چرا بهتر است که خبر نخوانیم؟
زلزله در سوماترا. سقوط هواپیما در روسیه. مردی دخترش را سی سال در زیرزمین زندانی کرد. هایدی کلوم از سیل جدا شد. عملیات تروریستی در پاکستان. استعفای رییس جمهور مالی. رکورد جهانی در پرتاب وزنه. آیا لازم است همهی اینها را بدانیم؟
کد خبر :
۲۱۳
بازدید :
۲۱۴۷
فرادید| زلزله در سوماترا. سقوط هواپیما در روسیه. مردی دخترش را سی سال در زیرزمین زندانی کرد. هایدی کلوم از سیل جدا شد. عملیات تروریستی در پاکستان. استعفای رییس جمهور مالی. رکورد جهانی در پرتاب وزنه. آیا لازم است همهی اینها را بدانیم؟
ما اطلاعات بسیاری داریم؛ با این حال خیلی کم میدانیم. چرا؟ چون ما دویست سال پیش فرمی سمی از دانش به نام "اخبار" را کشف کردیم. اخبار برای روان، مانند شکر برای بدن است؛ خوشمزه، گوارا و در درازمدت به شدت مخرب. سه سال پیش من آزمایشی را شروع کردم. تصمیم گرفتم خبر مصرف نکنم. هیچ روزنامهای را نخواندم، تلویزیون و رادیو تعطیل شد، اپهای سایتهای خبری را از موبایلم پاک کردم. هفتههای اول سخت بود. خیلی سخت. مدام میترسیدم که چیزی را از دست بدهم. اما بعد از مدتی حس جدیدی در زندگیام بیدار شد. نتیجه بعد از سه سال: تفکر شفافتر، بینشهای روشنتر، تصمیمگیریهای بهتر و وقت بیشتر. از همه بهتر این که هیچ چیز مهمی را از دست ندادم. شبکهی اجتماعی من، متشکل از دوستان و آشنایانم کارکرد غربالگری اخبار را برایم داشتند. دلایل زیادی وجود دارد برای اینکه از خبر خواندن فاصله بگیریم. سه تا از مهترینها:
۱- مغز ما به اطلاعات پرجنجال، شوکآور، شخصی، پرسروصدا و متغییر واکنش شدید نشان میدهد و در مقابل نسبت به اطلاعات انتزاعی، پیچیده و محتاج به تفکر و توضیح توجه کمتری دارد. داستانها و تصویرهای منقلبکننده و واقعیتهای شورانگیز و احساسی توجه ما را در انحصار خود میگیرند. کارکرد این مدل از کسب و کار این است که وقتی به فروش میرود که دیده شود. نتیجه این میشود که هرچیز ظریف، انتزاعی، پیچیده و بنیادین محو میشود، در حالی که مطالبی با چنین محتوایی برای زندگی ما و برای فهم دنیا خیلی مهمتر هستند. در نتیجهی مصرف اخبار ما با یک نقشهی ریسک اشتباه در مغزمان زندگی میکنیم. (مثلن خطر داعش را بزرگتر از خطر سکته قلبی میبینیم - مترجم) مصرفکنندههای اخبار، به موضوعات به شکل اشتباهی وزن میدهند. خطرهایی که دربارهشان در رسانهها میخوانند، خطرهای واقعی (شخصی) نیستند.
۲- شما احتمالن در دوازده ما گذشته حدود ده هزار خبر کوتاه را بلعیدهاید، به طور متوسط سی خبر در روز. صادقانه یکی از آنها را نام ببرید که به شما امکان داده است که تصمیمات بهتری برای زندگی خود بگیرید، تصمیمی که بدون این خبر ممکن نبود. هیچ کدام از کسانی که این سئوال را از آنها پرسیدهام، نتوانست در پاسخ بیش از دو خبر از بین ده هزار خبر را نام ببرد. این یک تناسب فاجعه بار است. بنگاههای خبری میخواهند بقبولانند که با خواندن اخبار آنها به یک برتری رقابتی میرسید. بسیاری از ما در این تله میافتیم. واقعیت این است که مصرف خبر نه یک برتری رقابتی، بلکه یک مضرت رقابتی است. اگر مصرف اخبار انسانها را واقعن به پیش میبرد، خبرنگاران پیشروترین افراد بودند، اما عملن این طور نیست.
۳- هدر دادن وقت. یه طور متوسط هرکس نصف یک روز کاری را در هفته با خبر خواندن میگذراند. این آمار در چشمانداز جهانی، ضرر هنگفتی است. از بین صد اشتباه فکری و عادت رفتاری، حذف هیچ کدام از آنها به اندازهی حذف عادت خبر خواندن سودمند نیست. آیا گمان میکنید که بدون اطلاع از اخبار در روابط اجتماعیتان و در مهمانیها مطرود میشوید؟ خب، شاید شما ندانید که روز قبل یک هواپیما در سیبری سقوط کرده، اما (با مطالعاتی از نوعی دیگر) می توانید مسائل عمیقتر و پنهانتر را در رابطه با جهان درک کنید. و اینها را میتوانید با دیگران در میان بگذارید. با آنها در مورد "رژیم خبرخوانی" خود صحبت کنید. خلاصه اینکه، مصرف خبری خود را کم کنید یا حتا کنار بگذارید و به جای آن کتاب و مقالههای طولانی بنیادین بخوانید. برای درک جهان چیزی بهتر از کتاب خواندن نیست.
منبع: کتاب هنر رفتار هوشمندانه نوشته ی رلف دوبلی
ما اطلاعات بسیاری داریم؛ با این حال خیلی کم میدانیم. چرا؟ چون ما دویست سال پیش فرمی سمی از دانش به نام "اخبار" را کشف کردیم. اخبار برای روان، مانند شکر برای بدن است؛ خوشمزه، گوارا و در درازمدت به شدت مخرب. سه سال پیش من آزمایشی را شروع کردم. تصمیم گرفتم خبر مصرف نکنم. هیچ روزنامهای را نخواندم، تلویزیون و رادیو تعطیل شد، اپهای سایتهای خبری را از موبایلم پاک کردم. هفتههای اول سخت بود. خیلی سخت. مدام میترسیدم که چیزی را از دست بدهم. اما بعد از مدتی حس جدیدی در زندگیام بیدار شد. نتیجه بعد از سه سال: تفکر شفافتر، بینشهای روشنتر، تصمیمگیریهای بهتر و وقت بیشتر. از همه بهتر این که هیچ چیز مهمی را از دست ندادم. شبکهی اجتماعی من، متشکل از دوستان و آشنایانم کارکرد غربالگری اخبار را برایم داشتند. دلایل زیادی وجود دارد برای اینکه از خبر خواندن فاصله بگیریم. سه تا از مهترینها:
۱- مغز ما به اطلاعات پرجنجال، شوکآور، شخصی، پرسروصدا و متغییر واکنش شدید نشان میدهد و در مقابل نسبت به اطلاعات انتزاعی، پیچیده و محتاج به تفکر و توضیح توجه کمتری دارد. داستانها و تصویرهای منقلبکننده و واقعیتهای شورانگیز و احساسی توجه ما را در انحصار خود میگیرند. کارکرد این مدل از کسب و کار این است که وقتی به فروش میرود که دیده شود. نتیجه این میشود که هرچیز ظریف، انتزاعی، پیچیده و بنیادین محو میشود، در حالی که مطالبی با چنین محتوایی برای زندگی ما و برای فهم دنیا خیلی مهمتر هستند. در نتیجهی مصرف اخبار ما با یک نقشهی ریسک اشتباه در مغزمان زندگی میکنیم. (مثلن خطر داعش را بزرگتر از خطر سکته قلبی میبینیم - مترجم) مصرفکنندههای اخبار، به موضوعات به شکل اشتباهی وزن میدهند. خطرهایی که دربارهشان در رسانهها میخوانند، خطرهای واقعی (شخصی) نیستند.
۲- شما احتمالن در دوازده ما گذشته حدود ده هزار خبر کوتاه را بلعیدهاید، به طور متوسط سی خبر در روز. صادقانه یکی از آنها را نام ببرید که به شما امکان داده است که تصمیمات بهتری برای زندگی خود بگیرید، تصمیمی که بدون این خبر ممکن نبود. هیچ کدام از کسانی که این سئوال را از آنها پرسیدهام، نتوانست در پاسخ بیش از دو خبر از بین ده هزار خبر را نام ببرد. این یک تناسب فاجعه بار است. بنگاههای خبری میخواهند بقبولانند که با خواندن اخبار آنها به یک برتری رقابتی میرسید. بسیاری از ما در این تله میافتیم. واقعیت این است که مصرف خبر نه یک برتری رقابتی، بلکه یک مضرت رقابتی است. اگر مصرف اخبار انسانها را واقعن به پیش میبرد، خبرنگاران پیشروترین افراد بودند، اما عملن این طور نیست.
۳- هدر دادن وقت. یه طور متوسط هرکس نصف یک روز کاری را در هفته با خبر خواندن میگذراند. این آمار در چشمانداز جهانی، ضرر هنگفتی است. از بین صد اشتباه فکری و عادت رفتاری، حذف هیچ کدام از آنها به اندازهی حذف عادت خبر خواندن سودمند نیست. آیا گمان میکنید که بدون اطلاع از اخبار در روابط اجتماعیتان و در مهمانیها مطرود میشوید؟ خب، شاید شما ندانید که روز قبل یک هواپیما در سیبری سقوط کرده، اما (با مطالعاتی از نوعی دیگر) می توانید مسائل عمیقتر و پنهانتر را در رابطه با جهان درک کنید. و اینها را میتوانید با دیگران در میان بگذارید. با آنها در مورد "رژیم خبرخوانی" خود صحبت کنید. خلاصه اینکه، مصرف خبری خود را کم کنید یا حتا کنار بگذارید و به جای آن کتاب و مقالههای طولانی بنیادین بخوانید. برای درک جهان چیزی بهتر از کتاب خواندن نیست.
منبع: کتاب هنر رفتار هوشمندانه نوشته ی رلف دوبلی
۰