بهمن کیارستمی:40 روز گذشته و ما منتظریم
کد خبر :
۲۳۷۴۵
بازدید :
۱۴۱۰
در چهلمین روز درگذشت عباس کیارستمی، فرزندش، بهمن، نوشت: ما کمسوادان غیرمتخصص اما هنوز منتظریم تا نظر اعضای محترم کمیسیون بررسی پرونده در سازمان نظام پزشکی درباره تقصیر یا قصور احتمالی را بشنویم و از میزان درصد دیه کامل انسان در این پرونده مطلع شویم. امروز یک هفته از روز خبرنگار گذشته، یک هفته به روز پزشک مانده و ٤٠ روز از فوت عباس کیارستمی گذشته.
بهمن کیارستمی در یادداشتی با عنوان «40 روز گذشته و ما منتظریم» در روزنامه «شرق» نوشت:
یکشنبه پیش، روز خبرنگار بود. دوستی گفت یادداشتی بنویس و از اصحاب رسانه که در زمان بیماری و پس از فوت عباس کیارستمی سنگتمام گذاشتند و پیگیر پرونده پزشکی او بودند، قدردانی کن. خواستم چیزی بنویسم، اما مطلبم جمعوجور نشد و نیمهکاره ماند، تا اینکه دیروز نامه آقای دکتر تدینفر، مدیرعامل بیمارستان جم، به مدیرمسئول روزنامه «شرق» را خواندم که در واکنش به چاپ تصویر معروف «(...) میر» بههمراه مقالهای که از منظر یک پزشک به واکنشهای هیجانی و غیرمعمول این پرونده پرداخته بود، خواستار اشد مجازات برای روزنامه «شرق» شده بود.
در نامه آقای تدینفر از این عبارات استفاده شده: «اقدامی موهن در جهت تحقیر و تخریب و برخلاف اصول اخلاقی و موازین اسلامی» یا «نادیدهگرفتن محدودیتهای موضوع قانون مطبوعات و تخلف مطبوعاتی» و نیز «ارتکاب جرم اقدام در جهت تشویش اذهان عمومی مضاف بر جرم توهین». در پایان نیز آقای دکتر نوشته که موضوع را از طریق شکایت کیفری تعقیب خواهد کرد.
قصد ندارم درباره اینکه چاپ تصویر «(...) میر» مصداق تشویش اذهان عمومی هست یا نیست، نظری بدهم. ما در کشور دادگاه و دادسرا داریم و کار مراجع ذیربط است که به چنین شکایاتی رسیدگی کنند، اما آنچه برایم جای تأمل و تعجب دارد، تفاوت واکنش پزشکان است با عکسالعمل خبرنگاران وقتی که در مظان اتهام قرار میگیرند؛ دو حرفهای که همواره مورد اتهام و غضب هستند. پزشکان حتی وقتی که میدانند خطای همکارشان محرز است، پشت هم میایستند و حتی تشکیک در نحوه عملکرد یک پزشک را توهین به کل جامعه پزشکی میدانند، اما من (چون حرفهام مستندسازی است و مستندسازها و خبرنگاران خواهر و برادرند، اجازه میخواهم خود را عضو این خانواده نیز فرض کنم) ... ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، مسئولیت خطای احتمالی را خود میپذیریم، بهایش را از جیبمان میپردازیم و از همصنفیهایمان انتظار نداریم که به دادمان برسند، چون اگر چنین کنند اتهامات دامن آنها را هم خواهد گرفت.
بههرحال روزنامه «شرق» به خاطر عملی که هنوز در دادگاهی حکمی برایش صادر نشده عذرخواهی کرد تا خاطری مکدر نشود: «... در هر صورت اگر از این عکس برداشتی منفی شده صمیمانه عذرخواهی میکنیم». (روزنامه شرق، ٢١ مرداد) ولی تا به حال شنیدهاید پزشکی به خاطر قصوری که انجام داده عذرخواهی کند؟ دلیل تفاوت میان آن طبع استوار پزشکان و این روحیه شکننده ما را باز باید در جایگاه متفاوت این دو حرفه در نظام قضایی کشورمان دید؛ طبعاً اکثر اعضای سازمان نظام پزشکی و دادسرای رسیدگی به جرائم پزشکی، پزشک هستند اما بدنه هیأت نظارت بر مطبوعات یا دادسرای جرائم رسانهای از خبرنگاران و روزنامهنگاران تشکیل نشده است.
احتمالاً به همین دلیل، مقایسه احکامی که از سوی این دو نهاد برای متخلفان صادر میشود، قیاسی است معالفارق. برای مثال حکمی که سازمان پزشکی قانونی کشور در اردیبهشت امسال درباره دادخواستی که علیه دکتر احمد میر مطرح شده بود صادر کرد، به این شرح است است: «اعضای کمیسیون پس از مطالعه کامل پرونده بالینی و بحث و تبادل نظر اعلام میدارند بیمار به دنبال عمل لاپاراسکوپی دچار عفونت داخلی شکمی شده. هرچند بروز عفونت به دنبال اینگونه اقدامات درمانی از عوارض شناختهشده میباشد ولیکن پزشک معالج به علت بیتوجهی به علائم بیمار و تأخیر در انجام اقدامات درمانی مناسب مرتکب قصور شده است که ارزش قصور مذکور به میزان ٢٥ درصد دیه کامل انسان تعیین میشود».
پرداخت این ٢٥ درصد دیه تقریباً مشابه یک تصادف رانندگی است که در آن راننده مقصر یکی از کوپنهای بیمهاش را از بیمهنامهاش جدا میکند و به زیاندیده میدهد، بعد هم او را به خیر و زیاندیده را به سلامت.
درباره اصحاب رسانه اما کافی است مرجع ذیربط حکمی براساس یکی از همین عبارات آشنای انتزاعی که آقای تدینفر استفاده کرده صادر کند تا خاطی ممنوعالکار شود یا حتی در زندان به رویش گشوده شود. اینجا کسی از زندان صحبت نمیکند، اما اگر در حکم اعضای کمیسیون سازمان پزشکی قانونی برای شکایتی که درست پیش از شروع درمان کیارستمی مطرح شده بود، دکتر احمد میر فقط یک سال از انجام عمل جراحی منع شده بود، حالا کیارستمی داشت فیلمی را که در چین ساخته بود تدوین میکرد.
فروردین امسال، وقتی رسانهها از فرایند درمان یا در حقیقت «روند بیماری» عباس کیارستمی آگاه شدند و در بازتاب آن سنگ تمام گذاشتند، من هم داشتم از آب گلآلود ماهی میگرفتم و به استناد آن مطالب، اهمیت بیمارم را به پزشک معالجش یادآوری میکردم که دکتر احمد میر به بنده گفت: «آقای کیارستمی اجازه بدین خیالتون رو راحت کنم. بنده نه این روزنامهها رو میخونم و نه برام اهمیتی داره که چی مینویسن...».
حالا اما کادر محترم بیمارستان جم نهتنها روزنامهخوان شدهاند بلکه چموخمش را هم میدانند، با قوانین و قواعدش آشنا هستند و پس از طرح شکایت، حکم را نیز اعلام میکنند. ما کمسوادان غیرمتخصص اما هنوز منتظریم تا نظر اعضای محترم کمیسیون بررسی پرونده در سازمان نظام پزشکی درباره تقصیر یا قصور احتمالی را بشنویم و از میزان درصد دیه کامل انسان در این پرونده مطلع شویم.
امروز یک هفته از روز خبرنگار گذشته، یک هفته به روز پزشک مانده و ٤٠ روز از فوت عباس کیارستمی گذشته. همین.
بهمن کیارستمی در یادداشتی با عنوان «40 روز گذشته و ما منتظریم» در روزنامه «شرق» نوشت:
یکشنبه پیش، روز خبرنگار بود. دوستی گفت یادداشتی بنویس و از اصحاب رسانه که در زمان بیماری و پس از فوت عباس کیارستمی سنگتمام گذاشتند و پیگیر پرونده پزشکی او بودند، قدردانی کن. خواستم چیزی بنویسم، اما مطلبم جمعوجور نشد و نیمهکاره ماند، تا اینکه دیروز نامه آقای دکتر تدینفر، مدیرعامل بیمارستان جم، به مدیرمسئول روزنامه «شرق» را خواندم که در واکنش به چاپ تصویر معروف «(...) میر» بههمراه مقالهای که از منظر یک پزشک به واکنشهای هیجانی و غیرمعمول این پرونده پرداخته بود، خواستار اشد مجازات برای روزنامه «شرق» شده بود.
در نامه آقای تدینفر از این عبارات استفاده شده: «اقدامی موهن در جهت تحقیر و تخریب و برخلاف اصول اخلاقی و موازین اسلامی» یا «نادیدهگرفتن محدودیتهای موضوع قانون مطبوعات و تخلف مطبوعاتی» و نیز «ارتکاب جرم اقدام در جهت تشویش اذهان عمومی مضاف بر جرم توهین». در پایان نیز آقای دکتر نوشته که موضوع را از طریق شکایت کیفری تعقیب خواهد کرد.
قصد ندارم درباره اینکه چاپ تصویر «(...) میر» مصداق تشویش اذهان عمومی هست یا نیست، نظری بدهم. ما در کشور دادگاه و دادسرا داریم و کار مراجع ذیربط است که به چنین شکایاتی رسیدگی کنند، اما آنچه برایم جای تأمل و تعجب دارد، تفاوت واکنش پزشکان است با عکسالعمل خبرنگاران وقتی که در مظان اتهام قرار میگیرند؛ دو حرفهای که همواره مورد اتهام و غضب هستند. پزشکان حتی وقتی که میدانند خطای همکارشان محرز است، پشت هم میایستند و حتی تشکیک در نحوه عملکرد یک پزشک را توهین به کل جامعه پزشکی میدانند، اما من (چون حرفهام مستندسازی است و مستندسازها و خبرنگاران خواهر و برادرند، اجازه میخواهم خود را عضو این خانواده نیز فرض کنم) ... ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، مسئولیت خطای احتمالی را خود میپذیریم، بهایش را از جیبمان میپردازیم و از همصنفیهایمان انتظار نداریم که به دادمان برسند، چون اگر چنین کنند اتهامات دامن آنها را هم خواهد گرفت.
بههرحال روزنامه «شرق» به خاطر عملی که هنوز در دادگاهی حکمی برایش صادر نشده عذرخواهی کرد تا خاطری مکدر نشود: «... در هر صورت اگر از این عکس برداشتی منفی شده صمیمانه عذرخواهی میکنیم». (روزنامه شرق، ٢١ مرداد) ولی تا به حال شنیدهاید پزشکی به خاطر قصوری که انجام داده عذرخواهی کند؟ دلیل تفاوت میان آن طبع استوار پزشکان و این روحیه شکننده ما را باز باید در جایگاه متفاوت این دو حرفه در نظام قضایی کشورمان دید؛ طبعاً اکثر اعضای سازمان نظام پزشکی و دادسرای رسیدگی به جرائم پزشکی، پزشک هستند اما بدنه هیأت نظارت بر مطبوعات یا دادسرای جرائم رسانهای از خبرنگاران و روزنامهنگاران تشکیل نشده است.
احتمالاً به همین دلیل، مقایسه احکامی که از سوی این دو نهاد برای متخلفان صادر میشود، قیاسی است معالفارق. برای مثال حکمی که سازمان پزشکی قانونی کشور در اردیبهشت امسال درباره دادخواستی که علیه دکتر احمد میر مطرح شده بود صادر کرد، به این شرح است است: «اعضای کمیسیون پس از مطالعه کامل پرونده بالینی و بحث و تبادل نظر اعلام میدارند بیمار به دنبال عمل لاپاراسکوپی دچار عفونت داخلی شکمی شده. هرچند بروز عفونت به دنبال اینگونه اقدامات درمانی از عوارض شناختهشده میباشد ولیکن پزشک معالج به علت بیتوجهی به علائم بیمار و تأخیر در انجام اقدامات درمانی مناسب مرتکب قصور شده است که ارزش قصور مذکور به میزان ٢٥ درصد دیه کامل انسان تعیین میشود».
پرداخت این ٢٥ درصد دیه تقریباً مشابه یک تصادف رانندگی است که در آن راننده مقصر یکی از کوپنهای بیمهاش را از بیمهنامهاش جدا میکند و به زیاندیده میدهد، بعد هم او را به خیر و زیاندیده را به سلامت.
درباره اصحاب رسانه اما کافی است مرجع ذیربط حکمی براساس یکی از همین عبارات آشنای انتزاعی که آقای تدینفر استفاده کرده صادر کند تا خاطی ممنوعالکار شود یا حتی در زندان به رویش گشوده شود. اینجا کسی از زندان صحبت نمیکند، اما اگر در حکم اعضای کمیسیون سازمان پزشکی قانونی برای شکایتی که درست پیش از شروع درمان کیارستمی مطرح شده بود، دکتر احمد میر فقط یک سال از انجام عمل جراحی منع شده بود، حالا کیارستمی داشت فیلمی را که در چین ساخته بود تدوین میکرد.
فروردین امسال، وقتی رسانهها از فرایند درمان یا در حقیقت «روند بیماری» عباس کیارستمی آگاه شدند و در بازتاب آن سنگ تمام گذاشتند، من هم داشتم از آب گلآلود ماهی میگرفتم و به استناد آن مطالب، اهمیت بیمارم را به پزشک معالجش یادآوری میکردم که دکتر احمد میر به بنده گفت: «آقای کیارستمی اجازه بدین خیالتون رو راحت کنم. بنده نه این روزنامهها رو میخونم و نه برام اهمیتی داره که چی مینویسن...».
حالا اما کادر محترم بیمارستان جم نهتنها روزنامهخوان شدهاند بلکه چموخمش را هم میدانند، با قوانین و قواعدش آشنا هستند و پس از طرح شکایت، حکم را نیز اعلام میکنند. ما کمسوادان غیرمتخصص اما هنوز منتظریم تا نظر اعضای محترم کمیسیون بررسی پرونده در سازمان نظام پزشکی درباره تقصیر یا قصور احتمالی را بشنویم و از میزان درصد دیه کامل انسان در این پرونده مطلع شویم.
امروز یک هفته از روز خبرنگار گذشته، یک هفته به روز پزشک مانده و ٤٠ روز از فوت عباس کیارستمی گذشته. همین.
۰