وحشت در اقیانوس آرام
تهدیدات متقابل آمریکا و کرهشمالی موجب ترس و وحشت در کل منطقه شده است. نیویورک تایمز در گزارشی از حال و روز مردمان گوام، همان جزیرهای که با تهدید حمله موشکی کره مواجه شده است، مینویسد: شهروندان این منطقه شب را با وحشت به صبح میرسانند. آنها از این میترسند روزی از خواب برخیزند و جنگی شروع شده باشد؛ جنگی که تاثیرات آن فراتر از یک یا دو کشور است. همین حالت در شبهجزیره کره نیز حاکم است. سیاستمداران نیز از قافله ارعاب و تهدید عقب نماندهاند. ترامپ توییت کرد: چنانچه کرهشمالی نابخردانه عمل کند، طرحهای نظامی ما کاملا مهیا است. وزیر دفاع آمریکا نیز در واکنش به تهدیدات پیونگیانگ تاکید کرد: اگر کرهشمالی به خواستههای آمریکا پاسخ ندهد، با «پایان رژیم خود و نابودی مردم آن» روبهرو میشود. در همین حال تهدیدهای متقابل پیونگیانگ و واشنگتن که پای چین را هم به میان کشیده، ریسکگریزی در بازارهای جهانی را بهشدت افزایش داده است. بورسهای جهان در هفته گذشته، حدود یک تریلیون دلار سرمایه را از دست دادهاند. در عوض، پناهگاههای سرمایه بهویژه طلا، ین ژاپن و فرانک سوئیس شاهد افزایش شدید تقاضا هستند؛ شاخصهای سنجش نوسان بازارهای سهام به بالاترین میزان در بیش از 6 ماه گذشته رسیده است.
در اندیشه ترامپ «قاطعیت» و «شدت عمل» بر دیپلماسی و مذاکره میچربد. رئیسجمهوری که اکنون «چمدان سیاه» را در دست دارد به پشتوانه آن چنان لاف قدرت میزند که گویی همه باید مطیع بیچون و چرای او باشند. این چمدان ساده فقط دارای چند کلید یا دکمه است، اما امنیت کره زمین به آن بستگی دارد. این چمدان به رئیسجمهوری اجازه میدهد تا درصورت لزوم و احساس تهدید، فرمان جنگ و شلیک موشکهای هستهای را صادر کند. در واقع، این چند دکمه ساده کلید قدرت اتمی آمریکاست که در دستان رئیسجمهوری قرار گرفته است.
«پیتر بیکر» مینویسد ترامپ بر این باور است که روسای جمهوری قبلی آمریکا طی 25 سال گذشته نتوانستهاند کرهشمالی را مهار کنند. آنها همواره دم از مذاکره زدهاند که همواره با درهای بسته کرهشمالی مواجه شده است. بنابراین، او ضمن اینکه آرایش نظامی گرفته و به کرهشمالی اخطار میدهد و برای این کشور خط و نشان میکشد تا نشان دهد «جدی» است؛ اما همزمان میگوید: «همواره مذاکره را در نظر داریم. من هم مثل روسایجمهور قبلی اوباما، بوش و کلینتون مذاکره میکنم؛ اما این مذاکره زمان دارد و بیانتها نیست. اکنون وقت آن است. باید کسی این کار را انجام دهد.»
«مارک استیل»، گزارشگر ایندیپندنت، هم مینویسد بازی ترامپ- اون به یک بازی فکاهی میماند. او معتقد است اکنون جهان در دست دو «مضحک» افتاده است که از جنگ جهانی سوم سخن میگویند. در داستانهای تخیلی جهان بهدست دیکتاتورهایی وحشی به پایان میرسد که روی تانکها نشسته و در مورد امپراتوریشان رجزخوانی میکنند.
طنز تاریخ اینجا است که اکنون این چهرههای مضحک داستانهای تخیلی جامه حقیقت بر تن کرده و یکی در واشنگتن و دیگری در پیونگیانگ حاکم است. آنجا که جیمز متیس، وزیر دفاع ترامپ، میگوید اگر کرهشمالی به خواستههای آمریکا پاسخ ندهد، با «پایان رژیم خود و نابودی مردم آن» روبهرو خواهد شد. بنابراین آنها نه تنها مردم این کشور که رژیم را هم از میان خواهند برد. اگر هم کرهشمالی بماند، این رژیم بدون مردمانش به حیات خود ادامه میدهد. استیل بر این باور است که این یک درگیری «رسانهای» و «هل من مبارز طلبیدنهای رسانهای» است. وقتی ترامپ فریاد میزند: «من توی کله تو پسر چاقالوی الاغ میزنم» بدیهی است که واکنش رهبر کره مشابه او خواهد بود: «حرفهای این مردک روی مخ ارتش کرهشمالی است.» او میگوید این شکل دیگری از تحقیر است که این بار از داستانها به عرصه حقیقت آمده است. ظاهرا در اندیشه ترامپ «آرماگدون هسته»ای کلید خورده و این بار نه خاورمیانه که کشوری در شبهجزیره کره هدف اوست.
گوام: آرماگدون هستهای؟
کرهشمالی برای اولین بار و به تفصیل اعلام کرد که گوام را هدف خواهد گرفت و یک «آتش بازی» به راه خواهد انداخت. در این میان بهنظر میرسد طرفین در حال یارگیری منطقهای هستند. استرالیا اعلام کرده در جنگ احتمالی در کنار آمریکا قرار خواهد گرفت؛ اما چین اعلام کرده در صورت جنگ، بیطرف خواهد ماند. آیا آرماگدون هستهای در راه است؟ بهنظر میرسد رهبران کره- آمریکا مایل به جنگ باشند؛ یکی جنگ را عامل بقای خود میداند و دیگری جنگ را عامل تقویت اقتصاد کشورش.
براساس تئوری «بازی ترسوها» (Chicken game) کرهشمالی بر این باور است که هرگونه عقبنشینی به مثابه شکستی دومینووار خواهد بود و این عقبنشینی تا فروپاشی کامل این کشور ادامه خواهد یافت، بنابراین باید ایستاد و طرف مقابل را به عقبنشینی واداشت. اما براساس تئوری «مرد دیوانه» (Madman Theory) که از سوی نیکسون ابداع شد رفتار رئیسجمهوری آمریکا باید غیرقابل پیشبینی و بهگونهای باشد که باعث ایجاد ترس و واهمه در رقبای خارجی و داخلی شود و این رویکردی است که ترامپ در برابر کرهشمالی اتخاذ کرده تا این کشور را به «بنبست» بکشاند. بهنظر میرسد رهبر کرهشمالی فردی است که گویی «بازی ترسوها» را کنار گذاشته و به تئوری مرد دیوانه روی آورده است تا ترامپ هم نتواند رفتار او را پیشبینی کند. این کشور اعلام کرده که با موشکهای هواسونگ 12 گوام را هدف خواهد گرفت. با توجه به اینکه گوام محل استقرار 160 هزار نظامی آمریکایی و خانوادههایشان است و بخشی از بمب افکنهای استراتژیک آمریکا در این جزیره قرار گرفته و موشکهای «تاد» نیز بهطور کامل در این جزیره عملیاتی شده است، حمله به این جزیره به مثابه اعلان جنگ به آمریکا تلقی میشود.
کرهشمالی برای اینکه درها را به روی مصالحه بازگذاشته باشد، اعلام کرده که شلیک 4 موشک میان برد هواسونگ 12 را در پایان این ماه عملیاتی خواهد کرد. این موشکها تقریبا 2 هزار و 85 کیلومتر را در 17 دقیقه و 45ثانیه میپیمایند. «چو سانگ هون»، گزارشگر نیویورکتایمز، در 10 اوت نوشت که اعلان اینکه آزمایش این موشکها تا آخر ماه به تعویق خواهد افتاد احتمالا به این معنا است که «باب مذاکره باز باشد.» «شین بوم چول»، متخصص امنیتی در آکادمی دیپلماتیک کره در سئول، میگوید: «کرهشمالی با اعلان این طرح مفصل میخواهد نشان دهد که موشکهای هواسونگ 12 سیستمی قابل اتکا است که از قابلیت حمل کلاهک هستهای برخوردار است.» «چو سانگ هون»، گزارشگر نیویورکتایمز مینویسد: کرهشمالی در دوران رهبری «کیم جونگ اون» حدود 80 آزمایش موشکی انجام داده اما در هیچ یک از این آزمایشها بهطور رسمی و مشخص جایی را بهعنوان هدف اعلام نکرده بود؛ اما این بار رسما گوام را هدف اصلی خود اعلام کرده است. او مینویسد این موشک از فضای ژاپن عبور کرده و به گوام خواهد رسید. این اولین باری است که چنین موشکی از فضای کشوری دیگر با قصدی تهاجمی عبور میکند. این موشک بیش از 62مایل از سطح دریا پرواز خواهد کرد و این یعنی کرهشمالی محدودیتهای هوایی- سرزمینی را کنار گذاشته است. در این آرماگدون هستهای، کرهشمالی سلاح هستهای را «نشانی از غرور ملی و بقا» میپندارد و بر این باور است که تحریمها بخشی از توطئه آمریکا برای زمین زدن این کشور است. روز چهارشنبه (18 مردادماه) رهبر این کشور 100هزار نفر از نیروهای دولتی را واداشت که رژهای در حمایت از او ترتیب دهند.
روزنامه «رودونگ سینمون»، چاپ کرهشمالی، هم در گزارشی 6 صفحهای با عنوان «تا پای جان در دفاع از سرزمین پدری» نوشت باید در راه «پدر» و «سرزمین پدری تا پای جان ایستاد.» روایت دیگری هم هست که معتقد است هدف از رفتارهای تهاجمی کرهشمالی درخواست از آمریکا برای بخشش پیونگیانگ است. «کیم دونگ یوب»، تحلیلگر در موسسه مطالعات خاور دور در دانشگاه کیونگ نام در سئول، معتقد است که کیم در بنبست با آمریکا ضعیف است. او معتقد است: «در میان تمام این اعتماد به نفسها و جراتها، کرهشمالی بهطور متناقض از آمریکا میخواهد تا به این کشور کمک کند تا خودزنی را متوقف سازد.»
فارنپالیسی نیز روایت دیگری از این آرماگدون هستهای دارد. «جفری لوییس»، مدیر برنامه منع اشاعه شرق آسیا در موسسه مطالعات بینالملل میدلبری در مونترری، میگوید کرهشمالی تاکنون 5 آزمایش هستهای انجام داده است. آنجا که ترامپ به «پسر چاقالو» (fat boy) اشاره میکند شاید سخن او کنایهای باشد از یک جنگ هستهای. «مرد چاق» (Fat Man) اسم رمز سومین بمب هستهای آمریکا است که در سال ۱۹۴۵ روی ناکازاکی ژاپن انداخته شد. جفری لوییس معتقد است پایگاههای هستهای کرهشمالی به شکلی بسیار پراکنده و زیر کوهها تعبیه شده است. او معتقد است این کشور «ریسک فنی» و امنیتی را برای رسیدن به سلاح هستهای قابل کاربرد پذیرفته است. او معتقد است فراریان این کشور نیز سالها پیش اطلاع داده بودند که این کشور در حال آزمایش هستهای است. او معتقد است پیونگ یانگ پلوتونیوم لازم را بهدست آورده است. واشنگتنپست در دو گزارش که در ماه جولای منتشر کرد به دو نکته اشاره داشت: در اولین گزارش مورخ 28 جولای اعلام شد که کرهشمالی سلاح هستهای برای موشکهای بالستیک تولید کرده است. در اوایل جولای هم اعلام کرده بود که این کشور 60 بمب هستهای دارد. او معتقد است وقتی کره به این سطح رسیده دیگر درخواست از او برای متوقف ساختن برنامههایش کاری عبث است. گزینه دیگر استفاده از گزینه نظامی است. او اگرچه اماواگرهایی در مورد این گزینه میآورد اما در نهایت خطاب به کرهشمالی مینویسد: «به دنیای جدید خوش آمدید. بازی تمام است و کره پیروز میدان شده است.»
اما و اگرهای یک گزینه نظامی
آیا آمریکا بازنده تحولات شبهجزیره کره است یا برنده؟ آیا بازدارندگی هستهای به پایان خود رسیده است؟ «زاخاری کوهن»، گزارشگر سیانان مینویسد بهنظر میرسد «وضعیت بدون برنده» تنها گزینهای است که میتوان متصور شد. با این حال، آمریکا در حال آمادهسازی برای انجام یک «حمله پیشدستانه» است. چنین حملهای تلفات زیادی به همراه خواهد داشت. این حمله مستلزم یک «حمله سریع و چندبعدی» است که شدت آن باید در همان دقایق اول روشن باشد. «جری هندریکس»، کاپیتان بازنشسته و محقق مرکز New American Security مینویسد احتمالا این حمله مستلزم چند استراتژی با هدف خنثی کردن قابلیتهای دفاعی- تهاجمی کرهشمالی است. برای خنثی کردن قابلیت موشکهای هوا به زمین این کشور، آمریکا نیازمند استفاده از بمبافکنهای F-22، F-35 و B-2 است که باید در کنار جنگندههای F-15 و F-16 کرهجنوبی و ژاپن آماده عملیات شوند. هندریکس معتقد است عملیات آمریکا مستلزم انتقال جنگندههای دیگری هم هست تا دست به حمله سریع بزنند. همچنین پایگاههای هوایی در کرهجنوبی و ژاپن نیز باید فعال شوند. علاوه بر اینها، پایگاه گوام نیز با بمبافکنهای B-1، B-2 و B-52 باید آماده واکنش سریع باشند.
در شرایطی که آمریکا و متحدانش مشغول حمله هوایی سریع علیه اهداف پیونگ یانگ هستند، کشتیهای جنگی آمریکایی مستقر در ژاپن و شبهجزیره کره نیز باید با شلیک موشکهای تام هاوک سایتهای موشکی و سیستمهای دفاع هوایی این کشور را هدف قرار داده و از کار بیندازند. این کشتیها باید آماده پاسخ هستهای لازم هم باشند. افزون بر این، آمریکا باید همزمان و با اقدامی حساب شده وارد جنگ سایبری نیز بشود تا در برنامههای تسلیحاتی این کشور اخلال بهوجود آورد. با تمام این تفاصیل، هندریکس میافزاید؛ آمریکا باید اطمینان یابد که از بمبها، موشکها و جنگندههای مسلح به جنگ الکترونیک برای نابودی یا اختلال در سیستمهای هوایی کرهشمالی برخوردار است. تمام اینها باید پیش از پرواز بمبافکنهای غول پیکر B-1 باشد.
در همان دقایق اول حمله، جنگندهها و سایر تجهیزات آمریکایی در همراهی کامل با متحدان باید هزاران تونل موشکی را از کار بیندازند. «جو سیرینسیون»، رئیس Ploughshare Fund، سازمانی که برای متوقف ساختن اشاعه هستهای فعالیت دارد، میگوید: مساله ضربه به کرهشمالی نیست بلکه چیزی است که پس از حمله رخ میدهد. او معتقد است ممکن است پس از حمله واکنش کرهشمالی بیحساب باشد: «تخمینها نشان میدهد که صدها هزار نفر از ساکنان کرهجنوبی در همان ساعتهای اولیه جنگ بهواسطه موشکها، راکتها و توپخانه کرهشمالی کشته خواهند شد. اگر جنگ به سطح هستهای برسد، تلفات بالغ بر دهها میلیون تن خواهد شد و موجب نابودی اقتصاد یازدهم جهان خواهد شد.»
او معتقد است حمله باید «آخرین راهحل» باشد. با این حال، برخی معتقدند هنوز نشانهای از «ضربه اول» یا «حمله پیشدستانه» به چشم نمیخورد چراکه چنین اقدامی مستلزم آمادهسازیهای گسترده در آرایش نظامی آمریکا و متحدانش در آسیا است. هندریکس بر این باور است که آمادهسازی برای یک جنگ تمام عیار هفتهها یا ماهها طول میکشد. اولین گام در این حمله تمام عیار این است که کرهجنوبی و ژاپن باید اطمینان یابند که امنیت آنها تامین است و بهطور کامل در برنامه اقدام نظامی آمریکا وارد شدهاند. گام دیگر این است که هزاران نظامی و غیرنظامی آمریکایی از منطقه خارج شوند. اگر این اتفاق رخ دهد، میتوان به این باور رسید که در مسیر یک جنگ تمامعیار حرکت میکنیم. سناتور لیندسی گراهام میگوید: «هرگاه دیدید وابستگان نظامی ما کرهجنوبی و ژاپن را ترک کردند بدانید کرهشمالی از خط قرمز عبور کرده و ما آماده اقدام نظامی هستیم.»
«چو سانگ هون» مینویسد؛ اگر سیستم دفاع موشکی آمریکا در برابر حملات کرهشمالی شکست بخورد و متحمل آسیب شود باعث ضربهای جبرانناپذیر به ترامپ و سیستم دفاع موشکی آمریکا در شبهجزیره خواهد شد. شبکه خبری NBC روز پنجشنبه خبر داد که پنتاگون در حال آمادهسازی طرحی برای حمله پیشدستانه است تا هر زمان که ترامپ دستور داد، چنین حملهای آغاز شود. در این راستا، بمبافکنهای B-1 که در گوام مستقر هستند، بسیار حیاتیاند. بیبیسی به نقل ازترامپ مینویسد تمام طرحهای نظامی آمریکا در صورت حمله پیونگیانگ آماده است.