فاجعه‌ای كه زود جمع‌وجور شد

فاجعه‌ای كه زود جمع‌وجور شد

گزارش اخير سازمان ملل درباره هواي آلوده در جهان اگر براي هر شهروندي قابل توجه نباشد، براي مردم تهران و برخي از شهرهاي كشور بسيار مهم و حياتي است.

کد خبر : ۲۶۸۹۱
بازدید : ۱۴۸۷
گزارش اخير سازمان ملل درباره هواي آلوده در جهان اگر براي هر شهروندي قابل توجه نباشد، براي مردم تهران و برخي از شهرهاي كشور بسيار مهم و حياتي است.

در اين خبر آمده: «گزارش‌های جدید حاکی از آن است که ٩ تن از هر ١٠ نفر در جهان هوای آلوده تنفس می‌کنند. سازمان بهداشت جهانی طی گزارشی، خواستار اقدامات جدی در برابر آلودگی شد که باعث مرگ بیش از ٦ میلیون نفر در ‌سال است. به گفته محققان، این مشکل در شهرها حادتر است؛ اما هوا در مناطق روستایی نیز بدتر از تصور کنونی همه است. کشورهای فقیر از هوای کثیف‌تری نسبت به کشورهای توسعه‌یافته برخوردارند اما آلودگی عملا همه کشورهای جهان و همه بخش‌های جوامع را تحت‌تأثیر قرار داده است.

سازمان بهداشت جهانی این مسأله را یک امر اورژانسی برای بهداشت عمومی اعلام کرده و خواستار کاهش تعداد خودروها در جاده‌ها،‌ ارتقای مدیریت ضایعات و بهبود سوخت خانگی پاک شد. گزارش اخیر براساس داده‌های جمع‌آوری شده از بیش از ٣هزار شهر در سراسر جهان است و نشان داده که ٩٢‌درصد جمعیت جهان در مناطق دارای هوای با کیفیت پايین زندگی می‌کنند؛ این اطلاعات بر ذرات معلق خطرناک دارای قطر کمتر از ٢,٥ میکرومتر تمرکز دارند. ذرات مذکور حاوی مواد سمی مانند سولفات و دوده کربن هستند که می‌توانند به ریه‌ها یا سیستم قلبی عروقی نفوذ کنند. براساس این داده‌ها، کشورهای جنوب شرق آسیا و منطقه غربی اقیانوس آرام مانند چین، مالزی و ویتنام آلوده‌ترین هوا را دارند.»

اين گزارش نشان مي‌دهد كه اگرچه به ظاهر آلودگي هوا متأثر از صنعتي شدن و افزايش استفاده از سوخت‌هاي فسيلي و يك پديده فراگير است، ولي نكته مهم اين است كه كشورهاي توسعه‌يافته و صنعتي از حيث آلودگي هوا، وضعيت بسیار بهتري از كشورهاي در حال توسعه و حتی فقير دارند؛ به عبارت ديگر مشكل آلودگي هوا ناشي از استفاده نادرست و نيز غیربهينه از انرژي است. درواقع مهم‌تر از مسأله صنعتي‌شدن و ورود سوخت‌هاي فسيلي به‌عنوان منبع اصلي انرژي، مديريت نادرست است كه مشكل آلودگي هوا را ايجاد كرده است. شهر لندن نيز در اواسط قرن گذشته دچار بحران آلودگي هوا شد و تعداد زيادي بر اثر آن هواي آلوده مسموم و كشته شدند؛ ولي در حال حاضر لندن از نظر هوا جزو شهرهاي خوب حساب مي‌شود، هر چند نسبت به گذشته پيشرفته‌تر و صنعتي‌تر نيز شده است. بنابراین می‌توان آلودگی هم را حل کرد.

شايد جوانان امروزي كه در تهران زندگي مي‌كنند، هيچ‌گاه به ياد نياورند كه تهران نيز هواي تميزي داشت. كوه‌هاي سر به فلك كشيده آن كه هميشه يا بيشتر ماه‌هاي‌ سال رگه‌هايي از برف آن را زينت مي‌داد، چشم‌انداز زيبايي را فراهم مي‌كرد. باغ‌هاي وسيع آن هوا را به بهترين شكل پالايش مي‌كرد و اگر چه در تابستان گرم بود، ولي هوايش قابل قبول بود.

مشكلي كه براي تهران پيش آمد از اواسط دهه ١٣٤٠ (نيم‌قرن پيش) بود كه با رشد روزافزون تهران و ورود خودروهايي با ميزان سوخت بالا در كنار بنزين و گازوييل ارزان‌قيمت و از همه بدتر ضعف حمل‌ونقل عمومي به ويژه مترو موجب شد كه تهران در مدت كوتاهي دچار عوارض سوء‌ آلودگي هوا و ترافيك شود. كافي بود چند ساعت داخل شهر قدم مي‌زديد و پس از بازگشت به خانه صورت خود را مي‌شستيد تا ببينيد كه چقدر دوده روي آن نشسته است يا به لباس‌هاي پليس راهنمايي نگاهي می‌انداختيد كه چقدر سياه و آلوده به دوده است.

مشكل آلودگي هوا پس از انقلاب نيز ادامه يافت؛ به ويژه مسأله با ادامه حضور خودروهايي با مصرف بالا و عقب‌ماندن فناوری خودرویی و ضعف سيستم حمل‌ونقل عمومي و افزايش شديد خودروي شخصي مشكل را چند برابر كرد. ولي ضربه اصلي را به آلودگي هوا، تحريم‌های غرب زد. وقتي كه بر اثر نابخردي دولت پيش ايران دچار تحريم شد، با كاهش بنزين مواجه شد و اگرچه اقدام به جيره‌بندي كردند تا مصرف کنترل شود، ولي باز هم كفايت نمي‌كرد؛ در نتيجه كارخانجات پتروشيمي را كه براي توليد محصولات گران‌قيمت پتروشيمي طراحي شده بود، به توليد بنزين اختصاص دادند و بنزين كم‌كيفيت و خطرناك را وارد بازار مصرف كردند در نتيجه آلودگي هوا به طرز شديدي افزايش يافت؛ ولي پرده‌پوشي كردند و اسم آن را خودكفايي در توليد بنزين نام دادند! بنزيني كه با هدر‌دادن آن در عمل مواد زيانبار و آلوده را به خورد مردم مي‌داد.

خوشبختانه پس از روي كار آمدن دولت جديد، يكي از نخستين اقدامات آن منع توليد اين بنزين بود. همچنين اقدامات ديگري در عرض اين سياست اتخاذ شد تا هواي تهران تا حدي قابل تحمل شود و اين كار نتيجه داد؛ كافي است به جدول زير كه به وسيله مراجع رسمي در گذشته و حال تهيه شده است، رجوع كنيم. اين آمار براي دو فصل اول ‌سال يعني بهار و تابستان تهران در ٦‌ سال گذشته است.

البته بخشي از تغييرات ممكن است به دلايل اوضاع جوي و خارج از مدیریت انسانی رخ دهد، ولي تغييرات اصلي مربوط به سياست‌هاي زيست‌محيطي دولت است. به‌عنوان نمونه تعداد روزهاي پاك تهران در ‌سال جديد ١١ روز بود كه در دو ‌سال پاياني دولت گذشته، صفر بوده است. تعداد روزهاي سالم آن بيش از دو برابر گذشته بوده و مهم‌تر اين‌كه روزهاي ناسالم براي گروه‌هاي حساس از ١١١ روز در ‌سال ١٣٩٠ به ٢٣ روز در بهار و تابستان‌ سال ١٣٩٥ كاهش يافته كه تحول بسيار مهمي است و مهم‌تر اينكه روزهاي ناسالم براي همه مردم و بسيار ناسالم نيز از ٧ روز به صفر روز رسيده است.

حال پرسش اين است كه چرا اين اتفاقات ناخوشایند در دولت گذشته رخ داده است؟ آيا جز اين است ‌كه بي‌توجه به اصول مديريت و نيز حقوق ملت رفتار كرده‌ و فقط منافع سياسي و گروهي خود را در نظر گرفته‌اند. آیا دليل ديگري را مي‌توان ارايه كرد؟ آنان نمي‌خواستند كه اين مسائل را به دوش تحريم‌ها بيندازند، چون پیشتر از تحريم استقبال كرده بودند و به نوعي كاسب تحريم بودند؛ در نتیجه به وجود آن اذعان نمی‌کردند، بنابراين به قيمت تنفس هواي آلوده و مسموم مردم ايران جايگاه خود را تقويت و جيب دوستان را پر مي‌كردند! اگر تحريم‌ها دو‌ سال زودتر رخ مي‌داد، احتمالا ابعاد فاجعه غيرقابل سنجش بود.

فاجعه‌ای كه زود جمع‌وجور شد
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید