پژوهش اسرائیلی: نابودی داعش یک اشتباه استراتژیک است
تلآویو معتقد است که ماندن داعش به منافع اسرائیل خدمت میرساند به ویژه اینکه باعث دور شدن خطر حزب الله از اسراییل شده و حزب الله را به مقابله با داعش از سوریه به عراق وا میدارد و به همین دلیل اسرائیل ماندن داعش را منفعتی برای تضمین ثبات خود و از بین رفتن داعش را یک اشتباه استراتژیک میداند که نباید محقق شود.
کد خبر :
۲۳۵۳۱
بازدید :
۱۰۵۴
تلآویو معتقد است که ماندن داعش به منافع اسرائیل خدمت میرساند به ویژه اینکه باعث دور شدن خطر حزب الله از اسراییل شده و حزب الله را به مقابله با داعش از سوریه به عراق وا میدارد و به همین دلیل اسرائیل ماندن داعش را منفعتی برای تضمین ثبات خود و از بین رفتن داعش را یک اشتباه استراتژیک میداند که نباید محقق شود.
به گزارش ایسنا، به نقل از سایت النشره، چند هفته قبل "هرتسی هلیوی"، رییس شاخه اطلاعات نظامی در ارتش رژیم صهیونیستی گفت که مبارزه با داعش در سوریه به منافع استراتژیک اسراییل خدمت نمی رساند.
وی به غرب نسبت به این مساله هشدار داد که شکست دادن داعش باعث میشود که اسراییل در رویارویی با دشمنانش بالاخص حزب الله تنها بماند.
هلیوی تصریح کرد: منفعت تلآویو این است که از شکست داعش جلوگیری شود.
این مسالهای است که پژوهش منتشر شده توسط مرکز پژوهشهای استراتژیک بگین-سادات اخیرا به آن پرداخته است. این پژوهش به انگیزههای تلآویو برای مخالفت با این رویکرد به ویژه آنچه که مربوط به ماندن حزب الله در مرحله بعد از شکست داعش است و قدرت نظامی و تجربهای که حزب الله از آن برخوردار شده است، اشاره کرده است.
در این پژوهش اعلام شده که شکست داعش و ماندن حزب الله و تجربههایش به منافع غرب و همچنین اسراییل ضرر میرساند که ایجاب میکند در مقابله با داعش درنگ شود و از شکست کامل این گروه اجتناب شود.
نتیجه این پژوهش خطاب به مسئولان تصمیم گیرنده در اسراییل و افکار عمومی در غرب است، این پژوهش تکمیلکننده دیدگاه استراتژیکی است که هلیوی چند هفته قبل آن را بیان کرد و این پژوهش تلاش میکند که این دیدگاه را در غرب ترویج دهد و نشان دهد که از بین بردن داعش به این معناست که ابزار اصلی در رویارویی با دشمنان اسراییل و غرب یعنی ایران، حزب الله و نظام سوریه از دست میرود.
مرکز بگین-سادات از مهمترین مراکز پژوهشی در اسراییل به شمار میرود. اگر پژوهشهای این مرکز گوش شنوایی در میان مسئولان تصمیمگیرنده در تلآویو مییابد اما پرداختن به مساله تهدیدهای قریب الوقوع بعد از شکست داعش برای غرب از نقش این مرکز برای دادن مشورت پا فراتر میگذارد و بیانگر توافق نظری در اسراییل پیرامون لزوم خودداری از شکست داعش است چرا که داعش به صورت نیابتی با دشمنان تلآویو میجنگد و آنها را به خود مشغول میکند.
این پژوهش به این امر اشاره کرده است که وظیفه غرب تلاش برای ضعیف کردن داعش و امتناع از ریشه کردن و تخریب این گروه است به این دلیل که "ضعیف کردن داعش در وهله نخست اندیشه خلافت میانه تندروها را از بین میبرد و دوم اینکه اعضای بد در این گروه را به این سمت سوق میدهد تا بر اهدافی جز اهداف و منافع غرب تمرکز کنند و سوم اینکه مانع از تلاش ایران جهت سلطه منطقهای میشود."
با توجه به این دلایل نیز دیدار اخیر اشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا با وزرای دفاع ائتلاف تحت امر آمریکا یک اشتباه استراتژیک به شمار میآید.
این پژوهش تاکید دارد که بیشتر بخشهای اطلاعاتی و بخشهای مبارزه با تروریسم در جهان این خطر را درک کرده و میدانند که از بین بردن داعش میتواند به وقوع عملیات تروریستی بیشتری در غرب بینجامد.
طبق این پژوهش طولانی شدن عمر داعش میتواند باعث کشته شدن تعداد بیشتری از تندروهای داعش توسط " اشرار دیگری " در خاورمیانه بینجامد.
این پژوهش همچنین به این مساله اشاره دارد که تهدید داعش علیه غرب "نسبتا ناچیز" است، چراکه داعش در حال حاضر به مسائل دیگر مشغول است و فشارها علیه این گروه متمرکز است.
این پژوهش در مورد حملات تروریستی در اروپا میگوید: مسئولیت این حملات اساسا بر دوش "گرگهای تنها" یعنی اعضای وابسته به داعش است که به صورت داوطلبانه و بدون دستور مستقیم از شهر رقه سوریه فعالیت میکنند. به گفته این پژوهش این عملیات "تاثیر و ضررهای محدودی" دارد.
در همین حال، این پژوهش میگوید که جذب افراد تندرو از اقصی نقاط جهان به سوریه و عراق باعث خواهد شد تا هویت این افراد از لحاظ اطلاعاتی تعیین شود و درست است که آنها مهارت و تجربههای ویرانگری را در این دو کشور کسب میکنند و ممکن است درصورت بازگشت به کشورهای اصلی تاثیر منفی بر جای بگذارند و عملیات گسترده و دارای تلفات سنگینی را انجام دهند، اما باقی نگه داشتن داعش باعث میشود که تعدادی از آنان سوریه و عراق و در خارج از کشورهای اصلیشان کشته شوند.
این پژوهش معتقد است که شکست داعش به معنای بازگشت تمامی تندروها به کشورشان و ایجاد مشکلات است، اما در مقابل اگر داعش ضعیف نگه داشته شود و تلاشی برای ریشه کن کردن این گروه صورت نگیرد، تمام حامیان و اعضای داعش به ماموریت دفاع از این گروه مشغول میشوند و این گروه دست به حملاتی در خارج از مرزهای تحت تصرف خود نمیزند.
دلایلی که این پژوهش برای امتناع از شکست داعش مطرح کرده است مربوط به طرف روسی و ایرانی است. کسانیکه این پژوهش را آماده کردهاند این سوال را مطرح میسازند که آیا به نفع غرب است که سیطره روسیه در سوریه و نفوذش در خاورمیانه بیشتر شود؟ آیا به نفع غرب است که سیطره ایران بیشتر شود؟
این پژوهش معتقد است که "یک حماقت استراتژیکی در واشنگتن حکم فرما است که معتقد است که امکان تقویت قدرت محور مسکو، تهران، دمشق از طریق همکاری با روسیه علیه داعش وجود دارد".
این پژوهش در مورد حزب الله نیز که "دشمن اصلی و تهدید استراتژیکی علیه اسراییل" است میگوید که حزب الله یکی از مهمترین دلایل جهت ممانعت از ریشه کردن داعش است.
این پژوهش میگوید این یک سادگی است که اگر این فکر وجود داشته باشد که شکست نظامی داعش نقش اصلی را در ثباتی خواهد داشت که غرب خواهان تحقق آن در منطقه است، "چراکه ثبات در حد خود ارزشی ندارد و فقط در صورتی که به منافع ما خدمت برساند امری مطلوب است". در مقابل شکست داعش به معنای ترغیب جهت سلطه ایران بر منطقه و حمایت از نقش روسیه و طولانی شدن مدت روی کار ماندن نظام اسد است.
این پژوهش نتایج خود را با اشاره به اشتباه دولت باراک اوباما، رییس جمهوری امریکا در پرداختن به تهدید "دشمن اصلی، ایران" بالاخص توافق هستهای پایان میدهد. این پژوهش به این مساله اشاره کرده است که دولت امریکا ابزاری مفید برای از بین بردن طرح تهران جهت سلطه بر خاورمیانه در اختیار ندارد و نمیتواند چنین ابزاری را بشناسد.
۰