مجادله یک جانباز با احمدینژاد در گرگان
«من جانباز جنگم و فقط از شما ٢ دقيقه وقت خواستم تا مسالهاي را بيان كنم.» صداي او به قدري بلند بود كه حتي احمدينژاد با بلندگو هم نتوانست حريف او شود و به ناچار علي اكبر جوانفكر به سمت او رفت تا آرامش را به جلسه بازگرداند؛ تلاشي كه البته تا دقايقي بينتيجه ماند تا احمدينژاد سخنراني خود را پس از يك تنش چند دقيقهاي و با تاخير آغاز كند.
کد خبر :
۲۵۹۷۵
بازدید :
۱۹۹۸
روز پنجشنبه مسجد جامع گرگان شاهد سخنرانی رییس دولت نهم و دهم بود.
به گزارش اعتماد، فيلمهايي كه از مراسم استقبال احمدينژاد در شبكههاي مجازي منتشر شده است نشان از اين دارد كه مردم گرگان چندان استقبال گرمي از او نداشتند تا در حلقهاي كوچك كه اطراف اتومبيلش جمع شدهاند و برايش شعار ميدهند وارد محل سخنرانيش شود.
اينبار اما همراهان ديگري نيز داشت. اگر تا پيش از اين چهرههاي نزديك به او كه هر كدامشان در دفتر ولنجك حكم و مسووليتي گرفتند همراهياش ميكردند در اين سفر اما برخي حاميان بهارستان نشين سابقش نيز او را همراهي ميكردند، نمايندگاني كه در هفتم اسفند بزرگترين بازندگان انتخابات نام گرفتند.
از جمله كساني كه رييس دولت نهم و دهم را در سفر به گرگان همراهي ميكردند، مهدي كوچكزاده، نفر شصت و چهارم تهران در هفت اسفند بود.
به گزارش اعتماد، فيلمهايي كه از مراسم استقبال احمدينژاد در شبكههاي مجازي منتشر شده است نشان از اين دارد كه مردم گرگان چندان استقبال گرمي از او نداشتند تا در حلقهاي كوچك كه اطراف اتومبيلش جمع شدهاند و برايش شعار ميدهند وارد محل سخنرانيش شود.
اينبار اما همراهان ديگري نيز داشت. اگر تا پيش از اين چهرههاي نزديك به او كه هر كدامشان در دفتر ولنجك حكم و مسووليتي گرفتند همراهياش ميكردند در اين سفر اما برخي حاميان بهارستان نشين سابقش نيز او را همراهي ميكردند، نمايندگاني كه در هفتم اسفند بزرگترين بازندگان انتخابات نام گرفتند.
از جمله كساني كه رييس دولت نهم و دهم را در سفر به گرگان همراهي ميكردند، مهدي كوچكزاده، نفر شصت و چهارم تهران در هفت اسفند بود.
جنجال براي ٢ دقيقه وقت
پيش از شروع سخنراني احمدينژاد مردي ميانسال كه خود را جانباز جنگ معرفي ميكرد درخواست داشت تا ٢ دقيقه تريبون را در اختيار بگيرد. وقتي درخواستش با مخالفت برگزاركنندكان برنامه مواجه شد در حالي كه احمدينژاد پشت تريبون قرار گرفته بود تا سخنراني خود را آغاز كند صداي اعتراض مرد ميانسال در محوطه مسجد پيچيد.
«من جانباز جنگم و فقط از شما ٢ دقيقه وقت خواستم تا مسالهاي را بيان كنم.» صداي او به قدري بلند بود كه حتي احمدينژاد با بلندگو هم نتوانست حريف او شود و به ناچار علي اكبر جوانفكر به سمت او رفت تا آرامش را به جلسه بازگرداند؛ تلاشي كه البته تا دقايقي بينتيجه ماند تا احمدينژاد سخنراني خود را پس از يك تنش چند دقيقهاي و با تاخير آغاز كند.
مشخص نيست كه آن مرد جانباز براي گفتن چه حرفهايي تريبون مسجد جامع گرگان را درخواست ميكرد اما به هر ترتيب اجازه استفاده از تريبون را پيدا نكرد تا حاشيه سفر احمدينژاد به گرگان اينگونه رقم بخورد و سخنرانياش را با يك تنش آغاز كند.
۰