خواهرم از من باج میگرفت
مردی که متهم است ٣٠ سال قبل پیرزنی را به قصد سرقت کشته است، ادعا کرد خواهرش او را تشویق به این کار کرده است و در سالهای زندگی پنهانیاش هم از او باج گرفته است.
کد خبر :
۳۹۶۱۳
بازدید :
۱۶۶۳
این مرد که درحالحاضر ٤٧ سال دارد، گفت قتلی که مرتکب شده، زندگی او را تباه کرده و وضعیت بدی را برای او درست کرده است.
به گزارش شرق، مردی که متهم است ٣٠ سال قبل پیرزنی را به قصد سرقت کشته است، ادعا کرد خواهرش او را تشویق به این کار کرده است و در سالهای زندگی پنهانیاش هم از او باج گرفته است.
این مرد که درحالحاضر ٤٧ سال دارد، گفت قتلی که مرتکب شده، زندگی او را تباه کرده و وضعیت بدی را برای او درست کرده است.
متهم درباره اینکه چرا بعد از این همه سال تصمیم گرفته است خودش را به مأموران تسلیم کند، گفت: عذاب وجدان داشتم و نمیتوانستم زندگی آرامی داشته باشم. من مدام خواب مقتول را میدیدم که میآمد بالای سرم و میگفت تو من را کشتهای و من را تهدید میکرد.
در این مدت هم دست به هر کاری میزدم، بد میآوردم؛ طوری که حتی یک بار به خاطر ٢٥٠ هزار تومان بازداشت شدم. بارها بدهی بالا آوردم. دیگر از این وضعیت خسته شده بودم و نمیتوانستم شرایطی را که به وجود آمده بود، تحمل کنم؛ برای همین خودم را معرفی کردم.
متهم گفت: یک روز تصمیم گرفتم به پلیس زنگ بزنم و ماجرا را برایشان تعریف کنم. پس از آنکه به پلیس گفتم، همانجا منتظر شدم و مأموران آمدند دستگیرم کردند.
این مرد درباره انگیزه و نحوه قتل گفت: آنموقع ١٧ساله بودم و تازه ترکتحصیل کرده بودم. وضع مالی خوبی نداشتیم. روز حادثه به خانه خواهرم که آنموقع در عبدلآباد زندگی میکرد، رفته بودم و خواهرم به من گفت خانمی که در همسایگی آنها زندگی میکند، ٣٥٠ هزار تومان در خانه دارد و تشویقم کرد برای سرقت به خانه او بروم.
من هم فریب او را خوردم؛ چون میخواستم از فلاکت و بدبختی راحت شوم. آن روز مقتول را تعقیب کردم؛ زمانیکه او با علفچین برای گوسفندانش سبزی خرد میکرد، من را دید و با من درگیر شد.به سمتم آمد و من هم علفچین را از دستش گرفتم و چند ضربه به او زدم.
بعد به داخل خانه رفتم ولی هیچ پولی پیدا نکردم. پس از آن هم فرار کردم. چند روز بعد فهمیدم آن زن مرده است. در تمام این مدت خواهرم با این تصور که من همه پول را برای خودم برداشتهام، از من کینه به دل گرفت و از من باجخواهی میکرد. حتی خواهرم با تهدید، مجبورم کرد نامهای را امضا کرده و از ارث خانه پدریام گذشت کنم. برای همین تصمیم گرفتم خودم را از عذاب وجدان و تهدیدهای گاهوبیگاه خواهرم رها کنم.
۰