باز هم درد کهنه فساد
روز گذشته گزارشی در محافل رسانهای فوتبال ایران منتشر شد که حکایت از رگههای درشتی از فساد در این حوزه داشت. این گزارش حاکی از آن بود که یکی از مربیان لیگ برتری با توجه به شرایط آشفتهای که در تیم مزبور وجود داشته، از یک بازیکن برای افزودن نامش به فهرست بازیکنان تیم مقداری پول گرفته است.
کد خبر :
۴۱۰۰۹
بازدید :
۱۱۴۶
به گزارش دنیای اقتصاد، روز گذشته گزارشی در محافل رسانهای فوتبال ایران منتشر شد که حکایت از رگههای درشتی از فساد در این حوزه داشت. این گزارش حاکی از آن بود که یکی از مربیان لیگ برتری با توجه به شرایط آشفتهای که در تیم مزبور وجود داشته، از یک بازیکن برای افزودن نامش به فهرست بازیکنان تیم مقداری پول گرفته است.
انتشار این گزارش موج جدیدی از انتقادها را نسبت به فضای فوتبال کشور بهوجود آورد. شاید در مهمترین نمونه، این علی کریمی بود که با بازنشر گزارش موردنظر، شرحی نیشدار خطاب به مسوولان ارشد فدراسیون فوتبال نوشت.
جادوگر که ابتدای این فصل برای مدت کوتاهی سرمربی نفت تهران بود، در این مورد نوشت: «آقایان کلاهتان را بگذارید بالا. البته شما بعد از 9 سال اگر میخواستید و میتوانستید که این فوتبال درست شده بود. لابد رئیس بعدی هم آقای ساکت است.» گویا بسیاری از استراتژیهای گردانندگان فوتبال ایران برای ریشهکن کردن فساد به جایی نرسیده و حتی دامنه آن را هم کوچکتر نکرده؛ طوری که امروز در لیگ برتر هم به همین راحتی میتوان نشانههای روشنی از آن را به وضوح دید.
ریشه خراب است
واضح است که این حجم از فساد موجود در فوتبال ایران ریشهای ستبر دارد. اگر امروز یک مربی لیگ برتری به خودش اجازه میدهد از بازیکن رشوه بگیرد، این اشکال ریشه در جای دیگری دارد؛ در غیر این صورت حتما بعد از طرح این قبیل موضوعات در رسانههای جمعی و از جمله برنامه نود و نیز ورود مجلس به موضوع و ارائه گزارش مفصل بررسی فساد فوتبال ایران در بهارستان، امروز نباید شاهد چنین شرایطی میبودیم.
ریشه خراب است
واضح است که این حجم از فساد موجود در فوتبال ایران ریشهای ستبر دارد. اگر امروز یک مربی لیگ برتری به خودش اجازه میدهد از بازیکن رشوه بگیرد، این اشکال ریشه در جای دیگری دارد؛ در غیر این صورت حتما بعد از طرح این قبیل موضوعات در رسانههای جمعی و از جمله برنامه نود و نیز ورود مجلس به موضوع و ارائه گزارش مفصل بررسی فساد فوتبال ایران در بهارستان، امروز نباید شاهد چنین شرایطی میبودیم.
برای پیدا کردن ریشه هم شاید بهتر باشد سراغ مدل باشگاهداری در ایران برویم؛ مدلی که در آن بر خلاف نقاط پیشرفته دنیا اداره باشگاه مبتنی بر سود و زیان مالی نیست و همین مساله عرصه را برای وقوع فساد و تخلف باز میکند.
اگر تکتک باشگاهها ناچار باشند دخل و خرج خود را دقیقا تراز کنند، طبعا نهایت کوشش به کار بسته خواهد شد تا ریالی اضافه بر سازمان مصرف نشود. با این وجود عمده باشگاههای ایرانی زیانده هستند و خرج آنها را یا دولت میدهد یا از کیسه سرمایهگذاران علاقهمند بخشخصوصی تامین میشود.
بنابراین موضوع ساده خواهد بود؛ وقتی قرار است یک تیم ضرر بدهد، چه فرقی میکند که این ضرر مثلا سالانه 5میلیارد تومان باشد یا 25میلیارد تومان؟ شما هزینههایت را فاکتور میکنی و بعد دولت یا سرمایهگذار علاقهمند ناچار است بپردازد.
بنابراین موضوع ساده خواهد بود؛ وقتی قرار است یک تیم ضرر بدهد، چه فرقی میکند که این ضرر مثلا سالانه 5میلیارد تومان باشد یا 25میلیارد تومان؟ شما هزینههایت را فاکتور میکنی و بعد دولت یا سرمایهگذار علاقهمند ناچار است بپردازد.
همین مساله دست افراد آلوده را برای سندسازی، ارتشا و انواع فساد باز میگذارد. آیا زمان آن نرسیده که این روند معیوب را از بین ببریم و فرم باشگاهداری در ایران را به شیوه خصوصی واقعی نزدیک کنیم؟ کاش کار را سخت بگیریم و فقط تیمهایی را در لیگ شرکت بدهیم که واقعا غیردولتی و هر سال تراز مالی مثبت داشته باشند.
در این صورت ممکن است ابتدا مجبور باشیم از یک لیگ شش تیمی شروع به کار کنیم، اما در عوض گام اول را برداشتهایم و میتوانیم امیدوار باشیم که هر سال تیمهای واقعی جدیدی با اقتصاد مناسب به این چرخه اضافه شوند و رفتهرفته به برگزاری یک لیگ پرجمعیت و استاندارد نزدیک شویم.
۰