محاکمه عامل جنجالیترین جنایت پایتخت
مرد جوان پس از ١٨ سال دوستی دختر مورد علاقهاش را کشت و برای فرار از جنایت جسد او را مثله کرد. عامل جنایت پس از دو سال روز گذشته برای صدور حکم در دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شد و گفت که آماده مرگ است.
کد خبر :
۴۳۷۴۱
بازدید :
۱۲۶۴
مرد جوان پس از ١٨ سال دوستی دختر مورد علاقهاش را کشت و برای فرار از جنایت جسد او را مثله کرد. عامل جنایت پس از دو سال روز گذشته برای صدور حکم در دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شد و گفت که آماده مرگ است.
شامگاه نوزدهم بهمن ماه سال ٩٤ بود که ماموران شهرداری در حال جمعآوری زباله از سطلهای زباله در خیابان ٢١ کردستان با بسته مرموزی روبهرو شدند.
ماموران شهرداری بسته مشکوک را که نوار پیچ شده بود، باز کردند؛ ولی وقتی بسته باز شد، همگی با دیدن دست و پای بریدهشده یک زن شوکه شدند و خیلی زود ماجرا را به ماموران کلانتری ١٢٤ یوسفآباد مخابره کردند. در ادامه تیمی از ماموران اداره ١٠ پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس دادسرای جنایی برای تحقیقات بیشتر در صحنه جرم حاضر شدند.
کارآگاهان با توجه به طرح کارشده روی ناخن جسد زن جوان تحقیقات خود را آغاز کردند. تجسسهای پلیسی ادامه داشت تا اینکه چند روز بعد خانوادهای با حضور در اداره پلیس از ناپدیدشدن دختر ٣٥ سالهشان به نام آزاده خبر دادند.
کارآگاهان در این مرحله طرح ناخن دست جسد مثلهشده را پیش روی خانواده دختر گمشده قرار دادند و در این شاخه از تحقیقات مشخص شد که نیمه تنه جسد دختر جوان متعلق به آزاده گمشده است.
ردیابیهای پلیسی برای دستگیری عامل این جنایت ادامه داشت تا اینکه ماموران به رفتارهای مرد جوانی که همیشه همراه خانواده آزاده پیگیر سرنوشت خونین دختر جوان بود، مشکوک شدند و در این مرحله خانواده آزاده هدف تحقیق قرار گرفتند.
تیم پلیسی در این شاخه از کاوشهای فنی از خانواده آزاده پی بردند که محمد ٤٤ ساله از ١٨سال قبل با دختر جوان در ارتباط بوده و خانوادههایشان نیز از دوستی آنها با اطلاع هستند.
ماموران با توجه به مرموزبودن رفتارهای مرد جوان وی را بهعنوان مظنون اصلی پرونده بازداشت کردند و محمد در این مدت که سعی داشت خود را در ماجرای قتل بیگناه معرفی کند، روز دوم اسفند ماه سکوتش را شکست و به قتل آزاده اعتراف کرد. محمد در اعترافاتش گفت: «آزاده را دوست داشتم ولی او به مادرم توهین کرد و به همین خاطر کنترلم را از دست دادم. آزاده را ابتدا خفه کردم و از ترس برای فرار از این جنایت جنازه را مثله کرده و داخل سطل زباله انداختم.»
تحقیقات برای پیداکردن دیگر اعضای جسد مثلهشده آزاده ادامه داشت اما هیچ ردی از آنها به دست نیامد و پس از دو سال تحقیقات محمد برای صدور حکم به دادگاه کیفری منتقل شد.
صبح روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی برگزار شد. در ابتدای این جلسه پدر و مادر آزاده پشت تریبون قرار گرفتند و خواستار قصاص برای قاتل دخترشان شدند.
در ادامه قاضی زالی دستور داد تا محمد برای دفاع از خود پشت تریبون بایستد. سپس عامل جنایت لب به سخن گشود و گفت: «١٨ سال قبل از قتل در میدان ولیعصر آزاده به عنوان مسافر سوار خودرویم شد و برای دوستی و آشنایی بیشتر شماره تماسم را در اختیار آزاده قرار دادم. از همانجا دوستی ما شروع شد.
روزهای نخست با توجه به علاقهای که بین ما پیش آمده بود، قصد داشتیم تا با هم ازدواج کنیم اما با گذشت مدتی متوجه شدیم که در یکسری از مسائل با هم تفاهم نداریم و از ازدواجكردن پشیمان شدیم و دوستیمان ادامه داشت.
در این مدت ١٨ سال گاهی اوقات پیش میآمد که با هم قهر میکردیم اما پس از مدتی به خاطر مناسبتهای مختلف به هم پیامک میدادیم و دوستیمان شروع میشد. این دوستی ما به نوعي دوستی خانوادگی شده بود و همه اعضای خانوادهاش مرا میشناختند.»
محمد افزود: «مدتی طولانی بود که از هم خبر نداشتیم تا اینکه تصمیم گرفتیم صبح روز نوزدهم بهمن ماه برای خرید با هم بیرون برویم. ساعت ٦ صبح همراه آزاده به کلهپزی رفتیم و با هم صبحانه خوردیم. سپس برای دیدن یک خانه به پردیس رفتیم و در آنجا بود که با هم درگیر شدیم.
آزاده آن روز مثل همیشه نبود و میگفت که خسته شده است و میخواهد ازدواج کند؛ برای آزاده یک خواستگار آمده بود که خانوادهاش اصرار بر ازدواج آنها داشتند ولی آزاده هنوز با خودش کنار نیامده بود به همینخاطر عصبانی و پرخاشگر شده بود و با فحاشی و بدگویی به من و مردها ادعا کرد که من زندگیاش را به بازی گرفتهام.
اختلاف ما از همینجا شروع شد که آزاده با توجه به اینکه میدانست مادرم خط قرمز زندگیام است به مادرم توهین و ناسزا گفت که تحمل شنیدن این حرفها آزارم میداد و در یک لحظه عصبانی شدم و دستم را جلوی دهانش گرفتم که ناگهان متوجه شدم آزاده دیگر نفس نمیکشد.»
عامل این جنایت ادامه داد: «وقتی متوجه مرگ آزاده شدم، ترسیده بودم به همین خاطر جنازهاش را به خانهام در منطقه ایوانک بردم. پس از آن از سر خیابان یک چاقو تیز خریدم، حال خوبی نداشتم و اقدام به مثلهکردن جسد آزاده کرده و اعضای بدنش را در دو کیسه بزرگ بستهبندی کردم. بستهها را داخل سطل زباله مقابل خانه پدرم انداختم و از زمانی که خانواده آزاده به دنبال دخترشان بودند، برای ردگم کنی با آنها همراه شدم تا اینکه عذاب وجدان مجبورم کرد لب به سخن باز کنم و نمیدانم چرا دیگر اعضای بدنش پیدا نشده است.»
محمد گفت: «حرفی برای دفاع از خودم ندارم و از روزی که خانوادهام متوجه این اقدام مرگبار من شدند، مرا ترک کرده و هیچوقت به دادگاه نیامده و پیگیر کارهایم نشدهاند و حتی برادرم که تحصیلکرده است نیز به ملاقاتم نیامده البته به آنها حق میدهم که به خاطر این کاری که کردم، چنین رفتاری را کنند و به همین خاطر خودم را آماده اعدام کردهام.»
بنا به این گزارش، رئیس دادگاه پس از شنیدن اظهارات متهم برای صدور حکم نهایی وارد شور با قضات دیگر شده تا حکم نهایی را صادر کند.
۰