در یک متقاضی کار به دنبال چه خصوصیاتی بگردیم؟
مشاور عزیز، مدتی است که بهعنوان کارمند منابع انسانی در یک شرکت داروسازی استخدام شدهام.
کد خبر :
۴۴۳۴۳
بازدید :
۱۱۶۱
مشاور عزیز، مدتی است که بهعنوان کارمند منابع انسانی در یک شرکت داروسازی استخدام شدهام. پیش از آنکه وارد این حوزه شوم، وقتی اسم مدیر استخدام را میشنیدم، ناخودآگاه کسی را تصور میکردم که هر روز در محل کار، کوهی از رزومههای تکراری را مطالعه میکند به این امید که از میان هزاران تکه کاغذ شبیه به هم، یک روزمه درخشان پیدا کند و پس از آنکه رزومه رویاهایش را پیدا میکند، درحالیکه گوشی تلفن را برداشته تا با فرد مورد نظر تماس بگیرد، فریاد میزند: «یافتم! کارمند دلخواهم را یافتم.»
اما حالا میدانم که رزومه و سوابق کاری فرد، به تنهایی برای ارزیابی کافی نیست. شما بهعنوان یک رهبر منابع انسانی، علاوهبر مهارتهای شغلی و سوابق تحصیلی، به دنبال چه ویژگیهایی در جویندگان کار هستید؟
پاسخ: دوست عزیز، بیش از ۳۰ سال است که در زمینه منابع انسانی فعالیت میکنم و از آن زمان، هزاران نفر را استخدام کردهام. من در جویندگان کار به دنبال این ویژگیها هستم:
۱. من به دنبال کسی هستم که نسبت به وقایع پیرامونش آگاه باشد. شاید این موضوع پیش پا افتادهای به نظر برسد اما از نظر من، یک مساله اساسی است. از نظر بسیاری از مردم، فرآیند جستوجوی کار با کار اداری هیچ فرقی ندارد، مثل بایگانی کردن اظهارنامه مالیاتی. به همین علت، اصلا برای آن زمان نمیگذارند. آنها بدون هیچگونه آمادگی در جلسه مصاحبه حاضر میشوند، بدون آنکه حتی یک دقیقه درباره شغل مربوطه یا نحوه دستیابی به آن فکر کرده باشند.
۲. من به دنبال کسی هستم که داستانی برای روایت داشته باشد. بسیاری از مردم هیچ داستانی ندارند. آنها وقتی درباره حرفه خود صحبت میکنند، میگویند: «من در شرکت A استخدام شدم. ابتدا همه چیز به خوبی پیش میرفت تا اینکه عذرم را خواستند. خواهرم پیشنهاد کرد به شرکت B بروم اما آن شرکت نیز پس از مدتی تعطیل شد.» همه داستان آنها خلاصه میشود در اتفاقهایی که برایشان افتاده. آنها هیچ وقت عامل انجام یک کار نبودهاند و بیشتر تحتتاثیر تصمیمات دیگران بودهاند. من کسی را میخواهم که خودش برای خودش تصمیم بگیرد.
۳. من به دنبال کسی هستم که دارای عقیده باشد و پای آن عقیده بایستد. دوست ندارم به دنبال این باشد که حرف او را تایید کنم. اینکه من چه عقیدهای دارم، چه اهمیتی دارد؟ من هم یکی از هفت میلیارد نفری هستم که در این کره خاکی زندگی میکند.
۴. من مایلم کسی را استخدام کنم که میان شغل سابقش و شغل پیشنهادی من، یک وجه اشتراک یا شباهت پیدا کند. منظورم یک شباهت تحلیلی یا منطقی نیست. ممکن است او در یک حوزه کاملا متفاوت فعالیت کرده باشد. اینکه او در چه زمینهای سابقه کار دارد، مهم است اما از همه مهمتر این است که بتواند خودش را جای مدیر استخدام بگذارد و بگوید: «من فرمایش شما را متوجه شدم. ظاهرا شما با مشکل X مواجه هستید. من در گذشته با مشکل مشابهی روبهرو بودم و آن مشکل را اینگونه حل کردم.»
۵. من به دنبال کسی هستم که شوخطبع باشد. ما بخش اعظمی از زمان خودمان را در محل کار و با جدیت میگذرانیم. اگر کار خشک و رسمی باشد، دیگر جذابیتی نخواهد داشت. محققان میگویند میان بازدهی و زمان انجام کارها ارتباط زیادی وجود دارد اما به نظر من آنها اغراق میکنند. بازدهی واقعی زمانی اتفاق میافتد که از پتانسیلهای انسانی در محیط کار بهره ببریم.
۶. من افرادی را استخدام میکنم که تواناییهای خود را باور دارند. من کسی را که از اظهار نظر میهراسد استخدام نمیکنم. یک انسان ترسو چطور میتواند به من در حل مشکلات بزرگ کمک کند؟ من به دنبال یک کارمند بله قربانگو یا مطیع نیستم. البته بعضی از مدیران از این ویژگیها استقبال میکنند اما چقدر میتوانید برای یک مدیر سلطهجو کار کنید؟
۷. من به دنبال کسی هستم که برای زندگی شخصیاش ارزش قائل باشد.
۸. دوست دارم کسی را استخدام کنم که بداند از شغل و حرفهاش چه میخواهد. وقتی یک متقاضی میگوید: «من قصد دارم برای شرکتها کار کنم و سپس، کسبوکار خودم را راه بیندازم»، واقعا هیجانزده میشوم. این روزها، همه ما باید روحیه کارآفرینی داشته باشیم، چه کارمند باشیم، چه صاحب کسبوکار خودمان. کسانی که دارای این ساختار ذهنی هستند، به افقها مینگرند و پیش از آنکه مشکلی دردسرساز شود، آن را شناسایی میکنند. من کسی را که شغلش محدود به میز کارش است، استخدام نمیکنم.
۹. من کسی را استخدام میکنم که انتظارش از یک شغل، فراتر از حقوق و مزایاست. من دوست دارم با کسانی کار کنم که ایده دارند و دوست دارند چیزهای جدید را تجربه کنند. دوست دارم ساعت شش صبح از آنها پیامکی با این مضمون دریافت کنم: «وقتی داشتم حاضر میشدم، یک فکر هیجانانگیز به ذهنم رسید. به نظرت اگر ایده X را اجرا کنیم چه میشود؟»
۱۰. و در نهایت، من به دنبال کسی هستم که مسوولیت تصمیماتش را بر عهده بگیرد. متاسفانه، بسیاری از متقاضیان کار، پای تصمیم خود نمیایستند. آنها مثل یک قربانی ظاهر میشوند و فراموش میکنند که قدرتمندترین و مهمترین فرد در زندگیشان، خودشان هستند.
همه ما با موانع و سختیها روبهرو میشویم. این جزئی از زندگی است. آنچه مهم است، نحوه برخورد ما با مشکلات است. من دوست دارم کسی را استخدام کنم که با مشقتها مواجه شده و بر آنها غلبه کرده است.باید به دنبال کسی باشیم که باهوش، توانمند و فوقالعاده باشد.نباید فضایی ایجاد کنیم که فرد ناچار شود برای دریافت شغل مربوطه، در جلسه مصاحبه نقش بازی کند یا سطح رزومه خود را پایین بیاورد.به دنبال کسی باش که به جای فرار از فرصتها، با آنها مواجه شده باشد، چراکه اگر با مشکلات مواجه نشویم، هرگز رشد نخواهیم کرد.
پاسخ: دوست عزیز، بیش از ۳۰ سال است که در زمینه منابع انسانی فعالیت میکنم و از آن زمان، هزاران نفر را استخدام کردهام. من در جویندگان کار به دنبال این ویژگیها هستم:
۱. من به دنبال کسی هستم که نسبت به وقایع پیرامونش آگاه باشد. شاید این موضوع پیش پا افتادهای به نظر برسد اما از نظر من، یک مساله اساسی است. از نظر بسیاری از مردم، فرآیند جستوجوی کار با کار اداری هیچ فرقی ندارد، مثل بایگانی کردن اظهارنامه مالیاتی. به همین علت، اصلا برای آن زمان نمیگذارند. آنها بدون هیچگونه آمادگی در جلسه مصاحبه حاضر میشوند، بدون آنکه حتی یک دقیقه درباره شغل مربوطه یا نحوه دستیابی به آن فکر کرده باشند.
۲. من به دنبال کسی هستم که داستانی برای روایت داشته باشد. بسیاری از مردم هیچ داستانی ندارند. آنها وقتی درباره حرفه خود صحبت میکنند، میگویند: «من در شرکت A استخدام شدم. ابتدا همه چیز به خوبی پیش میرفت تا اینکه عذرم را خواستند. خواهرم پیشنهاد کرد به شرکت B بروم اما آن شرکت نیز پس از مدتی تعطیل شد.» همه داستان آنها خلاصه میشود در اتفاقهایی که برایشان افتاده. آنها هیچ وقت عامل انجام یک کار نبودهاند و بیشتر تحتتاثیر تصمیمات دیگران بودهاند. من کسی را میخواهم که خودش برای خودش تصمیم بگیرد.
۳. من به دنبال کسی هستم که دارای عقیده باشد و پای آن عقیده بایستد. دوست ندارم به دنبال این باشد که حرف او را تایید کنم. اینکه من چه عقیدهای دارم، چه اهمیتی دارد؟ من هم یکی از هفت میلیارد نفری هستم که در این کره خاکی زندگی میکند.
۴. من مایلم کسی را استخدام کنم که میان شغل سابقش و شغل پیشنهادی من، یک وجه اشتراک یا شباهت پیدا کند. منظورم یک شباهت تحلیلی یا منطقی نیست. ممکن است او در یک حوزه کاملا متفاوت فعالیت کرده باشد. اینکه او در چه زمینهای سابقه کار دارد، مهم است اما از همه مهمتر این است که بتواند خودش را جای مدیر استخدام بگذارد و بگوید: «من فرمایش شما را متوجه شدم. ظاهرا شما با مشکل X مواجه هستید. من در گذشته با مشکل مشابهی روبهرو بودم و آن مشکل را اینگونه حل کردم.»
۵. من به دنبال کسی هستم که شوخطبع باشد. ما بخش اعظمی از زمان خودمان را در محل کار و با جدیت میگذرانیم. اگر کار خشک و رسمی باشد، دیگر جذابیتی نخواهد داشت. محققان میگویند میان بازدهی و زمان انجام کارها ارتباط زیادی وجود دارد اما به نظر من آنها اغراق میکنند. بازدهی واقعی زمانی اتفاق میافتد که از پتانسیلهای انسانی در محیط کار بهره ببریم.
۶. من افرادی را استخدام میکنم که تواناییهای خود را باور دارند. من کسی را که از اظهار نظر میهراسد استخدام نمیکنم. یک انسان ترسو چطور میتواند به من در حل مشکلات بزرگ کمک کند؟ من به دنبال یک کارمند بله قربانگو یا مطیع نیستم. البته بعضی از مدیران از این ویژگیها استقبال میکنند اما چقدر میتوانید برای یک مدیر سلطهجو کار کنید؟
۷. من به دنبال کسی هستم که برای زندگی شخصیاش ارزش قائل باشد.
۸. دوست دارم کسی را استخدام کنم که بداند از شغل و حرفهاش چه میخواهد. وقتی یک متقاضی میگوید: «من قصد دارم برای شرکتها کار کنم و سپس، کسبوکار خودم را راه بیندازم»، واقعا هیجانزده میشوم. این روزها، همه ما باید روحیه کارآفرینی داشته باشیم، چه کارمند باشیم، چه صاحب کسبوکار خودمان. کسانی که دارای این ساختار ذهنی هستند، به افقها مینگرند و پیش از آنکه مشکلی دردسرساز شود، آن را شناسایی میکنند. من کسی را که شغلش محدود به میز کارش است، استخدام نمیکنم.
۹. من کسی را استخدام میکنم که انتظارش از یک شغل، فراتر از حقوق و مزایاست. من دوست دارم با کسانی کار کنم که ایده دارند و دوست دارند چیزهای جدید را تجربه کنند. دوست دارم ساعت شش صبح از آنها پیامکی با این مضمون دریافت کنم: «وقتی داشتم حاضر میشدم، یک فکر هیجانانگیز به ذهنم رسید. به نظرت اگر ایده X را اجرا کنیم چه میشود؟»
۱۰. و در نهایت، من به دنبال کسی هستم که مسوولیت تصمیماتش را بر عهده بگیرد. متاسفانه، بسیاری از متقاضیان کار، پای تصمیم خود نمیایستند. آنها مثل یک قربانی ظاهر میشوند و فراموش میکنند که قدرتمندترین و مهمترین فرد در زندگیشان، خودشان هستند.
همه ما با موانع و سختیها روبهرو میشویم. این جزئی از زندگی است. آنچه مهم است، نحوه برخورد ما با مشکلات است. من دوست دارم کسی را استخدام کنم که با مشقتها مواجه شده و بر آنها غلبه کرده است.باید به دنبال کسی باشیم که باهوش، توانمند و فوقالعاده باشد.نباید فضایی ایجاد کنیم که فرد ناچار شود برای دریافت شغل مربوطه، در جلسه مصاحبه نقش بازی کند یا سطح رزومه خود را پایین بیاورد.به دنبال کسی باش که به جای فرار از فرصتها، با آنها مواجه شده باشد، چراکه اگر با مشکلات مواجه نشویم، هرگز رشد نخواهیم کرد.
نویسنده: Liz Ryan
مترجم: مریم مرادخانی
۰