انگیزه اهداکنندگان عضو
تا همین الان ٦٦نفر برای اهدای جسد اعلام آمادگی کردهاند و ١٥نفر هم رضایت محضری دادهاند تا پس از مرگ، جسدشان به پزشکی قانونی اهدا شود. جسدها اهدا میشوند تا برای تحقیقات پزشکی و آموزش دانشجویان رشتههای پزشکی، مورد استفاده قرار گیرند. این آمار را مدیر اجرایی واحد فرآوری بافت و پیوند نسوج سازمان پزشکی قانونی اعلام کرد.
کد خبر :
۴۳۹۹۰
بازدید :
۱۴۸۷
مردادماه امسال بود که روابط عمومی سازمان پزشکی قانونی، دو شماره تلفن منتشر کرد تا کسانی که تمایل به اهدای جسد دارند، تماس گرفته و از جزییات روند اهدای جسد آگاه شوند. این دو شماره تلفن، در پی اعلام کمبود جسد از سوی رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور در رسانهها منتشر شد و حالا امین رادمنش بهعنوان مدیر اجرایی واحد فرآوری بافت و پیوند نسوج این سازمان میگوید: «کسانی که قصد اهدای جسد دارند، میتوانند با شماره تلفنهای ٥٥٤٤٢٨٤٤ و ٥٥٤٤٢٦٤٤ تماس بگيرند و آمادگي خود را اعلام كنند.»
اهداکنندگان جسد، کار سختی در پیش ندارند، تنها کافی است اطلاعاتشان را از طریق همین شمارهها اعلام کنند و برای ثبت رضایت محضری، به یکی از دفترخانههایی که از سوی پزشکی قانونی مشخص میشود، مراجعه کرده و بدون پرداختن هزینهای، نامه محضری را ثبت کنند.
رادمنش میگوید: «در شهر تهران دو محضر براي معرفي علاقهمندان اهداي جسد مشخص شده که قرار است تعداد این محضرها بیشتر شود، پس از ثبت رضایتنامه، یک نسخه از آن در اختیار اهداکننده قرار میگیرد و یک نسخه هم برای سازمان پزشکی قانونی فرستاده میشود.»
اهدای عضو و جسد سنخیتی با هم ندارند
حالا به گفته این مسئول در سازمان پزشکی قانونی، اعلام رسمی برای اهدای جسد، نخستینبار است که در کشور انجام میشود. او در توضیح بیشتر به «شهروند» میگوید: «اهدای جسد از گذشته وجود داشت، افرادی که عموما فعالیتهای دانشگاهی یا پزشکی داشتند، داوطلب اهدای جسد میشوند، بدون اینکه این تصمیم به صورت رسمی در جایی اهدا شود.
یعنی پس از مرگ داوطلب، خانواده به وصیت او عمل کرده و جسدش را در اختیار دانشگاههای علوم پزشکی قرار میدادند. البته تعداد این نوع اهداها خیلی کم بود و حتی نمیتوان گفت که سالی یکبار اتفاق میافتاد. البته آمارش در اختیار سازمان پزشکی قانونی نیست، چراکه این اقدام به صورت مستقیم از سوی دانشگاهها انجام میشد.»
حالا اما سازوکارها رسمیتر و قانونیتر شده و کسی نمیتواند وصیت قانونی را فسخ کند: «به هرحال پس از وصیتنامه محضری، فرد باید موضوع را به اطلاع خانواده برساند، چراکه درنهایت پس از مرگ، آنها برای جسد تصمیمگیری میکنند.خانواده ها باید همکاری کنند.»
حالا همانها که برای اهدای عضو، اقدام کردهاند، میتوانند اهداکننده جسد هم باشند: «اهدای عضو و جسد سنخیتی با هم ندارند، البته اهدای عضو شرایط خودش را دارد، یعنی فرد باید حتما دچار مرگ مغزی شده باشد، قلب بتپد و اعضای بدن سالم بمانند. در اهدای جسد اما اینطور نیست، یعنی فرد هرطور که جانش را از دست داده باشد، میتوان از جسدش استفاده کرد.»
به گفته او، کسانی که عضوشان را اهدا کنند، در شرایطی خاص میشود از جسدشان هم استفاده کرد: «جسد اهداشده، باید بدون انجام جراحی باشد و قابلیت تشریح داشته باشد. نمیتوان بهطور قطعی گفت جسدی که اعضایش اهدا شده، نمیتواند برای تشریح مورد استفاده قرار گیرد.
به هرحال اهدای عضو به دلیل جنبه درمانی که دارد، در اولویت قرار دارد، بعد از آن اهدای بافت در اولویت است و در آخر اهدای جسد.» او میگوید که موج تماسگیرندگان برای اهدای عضو از حدود سه تا چهارهفته پیش شروع شد، زمانی که بهطور رسمی شماره تلفنهای پزشکی قانونی اعلام شد: «بررسیهای ما نشان میدهد بیشتر کسانی که برای اهدای جسد اقدام میکنند، افراد روشنفکر و تحصیلکرده هستند، البته ما در قشرهای مختلفی برای اهدای جسد متقاضی داشتیم، از معلم گرفته تا پزشک و استاد دانشگاه و...»
حالا رادمنش و همکارانش، بهعنوان نخستین کسانی هستند که اسمشان در لیست اهدای جسد قرار گرفته: «در کشورهای دیگر، بیشتر اجساد تشریح، از طریق اهدا تأمین میشود، حتی در یکی از کشورها اعلام شده بود که حدود ٣٠هزار نفر برای اهدای جسد ثبتنام کردهاند.
مردم ایران هم قطعا تمایل زیادی به این اقدام دارند اما هنوز به اندازه کافی در این زمینه فرهنگسازی نشده است.» دانشگاههای علوم پزشکی با بحران جسد مواجه هستند، وضع آنقدر وخیم است که جسدی که یکسال تاریخ مصرف دارد، به مدت چهارسال استفاده میشود. دانشجویان علوم پزشکی میگویند که دانشجویان رشته آناتومی، گاهی حتی فرصت نگاهکردن به جسد را هم پیدا نمیکنند، بس که کمبود جسد وجود دارد.
مسأله دسترسی به جسد آنقدر وخیم شد که حتی سازمان پزشکی قانونی چندی پیش اعلام کرد در تلاش برای واردات جسد هستند.
تیرماه امسال بود که رئیس سازمان پزشکی قانونی در گفتوگو با «شهروند» توضیحهایی درباره کمبود جسد داده و آن را یکی از مشکلات جدی دانشگاهها اعلام کرده بود و از تحویل اجساد مجهولالهویه هم حرفهایی زده بود: «اجسادی که ناشناس هستند یا اجسادی که بعد از ٦ماه کسی به سراغشان نیامده باشد، با کسب اجازههای قانونی به دانشگاهها داده میشود اما تعداد همین جسدها هم خیلی کم است و نیاز دانشگاهها را برطرف نمیکند.»
حالا در کنار همه مشکلاتی که برای تأمین جسد وجود دارد، اشکالات شرعی هم برای استفاده از جسد برای تشریح و تحقیقات پزشکی، مانع دیگری ایجاد کرده است. پیش از این کامران باقری لنکرانی، وزیر بهداشت دولت نهم، برای جبران کمبود جسد در نامهای به رئیس وقت قضائیه و با استناد به فتوای مقام معظم رهبری و آیتالله مکارمشیرازی، مجددا درخواست تحویل اجساد مجهولالهویه به دانشگاههای علوم پزشکی را مطرح و تأکید کرد که دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور موظف خواهند بود ضوابط شرعی را در کلیه مراحل مراعات کنند.
حالا سازمان پزشکی قانونی هم در تلاش است تا تمام موانع شرعی برای تشریح جسد را از میان بردارد، چراکه واردات جسد هزینهبر است و مولاژها (جسدهای شبیهسازیشده) دقت لازم را برای تشریح ندارند: «هرجسد بهطور ایدهآل برای دو ترم تحصیلی مورد استفاده قرار میگیرد، اما معمولا اجساد چندین سال مورد استفاده قرار میگیرند.»
او درباره موضوعاتی که درباره خریدوفروش غیرقانونی جسد مطرح شده بود هم، توضیحهایی میدهد: «خریدوفروش جسد موضوع وخیمی نیست و خیلیخیلی نادر اتفاق میافتد، ما حتی یک گزارش هم دراین زمینه نداریم اما به هرحال موضوعی است که به دلیل کمبود جسد، نمیتوان آن را انکار کرد.»
برای رضای خدا جسدم را اهدا کردم
«رضا صاحبی» یکی از کسانی استکه چندی پیش شماره تلفنهای پزشکی قانونی را در روزنامه شهروند خوانده و بلافاصله تماس گرفته: «شمارهها را در روزنامه خواندم و بعد برای رضای خدا، جسدم را اهدا کردم.» صاحبی ٥٩ ساله، شغلش آزاد است و چند وقتی است که کارت اهدای عضو گرفته: «همین یکی دو روز پیش از پزشکی قانونی با من تماس گرفتند و آدرس محضری در رسالت را به من دادند، من هم رفتم و وصیتنامه نوشتم. کل کار شاید ١٠دقیقه طول کشید؛ هیچ پولی هم ندادم. تمام هزینهها با خود سازمان پزشکی قانونی است. بعد هم به خانواده اطلاع دادم.»
صاحبی دو فرزند دارد و وقتی ماجرا را به خانواده گفت، آنها واکنش خاصی نشان ندادند: «فرزندانم هم اگر بخواهند جسدشان را اهدا کنند، من مخالفتی ندارم، خودشان باید برای این کار تصمیم بگیرند.» صاحبی اهدای جسد را به دیگران هم توصیه کرده: «در فضای مجازی و در گروههای تلگرامی که هستم، موضوع را مطرح کردم، عکسهای اهدای جسد را هم منتشر کردم و توضیحهای لازم را دادم. عدهای برای این کار تشویق شدند.» این اهداکننده میداند قرار است با جسد بعد از مرگش چه استفادهای کنند: «در فرمی که به من دادند، نوشته شده بود که این جسد برای تحقیقات پزشکی در دانشگاهها و خود سازمان پزشکی قانونی استفاده میشود.»
خبر کمبود و واردات جسد را خواندم و تشویق شدم
خانم «ب» هم اهداکننده دیگری است که نخواست نامش در گزارش بیاید. او هم به صورت محضری اهدای جسدش را ثبت کرده؛ اما هنوز هیچ یک از اعضای خانوادهاش در جریان تصمیم او نیستند: «من پزشک نیستم، خواهرم پزشک است؛ اما او برای اهدای جسد کاری نکرده. خودم تا دو سال پیش سالن زیبایی داشتم، هیچ فعالیتی در زمینه پزشکی نکردم اما وقتی شمارهتلفنهای پزشکی قانونی را دیدم، سریع تماس گرفتم.»
خانم «ب» ٤٧ ساله است و میگوید اولینبار ماجرای اهدای جسد را از یکی از بستگانش در مراسم ترحیم شنیده: «از همان موقع برای انجام این کار ترغیب شدم، وقتی شمارهها را دیدم، تماس گرفتم و بعد به محضری در منطقه صادقیه رفتم.
حالا هم به صورت رسمی جسدم اهدا شده است.» او خبرهای مربوط به کمبود جسد در دانشگاههای علوم پزشکی را خوانده و همین شده تا برای اهدای جسد جدی شود: «در یک خبر خواندم که میخواهند جسد وارد کنند، من هم گفتم که چرا وارد کنند، خودمان که هستیم. آدم باید برای پیشرفت علم کاری کند.»
این اهداکننده کارت اهدای عضو هم دارد: «سال ٨١ کارت اهدای عضو گرفتم؛ خیلی به این کارهای خیرخواهانه علاقه دارم، همسرم هم به روحیه من آشناست و میدانم که اگر با او در میان بگذارم، کاملا درک میکند و از اقدام من ناراحت نمیشود.» او میخواهد روند اهدای جسدش را در فضای مجازی منتشر کند: «یک کپی از وصیتنامه تنظیمشده در محضر را به من دادهاند تا خانواده درجه یک را در جریان قرار دهم.»
واکنشها به اهدای جسد با اهدای عضو متفاوت است
حسین زیدی مردي ٤٧ ساله است که همین دیروز به محضری رفت و اهدای جسدش را ثبت کرد: «رشته دانشگاهیم فنی مهندسی است، قبلا از یکی از دوستان پدرم که وکیل است، شنیدم که جسدش را اهدا کرده. من هم از همان زمان در فکر اهدای جسد بودم، تا اینکه در یکی از سایتها شمارهتلفن پزشکی قانونی را دیدم، حدود سه چهار ماه پیش بود، من هم تماس گرفتم و مشخصاتم را دادم.
شنبه بود که از پزشکی قانونی با من تماس گرفتند و محضری را معرفی کردند، من هم رفتم و وصیتنامه محضری نوشتم.» او میگوید واکنش دیگران نسبت به اهدای جسد با اهدای عضو متفاوت است و آنقدر در میان مردم قابل قبول نیست: «سال ٧٢ زمانی که هیچکس نمیدانست اهدای عضو چیست، من برای اهدای عضو اقدام کردم، حتی آن زمان کارتی که الان به اهداکنندگان میدهند به من ندادند؛ یعنی از اول دغدغه این کارها را داشتم.»
آقای زیدی خانواده را در جریان اقدامش قرار داده و میگوید که براساس وصیتنامه محضری کسی نمیتواند مانع از این کار شود: «کسی نمیتواند وصیتنامه را فسخ کند.» او میگوید که کمبود جسد یکی از انگیزههای اصلی او برای اهدای جسد بود.
۱