جهان برای چند نفر جا دارد؟
گاهی اوقات تصور اینکه جهان از آنچه که هست شلوغتر شود دشوار است. به خصوص وقتی که به یاد بیاورید که در بازار دهلی جای سوزن انداختن نیست، در خیابانهای توکیو مردم گلهای از خیابان رد میشوند، و در متروی لندن متروسواران میان جمعیت انبوه عرق کرده مچاله میشوند. با این وجود، جمعیت ترسناک جهان همچنان رو به افزایش است.
کد خبر :
۳۳۸۷
بازدید :
۸۳۶۶
فرادید | گاهی اوقات تصور اینکه جهان از آنچه که هست شلوغتر شود دشوار است. به خصوص وقتی که به یاد بیاورید که در بازار دهلی جای سوزن انداختن نیست، در خیابانهای توکیو مردم گلهای از خیابان رد میشوند، و در متروی لندن متروسواران میان جمعیت انبوه عرق کرده مچاله میشوند. با این وجود، جمعیت ترسناک جهان همچنان رو به افزایش است.
به گزارش فرادید به نقل از بیبیسی انگلیسی، اگرچه تخمین دقیق میزان جمعیت در دهههای آتی غیرممکن است، اما محققان از یک چیز مطمئنند: جهان روز به روز شلوغتر خواهد شد. تخمینهای جدیدی که از سوی سازمان ملل در جولای ارایه شدند، پیش بینی میکند که تا سال 2030، جمعیت 7.3 میلیاردی امروز جهان به 8.4 میلیارد نفر خواهد رسید. این رقم تا سال 2050 به 9.7 میلیارد خواهد رسید و تا سال 2100 به رقم چشمگیر 11.2 میلیار نفر خواهد رسید.
با این وجود، همین امروز هم خلوت کردن کار مشکلی شده است. اگر از نیویورک یا سانفرانسیسکو حرکت کنید، و بعد از چند ساعت رانندگی خود را به کوهستان "کتسکیل" یا ساحل ملی "پوینت رایس" برسانید، تازه میفهمید که انبوه شهرنشینان در آنجا مشغول خستگی در کردن هستند. حتی مناطق دورافتادهتر نیز از این شلوغی در امان نیستند.
برای کسانی که به اندازه کافی وضع مالیشان خوب است که هر از گاهی بتوانند از دست سایر اعضای گونۀ ما فرار کنند، این کار اغلب به قیمت سوار شدن به هواپیما و سفر به محلهای بسیار دور از دسترس است. با این وجود رد پای انسان حتی در مناطقی که منزویترین مکانهای جهان تصور میشوند هم دیده میشوند: شما در صحرا گبی مغولستان دامداران عشایری را میبینید، در صحرای آفریقا بربرها حضور دارند و حتی در قطب جنوب نیز، کمپهای دانشمندان را باید تحمل کرد.
حال این سوال پیش میآید: با شلوغتر شدن روزافزون کرۀ زمین، آیا یافتن تکهای زمین که از سکونت یا حضور انسان خالی باشد، عملاً غیرممکن خواهد شد؟ آیا نهایتاً تمام فضای قابل سکونت باقیمانده را اشغال خواهیم کرد؟
برای پاسخ به این سوال، باید به سراغ این موضوع برویم مردم احتمالاً در آینده به سراغ چه جاهایی برای سکونت خواهند رفت، و زندگی در آن زمان چه شکلی خواهد داشت. برای شروع، متخصصان با توجه به روندهای فعلی پیش بینی میکنند که شمار ماهایی که زندگیشان را در شهر میگذرانند روز به روز افزایش خواهد یافت. با بهینه شدن روشهای کشاورزی، مردم مشاغلشان را در آن بخش رو به زوال و دشوار رها خواهند کرد و در عوض به مشاغلی در بخش تولید یا خدمات شهری روی خواهند آورد. این روند چند دهه است که آغاز شده است. در سال 1930، تنها 30 درصد از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکردند، این درصد در حال حاضر به 55 رسیده است. تا سال 2050، حدود دو سوم جمعیت جهان ساکن مناطق شهری خواهند بود.
جوئل کوهن، رییس لابراتوار جمعیت در دانشگاه راکفلر و دانشگاه کلمبیا و نگارندۀ کتاب "زمین گنجایش چه تعداد انسان را دارد؟" میگوید: "عملاً تمام رشد جمعیت از حالا تا پایان این قرن در شهرها اتفاق خواهد افتاد. از حالا تا سال 2100 به طور متوسط هر پنج تا شش روز یک میلیون نفر به جمعیت شهرها افزوده خواهد شد."
حدود نیمی از جمعیت جهان در شهرهای کوچکتر با جمعیت بین نیم تا سه میلیون نفر ساکن خواهند شد. مابقی در ابرشهرها، یعنی شهرهای که 10 میلیون و بیشتر جمعیت دارند، ساکن خواهند بود که اغلب در اقتصادهای در حال پیشرفت و ظهور نظیر چین، هند و نیجریه شاهد اینگونه شهرها خواهیم بودیم. با این وجود، و به خاطر چالشهای مدیریتی، جمعیت شهرها عمدتاً از حدود 10 میلیون نفر تجاوز نخواهد کرد. در عوض، شاهد ظهور ابرنواحی - نواحی منقطع شهریای که کیلومترها ادامه دارند و چند شهر را دربرمیگیرند، نظیر آنچه که امروزه در نیویورک بزرگ و دلتای رودخانۀ پرل در چین شاهد هستیم- خواهیم بود. شهرها و نواحی از نظر جغرافیایی گسترش خواهند یافت و در عین حال متراکمتر خواهند شد."
جان ویلموت، رییس بخش جمعیت سازمان ملل میگوید: "مردم میتوانند در مناطق با تراکم جمعیت بسیار بالاتر از سطح فعلی زندگی کنند. این امر امکانپذیر است. به عنوان فردی که در منهتن زندگی میکند، باید بگویم که چیز وحشتناکی نیست."
فرصتهای آموزشی، فرهنگی و شغلی منهتن، در کنار امکانات بهداشتی، مقررات ایمنی و زیرساختهای نسبتاً کافی، همگی در کیفیت زندگیای ساکنانش از آن بهرهمندند، موثر است. اینها در همۀ شهرهای جهان تضمین شده نیست، و لزوماً با رشد یک شهر یا کشور به صورت ارگانیک پیشرفت نمیکند. آدریان رافتری، پروفسور آمار و جامعه شناسی در دانشگاه واشنگتن میگوید: "افزایش جمعیت باید با برنامه باشد."
فراهم کردن امکانات اساسی نظیر آب سالم، نظافت شهری و فاضلاب نیازمند دولتها و موسسات قابل و توانا است. کوهن میگوید: "اما مشکل این است که کمبود استعدادهای مدیریتی وجود دارد." اینکه نواحیای که بیش از همه به چنین نگرشهای مدیریتیای نیازمندند، کاندیدهای اصلی بیشترین رشد جمعیت هم هستند، باعث نگرانی است. بیشتر افزایش جمعیت آینده، در آفریقا روی خواهد داد. جمعیت 1 میلیارد نفری حال حاضر این قاره تا سال 2100 به چهار میلیارد نفر خواهد رسید. جان بونگارت، معاون موسسه تحقیقاتی شورای جمعیت در نیویورک، میگوید: "پیشبینیهایی که در مورد آفریقا وجود دارد واقعاً ترسناک است. نسبت بزرگی از جمعیت ناچار به زندگی در زاغهنشینی در حومۀ شهرها خواهند بود که مسلماً نمیتواند زندگی شادی را برایشان به همراه داشته باشد."
او میافزاید که شهرهای بزرگ آفریقا و همین طور در آسیا، به اندازۀ کافی برای جذب همۀ ورودی جمعیت، امکانات ندارند و مجهز نیستند.
همین حالا هم شهرهایی نظیر لاگوس، داکا و بمبئی با همین میزان فعلی جمعتشان نیز با چالشهای عدیدهای دست به گریبانند. کوهن در مورد این شهرها میگوید: "مردم در خیابان آب را به قیمت زیاد میخرند، همه جا شاهد فضولات انسانی هستیم و زباله همانطور رها میشود. راجع به فضای سبز و کیفیت زندگی اگر صحبت نکنیم بهتر است. فکر نمیکنم که به اندازۀ کافی خود را برای سکونت و ساماندهی شهرهای در حال رشد یا امنیت سیاسی و زیست محیطی این شهرها آماده باشیم."
حتی در کشورهای توسعه یافته نیز، استانداردهای زندگی احتمالاً با نرخ مشابه سالهای اخیر به رشدش ادامه نخواهد داد. بونگارت میگوید: "ما چندین دهه شاهد رشد اقتصادی سریع بودیم، و فقر در کشورهای غنی و فقیر کاهش یافت. اما این موضوع در آینده مشکلتر و مشکلتر خواهد شد."
او میگوید که سه دلیل برای این موضوع وجود دارد. اولاً جمعیت کشورهای ثروتمند در حال پیرتر شدن است و بدین ترتیب میزان رشد و نوآوری در این کشورها شروع به کند شدن خواهد کرد. ثانیاٌ، شرایط زیست محیطی که رشد چشمگیر پیشین ایجاد کرده، حالا خود به معضلی برای ما بدل شده است؛ ما همین حالا از بیشتر زمینهای قابل کشت استفاده کردهایم، بر روی اغلب رودخانههایی که امکان تولید برق داشتهاند سد زدهایم و قابل دسترسترین آبهای زیرزمینی را مصرف کردهایم. دست آخر، نابرابری است که در حال حاضر به یک مشکل فزاینده بدل میشود. در حالی که درآمد متوسط آمریکاییها در چند دهۀ اخیر رشد چندانی نداشته، وضع 1 درصد مرفه جامعه روز به روز بهتر و بهتر میشود. بونگارت میگوید: "این پدیده در آینده ادامه خواهد داشت و مسائل زیست محیطی تا حدودی محرک آن خواهند بود."
تغییرات اقلیمی معضل دیگری است که میتواند بر مراکز شهری رو به توسعه هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه، تاثیر چشمگیری بگذارد. حدود 60 درصد از کل شهرها که جمعیت یک میلیونی یا بیشتر را سکونت دادهاند، در معرض خطر حداقل یک نوع از بلایای طبیعی عمده قرار دارند، که بسیاریشان به شرایط اقلیمی مرتبط است و حتی شهرهای بسیار پیشرفته هم برنامۀ کاملی برای تهدیدها ندارند. مایکل فراگکیاس پژوهشگر علوم اجتماعی کاربردی از دانشگاه بویس، میگوید: "اغلب اوقات مردم راغب به بحث در این موارد نیستند، چرا که نگرانی دربارۀ شرایط اقلیمی را در آنها دامن میزند، اما پرداختن به اثرات تغییرات فاجعهبار اقلیمی بر محیطهای قابل سکونت، ضرورتی انکار ناپذیر است."
با وجود اینکه تاثیر بسیاری از معضلات با برنامهریزی مناسب قابل کاهش است، اما به غیر از در چند کشور و شهر پیشرو، نشانهای از حرکت به سوی برنامه ریزی دیده نمیشود. کوهن میگوید: "شکی نیست که مشکلات به طریقی خودشان حل خواهند شد. اما احتمالاً به قیمت رنج عظیمی که به انسانها تحمیل خواهد که البته قابل پیشگیری است."
با این وجود، شهرها تنها جاهایی نیستند که به خاطر رشد جمعیت متحمل تغییر خواهند شد. جاهای روستایی و دورافتاده نیز شاهد افزایش ملایمی در میزان سکنۀ انسانی خود خواهند بود. رافتری میگوید: "با ترکیب تغییرات اقلیمی و پیشرفت تکنولوژی، بعید نیست که قطب جنوب پذیرای سکنه شود، هر چند که تصور جمعیت متراکم در آن مشکل است." این امر به این معنی است که برای کسانی که به دنبال گوشهای آرام و دنج و خالی از رد پای بشر هستند، یافتن چنین مکانی دشوارتر از پیش خواهد شد.
با این وجود، هیچ یک از اینها به این معنی نیست که فضای قابل زندگی برای ما به پایان خواهد رسید. حدود نیمی از زمینهای جهان در حال حاضر میزبان 2 درصد جمعیت جهان است و در مقابل تنها سه درصد از زمینهای جهان، محل سکونت بیش از نیمی از جمعیت بشر را فراهم کرده است.
در نهایت، جمعیت جهان به احتمال زیاد به ثبات خواهد رسید. با وجود اینکه ارقام جمعیتی میلیاردی شده است، اما سرعت رشد جمعیت در قرن حاضر از حالا در حال کاهش است و پیش بینی میشود که در طول قرن جاری همچنان به کاهش ادامه دهد. چندین دهۀ دیگر، حتی ممکن است که جمعیت انسانها شروع به کم شدن کند. اما فعلاً، روز به روز به سمت جهانی شلوغتر در حرکتیم؛ هرچند که شرایط این جهان همچنان نامعلوم است.
به گزارش فرادید به نقل از بیبیسی انگلیسی، اگرچه تخمین دقیق میزان جمعیت در دهههای آتی غیرممکن است، اما محققان از یک چیز مطمئنند: جهان روز به روز شلوغتر خواهد شد. تخمینهای جدیدی که از سوی سازمان ملل در جولای ارایه شدند، پیش بینی میکند که تا سال 2030، جمعیت 7.3 میلیاردی امروز جهان به 8.4 میلیارد نفر خواهد رسید. این رقم تا سال 2050 به 9.7 میلیارد خواهد رسید و تا سال 2100 به رقم چشمگیر 11.2 میلیار نفر خواهد رسید.
با این وجود، همین امروز هم خلوت کردن کار مشکلی شده است. اگر از نیویورک یا سانفرانسیسکو حرکت کنید، و بعد از چند ساعت رانندگی خود را به کوهستان "کتسکیل" یا ساحل ملی "پوینت رایس" برسانید، تازه میفهمید که انبوه شهرنشینان در آنجا مشغول خستگی در کردن هستند. حتی مناطق دورافتادهتر نیز از این شلوغی در امان نیستند.
برای کسانی که به اندازه کافی وضع مالیشان خوب است که هر از گاهی بتوانند از دست سایر اعضای گونۀ ما فرار کنند، این کار اغلب به قیمت سوار شدن به هواپیما و سفر به محلهای بسیار دور از دسترس است. با این وجود رد پای انسان حتی در مناطقی که منزویترین مکانهای جهان تصور میشوند هم دیده میشوند: شما در صحرا گبی مغولستان دامداران عشایری را میبینید، در صحرای آفریقا بربرها حضور دارند و حتی در قطب جنوب نیز، کمپهای دانشمندان را باید تحمل کرد.
حال این سوال پیش میآید: با شلوغتر شدن روزافزون کرۀ زمین، آیا یافتن تکهای زمین که از سکونت یا حضور انسان خالی باشد، عملاً غیرممکن خواهد شد؟ آیا نهایتاً تمام فضای قابل سکونت باقیمانده را اشغال خواهیم کرد؟
برای پاسخ به این سوال، باید به سراغ این موضوع برویم مردم احتمالاً در آینده به سراغ چه جاهایی برای سکونت خواهند رفت، و زندگی در آن زمان چه شکلی خواهد داشت. برای شروع، متخصصان با توجه به روندهای فعلی پیش بینی میکنند که شمار ماهایی که زندگیشان را در شهر میگذرانند روز به روز افزایش خواهد یافت. با بهینه شدن روشهای کشاورزی، مردم مشاغلشان را در آن بخش رو به زوال و دشوار رها خواهند کرد و در عوض به مشاغلی در بخش تولید یا خدمات شهری روی خواهند آورد. این روند چند دهه است که آغاز شده است. در سال 1930، تنها 30 درصد از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکردند، این درصد در حال حاضر به 55 رسیده است. تا سال 2050، حدود دو سوم جمعیت جهان ساکن مناطق شهری خواهند بود.
جوئل کوهن، رییس لابراتوار جمعیت در دانشگاه راکفلر و دانشگاه کلمبیا و نگارندۀ کتاب "زمین گنجایش چه تعداد انسان را دارد؟" میگوید: "عملاً تمام رشد جمعیت از حالا تا پایان این قرن در شهرها اتفاق خواهد افتاد. از حالا تا سال 2100 به طور متوسط هر پنج تا شش روز یک میلیون نفر به جمعیت شهرها افزوده خواهد شد."
حدود نیمی از جمعیت جهان در شهرهای کوچکتر با جمعیت بین نیم تا سه میلیون نفر ساکن خواهند شد. مابقی در ابرشهرها، یعنی شهرهای که 10 میلیون و بیشتر جمعیت دارند، ساکن خواهند بود که اغلب در اقتصادهای در حال پیشرفت و ظهور نظیر چین، هند و نیجریه شاهد اینگونه شهرها خواهیم بودیم. با این وجود، و به خاطر چالشهای مدیریتی، جمعیت شهرها عمدتاً از حدود 10 میلیون نفر تجاوز نخواهد کرد. در عوض، شاهد ظهور ابرنواحی - نواحی منقطع شهریای که کیلومترها ادامه دارند و چند شهر را دربرمیگیرند، نظیر آنچه که امروزه در نیویورک بزرگ و دلتای رودخانۀ پرل در چین شاهد هستیم- خواهیم بود. شهرها و نواحی از نظر جغرافیایی گسترش خواهند یافت و در عین حال متراکمتر خواهند شد."
جان ویلموت، رییس بخش جمعیت سازمان ملل میگوید: "مردم میتوانند در مناطق با تراکم جمعیت بسیار بالاتر از سطح فعلی زندگی کنند. این امر امکانپذیر است. به عنوان فردی که در منهتن زندگی میکند، باید بگویم که چیز وحشتناکی نیست."
فرصتهای آموزشی، فرهنگی و شغلی منهتن، در کنار امکانات بهداشتی، مقررات ایمنی و زیرساختهای نسبتاً کافی، همگی در کیفیت زندگیای ساکنانش از آن بهرهمندند، موثر است. اینها در همۀ شهرهای جهان تضمین شده نیست، و لزوماً با رشد یک شهر یا کشور به صورت ارگانیک پیشرفت نمیکند. آدریان رافتری، پروفسور آمار و جامعه شناسی در دانشگاه واشنگتن میگوید: "افزایش جمعیت باید با برنامه باشد."
فراهم کردن امکانات اساسی نظیر آب سالم، نظافت شهری و فاضلاب نیازمند دولتها و موسسات قابل و توانا است. کوهن میگوید: "اما مشکل این است که کمبود استعدادهای مدیریتی وجود دارد." اینکه نواحیای که بیش از همه به چنین نگرشهای مدیریتیای نیازمندند، کاندیدهای اصلی بیشترین رشد جمعیت هم هستند، باعث نگرانی است. بیشتر افزایش جمعیت آینده، در آفریقا روی خواهد داد. جمعیت 1 میلیارد نفری حال حاضر این قاره تا سال 2100 به چهار میلیارد نفر خواهد رسید. جان بونگارت، معاون موسسه تحقیقاتی شورای جمعیت در نیویورک، میگوید: "پیشبینیهایی که در مورد آفریقا وجود دارد واقعاً ترسناک است. نسبت بزرگی از جمعیت ناچار به زندگی در زاغهنشینی در حومۀ شهرها خواهند بود که مسلماً نمیتواند زندگی شادی را برایشان به همراه داشته باشد."
او میافزاید که شهرهای بزرگ آفریقا و همین طور در آسیا، به اندازۀ کافی برای جذب همۀ ورودی جمعیت، امکانات ندارند و مجهز نیستند.
همین حالا هم شهرهایی نظیر لاگوس، داکا و بمبئی با همین میزان فعلی جمعتشان نیز با چالشهای عدیدهای دست به گریبانند. کوهن در مورد این شهرها میگوید: "مردم در خیابان آب را به قیمت زیاد میخرند، همه جا شاهد فضولات انسانی هستیم و زباله همانطور رها میشود. راجع به فضای سبز و کیفیت زندگی اگر صحبت نکنیم بهتر است. فکر نمیکنم که به اندازۀ کافی خود را برای سکونت و ساماندهی شهرهای در حال رشد یا امنیت سیاسی و زیست محیطی این شهرها آماده باشیم."
حتی در کشورهای توسعه یافته نیز، استانداردهای زندگی احتمالاً با نرخ مشابه سالهای اخیر به رشدش ادامه نخواهد داد. بونگارت میگوید: "ما چندین دهه شاهد رشد اقتصادی سریع بودیم، و فقر در کشورهای غنی و فقیر کاهش یافت. اما این موضوع در آینده مشکلتر و مشکلتر خواهد شد."
او میگوید که سه دلیل برای این موضوع وجود دارد. اولاً جمعیت کشورهای ثروتمند در حال پیرتر شدن است و بدین ترتیب میزان رشد و نوآوری در این کشورها شروع به کند شدن خواهد کرد. ثانیاٌ، شرایط زیست محیطی که رشد چشمگیر پیشین ایجاد کرده، حالا خود به معضلی برای ما بدل شده است؛ ما همین حالا از بیشتر زمینهای قابل کشت استفاده کردهایم، بر روی اغلب رودخانههایی که امکان تولید برق داشتهاند سد زدهایم و قابل دسترسترین آبهای زیرزمینی را مصرف کردهایم. دست آخر، نابرابری است که در حال حاضر به یک مشکل فزاینده بدل میشود. در حالی که درآمد متوسط آمریکاییها در چند دهۀ اخیر رشد چندانی نداشته، وضع 1 درصد مرفه جامعه روز به روز بهتر و بهتر میشود. بونگارت میگوید: "این پدیده در آینده ادامه خواهد داشت و مسائل زیست محیطی تا حدودی محرک آن خواهند بود."
تغییرات اقلیمی معضل دیگری است که میتواند بر مراکز شهری رو به توسعه هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه، تاثیر چشمگیری بگذارد. حدود 60 درصد از کل شهرها که جمعیت یک میلیونی یا بیشتر را سکونت دادهاند، در معرض خطر حداقل یک نوع از بلایای طبیعی عمده قرار دارند، که بسیاریشان به شرایط اقلیمی مرتبط است و حتی شهرهای بسیار پیشرفته هم برنامۀ کاملی برای تهدیدها ندارند. مایکل فراگکیاس پژوهشگر علوم اجتماعی کاربردی از دانشگاه بویس، میگوید: "اغلب اوقات مردم راغب به بحث در این موارد نیستند، چرا که نگرانی دربارۀ شرایط اقلیمی را در آنها دامن میزند، اما پرداختن به اثرات تغییرات فاجعهبار اقلیمی بر محیطهای قابل سکونت، ضرورتی انکار ناپذیر است."
با وجود اینکه تاثیر بسیاری از معضلات با برنامهریزی مناسب قابل کاهش است، اما به غیر از در چند کشور و شهر پیشرو، نشانهای از حرکت به سوی برنامه ریزی دیده نمیشود. کوهن میگوید: "شکی نیست که مشکلات به طریقی خودشان حل خواهند شد. اما احتمالاً به قیمت رنج عظیمی که به انسانها تحمیل خواهد که البته قابل پیشگیری است."
با این وجود، شهرها تنها جاهایی نیستند که به خاطر رشد جمعیت متحمل تغییر خواهند شد. جاهای روستایی و دورافتاده نیز شاهد افزایش ملایمی در میزان سکنۀ انسانی خود خواهند بود. رافتری میگوید: "با ترکیب تغییرات اقلیمی و پیشرفت تکنولوژی، بعید نیست که قطب جنوب پذیرای سکنه شود، هر چند که تصور جمعیت متراکم در آن مشکل است." این امر به این معنی است که برای کسانی که به دنبال گوشهای آرام و دنج و خالی از رد پای بشر هستند، یافتن چنین مکانی دشوارتر از پیش خواهد شد.
با این وجود، هیچ یک از اینها به این معنی نیست که فضای قابل زندگی برای ما به پایان خواهد رسید. حدود نیمی از زمینهای جهان در حال حاضر میزبان 2 درصد جمعیت جهان است و در مقابل تنها سه درصد از زمینهای جهان، محل سکونت بیش از نیمی از جمعیت بشر را فراهم کرده است.
در نهایت، جمعیت جهان به احتمال زیاد به ثبات خواهد رسید. با وجود اینکه ارقام جمعیتی میلیاردی شده است، اما سرعت رشد جمعیت در قرن حاضر از حالا در حال کاهش است و پیش بینی میشود که در طول قرن جاری همچنان به کاهش ادامه دهد. چندین دهۀ دیگر، حتی ممکن است که جمعیت انسانها شروع به کم شدن کند. اما فعلاً، روز به روز به سمت جهانی شلوغتر در حرکتیم؛ هرچند که شرایط این جهان همچنان نامعلوم است.
۰