عربستان در تکاپوی حفظ قدرت خارجی و ثبات داخلی
هماکنون با استعفای حریری دو موضوع در سطح سیاسی و در بين تحلیلگران مطرح است؛ یکی اینکه انگیزه این استعفا برخلاف پروتکلهای اداری و معمول سیاسی که نه در لبنان که در ریاض انجام شده، چه بوده است. دوم اینکه تبعات این استعفای از قبل پیشبینینشده براي اوضاع سیاسی و امنیتی لبنان در آینده چه خواهد بود.
کد خبر :
۴۵۳۴۸
بازدید :
۱۷۳۹
اردشير زارعيقنواتي | استعفای «سعد حریری»، نخستوزیر لبنان، در روز چهارم نوامبر، آن هم در یک کشور ثالث تعجب و شگفتی محافل سیاسی در لبنان و منطقه را به همراه داشته است. این استعفا که از قبل برای نیروهای سیاسی قابل پیشبینی نبود و تقریبا هیچ زمینه و بستری درخصوص بروز اختلاف در فضای سیاسی لبنان را نمایندگی نمیکرد، بهدرستی از سوی محافل سیاسی و تحلیلگران تصمیمي از طرف رهبران ریاض تلقی شده که تنها حریری دیکته آن را خوانده است.
در حوزه داخلی سیاست در لبنان در هفتهها و ماههای اخیر هیچ اتفاق قابل ذکر یا تنش خاصی در حوزه سیاسی و امنیتی این کشور بروز نکرده بود و ظاهرا بیروت بعد از مصالحه انجامگرفته در سال گذشته برای پذیرش ریاستجمهوری «میشل عون» و نخستوزیری آقای حریری، با بحران وداع کرده بود.
هماکنون با استعفای حریری دو موضوع در سطح سیاسی و در بين تحلیلگران مطرح است؛ یکی اینکه انگیزه این استعفا برخلاف پروتکلهای اداری و معمول سیاسی که نه در لبنان که در ریاض انجام شده، چه بوده است. دوم اینکه تبعات این استعفای از قبل پیشبینینشده براي اوضاع سیاسی و امنیتی لبنان در آینده چه خواهد بود.
قبل از پاسخ به این دو سؤال باید کمی به عقب بازگشت و موضوع را فراتر از لبنان نگاه کرد و آن اینکه بسیاری از تحولات سیاسی و حتی نظامی در روزها و هفتههای اخیر تابعی از یک بازی بزرگتر در منطقه است که قبلا از سوی «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری آمریکا تحت عنوان «استراتژی جدید آمریکا درخصوص ایران» اعلان شد و همچنین منازعه بزرگی که در سالهای بعد از ٢٠١١ میلادی ریاض و تهران را در مقابل هم قرار داده است.
در چنین وضعیتی دو محور کاملا مجزا و رقیب در منطقه شکل گرفت که یک طرف آن ایران، سوریه، عراق و متحدان آن قرار داشتند و طرف دیگر آن عربستان سعودی بهعنوان رهبر کشورهای عرب سنی در منطقه، اسرائیل و آمریکا قرار دارد.
این دو محور منطقه از همان ابتدا در تقابل سیاسی و جنگهای نیابتی با هم قرار گرفته و هر کدام سعی در یارگیری و تثبیت موقعیت خود داشته است. سفر از پیش تنظیمنشده سعد حریری به عربستان و متعاقب آن اعلان استعفای او در این کشور، دقیقا در روزی اتفاق میافتد که همزمان در خود عربستان نیز تحولاتی ازجمله شلیک موشک میانبرد از طرف یمن به فرودگاه ریاض انجام شد و در صحنه داخلی این کشور نیز با دستور «محمدبنسلمان»، ولیعهد جوان و همهکاره امروز عربستان، در چارچوب تشکیل «کمیته مبارزه با فساد» حدود ١١ شاهزاده و ٣٠ مقاوم ارشد این کشور که چهار وزیر دولت کنونی هم در بین آنان هستند، از کار برکنار و خانهنشین شدند.
بههمیندلیل استعفای حریری را باید در چارچوب خواست عربستان دانست که حتی بسیاری از رهبران جناح سنی حامی او در لبنان را هم دچار شوک کرده است. جدا از گمانهزنیهایی که درباره شخص حریری انجام میگیرد، ابعاد این استعفا بسیار فراتر از حوزه سیاسی لبنان و تحولات داخلی این کشور بوده است.
بنبست عربستان در جنگ یمن نیز انگیزه مضاعفی را برای رهبران ریاض ایجاد کرده است تا با فشار بر حوزههای نفوذ ایران از تمام اهرمهای فشار در دسترس خود علیه موقعیت تهران استفاده کنند که دراینبین لبنان موقعیت ویژهاي خواهد داشت. ظاهرا عربستان حتی به بهای بیثباتسازی کشوری همچون لبنان حاضر شده است در این رقابت و نبرد ژئوپلیتیک منطقه، این کشور کثیرالمله را قربانی سناریوی تشدید تنش خود کند.
اقدامات نسنجیده و از روی دستپاچگی رهبران عربستان که با برآمدن محمدبنسلمان در هرم قدرت دچار توهم قدرت شده، دیگر حتی فاقد درک روانشناختی پیچیدگیهای دنیای سیاست و تعلقات ملی کشورهای همپیمان خود است. این استعفا اگر به جای اینکه در ریاض اعلان شود در خود بیروت انجام میشد، بدون شک تأثیر سیاسی بسیار بیشتری را میتوانست به دنبال داشته باشد اما حالا همگان آن را یک دستور دیکتهشده از طرف ریاض میدانند.
برای جناح تحت رهبری خانواده حریری، متحدان غیرسنی آن و حزب «المستقبل» با توجه به شکل و ماهیت این استعفا که تابع اختلافات و تنشهای درونی نیست، این اقدام به این اندازه تحریککننده نبوده و پتانسیل ورود به مرحله تضادهای غیرقابل حل را ندارد.
بههمیندلیل اقدام حریری نهتنها به موقعیت حامیان عربستان در لبنان کمک نمیکند بلکه با توجه به درپیشبودن انتخابات پارلمانی در چند ماه آینده، خروج حریری از رهبری دولت هم بین متحدان او چنددستگی ایجاد میکند و هم در بدنه اجتماعی این کشور موقعیت این جناح را بهشدت تضعیف میکند. نیروهای سیاسی و مردم لبنان نیز بهویژه بعد از حوادث تروریستی شهر «عرسال» تمایل به ورود مستقیم به رقابت و درگیریهای منطقه را نخواهند داشت و پیام حریری برای قطع دستهای ایران بازخورد چندانی در لبنان پیدا نمیکند.
۰