عادی‌سازی ترامپ: توهمی خطرناک!

عادی‌سازی ترامپ: توهمی خطرناک!

بوریس جانسون از مردم خواسته "از تاریکی بیرون آیند و بدرخشند". اما این وضعیت عادی نیست. اینکه خود را متقاعد کنیم رئیس‌جمهور منتخب گفته‌هایش را عملی نمی‌کند؛ تنها یک خیال‌پردازی است که باعث می‌شود پدیده ترامپیسم را با بربریت یکی ندانیم.

کد خبر : ۲۹۵۹۶
بازدید : ۶۶۶۹
عادی‌سازی ترامپ: توهمی خطرناک!

عادی‌سازی ترامپ: توهمی خطرناک! فرادید | زویی ویلیامز؛ بوریس جانسون از مردم خواسته "از تاریکی بیرون آیند و بدرخشند". اما این وضعیت عادی نیست. اینکه خود را متقاعد کنیم رئیس‌جمهور منتخب گفته‌هایش را عملی نمی‌کند؛ تنها یک خیال‌پردازی است که باعث می‌شود پدیده ترامپیسم را با بربریت یکی ندانیم.

به گزارش فرادید به نقل از گاردین، بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، "دیوید رمنیک" سردبیر نشریه "نیویورکر" همه‌چیز را روشن کرد. او در شبکه سی ان ان گفت: " زمانی که به سخنان کنراد بلک در توصیفِ دونالد ترامپ گوش می‌کنم، حس می‌کنم خیالاتی شده‌ام. زمانی که او را مخالف تبعیض جنسی و نژادپرستی توصیف می‌کند که بر ترس‌های سفیدپوستان سرمایه‌گذاری نکرده و سبب شیوع نفرت در میان مردم نشده، حس می‌کنم توهم ذهن مرا فراگرفته است. گویی ترامپ فردی کاملاً عادی و معمولی با دانش سیاسی بالاست و از کلام و گفتار قابل‌قبولی برخوردار است. با این توصیف‌ها نگران کشورم می‌شوم و فکر می‌کنم نگرانی‌ام کاملاً منطقی است. من نتیجه انتخابات را قبول دارم. اما عقیده دارم ولادیمیر پوتین نقش مؤثری در این انتخابات داشت که بسیار ظالمانه بود. و ما از همین ابتدا همه‌چیز را بسیار عادی و معمولی می‌بینیم."

هیلاری کلینتون در سخنرانی پس از قبول شکست پرچم صلح را بالا برد و گفت به‌منظور انتقال مسالمت‌آمیز قدرت (چیزی که ترامپ قبل از انتخابات به‌وضوح آن را رد کرده بود)، مردم آمریکا باید " روشن‌فکر و بدون تعصب باشند و به ترامپ فرصت رهبری" بدهند. اوباما حتی از کلینتون هم گرم‌تر بود: "در حال حاضر همه ما آرزو داریم در هدایت و متحد کردن کشور موفق باشد. انتقال مسالمت‌آمیز قدرت یکی از نشانه‌های دموکراسی در کشور ماست. و در چند ماه آینده، این را به دنیا نشان خواهیم داد... باید به خاطر داشته باشیم که درواقع همه ما در یک گروه هستیم."

منطقی است که دموکرات‌ها واقعاً به دموکراسی اعتقاد داشته باشند: اما اشتباه می‌کنند. آن‌ها به دنبال استیضاح، بازشماری آراء یا تکرار انتخابات نیستند. تاریخ و البته عقل سلیم نشان می‌دهد که این اصول مجموعه‌ای از واکنش‌ها را در بردارد: اگر پذیرش ریاست جمهوری ترامپ یک روش دموکراتیک است، پس هر وطن‌پرست آمریکایی باید پشت او صف بکشد. رهبران دموکراتِ دیگر کشورها باید از او حمایت کنند و پیشنهاد مشارکت دهند. او در این انتخابات پیروز شده و تنها راه باقی‌مانده آشتی سیاسی است.

اما این وضعیت طبیعی نیست. زنان باید با استقلال و خودمختاری خود در باروری خداحافظی کنند؛ استراتژیست های ارشد به نژادپرستی و یهودستیزی متهم می‌شوند؛ رئیس‌جمهور منتخب متعهد شده سه میلیون مهاجر را از کشور بیرون کند؛ بیش از دوازده مورد اتهام سوءاستفاده جنسی دارد و سه فرزندش را جزو اعضای کابینه خود قرار داده است: این‌ها هیچ شباهتی با دموکراسی ندارند. هیچ شباهتی با آشتی و روابط مسالمت‌آمیز هم ندارند. این اقدامات مستبدانه، شدید و خشونت‌آمیز است: به‌طور خلاصه اوضاع دقیقاً همان‌طور است که ترامپ قول داده بود. رقیبان و مخالفانش می‌گویند احتمالاً این کارها را نخواهد کرد و تنها یک‌مشت بازارگرمی انتخاباتی بوده است؛ اما هیچ شواهدی برای این ادعا وجود ندارد. تمایلشان به عادی جلوه دادن شرایط، آن‌ها را در وضعیت وهم‌آلودی قرار داده که از طریق آن بتوانند رئیس‌جمهور آینده را آن‌طور که خود می‌خواهند ببیند، نه آن‌گونه که هست.

بوریس جانسون وزیر امور خارجه انگلیس به رهبران اتحادیه اروپا گفت: " از تاریکی بیرون بیایید و بدرخشید". او ترامپ را "اهل‌معامله" و "فردی که می‌توان با او وارد تجارت شد" توصیف کرد و به مردم آمریکا گفت "این فرصت را غنیمت بشمارند": این عادی‌سازی است. لیبرال‌ها، به نیمه‌پر لیوان نگاه کنید! حماقت محضِ سخنان جانسون و عدم وجود هرگونه ارزش در آن‌ها، احساسی ژرف و داغ در من ایجاد می‌کند که مورد خیانت قرارگرفته‌ام. چطور ممکن بود که پس‌ازاین دورانِ پر از بزهکاری بوریس جانسون ناامید شود؟ می‌دانستم بوریس آدم مزخرفی است، اما نمی‌دانستم انسانیت ما را مورد تمسخر قرار داده است.

عادی‌سازی ترامپ: توهمی خطرناک

در این عادی‌سازی ماری لوپن حضور ندارد که در این فاشیسم منتظر فرصت‌های بعدی و ذینفع شدن باشد. بلکه "ترزا می" را داریم که با اضطراب کنار تلفن نشسته تا به ترامپ اطمینان خاطر دهد روابط حسنه‌ای با او برقرار خواهد کرد. همچنین برای بررسی تأثیرات این ریاست جمهوری بر مذاکرات برکسیت، به مقاله و ستونی مجزا نیاز است. زمانی که نخست‌وزیری روی کار است که در دفاع از شایستگی و نجابت قدمی بر‌نمی‌دارد، پس باید قبول کرد در دنیای جدیدی قرار داریم. داده‌های این جهان جدید را نمی‌توان در فرمول‌های قدیمی قرار داد.

عادی‌سازی کارِ افراطی‌های راست‌گرا نیست. آن‌ها حتی در این زمینه تلاش هم نمی‌کنند: آن‌ها به دنبال ایجاد برچسب‌های مناسب برای خود نیستند. بلکه جریان و مسیر اصلی جامعه است که خود را به سمت گره‌هایی آشتی‌جویانه کج می‌کند تا جایگزین بهتری برای کلمه "فاشیست" یا "راست‌گرای افراطی" پیدا کند.

دموکرات‌ها سعی می‌کنند مقصر را در میان خود پیدا کنند: نمی‌پرسند آیا در ذات یک فرد نژادپرست نفرت وجود دارد؛ بلکه می‌پرسند چه چیزی این نژادپرست را تا این حد عصبانی کرد و به اینجا رساند. به‌محض اینکه فردی از اعضای لیبرال پیدا شد تا همه‌چیز را بر گردنش بیندازند، حس می‌کنند نفرت خیلی هم ترسناک نیست.

این رخدادها با چند نوع واکنش روبرو می‌شوند: انکار مستقیم، که اولین مرحله غم و اندوه است. ترامپ آن‌قدرها هم بد نیست زیرا اگر این‌طور باشد واقعاً خیلی بد می‌شود. این احساس که راست‌گراهای افراطی از خواسته‌های لیبرال‌ها چشم‌پوشی نمی‌کنند، از ناامیدی سرچشمه می‌گیرد. خبرنگار آمریکایی "علی وجهت" یک روز پس از روز انتخابات مطلبی درباره مکالمه‌ای میان خود و پدرش نوشت: "لطفاً مراقب باش. اگر ترامپ پیروز شود طرفدارانش خیلی احساس انرژی و قدرت می‌کنند." این موجی است که تنفر نژادپرستانه و تبعیض جنسیتی در آمریکا ایجاد کرده است و در بریتانیا هم طنین‌انداز خواهد شد.

نژادپرست‌ها با پیروزی نژادپرستان احساس قدرت و انرژی می‌کنند. یک سال پیش، یهودستیز بودن به معنای محرومیت از زندگی عمومی بود، اما اکنون حتی در مقامات بالای کشور هم قابل‌قبول است. هر زمان که بر یکی از ارزش‌های اساسی بشریت تأکید می‌کنید، درواقع کسی که شمارا وادار به پیروی از آن می‌کند را تحقیر کرده‌اید. نمی‌توانید یک نژادپرست سفیدپوست را سرزنش کنید؛ زیرا با این کار خودتان شرمسار می‌شوید. در اینجا یک حقیقت اساسی وجود دارد: که بحث و استدلال مشروعیت به ارمغان می‌آورد. اما اگر واقعاً مجبور باشیم به خانه اول برگردیم و توضیح دهیم که چرا توهین به زنان نوعی نقض کرامات انسانی محسوب می‌شود و یا اینکه نمی‌توان با مسلمانان و مهاجران این‌گونه رفتار کرد؛ پس کی تلاش‌ها به پایان می‌رسد و نتیجه خواهد داد؟

عادی‌سازی ترامپ: توهمی خطرناک

راست‌های افراطی استدلال را به‌عنوان مسیری برای رسیدن به حقیقتی مشترک قبول ندارند. شما نظری دارید و آن‌ها هم‌نظری دارند. در انتخابات عقاید و نظرات آن‌ها پیروز می‌شود و شما خفه می‌شوید. شما شکست خورده‌اید. شیوه استبدادی این‌گونه است. فرار از این نتیجه‌گیری علمی که مبارزه کلامی با آن‌ها فایده‌ای ندارد، بسیار سخت است. در حال حاضر هدف قانع کردن نیست. تصور نمی‌کنم کسی بتواند اندکی فرهیختگی یا همدلی در شخص معاون رئیس‌جمهور منتخب، مایک پنس پیدا کند. هدف از این بحث و استدلال‌های پایه‌ای با یکدیگر این است که مبادا در سکوت، صبر و بردباری خود را از دست دهیم.

روزنامه‌نگار آمریکایی "ماشا گسن" که بیشتر عمر خود را در حکومت‌های خودکامه سپری کرده، شش قانون برای نجات از این حکومت‌ها پیشنهاد می‌کند. اول اینکه مستبد را باور کنید: اگر می‌گوید شمارا از کشور بیرون خواهد کرد، واقعاً این قصد را دارد. اگر بگویید او در حرف‌هایش اغراق می‌کند، تنها سعی کرده‌اید شرایط را توجیه کنید. همچنین، گولِ نشانه‌های کوچک که حاکی از امور عادی است را نخورید.

قانون شماره سه: "نهادهای قانونی و قضایی شما را نجات نخواهند داد." قانون چهار: "خشمگین باشید." در هرجایی از دنیا که هستید و هرچه قدر هم که فکر می‌کنید بی‌ارزش و ناچیزید، بازهم خشم خود را نشان دهید. شانه بالا انداختن و بی‌تفاوتی، بی‌عدالتی بزرگی در حق مردمی خواهد بود که تحت حکومت مستبد زندگی می‌کنند. قانون شماره پنج: "مصالحه نکنید". این بدان معناست که خود را از جریان رایج سیاسی کنار بکشید. قانون شماره شش: "آینده را به خاطر داشته باشید." ترامپ همیشه وجود نخواهد داشت.

من هم یک قانون دیگر به این شش قانون اضافه می‌کنم: چه مسئله جهانی‌شدن باشد و چه رکود اقتصادی، باید همزمان با تلاش برای مدرن شدن به یاد داشته باشیم که این داستان اصلاً جدید نیست. بلکه قدیمی‌ترین داستان جهان است: دشمنی‌های مبهمی که به دلیل شعارهای بی‌شرمانه و نفرت برانگیز ایجاد می‌شوند. باید به حرکت خود در باتلاق رکود سکولار ادامه دهید و پدیده ترامپیسم را همان بربریت بدانید.

منبع: Guardian
ترجمه: وب‌سایت فرادید

۰
نظرات بینندگان
  • مرگ بر آمریکا ارسالی در

    انتخابات آمریکا هیچ ربطی به ما ندارد
    ما فقط از خدا میترسیم

  • ناشناس ارسالی در

    من آخرش نتونستم تعدادی هستند"""داعش یک گروه کوچیک رو بزرگ کردند """اما میگن آمریکا هیچی نیست""

تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید