کاندیداهای شکستخورده نوبل
بهسنت سالانه خود که به ۱۱۶ سال پیش برمیگردد، آکادمی سلطنتی سوئد در تاریخ ۱۷ مهر سال جاری تصمیم گرفت که جایزه نوبل اقتصاد امسال را به ریچارد تیلر استاد دانشکده کسبوکار دانشگاه شیکاگو بهدلیل توسعه مرزهای اقتصاد رفتاری اعطا کند.
کد خبر :
۴۴۳۳۹
بازدید :
۱۲۴۱
امیر محمد تهمتن؛ پژوهشگر اقتصاد رفتاری | بهسنت سالانه خود که به ۱۱۶ سال پیش برمیگردد، آکادمی سلطنتی سوئد در تاریخ ۱۷ مهر سال جاری تصمیم گرفت که جایزه نوبل اقتصاد امسال را به ریچارد تیلر استاد دانشکده کسبوکار دانشگاه شیکاگو بهدلیل توسعه مرزهای اقتصاد رفتاری اعطا کند.
این آکادمی در بیانیه خود بهصراحت دلیل اعطای جایزه نوبل به او را درنظرگرفتن فروض واقعگرایانه روانشناختی در تصمیمگیری اقتصادی و بررسی عقلانیت محدود، ترجیحات اجتماعی و کمبود خودکنترلی میداند.
این آکادمی در بیانیه خود بهصراحت دلیل اعطای جایزه نوبل به او را درنظرگرفتن فروض واقعگرایانه روانشناختی در تصمیمگیری اقتصادی و بررسی عقلانیت محدود، ترجیحات اجتماعی و کمبود خودکنترلی میداند.
اما در این روزها که همگی درباره تیلر و کارهای اثرگذار او در حوزههای اقتصاد و سیاستگذاری عمومی صحبت میکنند، شاید پرداختن به دیگر اقتصاددانان رفتاری که در فهرست کسانی قرار داشتند که میتوانستند این جایزه را دریافت کنند، خالی از لطف نباشد. در این فهرست میتوان به دانشمندانی همچون کالین کمرر، جورج لووناشتاین، دان آریلی و جان لیست اشاره کرد.
کالین کمرر، استاد اقتصاد و مالی رفتاری در موسسه فناوری کالیفرنیا و رئیس مرکز علوم اعصاب اجتماعی و تصمیمگیری است. کمرر در ۱۶ سالگی وارد دانشگاه شد و توانست در ۲۲ سالگی دکترای علوم تصمیمگیری خود را از دانشگاه شیکاگو دریافت کند.
کالین کمرر، استاد اقتصاد و مالی رفتاری در موسسه فناوری کالیفرنیا و رئیس مرکز علوم اعصاب اجتماعی و تصمیمگیری است. کمرر در ۱۶ سالگی وارد دانشگاه شد و توانست در ۲۲ سالگی دکترای علوم تصمیمگیری خود را از دانشگاه شیکاگو دریافت کند.
او کتب و مقالههای متعددی در حوزه اقتصاد رفتاری دارد اما در سالهای اخیر بههمراه ارنست فر (اقتصاددان خرد، محقق اقتصاد آزمایشگاهی و همچنین معاون دانشکده اقتصاد دانشگاه زوریخ سوئیس) و پائول گلیمچر (استاد علوم اعصاب دانشگاه نیویورک) بیشتر بر حوزه اقتصاد عصبپایه تمرکز کرده است.
اقتصاد عصبپایه حوزه میانرشتهای علم اقتصاد و علوم اعصاب است که تلاش میکند با ادغام یافتههای این دو حوزه، بنیانهای عصبی و زیستشناختی تصمیمگیریها و قضاوتها، توانایی پردازش گزینههای متفاوت و انتخاب از میان آنها و اتخاذ یک کنش را درک و الگوسازی کند.
یافتههای این حوزه نشان میدهد که از یک طرف رفتار اقتصادی چگونه میتواند فهم ما از مغز را شکل دهد و از طرف دیگر نشان میدهد که واکاویهای مبتنی بر علوم اعصاب چگونه الگوسازیهای اقتصادی را محدود و راهنمایی میکند.
جورج لووناشتاین، استاد اقتصاد و روانشناسی دپارتمان علوم اجتماعی و تصمیمگیری در دانشگاه کارنگیملون و رئیس مرکز تحقیقاتی تصمیمگیری رفتاری است. وی دارای دکترای اقتصاد از دانشگاه ییل بوده و رساله خود را با عنوان «انتظارات و تصمیمگیریهای بیندورهای» انجام داد. او یکی از تاثیرگذارترین اقتصاددانان رفتاری در عرصه درنظرگرفتن نقش احساسات و هیجانات در تصمیمگیریها و دلالتهای آن برای تصمیمهای بیندورهای است.
جورج لووناشتاین، استاد اقتصاد و روانشناسی دپارتمان علوم اجتماعی و تصمیمگیری در دانشگاه کارنگیملون و رئیس مرکز تحقیقاتی تصمیمگیری رفتاری است. وی دارای دکترای اقتصاد از دانشگاه ییل بوده و رساله خود را با عنوان «انتظارات و تصمیمگیریهای بیندورهای» انجام داد. او یکی از تاثیرگذارترین اقتصاددانان رفتاری در عرصه درنظرگرفتن نقش احساسات و هیجانات در تصمیمگیریها و دلالتهای آن برای تصمیمهای بیندورهای است.
پژوهشهای او نشان میدهد که انسانها گویی از دو خود برخوردار هستند. یکی خود کوتاهمدتنگر و دمدمیمزاج است که به پیامدهای بلندمدت یک تصمیم فکر نمیکند و تنها میخواهد کاری را انجام دهد. خود دیگر بلندمدتنگر و عقلانی است که به باید و نبایدهای یک تصمیم توجه میکند.
نتیجه این دوگانگی آن است که برخی از انسانها از خودکنترلی بیشتری و برخی از خودکنترلی کمتری برخوردار هستند. لووناشتاین الگوی جدیدی را با درنظرگرفتن این دوگانگی برای تصمیمهای بیندورهای توسعه داده و پیامدهای سیاستگذاری آن را در حوزههای مختلف همچون پسانداز، بازنشستگی و خرید بیمه مورد آزمون تجربی و میدانی قرار داده است.
نتیجه این دوگانگی آن است که برخی از انسانها از خودکنترلی بیشتری و برخی از خودکنترلی کمتری برخوردار هستند. لووناشتاین الگوی جدیدی را با درنظرگرفتن این دوگانگی برای تصمیمهای بیندورهای توسعه داده و پیامدهای سیاستگذاری آن را در حوزههای مختلف همچون پسانداز، بازنشستگی و خرید بیمه مورد آزمون تجربی و میدانی قرار داده است.
دان آریلی استاد روانشناسی و اقتصاد رفتاری در دانشگاه دوک، بنیانگذار مرکز پیشرفته گذشتهنگری و همبنیانگذار مرکز تحقیقات رفتاری BEworks در کانادا است. او نویسنده کتابهای پرفروش زیادی همچون نابخردیهای پیشبینیپذیر است. پژوهشهای اصلی او درباره تصمیمگیری و عوامل روانشناختی موثر و همچنین بنیانهای عصبشناختی آن است.
جان لیست استاد اقتصاد و رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه شیکاگو است که سال ۲۰۱۵ نیز جزو کسانی بود که احتمال میرفت برنده جایزه نوبل شوند (برخی معتقدند که جایزه نوبل به این دلیل به وی داده نشد که کمتر از ۵۰ سال سن دارد و گویی یک هنجار سنی میان اعضای کمیته جایزه نوبل وجود دارد).
او بیشتر برای کاربست یافتههای اقتصاد رفتاری در آزمایشهای میدانی شناخته میشود. لیست در حوزههای متفاوت پژوهشهای اقتصاد همچون آموزش، تولید خصوصی کالاهای عمومی، ترجیحات اجتماعی، نظریه چشمانداز، اقتصاد محیط زیست، اثرات بازار بر تصمیمگیریهای بنگاهها و سیاستگذاریهای دولتی و حراجهای چندواحدی مقالات متعددی دارد. در آینده میتوان انتظار داشت که حداقل یکی از دانشمندان اقتصاد رفتاری برنده جایزه نوبل شود و مرزهای علم اقتصاد را بیشتر از قبل به جلو ببرند.
۰