جزئیات تازه از جنایات سریالی خفاش شب گیلان
کد خبر :
۳۶۵۴۵
بازدید :
۱۹۵۰
عامل جنایتهای سریالی در اعترافهایش گفته همزمان با از سرگیری قتلهایش در سال ۹۵ و طی چند ماه، چهار زن دیگر را نیز به شیوه قبلی کشته است. این قتلها از زمانی آغاز شد که فرزاد به دلیل اعتیاد به شیشه و بیپولی بار دیگر به شکارهای چراغ خاموش خود پرداخت و زنان خیابانی را به دامهای مرگبار خود کشاند. اما در این میان زنانی بودند که از سوی قاتل، شناسایی شده و ارتباط میان آنها هم برقرار شده بود اما بعد از مدتی فرزاد که متوجه شده بود آنان طلا و جواهراتی همراه خود ندارند، رهایشان کرده بود.
روزنامه «ایران» خبر داد که در جریان تحقیقات خبرنگار اعزامی این روزنامه به زادگاه عامل قتلهای سریالی هفت زن در استان گیلان، جزئیات تازهای از این جنایتهای هولناک و زندگی متهم به دست آمد. خانواده تمامی قربانیان خواستار قصاص قاتل شدهاند.
فرزاد نام مرد ۴۰ سالهای است که طی ۹ سال هفت زن را به خلوتگاه شیطانی خود کشاند و پس از سرقت طلا و جواهراتشان، آنها را در کمال خونسردی به قتل رساند. محل تولد این مرد روستایی حد فاصل زیباکنار و منطقه آزاد انزلی است».
این جنایتکار در انتخاب طعمههایش به یک شکل و شیوه ثابت عمل کرده و تمامی قربانیان خود را در سطح خیابانهای حاشیه شهر رشت شناسایی کرده و به دام انداخته بود. ساکنان روستای «خشکه اسطلخ» هر کدام روایتهای متفاوتی درباره جزئیات ماجرای قتلها دارند اما همگی آنها در یک مورد اتفاق نظر دارند و آن اینکه خانواده این مرد افرادی آبرومند و زحمتکش هستند و برادرانش نیز افراد سرشناسی هستند.
یکی از آشنایان نزدیک قاتل سریالی به خبرنگار «ایران» گفت: «فرزاد سال ۷۹ برای کار به بندرعباس رفت و در یکی از کارخانههای کشتیسازی این شهر به عنوان آشپز مشغول بهکار شد. بعد از سه سال کار، آنجا را ترک کرد و به زادگاهش بازگشت. مدتی بعد در زمینه خرید و فروش چوب مشغول به کار شد و در همین ایام با دختر جوانی از اهالی منطقه حسنرود آشنا شد که مدتی بعد هم ازدواج کردند.»
در حالی که زندگی خوبی داشتند اما فرزاد رفته رفته در دام اعتیاد به «شیشه» افتاد. سرانجام هم زن و دخترش را رها کرد و از روستا رفت. مدتی بعد و در حالی که همسرش بهصورت غیابی طلاق گرفته بود، فرزاد با زن جوانی که چند سال از خودش بزرگتر بود آشنا شد و او را صیغه کرد. آنها هر چند ماه در منطقهای از شهرستانهای مختلف خانهای اجاره و زندگی میکردند. کسی هم از محل دقیق زندگیشان خبر نداشت.
مدتی بعد از ازدواج بود که کارهای پنهانی و مشکوکاش شروع شد. یک بار که به خانه پدریاش در روستا آمده بود، پدرش مبلغی پول نقد به او داد و قسمتی از خانهاش را به نام او کرد تا بلکه وادارش کند که در روستا سکونت کند. اما فرزاد پولها را برداشت و رفت و دیگر خبری از او نبود تا اینکه در ناباوری متوجه شدیم او به اتهام قتل چند زن بازداشت شده است.
روزنامه «ایران» خبر داد که در جریان تحقیقات خبرنگار اعزامی این روزنامه به زادگاه عامل قتلهای سریالی هفت زن در استان گیلان، جزئیات تازهای از این جنایتهای هولناک و زندگی متهم به دست آمد. خانواده تمامی قربانیان خواستار قصاص قاتل شدهاند.
فرزاد نام مرد ۴۰ سالهای است که طی ۹ سال هفت زن را به خلوتگاه شیطانی خود کشاند و پس از سرقت طلا و جواهراتشان، آنها را در کمال خونسردی به قتل رساند. محل تولد این مرد روستایی حد فاصل زیباکنار و منطقه آزاد انزلی است».
این جنایتکار در انتخاب طعمههایش به یک شکل و شیوه ثابت عمل کرده و تمامی قربانیان خود را در سطح خیابانهای حاشیه شهر رشت شناسایی کرده و به دام انداخته بود. ساکنان روستای «خشکه اسطلخ» هر کدام روایتهای متفاوتی درباره جزئیات ماجرای قتلها دارند اما همگی آنها در یک مورد اتفاق نظر دارند و آن اینکه خانواده این مرد افرادی آبرومند و زحمتکش هستند و برادرانش نیز افراد سرشناسی هستند.
یکی از آشنایان نزدیک قاتل سریالی به خبرنگار «ایران» گفت: «فرزاد سال ۷۹ برای کار به بندرعباس رفت و در یکی از کارخانههای کشتیسازی این شهر به عنوان آشپز مشغول بهکار شد. بعد از سه سال کار، آنجا را ترک کرد و به زادگاهش بازگشت. مدتی بعد در زمینه خرید و فروش چوب مشغول به کار شد و در همین ایام با دختر جوانی از اهالی منطقه حسنرود آشنا شد که مدتی بعد هم ازدواج کردند.»
در حالی که زندگی خوبی داشتند اما فرزاد رفته رفته در دام اعتیاد به «شیشه» افتاد. سرانجام هم زن و دخترش را رها کرد و از روستا رفت. مدتی بعد و در حالی که همسرش بهصورت غیابی طلاق گرفته بود، فرزاد با زن جوانی که چند سال از خودش بزرگتر بود آشنا شد و او را صیغه کرد. آنها هر چند ماه در منطقهای از شهرستانهای مختلف خانهای اجاره و زندگی میکردند. کسی هم از محل دقیق زندگیشان خبر نداشت.
مدتی بعد از ازدواج بود که کارهای پنهانی و مشکوکاش شروع شد. یک بار که به خانه پدریاش در روستا آمده بود، پدرش مبلغی پول نقد به او داد و قسمتی از خانهاش را به نام او کرد تا بلکه وادارش کند که در روستا سکونت کند. اما فرزاد پولها را برداشت و رفت و دیگر خبری از او نبود تا اینکه در ناباوری متوجه شدیم او به اتهام قتل چند زن بازداشت شده است.
شکار زنان در خیابان
بر اساس این گزارش، فرزاد و همسر دومش مدتی بعد از ازدواج با هم نقشه سرقت از زنهای خیابانی که وضعیت مالی خوبی داشتند و طلا و جواهرات همراهشان بود را طراحی کردند. شیوه کار آنها به این ترتیب بود که سوار بر خودروی پراید خاکستری رنگشان شده و بعد از پرسه زدن در خیابانهای حاشیه شهر رشت ابتدا طعمههایشان را سوار میکردند. بعد هم فرزاد سر صحبت را با آنها باز کرده و ادعا میکرده آدم با نفوذی است و قادر به حل مشکلات آنهاست.
این صحبتها مقدمه اولیه برای آشنایی او با طعمههایش بود. بعد از اینکه اعتماد زنان جلب میشد، زن صیغهای که تا این زمان بهعنوان مسافر بود از خودرو پیاده میشد و ارتباط فرزاد با طعمههایش ادامه پیدا میکرد. مدتی بعد از آشنایی متهم با زنان وجلب اعتمادشان، او با طرح نقشهای حسابشده، طعمههایش را به محلی خلوت کشانده و در فرصتی مناسب با روسریهایشان آنها را خفه میکرد. متهم به قتل بعد از کشتن طعمههایش، اجساد را به خانهاش برده و در حمام مُثله کرده و قسمتهای مختلف اندام آنها را در جنگلها و رودخانههای اطراف استان گیلان و شهرهای اطراف رشت رها میکرد.
نخستین جنایت
نخستین قربانی او زن میانسالی بود که سال ۸۷ در راه برگشت به خانه با متهم به قتل آشنا شد. فرزاد با وعده ازدواج، اعتماد او را جلب کرد. او بعد از مدتی ارتباط با این زن، او را خفه کرده و بعد از برداشتن طلا و جواهراتش و در فرصتی مناسب، هنگامی که پدرش در خانه نبود جسد را به انباری محل نگهداری گاو و مرغ وخروسها در روستای «خشک اسطلخ» برد. پس از حفر چالهای، جسد را داخل آن دفن کرد. بعد از آن روی جسد را با سیمان و بتن پوشانده و آنجا را ترک کرده بود.
درخواست قصاص عامل جنایت
یک منبع آگاه در گفتوگو با «ایران» جزئیات دیگری درباره جنایتهای قاتل سریالی زنان گیلان فاش کرد. وی در پاسخ به این سؤال که «با توجه به اینکه نحوه قتلهای سریالی متهم با روش قاتل سریالی زنان در تهران به نام غلامرضا خوشرو - معروف به خفاش شب - شباهت زیادی دارد، آیا قاتل سریالی زنان در بازجوییها درباره اینکه از این قاتل در ارتکاب قتلها ایده گرفته یا نه؟» گفت: خیر. او در اظهاراتش هیچ اشارهای به این موضوع نکرده است.
آیا هویت قربانیان این جنایات و خانواده هایشان شناسایی شدهاند؟
بله، تاکنون هر هفت قربانی و خانوادههای آنها شناسایی شدهاند. البته جسد یکی از قربانیان که در حقیقت ششمین قربانی از فهرست هفت نفره متهم جوان است، کشف نشده اما اولیای دم او نیز شناسایی شدهاند.
همه خانوادهها شکایت کردهاند؟
بله، اولیای دم هر هفت مقتول درخواست قصاص داده و خواهان قصاص هستند.
گفته شده که متهم از خانواده سرشناسی است و به همین دلیل اطلاعرسانی به صورت کامل صورت نمیگیرد؟
برای پلیس و قوه قضائیه فرقی ندارد که متهم از چه خانوادهای است. اگر هم به اطلاعرسانی انتقادی باشد به خاطر ابهامات و تکمیل نشدن تحقیقات است. در این پرونده مثل تمامی پروندههای دیگر، تحقیقات به صورت کامل و بدون در نظر گرفتن هیچ موردی صورت میگیرد.
دو جنایت دیگر
دو قربانی دیگر این مرد خطرناک در سال ۸۸ از سوی او شکار شده بودند. آنها نیز همانند نخستین قربانی، مدتی با فرزاد ارتباط پنهانی داشتند تا اینکه به فاصله یک ماه، هر دو به قتل رسیده و اجسادشان پس ازمثله شدن در رودخانهها وجنگل رها شده بود.
زندگی پنهانی
بعد از این سه جنایت که طی دوسال و به فاصله چند ماه از هم رخ داده بود، فرزاد برای ۶ سال، دیگر مرتکب قتلی نشد. حال آنکه اهالی روستا بر این باورند که دلیل توقف جنایتها، به خاطر تولد فرزندش از زن دوماش باشد.
چهار جنایت در یک سال
عامل جنایتهای سریالی در اعترافهایش گفته همزمان با از سرگیری قتلهایش در سال ۹۵ و طی چند ماه، چهار زن دیگر را نیز به شیوه قبلی کشته است. این قتلها از زمانی آغاز شد که فرزاد به دلیل اعتیاد به شیشه و بیپولی بار دیگر به شکارهای چراغ خاموش خود پرداخت و زنان خیابانی را به دامهای مرگبار خود کشاند. اما در این میان زنانی بودند که از سوی قاتل، شناسایی شده و ارتباط میان آنها هم برقرار شده بود اما بعد از مدتی فرزاد که متوجه شده بود آنان طلا و جواهراتی همراه خود ندارند، رهایشان کرده بود.
زنها چگونه کشته شدند؟
بر اساس اطلاعات به دست آمده، ۶ نفر از قربانیان این مرد پس ازغافلگیری کشته شده و تنها یکی از زنهایی که با وی آشنا شده بود هنگام انتقال به قرارگاه مرگ از نیت پلیدش با خبر شده وسروصدا به پا کرده بود که قاتل با ضربات کارد او را ساکت کرده بود.
شاهدی برای قتل
به گفته یکی از آشنایان متهم به قتل، زن صیغهای او هنگام وقوع اغلب قتلها در خانه حضور نداشته و تنها هنگام مثله کردن یکی از زنها سرزده به خانه آمده و متوجه قتل شده است. بعد از آن ماجرا هر بار که میان او و شوهرش اختلاف پیش میآمد، همسرش تهدید میکرد که او را لو میدهد.
کشف ردپای متهم
وقتی در سال ۹۵ بخشهایی از اجساد دو نفر از قربانیان جنایتها به دست آمد، پلیس در جریان وقوع قتلها قرار گرفت و برای ردیابی ودستگیری جنایتکار وارد ماجرا شد. در جریان بررسیهای صورت گرفته وقتی هویت دو قربانی جنایت فاش شد، تحقیقات میدانی درباره محل زندگی آنها در دستور کار مأموران قرار گرفت. همسایههای این دو زن نیز به پلیس گفته بودند که مرد جوانی را دیدهاند که سوار بر پراید خاکستری به خانه قربانیان آمده وآنها را سوار کرده و با خود برده است.
ردیابی الکترونیکی قاتل
مأموران که توانسته بودند رد پای یک مرد ناشناس را در هر دو جنایت به دست آورند با بررسی دوربینهای مداربسته موفق به شناسایی شماره خودروی مورد نظر شده و در ادامه محل زندگی مرد ناشناس را به دست آوردند.کارآگاهان بعد از شناسایی مخفیگاه متهم، بهصورت پنهانی مخفیگاهش را تحت مراقبتهای ویژه قرار دادند اما هر بار که وارد عمل میشدند پی میبردند متهم و همسرش چند روز قبل محل زندگیشان را تغییر داده و به مکان دیگری رفتهاند. این تعقیب و گریزها در حالی ادامه داشت که متهم هر بار به نقطهای نامعلوم نقل مکان میکرد و اقدامات پلیس را ناکام میگذاشت. تا اینکه سرانجام کارآگاهان موفق به شناسایی آخرین مخفیگاه وی در منطقه «گلسار» شهر رشت شدند.
قبل از اینکه فرزاد و همسرش فرصت فرار پیدا کنند، خانه آنها به محاصره مأموران در آمد و سرانجام جنایتکار فراری وهمسرش ۲۰ فروردین ۹۶ بازداشت شدند. چند نفر ازاهالی روستای زادگاه این جنایتکار نیز به خبرنگار «ایران» گفتند: «فرزاد فردی ریزاندام است. او سالها قبل از روستا رفته بود اما پدرش فرد زحمتکشی است که کشاورزی میکند. همگی اعضای خانوادهاش افراد محترم و سرشناسی هستند اما اینکه چرا فرزاد به این راه کشیده شده است، فکر میکنیم به خاطر اعتیاد به شیشه و وسوسههای زن صیغهایاش باشد که امیدواریم پلیس و دستگاه قضایی هرچه زودتر و برای اطلاع افکار عمومی در اینباره اطلاعرسانی شفاف داشته باشند.»
۰