چرا «شاخ»ها و «پلنگ»ها را دنبال میکنیم؟
خیلی از ما دست کم یکبار ویدئوهای آنها را دیدهایم، احتمالا برای دوستانمان فرستادهایم، شاید لایک هم کرده و حتی کامنت هم گذاشته باشیم. گاهی آنقدر ویدئوهایشان برایمان جالب یا خندهدار است که دنبالشان میکنیم تا دیگر لازم نباشد مرتب صفحهشان را چک کنیم. اما چرا؟!
کد خبر :
۳۳۳۵۹
بازدید :
۱۳۲۳
خیلی از ما دست کم یکبار ویدئوهای آنها را دیدهایم، احتمالا برای دوستانمان فرستادهایم، شاید لایک هم کرده و حتی کامنت هم گذاشته باشیم. گاهی آنقدر ویدئوهایشان برایمان جالب یا خندهدار است که دنبالشان میکنیم تا دیگر لازم نباشد مرتب صفحهشان را چک کنیم. اما چرا؟!
برای افرادی هم که میخواهند ظاهرشان را در فضاهای مجازی حفظ کنند یا راحتتر این فیلمها را تماشا کنند، صفحههایی درست شده که با نامهای مختلف، مجموعهای از این ویدئوها را گرد هم آورده است. صفحههایی که صاحبان این ویدئوها را مسخره میکنند و گاه دیوانه مینامند اما شاید نقش بسیار مهمی در به شهرت رساندنشان داشته باشند.
مهم نیست برایمان خندهدار است، جالب است، از منظر اجتماعی به آنها نگاه میکنیم یا هر دلیل دیگری؛ مهم این است که با دنبال کردنشان، آنها را بسیار مهمتر از آنچه هستند، کردهایم. شاید اغلب ما نمیدانیم که با منشن کردن دوستانمان زیر این فیلمها و لایک کردن و کامنت گذاشتن، چه توهمی از مهم بودن را به این افراد القا میکنیم. آنقدر که گاهی این افراد تحلیل سیاسی ارائه میکنند و پندهای اجتماعی، اخلاقی و گاه مذهبی میدهند. آنقدر آنها را مهم کردهایم که حتی بیمحتواترین قسمتهای زندگیشان را به اشتراک میگذارند و باز هم با استقبال زیادی مواجه میشوند.
معمولا فیلمهای آنها را نمیتوان با صدای بلند در خانه یا جمع گوش کرد؛ از دختر افغان کانادانشین که درباره جزئیترین مسائل فیزیولوژیک سخن میگوید گرفته تا پسری که ثانیه به ثانیه زندگیاش را منتشر میکند، همه مخاطبان زیادی دارند که با مراجعه به صفحه شخصیشان در اینستاگرم، میتوان گفت بیشترشان صفحات تقلبی دارند و هویتشان مشخص نیست.
در محور اصلی این فیلمها اغلب مهم نیست نقش اول فیلمها دختر یا پسر باشد، مهم این است که تمام تلاششان را میکنند تا جنس مخالف خود را تحقیر کنند، اما با وجود این، مخاطبان پروپا قرصشان همان جنس مخالف است.
همه اینها باعث شد که بهتازگی کمپینی نهتنها در ایران، بلکه در دنیا با عنوان #احمقها_را_معروف_نکنیم (stop making stupid people famuse) ایجاد شود، ولی بهنظر میرسد که این کمپین نیز کمک چندانی به کاهش تعداد دنبالکنندگان این افراد نکرده است.
یک جامعهشناس به ایسنا میگوید، بهدلیل «بالا بودن محدودیتهای اجتماعی» و «تفکیکهای جنسیتی شدید» نسل جوان نسبت به این موضوعات حریص شده و این امری «کاملا طبیعی» است. در واقع، بالا بودن سطح کنترل جوانان باعث شده، تخم عصیان در جامعه کاشته شود. به همین خاطر، با گسترش شبکههای اجتماعی و کمتر بودن محدودیتها در این فضا، گاهی رفتارهای نامتعادلی در این شبکهها دیده میشود و جوانانی که بیشتر در معرض این محدودیتها بودهاند، امروز بیشتر و بهصورت ناخودآگاه جذب این فرصتها در فضاهای مجازی میشوند.
شنیدن دلایل افرادی که طرفدار اینگونه صفحات مجازی و محتوای آن هستند نیز خالی از لطف نیست.
دختری ۲۴ ساله در اینباره میگوید، «آنقدر این فیلمها دیده میشوند که معمولا خود «اینستاگرم» آنها را «ساجست» میکند (پیشنهاد میدهد). من هم از روی کنجکاوی برخی از این فیلمها را دیدهام، اما بیشتر از هر چیزی از افرادی حرص میخورم که لایک میکنند و کامنت میگذارند. از طرفی هم برخی از این فیلمها با وجود محتوای توهینآمیز و زشتی که دارند بهشدت مورد استقبال پسرها واقع میشوند که بهنظرم این خودش معضل مهمتری است.»
پسری ۲۴ ساله که بعضی از این صفحهها را دنبال میکند و برای بعضی فیلمها هم کامنت گذاشته است، میگوید: «همهچیز برایم جنبه تفریح دارد و با دیدن اینگونه فیلمها میخندم و البته برای لحظهای هم ذهنم مشغول آنها نمیشود. البته دیدن این فیلمها برایم عادت شده که مثلا بگویم بگذار ببینم فلانی چه شیرینکاری جدیدی انجام داده است. خیلی هم پیش آمده که این فیلمها را برای دوستانم فرستادهام و آنها هم خندیدهاند و همهچیز تمام شده است.»
او ادامه میدهد: «اینکه برخی، بویژه دخترها نسبت به دیدن این فیلمها حساساند، کاملا طبیعی است، چون دخترهای این فیلمها معمولا از عرف خارج میشوند و طرفداران زیادی دارند که باعث ایجاد «حسادت» در دخترانی میشود که از این فضاها کاملا دورند؛ ولی این موضوع برای پسرها بیشتر جنبه «فان» (سرگرمی) دارد تا موضوعی که بخواهد ذهن آنها را مشغول کند.»
پسری ۲۸ ساله نیز که میگوید، «اینگونه صفحات مجازی در حال ایجاد تحول در جامعهاند که بررسی آنها به یک جامعهشناس نیاز دارد» اضافه میکند: «پیجهای معروف اینستاگرام مربوط به «پلنگها» یا «شاخها» است. پلنگها همان افرادیاند که با گذاشتن فیلمهای بیسروته که معمولا جنبه فان دارند، معروف شدهاند و شاخها هم شامل پیجهای پرطرفداریاند که معمولا صاحبان آنها دانشجویان رشته هنر هستند».
دختری ۲۶ ساله نیز «خوشگل و خوشلباس» بودن صاحب صفحه را یکی از دلایل دنبال کردن آن میداند و میگوید: «این موضوعات من را جذب میکند. از صبح تا شب که تفریحی نداریم، حداقل با دیدن این فلیمها سرگرم میشویم. احساس میکنم که این افراد از زندگیای که دارند لذت میبرند و همیشه خوشحالاند. دیدن فیلمهایشان هم به من کمک میکند دنیا و روابطی که شاید هیچوقت نتوانم تجربه کنم را حداقل ببینم.»
دختر ۲۵ سالهای هم در اینباره معتقد است: «مردم با فالو کردن و کامنتهای تحسینبرانگیز گذاشتن یا حتی با ساختن پیجهایی که این افراد را مسخره میکنند، بهصورت ناخودآگاه این افراد را مطرح میکنند و به این افراد حس متفاوت بودن و خاص بودن میدهند. باید از مدرسه به دخترها و پسرها یاد بدهند که ارزش آنها خیلی بیشتر از مشنگبازی برای معروف شدن است. شاید در ظاهر بهنظر موضوعی سطحی و مسخره باشد، اما من شاهد بودم که دیدن این فیلمها و تاثیراتی که بهدنبال دارد، باعث برهم خوردن برخی روابط حتی در سطح ازدواج هم شده است.»
دختری ۱۸ ساله نیز میگوید: «بعضی از این فیلمها واقعا خندهدار است، اینکه مثلا ببینم چقدر یک نفر به قول معروف «تعطیل است» برایم خیلی جالب است، ولی برخی از این افراد، بخصوص دخترها برایم بسیار جالباند. اصلا یکی از اصلیترین جذابیتهای اینستاگرام دیدن همین فیلمهاست.»
دختری ۲۵ ساله که برای یکی از این افراد که به خاطر فیلمهایش در ایسنتاگرام مشهور شده است، کامنت تحسینبرانگیز میگذارد، میگوید: «بهنظرم آنهایی که به این افراد فحش میدهند، حسودند و نمیتوانند ببینند که چقدر یک نفر خوشگل یا پولدار است یا اینکه زندگی خوبی دارد و به خاطر همین هم فحش میدهند؛ یا این افرادی که میگویند چرا اینقدر فالور دارند، خب چی کار دارید شما؟ طرفدار دارد دیگه حتماً».
دختری ۲۶ ساله هم میگوید: «به مردمی تبدیل شدهایم که یکی از مهمترین دغدغههایشان این شده که فلان بازیگر قرار است چه لباسی بپوشد، تو اینستامسیج میتوانیم مخ کدام بازیگر را بزنیم یا فلان شاخ اینستاگرم چه شیرینکاری جدیدی انجام داده است!»
درباره همین موضوع، یعقوب موسوی - روانشناس - نیز در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: وضع موجود در فضای مجازی، از پیامدهای توسعه این فضاهاست که ما را با ناهنجارهایی مواجه کرده است؛ ولی این حالت گذار است و با بالا رفتن سطح آگاهی، دیگر جوانان تا این اندازه در شبکههای اجتماعی اتلاف وقت نمیکنند و استفاده از این فرم از ارتباطات اجتماعی هم کاهش پیدا میکند.
او ادامه داد: برای گذشتن از این حالت، بیش از آنکه فیلتر یا حذف کردن این شبکههای اجتماعی یا بهطور کلی هر نوع مداخله رسمی تأثیرگذار باشد، بالا بردن سطح آگاهی جوانان اهمیت دارد. از طرفی، اگر جوانان در جامعه سرگرمیهای مناسبی داشته باشند، دیگر اینگونه خودشان را در شبکههای اجتماعی سرگرم نمیکنند.
وی همچنین تاکید کرد: اینکه تعداد زیادی از جوانان ما به این افرادی که بدون هیچ دلیلی در شبکههای مجازی به شهرت میرسند، علاقهمندند به آسیبشناسی فرهنگی و رفتاری نیاز دارد. ما در سرمایهگذاریهای فرهنگی و اجتماعیمان دچار نقصان هستیم و نهادهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در حوزه فضای مجازی خوب عمل نمیکنند.
این روانشناس با تاکید بر لزوم بالا بردن سطح آگاهی مردم برای حضور در رسانههای اجتماعی، گفت: اگر نسل جوان برای حضور در رسانههای مجازی تعلیم دیده بود، دیگر سراغ اینگونه فیلمها نمیرفت و با دیدن آنها سرگرم نمیشد. بهطور کلی معتقدم ما در نظام تربیتی با مشکلات زیادی مواجهیم که باعث بروز این ناهنجاریها میشود. افراد در فضای مجازی خصلتهای نادرست خود را راحتتر نشان میدهند و به همین خاطر است که فحاشی در این فضاها بیشتر است.
برای افرادی هم که میخواهند ظاهرشان را در فضاهای مجازی حفظ کنند یا راحتتر این فیلمها را تماشا کنند، صفحههایی درست شده که با نامهای مختلف، مجموعهای از این ویدئوها را گرد هم آورده است. صفحههایی که صاحبان این ویدئوها را مسخره میکنند و گاه دیوانه مینامند اما شاید نقش بسیار مهمی در به شهرت رساندنشان داشته باشند.
مهم نیست برایمان خندهدار است، جالب است، از منظر اجتماعی به آنها نگاه میکنیم یا هر دلیل دیگری؛ مهم این است که با دنبال کردنشان، آنها را بسیار مهمتر از آنچه هستند، کردهایم. شاید اغلب ما نمیدانیم که با منشن کردن دوستانمان زیر این فیلمها و لایک کردن و کامنت گذاشتن، چه توهمی از مهم بودن را به این افراد القا میکنیم. آنقدر که گاهی این افراد تحلیل سیاسی ارائه میکنند و پندهای اجتماعی، اخلاقی و گاه مذهبی میدهند. آنقدر آنها را مهم کردهایم که حتی بیمحتواترین قسمتهای زندگیشان را به اشتراک میگذارند و باز هم با استقبال زیادی مواجه میشوند.
معمولا فیلمهای آنها را نمیتوان با صدای بلند در خانه یا جمع گوش کرد؛ از دختر افغان کانادانشین که درباره جزئیترین مسائل فیزیولوژیک سخن میگوید گرفته تا پسری که ثانیه به ثانیه زندگیاش را منتشر میکند، همه مخاطبان زیادی دارند که با مراجعه به صفحه شخصیشان در اینستاگرم، میتوان گفت بیشترشان صفحات تقلبی دارند و هویتشان مشخص نیست.
در محور اصلی این فیلمها اغلب مهم نیست نقش اول فیلمها دختر یا پسر باشد، مهم این است که تمام تلاششان را میکنند تا جنس مخالف خود را تحقیر کنند، اما با وجود این، مخاطبان پروپا قرصشان همان جنس مخالف است.
همه اینها باعث شد که بهتازگی کمپینی نهتنها در ایران، بلکه در دنیا با عنوان #احمقها_را_معروف_نکنیم (stop making stupid people famuse) ایجاد شود، ولی بهنظر میرسد که این کمپین نیز کمک چندانی به کاهش تعداد دنبالکنندگان این افراد نکرده است.
یک جامعهشناس به ایسنا میگوید، بهدلیل «بالا بودن محدودیتهای اجتماعی» و «تفکیکهای جنسیتی شدید» نسل جوان نسبت به این موضوعات حریص شده و این امری «کاملا طبیعی» است. در واقع، بالا بودن سطح کنترل جوانان باعث شده، تخم عصیان در جامعه کاشته شود. به همین خاطر، با گسترش شبکههای اجتماعی و کمتر بودن محدودیتها در این فضا، گاهی رفتارهای نامتعادلی در این شبکهها دیده میشود و جوانانی که بیشتر در معرض این محدودیتها بودهاند، امروز بیشتر و بهصورت ناخودآگاه جذب این فرصتها در فضاهای مجازی میشوند.
شنیدن دلایل افرادی که طرفدار اینگونه صفحات مجازی و محتوای آن هستند نیز خالی از لطف نیست.
دختری ۲۴ ساله در اینباره میگوید، «آنقدر این فیلمها دیده میشوند که معمولا خود «اینستاگرم» آنها را «ساجست» میکند (پیشنهاد میدهد). من هم از روی کنجکاوی برخی از این فیلمها را دیدهام، اما بیشتر از هر چیزی از افرادی حرص میخورم که لایک میکنند و کامنت میگذارند. از طرفی هم برخی از این فیلمها با وجود محتوای توهینآمیز و زشتی که دارند بهشدت مورد استقبال پسرها واقع میشوند که بهنظرم این خودش معضل مهمتری است.»
پسری ۲۴ ساله که بعضی از این صفحهها را دنبال میکند و برای بعضی فیلمها هم کامنت گذاشته است، میگوید: «همهچیز برایم جنبه تفریح دارد و با دیدن اینگونه فیلمها میخندم و البته برای لحظهای هم ذهنم مشغول آنها نمیشود. البته دیدن این فیلمها برایم عادت شده که مثلا بگویم بگذار ببینم فلانی چه شیرینکاری جدیدی انجام داده است. خیلی هم پیش آمده که این فیلمها را برای دوستانم فرستادهام و آنها هم خندیدهاند و همهچیز تمام شده است.»
او ادامه میدهد: «اینکه برخی، بویژه دخترها نسبت به دیدن این فیلمها حساساند، کاملا طبیعی است، چون دخترهای این فیلمها معمولا از عرف خارج میشوند و طرفداران زیادی دارند که باعث ایجاد «حسادت» در دخترانی میشود که از این فضاها کاملا دورند؛ ولی این موضوع برای پسرها بیشتر جنبه «فان» (سرگرمی) دارد تا موضوعی که بخواهد ذهن آنها را مشغول کند.»
پسری ۲۸ ساله نیز که میگوید، «اینگونه صفحات مجازی در حال ایجاد تحول در جامعهاند که بررسی آنها به یک جامعهشناس نیاز دارد» اضافه میکند: «پیجهای معروف اینستاگرام مربوط به «پلنگها» یا «شاخها» است. پلنگها همان افرادیاند که با گذاشتن فیلمهای بیسروته که معمولا جنبه فان دارند، معروف شدهاند و شاخها هم شامل پیجهای پرطرفداریاند که معمولا صاحبان آنها دانشجویان رشته هنر هستند».
دختری ۲۶ ساله نیز «خوشگل و خوشلباس» بودن صاحب صفحه را یکی از دلایل دنبال کردن آن میداند و میگوید: «این موضوعات من را جذب میکند. از صبح تا شب که تفریحی نداریم، حداقل با دیدن این فلیمها سرگرم میشویم. احساس میکنم که این افراد از زندگیای که دارند لذت میبرند و همیشه خوشحالاند. دیدن فیلمهایشان هم به من کمک میکند دنیا و روابطی که شاید هیچوقت نتوانم تجربه کنم را حداقل ببینم.»
دختر ۲۵ سالهای هم در اینباره معتقد است: «مردم با فالو کردن و کامنتهای تحسینبرانگیز گذاشتن یا حتی با ساختن پیجهایی که این افراد را مسخره میکنند، بهصورت ناخودآگاه این افراد را مطرح میکنند و به این افراد حس متفاوت بودن و خاص بودن میدهند. باید از مدرسه به دخترها و پسرها یاد بدهند که ارزش آنها خیلی بیشتر از مشنگبازی برای معروف شدن است. شاید در ظاهر بهنظر موضوعی سطحی و مسخره باشد، اما من شاهد بودم که دیدن این فیلمها و تاثیراتی که بهدنبال دارد، باعث برهم خوردن برخی روابط حتی در سطح ازدواج هم شده است.»
دختری ۱۸ ساله نیز میگوید: «بعضی از این فیلمها واقعا خندهدار است، اینکه مثلا ببینم چقدر یک نفر به قول معروف «تعطیل است» برایم خیلی جالب است، ولی برخی از این افراد، بخصوص دخترها برایم بسیار جالباند. اصلا یکی از اصلیترین جذابیتهای اینستاگرام دیدن همین فیلمهاست.»
دختری ۲۵ ساله که برای یکی از این افراد که به خاطر فیلمهایش در ایسنتاگرام مشهور شده است، کامنت تحسینبرانگیز میگذارد، میگوید: «بهنظرم آنهایی که به این افراد فحش میدهند، حسودند و نمیتوانند ببینند که چقدر یک نفر خوشگل یا پولدار است یا اینکه زندگی خوبی دارد و به خاطر همین هم فحش میدهند؛ یا این افرادی که میگویند چرا اینقدر فالور دارند، خب چی کار دارید شما؟ طرفدار دارد دیگه حتماً».
دختری ۲۶ ساله هم میگوید: «به مردمی تبدیل شدهایم که یکی از مهمترین دغدغههایشان این شده که فلان بازیگر قرار است چه لباسی بپوشد، تو اینستامسیج میتوانیم مخ کدام بازیگر را بزنیم یا فلان شاخ اینستاگرم چه شیرینکاری جدیدی انجام داده است!»
درباره همین موضوع، یعقوب موسوی - روانشناس - نیز در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: وضع موجود در فضای مجازی، از پیامدهای توسعه این فضاهاست که ما را با ناهنجارهایی مواجه کرده است؛ ولی این حالت گذار است و با بالا رفتن سطح آگاهی، دیگر جوانان تا این اندازه در شبکههای اجتماعی اتلاف وقت نمیکنند و استفاده از این فرم از ارتباطات اجتماعی هم کاهش پیدا میکند.
او ادامه داد: برای گذشتن از این حالت، بیش از آنکه فیلتر یا حذف کردن این شبکههای اجتماعی یا بهطور کلی هر نوع مداخله رسمی تأثیرگذار باشد، بالا بردن سطح آگاهی جوانان اهمیت دارد. از طرفی، اگر جوانان در جامعه سرگرمیهای مناسبی داشته باشند، دیگر اینگونه خودشان را در شبکههای اجتماعی سرگرم نمیکنند.
وی همچنین تاکید کرد: اینکه تعداد زیادی از جوانان ما به این افرادی که بدون هیچ دلیلی در شبکههای مجازی به شهرت میرسند، علاقهمندند به آسیبشناسی فرهنگی و رفتاری نیاز دارد. ما در سرمایهگذاریهای فرهنگی و اجتماعیمان دچار نقصان هستیم و نهادهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در حوزه فضای مجازی خوب عمل نمیکنند.
این روانشناس با تاکید بر لزوم بالا بردن سطح آگاهی مردم برای حضور در رسانههای اجتماعی، گفت: اگر نسل جوان برای حضور در رسانههای مجازی تعلیم دیده بود، دیگر سراغ اینگونه فیلمها نمیرفت و با دیدن آنها سرگرم نمیشد. بهطور کلی معتقدم ما در نظام تربیتی با مشکلات زیادی مواجهیم که باعث بروز این ناهنجاریها میشود. افراد در فضای مجازی خصلتهای نادرست خود را راحتتر نشان میدهند و به همین خاطر است که فحاشی در این فضاها بیشتر است.
۰