نگاهی ملی در داستان دهقان فداکار
خوشبختانه نویسندهای آگاه با بهکارگیری قواعد داستاننویسی آن را برای کودکان سرزمین ایران بهشیوهای همدلانه و داستانی میپروراند و از آن مهمتر شخصیتی آگاه و مسئولیتپذیر و آشنا به ظرایف در نهاد تألیفِ آموزشوپرورش وقت داستان مذکور را در کتابهای درسی پایه ابتدایی قرار میدهد.
کد خبر :
۴۶۸۵۸
بازدید :
۲۰۸۷
محسن هوشمند، پژوهشگر دانشگاه میشیگان | «دهقان فداکارِ» کتابهای درسی بسیاری از ایرانیان پس از مدتی بیماری در یازدهم آذر درگذشت. همانطوری که تقریبا قاطبه ایرانیان باسواد خبر دارند، جوانی در شبی سرد پس از ریزش کوه بر مسیر عبور راهآهن، ازخودگذشتگی میکند و جان جمعی از هممیهنان را نجات میدهد.
در این چند روز گروه بیشماری از ایرانیان در غم ازدستدادن آن قهرمان شریک بودند. انواع پیامها و خبرهایی که در رسانههای مختلف و بین ایرانیان ردوبدل شد، خود گواه است بر این مدعا. عدهای نیز گمانهزنی کردند که نامش این نیست و آن است و عدهای دیگر که خود آن مرحوم گفته لباس گرمش را درنیاورده یا کتک خورده است و بیتوجهی مسئولان و فقر و جز اینها.
مسئله مورد توجه دیگر، حذف داستان «دهقان فداکار» از کتابهای درسی بود؛ اما مسئلهای دیگر نیز وجود دارد که اکثر تحلیلگران یا رسانهها به آن التفاتی نداشتند، پیرنگ داستان و دلیل قرارگیری آن در کتابهای درسی بود.
خلاصه ماجرا این است که جوانی از روستاهای شهرستان میانه ازخودگذشتگی میکند و قطاری و سرنشینانش را از خطری میرهاند. ماجرا به نوع خود بزرگ است و بسیار مهم؛ اما اگر موضوع در روزنامه اطلاعات سال ١٣٤٠ بازتابی نداشت و سپس دیگری در کتابهای درسی تعبیه نمیکرد، نه از تاک نشانی میماند و نه از تاکنشان و آن ازخودگذشتگی در آن گردنه دفن میشد و شاید صرفا در ذهن نقش اصلی ماجرا باقی میماند و ما از وجود چنین شخصیتی خبردار نمیشدیم.
اما خوشبختانه نویسندهای آگاه و روشن این خلاصه را برمیگیرد و با بهکارگیری قواعد داستاننویسی آن را برای کودکان سرزمین ایران بهشیوهای همدلانه و داستانی میپروراند و از آن مهمتر شخصیتی آگاه و مسئولیتپذیر و آشنا به ظرایف در نهاد تألیفِ آموزشوپرورش وقت داستان مذکور را در کتابهای درسی پایه ابتدایی قرار میدهد.
برای این پیرنگ تصویری طراحی میکنند. آن را تبدیل به داستانی پرغرور برای همه ایرانیان میکنند و «ریزعلی» را نماد ازخودگذشتگی و فداکاری ملی میکنند؛ آنچنانکه پس از گذشت بیش از ٥٠ سال از آن رخداد همه ایرانیان به آن داستان فخر میورزند و خود را حاضر در آن لحظه سخت و «سخت پرشکوه» تصمیمگیری «دهقان ایران» میدانند و میبینند. از توضیحات قبل چند مسئله مهم را نتیجه میگیرم:
١ - دستگاههای آموزشی ایران نیاز به افرادی و نهادی دارد که بتوانند ادبیات و همچنین رخدادهای ایران و جهان را زیر نظر داشته باشند و بررسی کنند.
این کار نیاز به تلاش و جدیت در کار دارد که متأسفانه امروزه کمتر دیده میشود و اثرات سوء بیتوجهی مذکور پرهزینه و آفتزا خواهد بود که نمونهاش بیتفاوتی و سهلانگاری و نارضایتی موجود است.
٢ - اگر اتفاقی را مناسب یافتند، بر اساس آن پیرنگی و طرحی متناسب با اوضاع مملکت و در راستای اهداف ملی و پیشرفت ایران و تشویق کودکان و نوجوانان به کار و تلاش پایهگذاری کنند. آنگونه که برای دهقان فداکار شد.
٣ - این نگاه باید بهگونهای باشد که همه ایرانیان، خود را در آن شریک بیابند و جامعه هدف همه ایرانیان باشد. بهعنوان مثال، داستان مذکور در مسیری نزدیک دهکدهای در شهرستان میانه رخ داده است؛ اما داستان طوری طراحی شده است که در جایجای ایران قابل فهم است و همه با آن همدل هستیم.
به دیگر سخن، داستان طوری نیست که جایی در بیرون از ما یا جایی دیگر اتفاق افتاده باشد و ما خود را جدا از آن ببینیم.
٤ - مسئولان و طراحان این پیرنگ، ارجی وصفناپذیر دارند. آنها با تهیه و تعبیه این داستان تأثیری انکارناپذیر در شخصیتسازی دهقان فداکار ایران دارند.
این خود بهخوبی نشان میدهد که باید نهادها و افراد شاغل در این نهادها مسلح به نگاهی ملی باشند تا بتوان ارزشی و برگی بر فرهنگ و تاریخ و پیشرفت ایرانزمین افزود. آنها داستانی را از شخصی گمنام چنان ایرانی و حتی جهانی کردند که شاید از راههای دیگر به این آسانی و تأثیرگذاری میسر نباشد.
بیتردید، مسئولان و طراحان این داستان مشخصا دارای دید عمیق و آشنا به ظرایف منطقه و هویت ایرانی و چالشهای پیشروی ایران بودهاند. همین توجه و جدیت در کار و نگاه ملی آنها به آفریدن این داستان ملی منتج شده است. نگاهی که امروزه در مسئولان کمتر دیده میشود و این در حالی است که ایران و ایرانیبودن نیاز به توجه همهجانبه و گسترده دارد.
٥ - گفته میشود که این داستان از کتابهای درسی فعلی کنار گذاشته شده است. باید بررسی کرد و دید که چه داستانهایی دیگری به جای این داستان و موارد مشابه تعبیه شده است. آیا آفریدن و گسترش نگاه همدلانه بین ایرانیان در دستور کار قرار دارد؟
بهطوریکه با خواندن داستان، هر ایرانی خود را متعلق به آن بداند؟ آیا به وظایف خطیر خود آشنا هستند؟ آیا مسئولان فعلی نیز دارای همان امعان نظر موجود در طراحان داستان دهقان فداکار هستند؟ دستکم اینکه مسئولان فعلی تجربههای مسئولان قبلی را به یدک میکشند و جای تعجب و نگرانی خواهد بود، اگر تصمیماتشان ملیاندیشانهتر و سازمانیافتهتر نشده باشد.
٦ - نگاه ملی، پیشرفت و آگاهی ملی سرآغاز و شرط لازم هرگونه اعتلا و پیشرفت جامعه ایرانی است. امید که مسئولان و دستگاههای آموزشی ایرانزمین اینچنین تجاربی را گسترش دهند و در اعتلای بیشتر ایران نهادینهتر و با مسئولیت بیشتر عمل کنند.
به دیگر سخن، داستان طوری نیست که جایی در بیرون از ما یا جایی دیگر اتفاق افتاده باشد و ما خود را جدا از آن ببینیم.
۰