روایتی از مزاحمت‌های نامحسوس برای زنان

سکوت قانونگذار در مقابل آزار جنسی و فقدان قوانین حمایتی از آزاردیده، از دلایل سکوت زنان در برابر آزار جنسی است.

کد خبر : ۳۳۵۰۱
بازدید : ۱۴۰۴
روزنامه قانون نوشت: سکوت قانونگذار در مقابل آزار جنسی و فقدان قوانین حمایتی از آزاردیده، از دلایل سکوت زنان در برابر آزار جنسی است.

سارا ۲۴ ساله: «روزهایی که کارم زود تمام می‌شود اگر در ساعت شلوغی رفت وآمدهای مترو باشد، در محل کارم می‌مانم تا مطمئن شوم مترو خلوت شده. در راهروهای باریک مترو تجربه آزارهای مختلف را داشته‌ام. از لمس بدنم گرفته تا نگاه‌های بدی که بسیار آزارم می‌دهد. هیچ‌گاه وارد واگن‌های بخش آقایان نمی‌شوم، حتی اگر دیرم شده باشد و واگن‌های خانم‌ها جا نداشته باشد. مرتب احساس ناامنی دارم».

مائده ۳۸ ساله: «مدیر ما با کارمندان بیش از اندازه احساس صمیمیت می‌کند. روزی هنگامی که در دفترش تنها بودیم و از کار صحبت می‌کردیم، پیغامی در تلگرامش آمد، شروع به خندیدن کرد، آن را به راحتی به من هم نشان داد. فیلم تجاوز به دختری بود که پنهانی از او گرفته شده بود. نمی‌دانستم چه کنم. بدون این که فیلم را نگاه کنم گوشی را به او دادم و با عذرخواهی از اتاق خارج شدم».

ثریا ۳۰ ساله: «از دوستانم تعریف اجناس ارزان بازار را شنیده بودم. البته همکارم گفته بود که باید صبح زود بروم تا خلوت باشد وگرنه در آن شلوغی بازار، خرید سخت می‌شود. آدرس گرفتم و صبح زود برای خرید به بازار تهران رفتم. نگاه برخی کسبه بسیار آزاردهنده بود. ازکنار هر چرخ دستی که رد می‌شدم متلکی می‌شنیدم. از خرید پشیمان شدم و برگشتم». فاطمه ۳۲ ساله: «مدیر بخش ما پسر جوانی است. یك ماه پس از آمدنم در شرکت روزی برای من شعری در تلگرام ارسال کرد. سپس شروع کرد مرا به نام کوچك صدا زدن. گاهی اوقات نیمـه شب پیغامی می‌داد و نام من را در پیغام می‌نوشت. یك بار که فقط جواب سلامش را دادم، شروع کرد به دادن پیغام‌هایی و احساس جنسی اش را نسبت به من گفتن...»

این‌ها بخشی از تجربه عموم زنانی است که در کنار ما زندگی می‌کنند. زنانی که ظاهرا در آرامش و امنیت زندگی روزمره شان را سپری می‌کنند اما وقتی پای صحبت‌های‌شان می‌نشینیم، تجربه‌های تلخی از حضور در اجتماع داشته‌اند. زنانی که پرورش‌دهنده نسل‌های آینده این سرزمین هستند اما آزارهای اخلاقی و جنسی هر روزه، آزارشان می‌دهد. حسی که در بلندمدت منجر به گسترش بی‌اعتمادی به دیگران در فضای جامعه می‌شود. هیچکدام از زنان در بیان تجربه تلخشان صحبتی از ارگان رسمی که از آن‌ها در برابر این نوع آزار حمایت کند، نمی‌کنند.

به گمان خود این زنان، این موضوعات اموری از بدیهیات هر جامعه‌ای است و صرفا باید خود را از آن دور کنند. هیچکدام از این زنان به حق و حقوق انسانی و شهروندی‌شان اشاره نداشتند. آن‌قدر حقوق‌شان نادیده گرفته شده که گمان می‌کنند صرفا باید برابر این تجربه‌ها، خودشان از خودشان محافظت کنند. از دهه‌های دور، متلک انداختن به گروهی از زنان و دختران در فضاهای عمومی شهر و اصطلاحا سر کوچه‌ها، ناهنجاری‌ای بوده که رواج داشته و در عین حال، برخوردهایی نیز با آن‌ها صورت می‌گرفت. برخوردهایی که عمدتا لوتی‌ها و غیرتی‌های محل در دفاع از زنان و دختران می‌کردند.

اکنون اما سطح و عمق متلک‌ها، رفتارهای غیراخلاقی، آزارهای جنسی و... علیه زنان و دختران آنچنان پیش رفته که گویی نوعی فرهنگ میان گروهی از مردان این سرزمین شده است.از نگاه‌های منزجرکننده به زنان تا پیشنهادهای غیر اخلاقی که مجرد و متاهل و باحجاب و بدحجاب نمی‌شناسد، این سال‌ها به عنوان رفتاری بس نکوهیده در هیاهوهای روزانه شهر رشد کرده است.

مصادیق آزار جنسی زنان
در حالی که در باور بسیاری از افراد تنها مصداق آزار زنان، لمس جسمی است که از آن به عنوان آزار جنسی نام می‌برند، این آزار گاه در کلام و رفتار و حتی در نوع نگاه نیز می‌تواند از مصادیق آزار جنسی زنان تعریف شود.

از جمله مصادیق آزارهای کلامی عبارتند از: گفتن داستان‌ها، شوخی‌ها و طنزهای جنسی، پرسیدن سوالاتی در مورد زندگی شخصی یا جنسی فرد، کنایه‌های جنسی در گفتار، اظهار نظر در مورد ظاهر و پوشش فرد، پیشنهاد یا دعوت جنسی ناخواسته، درخواست‌های مکرر برای قرار ملاقات یا رابطه خارج از عرف، توصیفات و نظرات جنسی یا معذب کننده راجع به شکل یا وضعیت اعضای بدن زنان در محیط‌های مختلف در جامعه، متلک‌ها و آزارهای روحی خیابانی و غیره كه می‌توانند از مصادیق آزار جنسی زنان باشند.همچنین مصادیق آزارهای روانی عبارتند از نشان دادن تصاویر نامناسب جنسی، چشم‌چرانی و چشمک زدن، ارسال نامه، یادداشت، پیامک و غیره.

سکوت زنان برای حفظ آبرو!
اما حفـظ آبرو از مهم‌ترین دلیل سکوت زنان آزاردیده در برابر آزارهای اخلاقی و جنسی است. به عقیده کارشناسان، در اکثر این موارد، جامعه اغلب زن را متهم می‌کند که خود مقصر و عامل رفتار ضد اخلاقی است. به علاوه نگرشی که رسانه‌های عمومی ترویج می‌کنند این است که نوع رفتار و پوشش زن در اکثر موارد عامل تجربه چنین آزارهایی اسـت و اگر زنان نخواهند، چنین آزارهایی اتفاق نمی‌افتد. بدیهی است وقتی فضای جامعه به گونه‌ای باشد که زنان را مسبب اصلی وقـوع آزار جنسی بداند، زنان با علنی کردن موارد آزار اخلاقی و جنسی، مورد فشار مضاعف از سوی جامعه قرار می‌گیرند و مایل یا قادر به تحمل آن نمی‌باشند. وجود فضاهایی که در آن فرد آزاردیده خود را مقصر احساس کند و از اینکه مورد آزار جنسی قرار بگیرد احساس گناه کند، دلیل دیگر سکوت زنان در برابر آزار جنسی است. همچنین ترس از عدم حمایت خانواده و دوستان نیز در این دست فضاها به شدت پررنگ است و مانعی دیگر برای علنی کردن تجربه آزار جنسی محسوب می‌شود.

ازسویی، در محیط های کاری، تنگناهای اقتصادی و نگرانی بابت از دست دادن شغل، دلیل بسیار مهم و موثری برای سکوت در برابر آزار جنسی زنان است. حتی در مواردی تنگناهای معیشتی باعث می‌شود زن به‌طور ناخواسته و از روی اجبار به روابط خاصی در محیط کار تن دهد. سکوت قانونگذار در مقابل آزار جنسی و فقدان قوانین حمایت کننده از آزاردیده، ناآگاهی زنان از دستورالعمل‌های موجود و بی‌اطلاعی درباره حقوق خود، تردید درباره نتیجه بخش بودن شکایت و مجازات مجرم و همچنین دشوار بودن اثبات ادعا، از دیگر دلایل سکوت زنان در برابر آزار جنسی است.

نبود آمار شفاف برای آزار جنسی زنان
بر اساس اعلامیه سازمان بین المللی کار (ILO) آزار جنسی در محیط کار بارزترین نمود تبعیض جنسیتی است و مصداق نقض حقوق بشراست. طبق گزارش‌های این سازمان، بین ۴۰ تا ۵۰ درصد از زنان در کشورهای اتحادیه اروپا، در محیط کار خود دارای تجربیات ناخواسته و اجباری درباره آزار و اذیت جنسی، برقراری روابط جنسـی و دیگر اشکال خشونت جنسی هستند. در کشورهای آسیا- اقیانوسیه نیز، تجربه شکل‌های مختلفی از اذیت و آزار کلامی، جسمی یا جنسی برای ۳۰ تا ۴۰ درصد زنان کارگر، گزارش شده است. در تحقیقاتی که در ۱۱ کشور اروپایی انجام شده بود، ۳۰ تا۵۰ درصد زنان در محل کار مورد آزار قرار می‌گیرند در حالی که این آمار برای مردان ۱۰ درصد است. از میان کشورها در اتریش ۸۱ درصد زنان در محیط کارمورد آزار قرار گرفته‌اند و کمترین آزار در محیط کار در اروپای شمالی مربوط به کشور سوئد است که رقم آن دو درصد است.

در انگلیس این آمار ۵۴ درصد او در آمریکا ۴۴ درصد است. با این حال، آمار شفافی از میزان آزار جنسی زنان در دست نیست. نبود این آمار از یک سو به دلیل مشکلات قانونی است که تعریف مشخصی ازآزار جنسی به عنوان جرم وجود ندارد و در قوانین ایران این مساله به وضوح جرم انگاری نشده است و درواقع قانونگذار در این زمینه سکوت کرده است واز سوی دیگر سکوت زنان آزاردیده و عدم تمایل‌شان به بیان تجربیات تلخی که دراین زمینه داشته‌اند، باعث شده تا حق و حقوق زیادی از زنان این سرزمین تضییع شود. نبود آموزش اجتماعی به زنان و به رسمیت نشناختن مساله آزار جنسی زنان در محیط‌های مختلف به تلخی این ماجرا بیشتر دامن می زند.

جای خالی مطالبه‌گری زنان
بررسی‌های کارشناسی نشان می‌دهد تا زمانی که سازمان‌های غیردولتی اجازه ورود به مساله خشونت علیه زنان را نداشته باشند، این پدیده به شکل جدی به عنوان یک مساله اجتماعی در جامعه مورد توجه قرار نخواهد گرفت زیرا مطالبه‌گری در زمینه رسیدگی به خشونت علیه زنان وجود ندارد. تا زمانی که بیان مورد خشونت قرار گرفتن از سوی زنان در جامعه و فرهنگ ایرانی تابو باشد، مساله خشونت علیه زنان دیده نخواهد شد. متاسفانه مسیر خشونت علیه زنان از مسیر قانونی نیز کمتر دیده شده و افزایش زمینه‌های بروز خشونت علیه زنان نشان از جای خالی قانون در این مساله مهم اجتماعی دارد. هرچند لوایحی همچون تامین امنیت زنان در برابر خشونت سعی در پر کردن جای خالی این مهم دارد اما از سوی دیگر زمینه‌های فرهنگی لازم در جامعه همراه با تصویب این نوع قوانین باید فراهم شود.

تا زمانی که زنی بعد از شكایت از خشونت و حقوق انسانی‌اش، مورد مذمت قرار گیرد، نمی‌توان انتظار داشت که صرف قانونگذاری موجب شود در زمانی کوتاه، این معضل جدی زنان در فضای جامعه حل شود. پیش درآمد این نوع قانونگذاری‌ها، آموزش‌هایی است که باید به شهروندان داده شود تا هرکسی به حق و حقوقش و حد و حدودش آشنایی پیدا کند.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید