روایت یکی از کارگران یورت از روز حادثه
سیدحبیبالله میرفندرسکی یکی از معدنچیان یورت است. یکی از همانهایی که برای نجات همکارانش به تونل شماره یک یورت رفت، اما خودش هم در تونل بیهوش شد. نیروهای امدادی پیکر نیمه جان او را بیرون آوردند.
کد خبر :
۳۷۰۴۶
بازدید :
۱۵۰۳
سیدحبیبالله میرفندرسکی یکی از معدنچیان یورت است. یکی از همانهایی که برای نجات همکارانش به تونل شماره یک یورت رفت، اما خودش هم در تونل بیهوش شد. نیروهای امدادی پیکر نیمه جان او را بیرون آوردند.
به گزارش شهروند، سیدحبیبالله میرفندرسکی یکی از معدنچیان یورت است. یکی از همانهایی که برای نجات همکارانش به تونل شماره یک یورت رفت، اما خودش هم در تونل بیهوش شد. نیروهای امدادی پیکر نیمه جان او را بیرون آوردند.
حبیب در بیمارستان به هوش آمد، تا او الان بهعنوان یکی از شاهدان انفجار معدن، اتفاقات آن روز را برای ما تعریف کند: «ساعت ١١ صبح بود، ما در معدن پایین مشغول کار بودیم که سرکارگر مسئول شیفت به ما گفت در معدن بالا انفجار رخ داده.
بهسرعت برای کمک به سمت تونل شماره یک رفتیم. داخل تونل شدیم، همه جا تاریک بود، ٢٠٠ متری دهانه تونل چند تا از بچهها را دیدیم که روی زمین افتادهاند، ما بهسرعت آنها را خارج کردیم.
بعضی از آنها هنوز هوشیار بودند، گاز نفسشان را بند آورده بود. متان و منواکسید کربن بو ندارد. کمکم ما هم بیحال شدیم. چند تا از بچهها کپسول اکسیژن را برداشتند و برای کمک بقیه بچهها جلوتر رفتند، اما کپسولهای ما چند سال بود که شارژ نشده بود.
یکی از مهندسان نقشهبردار معدن با همین کپسولها داخل رفت، من پنجشنبه فهمیدم که او در اثر گازگرفتگی خفه شده است. من وقتی به هوش آمدم، در بیمارستان بودم. باورم نمیشد، درست نمیدانستم برای بچهها چه اتفاقی افتاده است، پنجشنبه بعدازظهر بود که از بیمارستان مرخص شدم، در راه خانه بود که متوجه شدم خیلی از بچهها کشته شدهاند.
همه این بچهها همکاران من بودند، ما چند سال است که کنار هم کار میکنیم. شب و روزمان با هم بود. حالا به جای آنکه همدیگر را در معدن ببینیم باید به سرخاک آنها برویم.»
حبیب درباره علت حادثه توضیح میدهد: «یکی از لکوموتیوهای حمل زغالسنگ در تونل شماره یک زیر کارگاه استخراج خاموش میشود. برای روشنشدن از استارت استفاده میکنند و همین مسأله باعث انفجار میشود.
البته که غلظت گاز بیش از حد مجاز بوده ولی با وجود این اگر از استارت بادی استفاده میشد، انفجاری رخ نمیداد ولی متاسفانه استارت بادی در این مجموعه نبود. به همین دلیل از استارت شارژی و سیم کابلی استفاده میکنند و انفجار رخ میدهد.»
او در ادامه صبحتهایش به نبود امکانات و تجهیزات ایمنی کافی در معدن یورت هم اشاره میکند: «در کل این معدن ٤ دستگاه دیجیتال گازسنج داشت. همه آنها قدیمی بودند، تا جایی هم که من یادم هست این دستگاهها هیچ وقت چک نشدند.
بقیه تجهیزات هم تعریفی نداشت. متاسفانه یکی از مهندسان ما در همین حادثه جانش را به خاطر فاسدبودن کپسول اکسیژن از دست داد. او رفت تا به بچهها در عمق تونل کمک کند، کپسول را برداشت تا نفس بکشد، ولی نمیدانست که آن کپسول شارژ ندارد.
خوب این تجهیزات باید به صورت دورهای بازبینی شود. این مجموعه حدود ٥٠٠ نفر نیرو دارد. نزدیک ٣٠٠ نفر در یورت مشغول به کار هستند. ما چند بار به مسئولان گفتیم که این معدن مداربسته است. الان چندین سال است که در معدنهای مداربسته استخراجی صورت نمیگیرد.
معدنی که فقط یک راه ورودی و خروجی داشته باشد، به دلیل نبود تهویه و تجمع گاز هر لحظه امکان حادثه دارد، یکی از مسئولان ایمنی معدن چند بار به شرکت گزارش داد، آنها را تحت فشار گذاشت تا این مشکل برطرف شود، اما کسی به این حرفها توجه نکرد او را هم به جای دیگری منتقل کردند. حالا بعد از کشتهشدن این همه معدنچی بیگناه تازه قرار است معدن را به مدت ٦ ماه تعطیل کنند تا ایمن شود. حتما باید کلی آدم قربانی شوند تا آقایان به فکر بیفتند.»
۰