بهداشت روان؛ حلقه مفقوده تربيت اجتماعی
سومين هفته مهر به نام هفته بهداشت مدارس نامگذاري شده است
کد خبر :
۴۴۴۱۲
بازدید :
۲۳۰۴
سومين هفته مهر به نام هفته بهداشت مدارس نامگذاري شده است تا اين مناسبت و اين فرصت در ابتداي سال تحصيلي بهانهاي شود براي پرداختن به يكي از مهمترين نيازهاي كودكان و نوجواناني كه در مدارس عمر خود را سپري ميكنند و متوليان تربيتي به اين مهم بينديشند و به اين پرسش پاسخ دهند كه چگونه ميتوان به نيازهاي دانشآموزان در اين زمينه پاسخ داد و چگونه ميشود زمينه پاكيزگي رواني و دوري دانشآموزان را از آلودگيهاي رواني فراهم آورد و تندرستي رواني را برايشان تامين كرد.
مشاوران مدرسه، متوليان بهداشت روان دانشآموزان
هرچند به گفته مسوولان آموزش و پرورش نسبت مشاوران به دانشآموزان بسيار پايين است و در بسياري از مدارس هنوز مشاوري وجود ندارد و برخي مشاوران هم رشته تخصصي مشاوره نخواندهاند اما با اين وجود در متوسطه اول پوشش مشاوران بيشتر است و در برخي مناطق همه مدارس متوسطه اول داراي مشاور هستند و از آنجا كه در پايه نهم، هدايت تحصيلي و انتخاب رشته صورت ميگيرد، تلاش شده براي اين دوره در حد امكان مشاور اختصاص داده شود
مشاوران مدرسه، متوليان بهداشت روان دانشآموزان
هرچند به گفته مسوولان آموزش و پرورش نسبت مشاوران به دانشآموزان بسيار پايين است و در بسياري از مدارس هنوز مشاوري وجود ندارد و برخي مشاوران هم رشته تخصصي مشاوره نخواندهاند اما با اين وجود در متوسطه اول پوشش مشاوران بيشتر است و در برخي مناطق همه مدارس متوسطه اول داراي مشاور هستند و از آنجا كه در پايه نهم، هدايت تحصيلي و انتخاب رشته صورت ميگيرد، تلاش شده براي اين دوره در حد امكان مشاور اختصاص داده شود
لذا در اين دوره كه مصادف است با دوره بلوغ و تحولات مربوط به آن علاوه بر ضرورت وجود مشاور جهت هدايت تحصيلي، ضرورت دارد ارايه مشاورههاي تربيتي و روانشناختي اين دوره در اولويت باشد و بيترديد مشاوره در زمينه بهداشت و سلامت روان يكي از مهمترين خدمات مشاورهاي است كه بايد به دانشآموزان ارايه شود.
بهداشت روان و مدرسه دوستدار زندگي
يكي از مناسبتهاي هفته بهداشت، اين عنوان است؛ به اين معنا كه لازمه تامين بهداشت روان داشتن مدرسهاي است كه در ابعاد مختلف براي دانشآموزان جذابيت داشته باشد و كودكان و نوجوانان به معناي واقعي در مدرسه زندگي كنند و از حضور در مدرسه لذت ببرند و تجربه زيست در مدرسه آنها را به زندگي و لذتهاي آن ترغيب كند.
بهداشت روان و مدرسه دوستدار زندگي
يكي از مناسبتهاي هفته بهداشت، اين عنوان است؛ به اين معنا كه لازمه تامين بهداشت روان داشتن مدرسهاي است كه در ابعاد مختلف براي دانشآموزان جذابيت داشته باشد و كودكان و نوجوانان به معناي واقعي در مدرسه زندگي كنند و از حضور در مدرسه لذت ببرند و تجربه زيست در مدرسه آنها را به زندگي و لذتهاي آن ترغيب كند.
از فيزيك مدرسه گرفته تا پرسنلي كه در مدرسه مشغول ارايه خدمات هستند تا محتوا و برنامههاي آموزشي همه و همه بايد از مدرسه يك محيط جذاب براي دانشآموز بسازد؛ چيزي كه متاسفانه در بيشتر مدارس از آن خبري نيست و دانشآموزان بيشتر از مدارس فراري هستند؛ لذا چنين مدرسهاي دوستدار زندگي نيست و نميتواند تامينكننده بهداشت رواني باشد.
بهداشت رواني و مشاركت در مدرسه
يكي ديگر از تاكيدات كارشناسان در مقوله تامين بهداشت رواني در مدارس، مشاركت دادن دانشآموزان در فعاليتهاي مدرسه است. تحقيقات نشان داده است دانشآموزاني كه با اولياي مدرسه همكاري ميكنند و به صورت داوطلبانه مسووليتهايي را ميپذيرند از سطح بهداشت رواني بالاتري برخوردار هستند، برخلاف دانشآموزان گوشه گير و منزوي كه سطح بهداشتي پايينتري دارند؛ لذا فعاليتهاي گروهي و واگذاري مسووليتها به دانشآموزان ميتواند سطح بهداشت رواني آنها را افزايش دهد.
بهداشت رواني و ارتباط موثر
يكي از حلقههاي مفقوده در تربيت بيترديد تربيت اجتماعي است. در محتوا و برنامهها و شيوههاي تربيتي متاسفانه جايي براي تربيت اجتماعي ديده نشده است؛ امري ضروري كه لازمه بلوغ اجتماعي است و بايد كودكان و نوجوانان مهارتهاي اجتماعي را بياموزند كه مهمترين اين مهارتها، مهارتهاي ارتباطي است؛ مهارتي كه دانشآموزان را توانمند ميسازد تا با ديگران ارتباط موثري داشته باشند و اين ارتباط مفيد و موثر با دوستان و همكلاسيها و معلمان و اعضاي خانواده موجب تامين بهداشت رواني آنها خواهد شد.
بهداشت رواني و عوامل اجتماعي
كودكان وقتي وارد مدرسه ميشوند و از اجتماع معدود و محدود خانواده وارد اجتماع گستردهتر مدرسه ميشوند؛ اجتماعي كه خيلي با خانه فرق دارد و عوامل اجتماعي متعددي بر زندگي كودك افزوده ميشود در مقاطع بالاتر اين عوامل اجتماعي گستردهتر و متنوعتر ميشود، هر قدر اين عوامل اجتماعي بتواند تاثيرات مثبتي بر كودكان و نوجوانان بگذارد بهداشت رواني آنها بيشتر تامين خواهد شد.
بهداشت رواني و پيشگيري از افسردگي
افسردگي و شيوع آن در جامعه موجب شده است تا به كودكان و نوجوانان نيز سرايت كند. به گفته كارشناسان و متوليان مدارس، سطح افسردگي در دانشآموزان بالاست و اين افسردگي ريشه در عدم رعايت بهداشت رواني دارد؛ به اين معنا كه آلودگيهاي رواني به ويژه در مدارس موجب افسردگي بيشتر دانشآموزان شده است. بيترديد براي رفع اين افسردگي بايد محركها و عوامل تهديدكننده بهداشت رواني را در مدارس كاهش داد تا به تبع آن افسردگي دانشآموزان هم كاهش يابد.
بهداشت رواني و طراحي مسير زندگي
پژوهشها نشان داده است كساني كه در زندگي اهداف مشخصي ندارند و براي دستيابي به اهدافشان نقشهاي طراحي نكردهاند، سطح بهداشت رواني آنها پايين است چراكه روزمرّگي آنها را دچار نوسان رواني ميكند و هر روز و هر لحظه در حالتي از اميد و نااميدي قرار دارند و اين مبهم بودن هدف و مسير، سطح بهداشت رواني افراد را كاهش ميدهد
لذا يكي از مسووليتهاي مشاوران مدارس ارايه خدمات مشاورهاي به دانشآموزان است تا زندگي هدفمندي داشته باشند و با طراحي نقشه راه تحصيلي و شغلي اميد به آينده در آنها تقويت و بهداشت رواني آنها تامين شود.
رضا سيديپور،مشاور مدارس تهران: مدارسي كه بويي از زندگي ندارند
سال ١٩٩٢فدراسيون بهداشت جهاني (World Federation for Mental Health) روز ١٠ اكتبر برابر با ١٨ مهر را روز جهاني سلامت (بهداشت) روان نامگذاري كرد. در ايران، اين روز شروع هفتهاي با نام هفته ملي بهداشت روان است كه امسال با شعار «بهداشت روان و مدرسه كارآمد» روزهاي اين هفته را براي مدارس نامگذاري كردند.
در تعريف مدرسه كارآمد آمده است كه «مدرسهاي كه از همه ابعاد آموزشي، تربيتي، فرهنگي، فيزيكي و... كارآمد باشد» و شرايطي را به وجود بياورد كه دانشآموز به عنوان محور آموزش و پرورش در اين مكان احساس شادابي و نشاط كند.
از بعد فيزيكي مدارس ما - به جز معدودي مدارس اسم و رسمدار و قديمي - تنها فضايي مسقف هستند براي حفظ دانشآموزان از سرما و گرما! فضايي پاركينگ مانند با ديوارهاي بلند (به عكس گذشته كه فضاهاي آموزشي به جاي ديوارهاي بلند، ديوارهاي كوتاه داشت با نردههاي رنگ و وارنگ كه هر ساله اين رنگها نو ميشد) و حياطهاي كوچك و بيتناسب به تعداد دانشآموزان كه امكان هرگونه تحرك و جنب و جوش را در زنگ به اصطلاح تفريح از آنها ميگيرد. حياطهاي فاقد هرگونه دار و درخت كه رنگ و بويي از زندگي و حيات ندارند.
از بعد آموزشي ديرگاهي است كه دستگاه آموزش و پرورش ما متناسب با خواست مافياي كتابهاي كمك آموزشي - كه تا بالاترين سطوح اين دستگاه رخنه كردهاند- وظيفهاش تربيت رباتهاي درسخوان شده است كه خود باعث شده تا لذت آموزش كه از ديرباز در نوع بشر بوده و خود باعث ايجاد علوم شده است در فرزندان ما نابود و چراغ آن خاموش شود. دانشآموزان از بدو ورود به مدرسه در همان شروع دوره ابتدايي آموزش ورود و گذر از كنكور ميبينند.
از ديگر سو تقسيمبندي دانشآموزان و جداسازي آپارتايد وار آنها به اسم مدارس خاص و نمونه و تيزهوشان و غيره باعث شده كه هر دو سوي ماجرا از امر آموزش و تعليم دلزده شوند. دانشآموزان رد شده از اينگونه آزمونها خود را كم هوش و استعداد ميبينند و از همان ابتدا مايوس و سرخورده ميشوند و دانشآموزان گذشته از سد آزمونهاي خاص در معرض سختترين و گاه بيرحمانهترين آموزشها در اين مدارس قرار ميگيرند كه اين نيز خود در درازمدت آنها را از مدرسه و درس گريزان ميكند.
همچنين حركت خزنده آموزش و پرورش به سمت خصوصي شدن و تبديل مدارس به بنگاههاي مالي از يك سو به تشديد اين آپارتايد آموزشي منجر شده و از ديگر سو باعث ايجاد تنش و استرس براي دانشآموزان و والدين آنها شده است. چه بسا دانشآموزاني كه زنگهاي كلاس و حين آموزش دلهره اين را دارند كه هر لحظه معاون يا مدير با ليستي در دست وارد كلاس شود و اسم آنها را براي كامل نبودن كمك به مدرسه! يا شهريه ناقص بخواند و آنها را جلو ديگر همكلاسيها ضايع كند. يا در پايان سال نگران نگرفتن كارنامه خود به دليل فوق باشند.
سوي ديگر ماجرا ركن دوم آموزش و پرورش يعني معلمان هستند كه بايد با كمترين دغدغه و استرس و با شادابي تمام وارد فضاي كلاس شوند تا دانشآموزاني شاداب تربيت كنند. معلماني كه اين روزها حال و روز خوشي ندارند. و ذهن شان بيشتر از آنكه درگير درس و آموزش و بالابردن سطح علمي خود براي بچهها باشد نگران حساب و كتاب و جمع و تفريق و خرجهاي به مراتب بيش از دخلشان است كه اين خود حديثي مفصل است.
مدرسه كارآمد نميشود مگر آنكه نگاه حاكميت به امر آموزش و پرورش ديگر گونه شود. دگر گون از آن گونه كه آموزش و پرورش را يك وزارتخانه پرخرج و فاقد درآمد نبيند بلكه آن را به مثابه سرمايهگذاري در سطح كلان و درازمدت نگاه كند.
الهه حسنپور،كارشناس بهداشت و سلامت روان: مدرسه و پيشگيريهاي سهگانه
بهداشت روان، دانش و هنري است كه به افراد كمك ميكند تا بتواننشد از لحاظ رواني و عاطفي با محيط پيرامون خود سازگاري ايجاد كنند و براي مشكلاتشان راهحلهاي مطلوبتري انتخاب كنند، فردي داراي سلامت روان است كه به تواناييهاي خود پي برده و بر استرسهاي زندگياش غلبه كند؛ احساس امنيت، آرامش و كفايت كند و به حقوق خود و ديگران احترام بگذارد و براي سختيهاي زندگياش راهحل پيدا كند و مسووليتپذير باشد.
دهم اكتبر هر سال ميلادي مطابق با هجدهم مهر ماه شمسي از جانب فدراسيون جهاني بهداشت روان (WFMH) به عنوان «روز جهاني بهداشت روان» نامگذاري شده است. در هر سال اين فدراسيون يك شعار خاص را انتخاب و اعلام ميكند و در حيطه سلامت روان فعاليتهاي بسياري پيشبيني شده است.
بقراط در حدود ٤٠٠ سال قبل از ميلاد اعتقاد داشت كه بيماريهاي رواني را مانند بسياري از بيماريهاي جسمي ميتوان درمان كرد و لذا بهداشت روان از قديميترين موضوعات مورد توجه به شمار ميآيد.
مدرسه مهمترين مكان اثرگذار بر سلامت روان دانشآموزان پس از خانواده است و طيف متنوعي از فعاليتها را از پيشگيري اختلالات رواني تا اختلالات رفتاري و يادگيري و زمينههاي تشخيصي درماني را دربر ميگيرد. سه مرحله از پيشگيري را در موضوع برنامههاي بهداشت روان در مدارس بايد مديريت كنيم.
با توجه به اينكه اعتقاد داريم پيشگيري، از درمان مهمتر است پس بايد در پيشگيري نوع اول با تاكيد بر امر آموزش، افزايش مشاركت دانشآموزان، بالا بردن روحيه مسووليتپذيري آنها و تقويت زمينههاي مثبت رفتاري مثل اعتماد به نفس، مهارتهاي ارتباطي، خود مراقبتي و خود كارآمدي و كاهش زمينههاي منفي مانند افسردگي، اضطراب، پرخاشگري و در كل افزايش سطح سلامت روان دانشآموزان برنامهريزي شود. پس در پيشگيري اوليه بايد سعي شود از طريق آموزش مستمر و منظم شكلگيري اختلالات رفتاري در مدرسه و حتي در محيط خانواده باز نشود.
در پيشگيري نوع دوم بايد غربالگري و خدمات حمايتي فوري صورت پذيرد. اين مرحله بسيار مهم است زيرا اگر دانشآموز داراي نشانههاي هشداردهنده اختلالات رواني به موقع تحت درمان قرار نگيرد، ممكن است اختلالهاي رفتاري وي پايدار شود و عارضه به صورت شديدتري بروز يابد. اين مرحله با افزايش آگاهيهاي معلمان، مديران، معاونين و اولياي دانشآموزان بايد همراه باشد. در پيشگيري نوع سوم ارجاع و پيگيري دانشآموزان داراي اختلالات رفتاري مشخص و مبرهن به متخصصان و مشاوران با تجربه است و در صورت نياز فرآيند ارجاع به روانپزشكان و روانشناسان متخصص پيگيري شود. بنابراين در مبحث بهداشت رواني و سلامت فكر و قدرت سازگاري فرد با محيط و اطرافيان لازم است كه هماطور كه از جسم خود مراقبت ميكنيم، روح خود را نيز براي داشتن زندگي بهتر و موثرتر، قويتر سازيم.
مهرداد اميري،متخصص علوم تربيتي و مشاور مدارس:بهداشت رواني و مدرسه
مهرماه جاري (١٨ تا ٢٤) شاهد رويداد فرهنگي-آموزشي سترگ و گرانپايهاي بوديم به نام هفته بهداشت روان كه در حوزه آموزش و پرورش كشور با عنوان هفته بهداشت روان و با شعار بهداشت روان و مدرسه كارآمد، مورد استقبال قرار گرفت. جستار حاضر در نگاهي اجمالي، به تحليل و بررسي وضعيت موجود سلامت و بهداشت روان در مدارس كشور پرداخته است.
متخصصان امر، بهداشت رواني را به مجموعه عواملي اطلاق ميكنند كه برآيند آنها سلامت رواني فرد را در بر داشته باشد. لذا شخصي كه از بهداشت رواني نسبتا خوبي برخوردار است در كردار و رفتار اجتماعياش نيز داراي تعادل بوده و ميتواند به عنوان فردي از افراد جامعه راهگشاي نيل به جامعه سالم باشد.
از آنجا كه دانشآموزان بيشتر اوقات خود را در مدرسه و محيط آموزشي ميگذرانند، روشن است كه اين فضا بر سلامت افراد در دوران تحصيل و سپس در بزرگسالي تاثير مهمي دارد. بنابراين توصيه ميشود خانواده، مراكز آموزشي و مدارس جهت شناخت عوامل موثر در بهداشت رواني و تامين آن ارتباط كارآمدتري داشته باشند.
ضرورت پرداختن به بهداشت رواني در مدارس بركسي پوشيده نيست و رسيدن به اهداف آموزشي كه مدارس به عنوان اهداف اساسي خود به آنها توجه دارند مستلزم تامين بهداشت رواني دانشآموزان است. پژوهشهاي متعدد نشان داده است كه سلامت رواني دانشآموزان با پيشرفت تحصيلي آنها رابطه مستقيم دارد و دانشآموزاني كه به نحوي از مشكلات رواني يا از فقدان بهداشت رواني مناسب رنج ميبرند اغلب با افت تحصيلي مواجه هستند.
رضا سيديپور،مشاور مدارس تهران: مدارسي كه بويي از زندگي ندارند
سال ١٩٩٢فدراسيون بهداشت جهاني (World Federation for Mental Health) روز ١٠ اكتبر برابر با ١٨ مهر را روز جهاني سلامت (بهداشت) روان نامگذاري كرد. در ايران، اين روز شروع هفتهاي با نام هفته ملي بهداشت روان است كه امسال با شعار «بهداشت روان و مدرسه كارآمد» روزهاي اين هفته را براي مدارس نامگذاري كردند.
در تعريف مدرسه كارآمد آمده است كه «مدرسهاي كه از همه ابعاد آموزشي، تربيتي، فرهنگي، فيزيكي و... كارآمد باشد» و شرايطي را به وجود بياورد كه دانشآموز به عنوان محور آموزش و پرورش در اين مكان احساس شادابي و نشاط كند.
از بعد فيزيكي مدارس ما - به جز معدودي مدارس اسم و رسمدار و قديمي - تنها فضايي مسقف هستند براي حفظ دانشآموزان از سرما و گرما! فضايي پاركينگ مانند با ديوارهاي بلند (به عكس گذشته كه فضاهاي آموزشي به جاي ديوارهاي بلند، ديوارهاي كوتاه داشت با نردههاي رنگ و وارنگ كه هر ساله اين رنگها نو ميشد) و حياطهاي كوچك و بيتناسب به تعداد دانشآموزان كه امكان هرگونه تحرك و جنب و جوش را در زنگ به اصطلاح تفريح از آنها ميگيرد. حياطهاي فاقد هرگونه دار و درخت كه رنگ و بويي از زندگي و حيات ندارند.
از بعد آموزشي ديرگاهي است كه دستگاه آموزش و پرورش ما متناسب با خواست مافياي كتابهاي كمك آموزشي - كه تا بالاترين سطوح اين دستگاه رخنه كردهاند- وظيفهاش تربيت رباتهاي درسخوان شده است كه خود باعث شده تا لذت آموزش كه از ديرباز در نوع بشر بوده و خود باعث ايجاد علوم شده است در فرزندان ما نابود و چراغ آن خاموش شود. دانشآموزان از بدو ورود به مدرسه در همان شروع دوره ابتدايي آموزش ورود و گذر از كنكور ميبينند.
از ديگر سو تقسيمبندي دانشآموزان و جداسازي آپارتايد وار آنها به اسم مدارس خاص و نمونه و تيزهوشان و غيره باعث شده كه هر دو سوي ماجرا از امر آموزش و تعليم دلزده شوند. دانشآموزان رد شده از اينگونه آزمونها خود را كم هوش و استعداد ميبينند و از همان ابتدا مايوس و سرخورده ميشوند و دانشآموزان گذشته از سد آزمونهاي خاص در معرض سختترين و گاه بيرحمانهترين آموزشها در اين مدارس قرار ميگيرند كه اين نيز خود در درازمدت آنها را از مدرسه و درس گريزان ميكند.
همچنين حركت خزنده آموزش و پرورش به سمت خصوصي شدن و تبديل مدارس به بنگاههاي مالي از يك سو به تشديد اين آپارتايد آموزشي منجر شده و از ديگر سو باعث ايجاد تنش و استرس براي دانشآموزان و والدين آنها شده است. چه بسا دانشآموزاني كه زنگهاي كلاس و حين آموزش دلهره اين را دارند كه هر لحظه معاون يا مدير با ليستي در دست وارد كلاس شود و اسم آنها را براي كامل نبودن كمك به مدرسه! يا شهريه ناقص بخواند و آنها را جلو ديگر همكلاسيها ضايع كند. يا در پايان سال نگران نگرفتن كارنامه خود به دليل فوق باشند.
سوي ديگر ماجرا ركن دوم آموزش و پرورش يعني معلمان هستند كه بايد با كمترين دغدغه و استرس و با شادابي تمام وارد فضاي كلاس شوند تا دانشآموزاني شاداب تربيت كنند. معلماني كه اين روزها حال و روز خوشي ندارند. و ذهن شان بيشتر از آنكه درگير درس و آموزش و بالابردن سطح علمي خود براي بچهها باشد نگران حساب و كتاب و جمع و تفريق و خرجهاي به مراتب بيش از دخلشان است كه اين خود حديثي مفصل است.
مدرسه كارآمد نميشود مگر آنكه نگاه حاكميت به امر آموزش و پرورش ديگر گونه شود. دگر گون از آن گونه كه آموزش و پرورش را يك وزارتخانه پرخرج و فاقد درآمد نبيند بلكه آن را به مثابه سرمايهگذاري در سطح كلان و درازمدت نگاه كند.
الهه حسنپور،كارشناس بهداشت و سلامت روان: مدرسه و پيشگيريهاي سهگانه
بهداشت روان، دانش و هنري است كه به افراد كمك ميكند تا بتواننشد از لحاظ رواني و عاطفي با محيط پيرامون خود سازگاري ايجاد كنند و براي مشكلاتشان راهحلهاي مطلوبتري انتخاب كنند، فردي داراي سلامت روان است كه به تواناييهاي خود پي برده و بر استرسهاي زندگياش غلبه كند؛ احساس امنيت، آرامش و كفايت كند و به حقوق خود و ديگران احترام بگذارد و براي سختيهاي زندگياش راهحل پيدا كند و مسووليتپذير باشد.
دهم اكتبر هر سال ميلادي مطابق با هجدهم مهر ماه شمسي از جانب فدراسيون جهاني بهداشت روان (WFMH) به عنوان «روز جهاني بهداشت روان» نامگذاري شده است. در هر سال اين فدراسيون يك شعار خاص را انتخاب و اعلام ميكند و در حيطه سلامت روان فعاليتهاي بسياري پيشبيني شده است.
بقراط در حدود ٤٠٠ سال قبل از ميلاد اعتقاد داشت كه بيماريهاي رواني را مانند بسياري از بيماريهاي جسمي ميتوان درمان كرد و لذا بهداشت روان از قديميترين موضوعات مورد توجه به شمار ميآيد.
مدرسه مهمترين مكان اثرگذار بر سلامت روان دانشآموزان پس از خانواده است و طيف متنوعي از فعاليتها را از پيشگيري اختلالات رواني تا اختلالات رفتاري و يادگيري و زمينههاي تشخيصي درماني را دربر ميگيرد. سه مرحله از پيشگيري را در موضوع برنامههاي بهداشت روان در مدارس بايد مديريت كنيم.
با توجه به اينكه اعتقاد داريم پيشگيري، از درمان مهمتر است پس بايد در پيشگيري نوع اول با تاكيد بر امر آموزش، افزايش مشاركت دانشآموزان، بالا بردن روحيه مسووليتپذيري آنها و تقويت زمينههاي مثبت رفتاري مثل اعتماد به نفس، مهارتهاي ارتباطي، خود مراقبتي و خود كارآمدي و كاهش زمينههاي منفي مانند افسردگي، اضطراب، پرخاشگري و در كل افزايش سطح سلامت روان دانشآموزان برنامهريزي شود. پس در پيشگيري اوليه بايد سعي شود از طريق آموزش مستمر و منظم شكلگيري اختلالات رفتاري در مدرسه و حتي در محيط خانواده باز نشود.
در پيشگيري نوع دوم بايد غربالگري و خدمات حمايتي فوري صورت پذيرد. اين مرحله بسيار مهم است زيرا اگر دانشآموز داراي نشانههاي هشداردهنده اختلالات رواني به موقع تحت درمان قرار نگيرد، ممكن است اختلالهاي رفتاري وي پايدار شود و عارضه به صورت شديدتري بروز يابد. اين مرحله با افزايش آگاهيهاي معلمان، مديران، معاونين و اولياي دانشآموزان بايد همراه باشد. در پيشگيري نوع سوم ارجاع و پيگيري دانشآموزان داراي اختلالات رفتاري مشخص و مبرهن به متخصصان و مشاوران با تجربه است و در صورت نياز فرآيند ارجاع به روانپزشكان و روانشناسان متخصص پيگيري شود. بنابراين در مبحث بهداشت رواني و سلامت فكر و قدرت سازگاري فرد با محيط و اطرافيان لازم است كه هماطور كه از جسم خود مراقبت ميكنيم، روح خود را نيز براي داشتن زندگي بهتر و موثرتر، قويتر سازيم.
مهرداد اميري،متخصص علوم تربيتي و مشاور مدارس:بهداشت رواني و مدرسه
مهرماه جاري (١٨ تا ٢٤) شاهد رويداد فرهنگي-آموزشي سترگ و گرانپايهاي بوديم به نام هفته بهداشت روان كه در حوزه آموزش و پرورش كشور با عنوان هفته بهداشت روان و با شعار بهداشت روان و مدرسه كارآمد، مورد استقبال قرار گرفت. جستار حاضر در نگاهي اجمالي، به تحليل و بررسي وضعيت موجود سلامت و بهداشت روان در مدارس كشور پرداخته است.
متخصصان امر، بهداشت رواني را به مجموعه عواملي اطلاق ميكنند كه برآيند آنها سلامت رواني فرد را در بر داشته باشد. لذا شخصي كه از بهداشت رواني نسبتا خوبي برخوردار است در كردار و رفتار اجتماعياش نيز داراي تعادل بوده و ميتواند به عنوان فردي از افراد جامعه راهگشاي نيل به جامعه سالم باشد.
از آنجا كه دانشآموزان بيشتر اوقات خود را در مدرسه و محيط آموزشي ميگذرانند، روشن است كه اين فضا بر سلامت افراد در دوران تحصيل و سپس در بزرگسالي تاثير مهمي دارد. بنابراين توصيه ميشود خانواده، مراكز آموزشي و مدارس جهت شناخت عوامل موثر در بهداشت رواني و تامين آن ارتباط كارآمدتري داشته باشند.
ضرورت پرداختن به بهداشت رواني در مدارس بركسي پوشيده نيست و رسيدن به اهداف آموزشي كه مدارس به عنوان اهداف اساسي خود به آنها توجه دارند مستلزم تامين بهداشت رواني دانشآموزان است. پژوهشهاي متعدد نشان داده است كه سلامت رواني دانشآموزان با پيشرفت تحصيلي آنها رابطه مستقيم دارد و دانشآموزاني كه به نحوي از مشكلات رواني يا از فقدان بهداشت رواني مناسب رنج ميبرند اغلب با افت تحصيلي مواجه هستند.
بنابراين جهت تامين شرايط مناسب براي نيل به اهداف آموزشي، تربيتي و تضمين سلامت افراد در جامعه در سنين مختلف بهرهگيري از شيوههاي مناسب جهت تامين بهداشت رواني در مدارس ضروري به نظر ميرسد.
از جمله عواملي كه بهداشت روان در مدارس را تحتالشعاع قرار ميدهد ميتوان به محيط فيزيكي مدرسه، بهداشت رواني مسوولان مدرسه و نقش مشاور در تامين بهداشت رواني در فضاي آموزشي اشاره كرد.
خوشبختانه با توجه ويژهاي كه آموزش و پرورش در چند سال اخير به حضور مشاوران در مدارس متوسطه اول داشته است، انتظار ميرود وضعيت بهداشت روان دانشآموزان در آينده نهچندان دور تغيير مثبت و چشمگيري داشته باشد.
اما رسيدن به اين هدف تنها با شناخت عوامل و علل ايجاد عدم سلامت رواني و عوامل اخلالگر در بهداشت رواني دانشآموزان ميسر ميشود.
مشكلات تربيتي كودكان و نوجوانان يكي از مسائل مهم خانوادهها و مدارس است كه ميتواند سرچشمه و منشأ بسياري از استرسها، تنشها و درگيريهاي بين بچهها و آموزگاران باشد. بسياري از اين مشكلات و اختلالات را، كودكان از محيط خانه و مدرسه كسب ميكنند و علت آن نيز الگوهاي رفتاري ناسالمي است كه در اطراف خود مشاهده ميكنند.
يافتههاي پژوهشي نشان ميدهد كه از هر پنج دانشآموز، يك نفر دچار مشكلات مربوط به سلامت رواني است كه متاسفانه به دليل عدم پيگيري و رسيدگي، اينگونه اختلالات رفتاري تا اخذ مدارج تحصيلي بالاتر و حتي ورود به اجتماع در آنها پايدار و ماندگار ميماند.
البته اين مساله در شهرهاي مختلف كشور و حتي در محلههاي مختلف يك شهر با توجه به ويژگيهاي قومي، فرهنگي و مذهبي داراي ريشههاي متفاوت است. اختلالاتي مثل پرخاشگري، كمبود توجه، كاهش قدرت تمركز، عدم رعايت نظم و مقررات، كمرويي، شكستهاي تحصيلي و عدم پذيرش مسووليت از جمله مشكلاتي است كه دانشآموزان در طول دوران مدرسه با آن مواجه ميشوند.
از جمله عواملي كه بهداشت روان در مدارس را تحتالشعاع قرار ميدهد ميتوان به محيط فيزيكي مدرسه، بهداشت رواني مسوولان مدرسه و نقش مشاور در تامين بهداشت رواني در فضاي آموزشي اشاره كرد.
خوشبختانه با توجه ويژهاي كه آموزش و پرورش در چند سال اخير به حضور مشاوران در مدارس متوسطه اول داشته است، انتظار ميرود وضعيت بهداشت روان دانشآموزان در آينده نهچندان دور تغيير مثبت و چشمگيري داشته باشد.
اما رسيدن به اين هدف تنها با شناخت عوامل و علل ايجاد عدم سلامت رواني و عوامل اخلالگر در بهداشت رواني دانشآموزان ميسر ميشود.
مشكلات تربيتي كودكان و نوجوانان يكي از مسائل مهم خانوادهها و مدارس است كه ميتواند سرچشمه و منشأ بسياري از استرسها، تنشها و درگيريهاي بين بچهها و آموزگاران باشد. بسياري از اين مشكلات و اختلالات را، كودكان از محيط خانه و مدرسه كسب ميكنند و علت آن نيز الگوهاي رفتاري ناسالمي است كه در اطراف خود مشاهده ميكنند.
يافتههاي پژوهشي نشان ميدهد كه از هر پنج دانشآموز، يك نفر دچار مشكلات مربوط به سلامت رواني است كه متاسفانه به دليل عدم پيگيري و رسيدگي، اينگونه اختلالات رفتاري تا اخذ مدارج تحصيلي بالاتر و حتي ورود به اجتماع در آنها پايدار و ماندگار ميماند.
البته اين مساله در شهرهاي مختلف كشور و حتي در محلههاي مختلف يك شهر با توجه به ويژگيهاي قومي، فرهنگي و مذهبي داراي ريشههاي متفاوت است. اختلالاتي مثل پرخاشگري، كمبود توجه، كاهش قدرت تمركز، عدم رعايت نظم و مقررات، كمرويي، شكستهاي تحصيلي و عدم پذيرش مسووليت از جمله مشكلاتي است كه دانشآموزان در طول دوران مدرسه با آن مواجه ميشوند.
از جمله اقدامات موثري كه در اين راستا، معلمان و مشاوران مدارس ميتوانند براي رشد و پرورش ويژگيهاي اخلاقي و رفتاري شايسته در كودكان و نوجوانان انجام دهند، ايجاد محيطي عاري از فشارهاي رواني، رقابتهاي ناسالم و هيجانات گوناگوني است كه موجب رشد احساسات منفي در افراد ميشود.
رعايت اصول بهداشت رواني در كلاس درس، به ويژه سالهاي نخستين آموزش، به رشد و توسعه شيوههاي تربيتي مناسب كمك ميكند. بديهي است معلمان اغلب در قبال آموزش و يادگيري كليه دانشآموزان و به خصوص آنهايي كه نيازهاي ويژهاي دارند، احساس مسووليت ميكنند و تلاش ايشان بر كسي پوشيده نيست. حال آنكه بيشتر دبيران و آموزگاران به ندرت در زمينه بهداشت رواني دانشآموزان دوره و آموزش خاصي ديدهاند. بهعلاوه، مشكلات و مسائلي كه معلمان و كادر آموزشي با آن رو به رو هستند، گاه چنان پيچيده و متنوع است كه به بررسيهاي دقيق مشاورهاي و روانشناسي نياز دارد.
لازم به ذكر است كه هر چه زودتر تشخيص و شناسايي اينگونه اختلالات و بيماريها در كودكان و نوجوانان صورت گيرد، تاثيرمنفي كمتري بر بافت ذهني و رواني آنان خواهد گذاشت. از اين رو آموزش و آشنا كردن آموزگاران و دبيران با انواع نابهنجاريهاي رفتاري-كنشي دانشآموزان ميتواند گامي مثبت در جهت ارتقاي بهداشت رواني مدرسه به شمار آيد.
موضوعات مورد توجه در بخشنامههاي آموزش و پرورش در سطح كشور در خصوص سلامت روان به مسائلي همچون بهداشت روان و مدرسه دوستدار زندگي، بهداشت روان و مشاركت در مدرسه، بهداشت روان و ارتباط موثر در مدرسه، بهداشت روان و عوامل اجتماعي، بهداشت روان و خانواده، بهداشت روان و پيشگيري از افسردگي و بهداشت روان و طراحي مسير زندگي پرداخته است.
حال آنكه پرداختن به اين امور نميتواند و نبايد به برگزاري چند سخنراني يا نمايشگاه يا تبليغ در رسانهها براي مدت يك هفته محدود شده به دست فراموشي سپرده شود.
لذا توجه مداوم به اين امر و آگاهسازي مسوولان مدرسه و معلمين در اتخاذ شيوههاي ارتباطي و تربيتي مناسب، رفع عوامل مخل بهداشت رواني معلمين، ارتباط مستمر با خانواده دانشآموزان، بهروزرساني اطلاعات و آگاهيهاي مشاوران و ارتقاي توانمنديها و مهارتهاي آنها، بهبود شرايط فيزيكي مدارس و برگزاري جلسات آگاهسازي براي دانشآموزان و در جهت آموزش مهارتهاي زندگي، كنترل استرس و تامين بهداشت رواني ضروري است.
رعايت اصول بهداشت رواني در كلاس درس، به ويژه سالهاي نخستين آموزش، به رشد و توسعه شيوههاي تربيتي مناسب كمك ميكند. بديهي است معلمان اغلب در قبال آموزش و يادگيري كليه دانشآموزان و به خصوص آنهايي كه نيازهاي ويژهاي دارند، احساس مسووليت ميكنند و تلاش ايشان بر كسي پوشيده نيست. حال آنكه بيشتر دبيران و آموزگاران به ندرت در زمينه بهداشت رواني دانشآموزان دوره و آموزش خاصي ديدهاند. بهعلاوه، مشكلات و مسائلي كه معلمان و كادر آموزشي با آن رو به رو هستند، گاه چنان پيچيده و متنوع است كه به بررسيهاي دقيق مشاورهاي و روانشناسي نياز دارد.
لازم به ذكر است كه هر چه زودتر تشخيص و شناسايي اينگونه اختلالات و بيماريها در كودكان و نوجوانان صورت گيرد، تاثيرمنفي كمتري بر بافت ذهني و رواني آنان خواهد گذاشت. از اين رو آموزش و آشنا كردن آموزگاران و دبيران با انواع نابهنجاريهاي رفتاري-كنشي دانشآموزان ميتواند گامي مثبت در جهت ارتقاي بهداشت رواني مدرسه به شمار آيد.
موضوعات مورد توجه در بخشنامههاي آموزش و پرورش در سطح كشور در خصوص سلامت روان به مسائلي همچون بهداشت روان و مدرسه دوستدار زندگي، بهداشت روان و مشاركت در مدرسه، بهداشت روان و ارتباط موثر در مدرسه، بهداشت روان و عوامل اجتماعي، بهداشت روان و خانواده، بهداشت روان و پيشگيري از افسردگي و بهداشت روان و طراحي مسير زندگي پرداخته است.
حال آنكه پرداختن به اين امور نميتواند و نبايد به برگزاري چند سخنراني يا نمايشگاه يا تبليغ در رسانهها براي مدت يك هفته محدود شده به دست فراموشي سپرده شود.
لذا توجه مداوم به اين امر و آگاهسازي مسوولان مدرسه و معلمين در اتخاذ شيوههاي ارتباطي و تربيتي مناسب، رفع عوامل مخل بهداشت رواني معلمين، ارتباط مستمر با خانواده دانشآموزان، بهروزرساني اطلاعات و آگاهيهاي مشاوران و ارتقاي توانمنديها و مهارتهاي آنها، بهبود شرايط فيزيكي مدارس و برگزاري جلسات آگاهسازي براي دانشآموزان و در جهت آموزش مهارتهاي زندگي، كنترل استرس و تامين بهداشت رواني ضروري است.
۰