان حساب شده بود و نمیدانم زن آرایشگر چگونه متوجه این اتفاق شده بود. بار نخست که تنهایی به آرایشگاهی رفتم، زورم به مدیر آنجا نرسید و بدون اینکه سرقتی کنم، فرار کردم و اینبار به پسرم گفتم همراهیام کند که او با شوکر داخل آرایشگاه رفت و وقتی پلیس سر رسید، پا به فرار گذاشت. تحقیقات از این زن که احتمال میرود جرایم خشن دیگری را نیز انجام داده باشد، در دستور کار بوده و پسر فراریاش تحت تعقیب است.
معصومه زن ٥٠سالهای است که دوماه پیش با مراجعه به یکآرایشگاه زنانه ادعا کرد برای پسرش میخواهد زن بگیرد و چون مراسم عقدکنان درپی دارند، وقت آرایش عروس میخواهد. وی روز بعد طبق قرار قبلی به آرایشگاه زنانه رفت و با اطمینان از اینکه کسی در محل نیست، به زن آرایشگر حملهور شد، اما با وجود ضرب و جرح مدیر آرایشگاه نتوانست نقشه خودش را عملی کند و پا به فرار گذاشت.
معصومه همچنین با ورود به آرایشگاهی زنانه ادعا کرد؛ وقت آرایش عروس میخواهد. او از مدیر سالن خواست که زمان ورود عروسش به سالن کسی در محل نباشد. اصرار معصومه بر خلوت بودن سالن شک و تردید مدیر آرایشگاه را برانگیخت. او از دختر ٢٤ساله خود خواست در محل حضور یابد و درصورت مشاهده هرگونه مورد مشکوکی موضوع را به پلیس اطلاع دهد.
ساعت سه بعدازظهر روز بعد معصومه با یک خودروی سواری سفیدرنگ جلوی آرایشگاه توقف کرد. پسری جوان راننده خودرو بود. زن ٥٠ساله از خودرو پیاده و وارد آرایشگاه شد. او با شوکری که در دست داشت، به سمت مدیر سالن حملهور شده و تصمیم به سرقت داشت.
در این لحظه دختر جوان زن آرایشگر که بهعنوان مشتری در محل حضور داشت، بلافاصله از سالن خارج شد و درآرایشگاه را قفل کرد و دختر جوان موضوع را به پلیس ١١٠ اعلام کرد.
این مادر و دختر وقتی ماموران خود را به آرایشگاهشان رساندند و توانستند زن توطئهگر را بازداشت کنند، تحت تحقیقات گرفته شدند. دخترجوان که وحشتزده بود، گفت: «من کمتر به آرایشگاه مادرم میروم؛ اما امروز از او شنیدم که مادر داماد رفتار مرموزی دارد و اصرار داشته در زمان مراجعه عروس او کسی در آرایشگاه نباشد و مادرم شک کرده بود. او خواست من در نقش مشتری اینجا باشم تا اینکه یک مرد با شوکر داخل آمد و همان زن مرموز او را همراهی میکرد. من پا به فرار گذاشتم و در سالن را قفل کردم و به پلیس زنگ زدم، لحظات ترسناکی بود و خدا را شکر پلیس زود سر رسید.»
با گزارش موضوع به پلیس ١١٠، ماموران پلیس بلافاصله در محل حاضر و زن ٥٠ساله را که برای زورگیری وارد سالن آرایش و زیبایی شده بود، دستگیر کردند. تحقیقات اولیه پلیس نشان میدهد این زن همراه پسرش به محل سرقت عزیمت کرده بود که پسرش با دیدن خودروی گشتی پلیس از صحنه متواری شده است.
معصومه در بازجوییها گفت: تصور نمیکردم دستگیر شوم نقشهمان حساب شده بود و نمیدانم زن آرایشگر چگونه متوجه این اتفاق شده بود. بار نخست که تنهایی به آرایشگاهی رفتم، زورم به مدیر آنجا نرسید و بدون اینکه سرقتی کنم، فرار کردم و اینبار به پسرم گفتم همراهیام کند که او با شوکر داخل آرایشگاه رفت و وقتی پلیس سر رسید، پا به فرار گذاشت. تحقیقات از این زن که احتمال میرود جرایم خشن دیگری را نیز انجام داده باشد، در دستور کار بوده و پسر فراریاش تحت تعقیب است.
۰