فاشیست روسی در انتخابات آمریکا!
کد خبر :
۲۶۳۳۲
بازدید :
۲۹۱۴
فرادید | زمانی رئیسجمهور روسیه ولادیمیر پوتین، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را یک " فاجعه ژئوپلیتیک" خواند. اما امروز متفکر سیاسیای که بیشترین تأثیر را بر آقای پوتین دارد ولادیمیر لنین بنیانگذار نظام کمونیستی نیست؛ بلکه ایوان لنین پیامبر فاشیسم روسی است.
به گزارش فرادید به نقل از نیویورکتایمز، بیش از شصت سال است که این فیلسوف سیاسی درگذشته است، اما ایدههایش در روسیهی پس از شوروی زندگی جدیدی گرفته است. پس از سال 1991، کتابهایش دوباره منتشر شدند. رئیسجمهور پوتین در سخنرانیهای سالانه خود در مجمع فدرال از او یاد میکرد.
برای تکمیل این فرآیند، پوتین ترتیبی داد که جسد ایلین از سوئیس و آرشیو آثارش از میشیگان بازگردانده شوند. دیدهشده که پوتین بر روی قبر ایلین در مسکو گل میگذارد. پوتین تنها مرید ایلین در میان نخبگان کرملین نیست.
ولادیسلاو سورکو نیز ایلین را بهعنوان یک قدرت میبیند. نخستوزیر دیمیتری مدودف که در سالهای 2008 تا 2012 بهعنوان رئیسجمهور خدمت کرد، خواندن آثار ایلین را به دانش آموزان روسی توصیه میکند. رد پای ایلین در سخنرانیهای وزیر امور خارجه، رئیس دادگاه قانون اساسی و بزرگ خاندانِ کلیسای ارتدکس دیده میشود.
چه ایدههایی چنین احترام و اعتباری را به وجود آورده است؟
ایلین معتقد بود که فردین مضر است. برای او " انسانهای متفاوت" نشاندهنده شکست خدا در تکمیل کار خلقت است و بنابراین اساساً شیطانی است. به همین ترتیب، این موضوع به طبقه متوسط، احزاب سیاسی و جامعه مدنی نیز تعمیم داده میشود و آنها را نیز شیطانی میداند زیرا آنها ایجاد شخصیتها فراتر از یک هویت واحد از جامعه ملی را تشویق میکنند.
به عقیده ایلین، هدف سیاست غلبه بر فردیت و ایجاد یک "کلیت در زندگی" ملت است. در دهههای 1920 و 30 پس از اخراج از اتحاد جماهیر شوروی که به یک ایدئولوگ پیشرو در میان روسهای سفیدپوست ضد کمونیست تبدیل شد، موسیلینی و هیتلر را رهبران نمونه میدانست که با از بین بردن دموکراسی اروپا را نجات میدهند. مقالهی او در سال 1927 " در باب فاشیسم روسیه"، خطاب به " برادران سفیدپوست من، فاشیستها" نوشتهشده بود. در دهه 1940 و 1950، زمینه را برای ایجاد قانون اساسی فاشیستی در روسیه محیا کرد که توسط یک " دیکتاتور ملی" که از تئوری " کلیت" الهام میگیرد، اداره شود.
این رهبر در کشوری کاملاً متمرکز مسئول همهچیز دولت خواهد بود. انتخابات با رأیگیری باز و برگههای رأی برگزار خواند شد، اما صرفاً برای بهجا آوردن آیین حمایت از رهبر. شمارش و در نظر گرفتن آرا بیهوده است: " ما باید ایمان کورکورانه به تعداد آرا و اهمیت سیاسیاش را رد کنیم."
در پرتو توانبخشی ایلین بهعنوان ایدئولوگ روسیه، دستکاری انتخابات در روسیه را نباید بهعنوان شکست در اجرای دموکراسی دید، بلکه بهعنوان یک زیرمجموعه از مفهوم دموکراسی. نه انتخابات مجلسی در دسامبر 2011 و نه انتخابات ریاست جمهوری در مارس 2012 رأی اکثریتی برای حزب و یا شخصیت آقای پوتین به ارمغان نیاورد. اما اعلام شد که آرا نتیجه قاطعی داشتهاند.
روسهایی که به انتخابات اعتراض میکردند بهعنوان دشمن ملی معرفی میشدند. سازمانهای غیردولتی وادار میشدند بهعنوان " عوامل خارجی" ثبتنام کنند. پوتین ادعا کرده که هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه سابق، به جریانهای مخالف در روسیه "علامت" داد تا به خیابانها بریزند. در نظریههای ایلین، دفاع از دموکراسی به معنای خیانت به روسیه است.
از آن موقع، در تمام نقاط عطف در سیاست روسیه به عقاید ایلین متکی بوده است: از بازگشت به قدرت در سال 2012 تا تصمیم به دخالت در اوکراین در سال 2013 و الحاق خاک اوکراین در سال 2014. بهار گذشته، ادعا کرد سرویسهای اطلاعاتی آمریکا در انتخابات مجلسی روسیه که آخر هفته گذشته برگزار شد دخالت میکنند در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2018 نیز دخالت خواهند کرد. این ادعاها درباره دخالت دائمی آمریکا میخواهند نشان دهند که فرآیند دموکراسی چیزی جز یک بازی ژئوپلیتیکی نیست.
همزمان با تلاش آگاهانه رهبران روسیه برای پاک کردن کشور از ایده دموکراسی در کشور خود، همچنین تلاش دارند دموکراسی را در خارج از کشور نیز بیاعتبار کنند، ازجمله امسال در آمریکا. دخالتهای روسیه در جریان انتخابات ریاست جمهوری ما تنها شامل حمایتهای فرصتطلبانه از دونالد ترامپ نمیشود که از سیاستهای خارجی روسیه حمایت میکند. همچنین طرحریزی منطقی از ایدئولوژی جدید عبارت است از: دموکراسی ابزاری برای تغییر رهبری در خانه نیست، بلکه راهی برای تضعیف دشمنان در خارج از کشور است. اگر سیاست را از دیدگاه ایلین بنگریم، مراسم انتخاباتی روسیه بهجای یک فساد، یک فضیلت تلقی میشود. و بنابراین اهانت به دموکراسی در سراسر جهان خدمت به بشریت خواهد بود.
اگر دموکراسی تنها دعوت به نفوذ خارجیها باشد، بنابراین هک سرور ایمیل یک حزب سیاسی خارجی کاملاً طبیعی است. اگر جامعه مدنی چیزی جز رفتن بهسوی فساد تحت نفوذ خارجی نباشد، بنابراین چرخشهای دائمی رسانهها کاملاً مناسب و درخور است. اگر، همانطور که ایلین میگوید، " درک محاسباتی از سیاست" مضر است، بنابراین دخالت دیجیتالی در انتخابات خارجی درستترین کار خواهد بود.
10 سال است که روسیه راستگرایان افراطی را بهعنوان ناظران انتخابات مسئول میکند تا انتخابات را بیاعتبار کند. ازآنجاکه دموکراسی چیزی جز یک فریب نیست، بنابراین تلاش در راستای بیاعتبار سازی آن ارزش محسوب میشود. قابلتوجه است که اکنون ستاد ترامپ نیز همچنین روندی را در پیشگرفته است: ارسال ناظران خود برای انتخابات و پیشفرض تقلب.
روش تضعیف دموکراسی در خارج از کشور، ایجاد شک و تردید درزمینه هایی است که در آن اعتماد وجود داشته است. اگر روشهای دموکراتیک خجالتآور جلوه داده شوند، بنابراین ایدههای دموکراتیک نیز سؤالبرانگیز به نظر خواهند رسید. و بنابراین آمریکا شبیه روسیه به نظر خواهد رسید که هدف کلی نیز همین است. اگر ترامپ پیروز شود، روسیه پیروز خواهد شد. اما اگر ترامپ شکست بخورد و مردم به نتایج شک کنند، بازهم روسیه برنده خواهد شد.
از دیدگاه مسکو، تخریب دموکراسی در سراسر دنیا از برگزاری انتخابات عادلانه در خانه آسانتر است. اگر دیگر کشورها نیز مسیر بدبینی به دموکراسی را طی کنند و اجازه دهند استبداد رشد کند، روسیه قدرتمندتر به نظر خواهد رسید. پس بهتر است به این دخالتها عادت کنیم و اقدامات احتیاطی معقول انجام دهند. اگر انتخابات تأثیری بر دشمن جلوه دادن قدرتهای خارجی نداشته باشند، بنابراین دیگر برگزاری انتخابات معنایی ندارد.
آمریکاییها دلایل بسیار زیادی برای اصلاح روند دموکراتیک دارند، اما حفظ یکپارچگی باید در اولویت باشد. برگههای رأی برای هر فرد و تأمین مالی مبارزات انتخاباتی، هم برای شهروندان و همرأی سیستم انتخاباتی مؤثر است. دموکراسی ساده، بسیار امنتر خواهد بود.
برای تکمیل این فرآیند، پوتین ترتیبی داد که جسد ایلین از سوئیس و آرشیو آثارش از میشیگان بازگردانده شوند. دیدهشده که پوتین بر روی قبر ایلین در مسکو گل میگذارد. پوتین تنها مرید ایلین در میان نخبگان کرملین نیست.
ولادیسلاو سورکو نیز ایلین را بهعنوان یک قدرت میبیند. نخستوزیر دیمیتری مدودف که در سالهای 2008 تا 2012 بهعنوان رئیسجمهور خدمت کرد، خواندن آثار ایلین را به دانش آموزان روسی توصیه میکند. رد پای ایلین در سخنرانیهای وزیر امور خارجه، رئیس دادگاه قانون اساسی و بزرگ خاندانِ کلیسای ارتدکس دیده میشود.
چه ایدههایی چنین احترام و اعتباری را به وجود آورده است؟
ایلین معتقد بود که فردین مضر است. برای او " انسانهای متفاوت" نشاندهنده شکست خدا در تکمیل کار خلقت است و بنابراین اساساً شیطانی است. به همین ترتیب، این موضوع به طبقه متوسط، احزاب سیاسی و جامعه مدنی نیز تعمیم داده میشود و آنها را نیز شیطانی میداند زیرا آنها ایجاد شخصیتها فراتر از یک هویت واحد از جامعه ملی را تشویق میکنند.
به عقیده ایلین، هدف سیاست غلبه بر فردیت و ایجاد یک "کلیت در زندگی" ملت است. در دهههای 1920 و 30 پس از اخراج از اتحاد جماهیر شوروی که به یک ایدئولوگ پیشرو در میان روسهای سفیدپوست ضد کمونیست تبدیل شد، موسیلینی و هیتلر را رهبران نمونه میدانست که با از بین بردن دموکراسی اروپا را نجات میدهند. مقالهی او در سال 1927 " در باب فاشیسم روسیه"، خطاب به " برادران سفیدپوست من، فاشیستها" نوشتهشده بود. در دهه 1940 و 1950، زمینه را برای ایجاد قانون اساسی فاشیستی در روسیه محیا کرد که توسط یک " دیکتاتور ملی" که از تئوری " کلیت" الهام میگیرد، اداره شود.
این رهبر در کشوری کاملاً متمرکز مسئول همهچیز دولت خواهد بود. انتخابات با رأیگیری باز و برگههای رأی برگزار خواند شد، اما صرفاً برای بهجا آوردن آیین حمایت از رهبر. شمارش و در نظر گرفتن آرا بیهوده است: " ما باید ایمان کورکورانه به تعداد آرا و اهمیت سیاسیاش را رد کنیم."
در پرتو توانبخشی ایلین بهعنوان ایدئولوگ روسیه، دستکاری انتخابات در روسیه را نباید بهعنوان شکست در اجرای دموکراسی دید، بلکه بهعنوان یک زیرمجموعه از مفهوم دموکراسی. نه انتخابات مجلسی در دسامبر 2011 و نه انتخابات ریاست جمهوری در مارس 2012 رأی اکثریتی برای حزب و یا شخصیت آقای پوتین به ارمغان نیاورد. اما اعلام شد که آرا نتیجه قاطعی داشتهاند.
روسهایی که به انتخابات اعتراض میکردند بهعنوان دشمن ملی معرفی میشدند. سازمانهای غیردولتی وادار میشدند بهعنوان " عوامل خارجی" ثبتنام کنند. پوتین ادعا کرده که هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه سابق، به جریانهای مخالف در روسیه "علامت" داد تا به خیابانها بریزند. در نظریههای ایلین، دفاع از دموکراسی به معنای خیانت به روسیه است.
از آن موقع، در تمام نقاط عطف در سیاست روسیه به عقاید ایلین متکی بوده است: از بازگشت به قدرت در سال 2012 تا تصمیم به دخالت در اوکراین در سال 2013 و الحاق خاک اوکراین در سال 2014. بهار گذشته، ادعا کرد سرویسهای اطلاعاتی آمریکا در انتخابات مجلسی روسیه که آخر هفته گذشته برگزار شد دخالت میکنند در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2018 نیز دخالت خواهند کرد. این ادعاها درباره دخالت دائمی آمریکا میخواهند نشان دهند که فرآیند دموکراسی چیزی جز یک بازی ژئوپلیتیکی نیست.
همزمان با تلاش آگاهانه رهبران روسیه برای پاک کردن کشور از ایده دموکراسی در کشور خود، همچنین تلاش دارند دموکراسی را در خارج از کشور نیز بیاعتبار کنند، ازجمله امسال در آمریکا. دخالتهای روسیه در جریان انتخابات ریاست جمهوری ما تنها شامل حمایتهای فرصتطلبانه از دونالد ترامپ نمیشود که از سیاستهای خارجی روسیه حمایت میکند. همچنین طرحریزی منطقی از ایدئولوژی جدید عبارت است از: دموکراسی ابزاری برای تغییر رهبری در خانه نیست، بلکه راهی برای تضعیف دشمنان در خارج از کشور است. اگر سیاست را از دیدگاه ایلین بنگریم، مراسم انتخاباتی روسیه بهجای یک فساد، یک فضیلت تلقی میشود. و بنابراین اهانت به دموکراسی در سراسر جهان خدمت به بشریت خواهد بود.
اگر دموکراسی تنها دعوت به نفوذ خارجیها باشد، بنابراین هک سرور ایمیل یک حزب سیاسی خارجی کاملاً طبیعی است. اگر جامعه مدنی چیزی جز رفتن بهسوی فساد تحت نفوذ خارجی نباشد، بنابراین چرخشهای دائمی رسانهها کاملاً مناسب و درخور است. اگر، همانطور که ایلین میگوید، " درک محاسباتی از سیاست" مضر است، بنابراین دخالت دیجیتالی در انتخابات خارجی درستترین کار خواهد بود.
10 سال است که روسیه راستگرایان افراطی را بهعنوان ناظران انتخابات مسئول میکند تا انتخابات را بیاعتبار کند. ازآنجاکه دموکراسی چیزی جز یک فریب نیست، بنابراین تلاش در راستای بیاعتبار سازی آن ارزش محسوب میشود. قابلتوجه است که اکنون ستاد ترامپ نیز همچنین روندی را در پیشگرفته است: ارسال ناظران خود برای انتخابات و پیشفرض تقلب.
روش تضعیف دموکراسی در خارج از کشور، ایجاد شک و تردید درزمینه هایی است که در آن اعتماد وجود داشته است. اگر روشهای دموکراتیک خجالتآور جلوه داده شوند، بنابراین ایدههای دموکراتیک نیز سؤالبرانگیز به نظر خواهند رسید. و بنابراین آمریکا شبیه روسیه به نظر خواهد رسید که هدف کلی نیز همین است. اگر ترامپ پیروز شود، روسیه پیروز خواهد شد. اما اگر ترامپ شکست بخورد و مردم به نتایج شک کنند، بازهم روسیه برنده خواهد شد.
از دیدگاه مسکو، تخریب دموکراسی در سراسر دنیا از برگزاری انتخابات عادلانه در خانه آسانتر است. اگر دیگر کشورها نیز مسیر بدبینی به دموکراسی را طی کنند و اجازه دهند استبداد رشد کند، روسیه قدرتمندتر به نظر خواهد رسید. پس بهتر است به این دخالتها عادت کنیم و اقدامات احتیاطی معقول انجام دهند. اگر انتخابات تأثیری بر دشمن جلوه دادن قدرتهای خارجی نداشته باشند، بنابراین دیگر برگزاری انتخابات معنایی ندارد.
آمریکاییها دلایل بسیار زیادی برای اصلاح روند دموکراتیک دارند، اما حفظ یکپارچگی باید در اولویت باشد. برگههای رأی برای هر فرد و تأمین مالی مبارزات انتخاباتی، هم برای شهروندان و همرأی سیستم انتخاباتی مؤثر است. دموکراسی ساده، بسیار امنتر خواهد بود.
۰