آسیب زنانه-مردانه ندارد

آسیب زنانه-مردانه ندارد

ما بیشترین میزان مصرف لوازم آرایشی را در منطقه داریم. این نشانه‌ای از استراتژی‌های غلط ما است که توانمندی‌های زنان را ندیده‌ایم، فرصت ظهور و بروز به آن‌ها نداده‌ایم و در نهایت آن‌ها هم به همین نگاه کالایی به زن، تن داده‌اند.

کد خبر : ۴۷۱۱۷
بازدید : ۱۴۲۶
آسیب زنانه-مردانه ندارد
اینقدر اهل فوتبال است که فرآیند انتخابات مجلس دهم را هم با مثالی فوتبالی شرح می‌دهد. می‌گوید آن انتخابات مثل بازی فوتبالی بود که تمام تعویض‌های یک تیم مانده بود برای دقیقه ٩٠.
آن هم نه سه تعویض بلکه تعویض همه بازیکنان. او هم یکی از همان یاران تعویضی دقیقه نود بود که نامش در فهرست امید قرار گرفت و از حوزه تهران راهی مجلس شد.
پروانه سلحشوری همسر «برات قبادیان» فعال اصلاح‌طلب است، اما هیچ خوش ندارد که مخاطبانش احساس کنند، چون همسرش فعال سیاسی است او به فهرست امید راه یافته.
برای همین می‌گوید وقتی برای مصاحبه به شورای اصلاح‌طلبان مراجعه کرده دو شرط گذاشته؛ اول صرفا به دلیل زن بودن انتخاب نشود و دیگر اینکه به واسطه نام همسرش برای او امتیازی قائل نشوند:
«گفتم اگر من شایستگی دارم انتخابم کنید وگرنه دوست ندارم با رانت وارد لیست شوم.»
سلحشوری می‌گوید همواره کوشش کرده بعد از راهیابی به مجلس هم این استقلال حرفه‌ای را حفظ کند و به مزاح می‌گوید که در جریان رای اعتماد به وزیر علوم با وجود دیدگاه مثبت همسرش به غلامی او مخالف وزیر بوده و در نهایت هم رای مخالف داده است.
البته از نظر او آقای وزیر تا حالا بد عمل نکرده است. سلحشوری ٥٣ ساله در ١٨ سالگی ازدواج کرده و پس از آن راهی هندوستان شده و در آنجا در رشته زبان انگلیسی تحصیل کرده.
او پس از بازگشت به ایران در مقطع ارشد و دکترای جامعه‌شناسی در دانشگاه‌های پیام نور و واحد علوم و تحقیقات در رشته جامعه‌شناسی درس خوانده است.
او هم همسر است، هم مادر (سه فرزند دارد)، هم استاد دانشگاه است و هم نماینده مجلس. رییس فراکسیون زنان و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس دعوت «اعتماد» را برای گفت‌وگو پذیرفت تا به پرسش‌هایی درباره وضعیت زنان، آسیب‌های اجتماعی و... پاسخ گوید.

خانم سلحشوری! وقتی در انتخابات پیروز شدید و به مجلس راه یافتید، چقدر فضای مجلس با تصور قبلی شما نزدیک بود؟
در دو سه ماه اول کمی سرخورده شدم. احساس می‌کردم مجلس زیادی بی‌نظم است. اوایل تصور می‌کردم امیدی به مجلس نیست و از دل این ساختار آنچه باید را به دست نمی‌آوریم.
من با برنامه بدون تعارف بخش خبری ٢٠: ٣٠ شبکه دوم هم یک مصاحبه کردم و آنجا هم گفتم که در دوره آینده قطعا نامزد نمی‌شوم. البته آن برنامه مصاحبه‌ای دو ساعته بود که من صادقانه به تمام سوالات جواب دادم، اما بعدا در تدوین با عقب و جلو کردن صحبت‌های من، طوری برنامه را تدوین کرده بودند که تخریب شوم.

چرا گفتید دیگر نامزد مجلس نمی‌شوید؟
احساس می‌کردم نمی‌توانم مفید واقع شوم. این‌ها مرا اذیت می‌کرد. ولی کم‌کم متوجه شدم که در همین فضا هم می‌توان کار کرد. خصوصا زمانی که رفتم کمیسیون تلفیق خیلی موثر واقع شدم.

شما هم جزو بی‌نظم‌های مجلس هستید؟
بله، دقیقا. من متوجه شدم که برای انجام امور لازم است در مجلس رفت و آمد داشته باشیم. یعنی از صبح تا ظهر که صحن علنی برگزار می‌شود فقط سر صندلی‌های‌مان نمی‌نشینیم.
ضرورت ایجاب می‌کند که درباره طرح‌ها یا لوایح لابی کنیم و سایر نمایندگان را اقناع کنیم. یا مثلا در مورد تذکر و سوال امضا بگیریم. آن موقع به این درک نرسیده بودم. آن موقع هنوز عنصر فعالی نشده بودم. الان با همکارانم بسیار مشورت می‌کنم و در جمع‌هایی که شکل می‌گیرد شرکت می‌کنم.

در کمیسیون تلفیق چقدر موثر بودید؟
در برنامه‌های ششم توسعه در حوزه ورزش کار کردم. بحث اختصاص بودجه به ورزش زنان. عوارض سیگار را اختصاص دادیم به ورزش، بهداشت و آموزش. در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری مصوبات بسیار خوبی داشتیم. در مواردی که مربوط به کمیسیون فرهنگی بود هم نقش فعالی داشتم.

در ماجرای عوارض سیگار، مافیای سیگار به شما فشار نیاورد؟
معمولا، چون از خصوصیات من مطلع‌اند کسی سراغم نمی‌آید. ضمن اینکه درباره جزییات این موضوع واقعا اطلاع ندارم. اما بالاخره روی هر چیزی که دست می‌گذارید می‌گویند مافیا اجازه نمی‌دهد. آدم‌هایی که در مواضع‌شان استوار هستند کسی سراغ‌شان نمی‌آید.

تاکنون کسی شما را امتحان کرده است؟
تا الان کسی مرا امتحان نکرده. ضمن اینکه اگر مافیایی هم در کار باشد باید روی بحث عوارض سیگار موفق می‌شد که نشد و مجلس رای خوبی داد. در حوزه زنان هم بحث عدالت جنسیتی زنان را تصویب کردیم و ارتقای جایگاه سازمانی زنان را پیش‌بینی کردیم.

اشاره‌تان به ماده ١٠١ قانون برنامه ششم است؟
بله، دقیقا. ماده ٩٢ تا ١٠٤ به کمیسیون ما برمی‌گردد. مثلا ما در برنامه ششم توسعه طرح جامع توانمندسازی زنان را با بودجه و با جدول زمان‌بندی تصویب کرده‌ایم.
اما چندی قبل خانم فاطمه دانشور در مصاحبه‌ای گفته‌اند که مجلس برای زنان سرپرست خانوار چه کار می‌کند.
بهتر بود اول اطلاع پیدا می‌کردند بعد نقد می‌کردند. به خصوص که بعضی نقد‌ها خصوصا در مورد کودکان کار به خودشان هم برمی‌گردد. ایشان تاکنون چندبار این نظرشان را تکرار کرده‌اند. به هر حال معتقدم در همین مدت خوب کار کردیم.

در این یک سال و نیم چه موانعی سر راه‌تان بوده که فکر می‌کردید نباید باشند؟
در حوزه قانونگذاری مانع اصلی این است که روند بروکراتیک مجلس زمانبر است. تصویب یک «ماده واحده» زمانبر است.
مثلا برخی مطرح می‌کنند که مجلس برای حمایت از کودکان چه کار می‌کند. ولی کمیسیون قضایی واقعا دارد کار می‌کند. یکی از ضعف‌های بزرگ سیستم مجلس و موانع توسعه سیاسی ایران نبود احزاب است.
اگر در یک کشور توسعه‌یافته کسی بخواهد وارد پارلمان شود حزب برایش برنامه دارد. کمیته‌های تخصصی طرح می‌نویسند و آن فرد از پشتوانه تئوریک لازم برخوردار است. در مجلس ما این اتفاق نمی‌افتد.
چون حمایت نمی‌شویم خود ما باید به این اقدام دست بزنیم. این اتفاق باعث کاهش کارآمدی ما می‌شود. یکی دیگر از دلایل کاهش کارآمدی ما این است که وظایفی روی دوش ما گذاشته شده که در واقع جزو وظایف نمایندگان نیست.

مثل چه کارهایی؟
مثل اینکه یک نماینده مجلس باید پاسخگوی تک‌تک مراجعان باشد. مثلا وظیفه من نوعی، این نیست که افراد را ببرم سر کار. اما با توجه به وضعیت بیکاری این تقاضا‌ها همیشه وجود دارد.

هفته‌ای چند تقاضای معرفینامه شغلی دارید؟
خیلی زیاد. هم مراجعه‌کننده داریم. هم نامه داریم. شرایط اشتغال سخت است. سر دوراهی هستم. بعضا نامه‌هایی را که به سازمان‌ها می‌دهم رد می‌شوند. مثلا برای وزارت نیرو ٣٠ نامه زده‌ام و رد شده‌اند.
مدتی تصمیم گرفتم که دیگر نامه تقاضای اشتغال به دست مردم ندهم. اما رییس دفترم گفت: نباید مردم را ناراحت کنید. ولی من فکر می‌کردم اگر نامه می‌دهم باید نتیجه‌بخش باشد.
بعضا جلوی خود افراد نامه نماینده می‌رود توی سطل زباله. به مسوول دفترم گفتم بررسی کند برای جاهایی که نتیجه‌بخش است نامه بدهیم. نباید به مردم امید واهی بدهیم. چرا مردم باید بعد از کلی دوندگی متوجه شوند که کاری برای‌شان انجام نمی‌شود. البته بعضی درخواست‌ها هم هست که می‌بینیم اگر تلاش کنیم گره‌ای از مشکل مردم باز می‌شود، خوب تلاش می‌کنیم.

به طور متوسط یک آمار میانگین بدهید؟
نه نمی‌توان برایش میانگین تعیین کرد. تازه این وضعیت ما به عنوان نماینده تهران است که همه می‌گویند مراجعه‌کننده نداریم. نماینده شهرستان‌ها که وضعیت خودشان را دارند. ولی من ِ. نماینده تهران از تمام ایران مراجعه‌کننده دارم. از خراسان گرفته تا مرکزی و سمنان و جاهای دیگر نامه دارم.

تقاضاهای مردم در چه موضوعاتی است؟
مردم یا وام می‌خواهند یا شغل. بعضا کمیته امداد و بهزیستی برای تسهیلات خرد کمک می‌کنند. البته من، چون در حوزه اقتصادی کار نمی‌کنم برای کسی وام کلان نگرفته‌ام. اما برای مردمی که مشکل داشته‌اند بعضا موفق شده‌ایم که از طریق نهادهای حمایتی وام‌هایی به میزان کم بگیریم.

شما بعد از نماینده شدن ارتباط‌تان را با مردم حفظ کردید یا از فضای عمومی جدا شدید؟
من خودم را متعلق به حوزه عمومی می‌دانم. اما اگر بروم خودم را به مردم معرفی کنم و از آن‌ها نظر بخواهم، ممکن است مردم از من بدشان بیاید.
چون متاسفانه اعتماد مردم به مسوولان کم شده و فکر می‌کنند هرکسی به فکر خودش است. به نظرم این رفتار مردم هم تاحدودی طبیعی است. اما برای ارتباط با مردم نمایندگان تهران در حوزه انتخابیه چهار دفتر دارند که به طور نوبتی به حوزه‌ها می‌رویم.

خانم سلحشوری! شما به عنوان یک جامعه‌شناس وقتی وارد مجلس شدید، چقدر در مجلس مساله آسیب‌های اجتماعی جدی گرفته می‌شود؟
مساله آسیب‌های اجتماعی جدی است. درباره آسیب‌های اجتماعی در قالب برنامه ششم توسعه یک ماده بلند بالا تصویب شده است که به نظرم اقدام خوبی بود. اما به طورکلی من شیوه‌های فعلی دخالت در حوزه اجتماعی را قبول ندارم. ما برای بقیه طوری برنامه‌ریزی می‌کنیم که جوان ما آن را نمی‌پسندد. این برنامه‌ریزی‌ها پاسخ مناسبی نمی‌گیرد.

به عبارتی طرح‌های حوزه اجتماعی را غیرواقع‌بینانه می‌دانید؟
فراتر از غیرواقع‌بینانه!

پس با مداخله از بالا به پایین در حوزه آسیب‌های اجتماعی موافق نیستید؟
از واژه خوبی استفاده کردید. بله این «مداخله»‌ها اثربخش و مبتنی بر واقعیت نیست.

برای طرح‌های غیرواقع‌بینانه مثالی هم دارید؟
مثلا ما الان داریم در مجلس طرحی را برای تشویق فرزندآوری تصویب می‌کنیم. خب واقعیت این است که هرم سنی جمعیت در ایران در حال پیر شدن است. من به عنوان یک جامعه شناس موافق بالا رفتن نرخ باروری هستم.
اما نه با راهکارهایی که ما تصویب می‌کنیم! اصلا معنی ندارد که ما وارد اتاق خواب مردم شویم. چند وقت پیش در سفر به سوئد وقتی دیدم مردم چقدر بچه دارند، تعجب کردم. خب آن‌ها وقتی با مساله پیر شدن جمعیت روبه‌رو شدند مشوق گذاشته‌اند.
در عین حال شرایط تحصیل، گذران اوقات فراغت و مسکن و... هم فراهم است. ما باید در مقام قانونگذار پیش‌نیازهای جامعه را فراهم کنیم. در این صورت جامعه با سیاست افزایش نرخ باروری همراهی می‌کند.

مجلس از پشتوانه تئوریک برای قانونگذاری موثر در تامین این پیش نیاز‌ها برخوردار است؟
اگر این پشتوانه وجود داشت که طرح‌های‌مان این نمی‌شد. برخی اوقات افسوس می‌خورم. وقتی ناراحتی‌های مردم را می‌بینم خجالت می‌کشم. گاهی یکی دو ماه تلفن را کنار می‌گذارم. از نظر روحی کم می‌آورم. من معتقدم در حوزه اجتماعی ما باید تسهیل‌گری کنیم نه مداخله. دولت هم باید تسهیل‌گر باشد. اما اینکه دایما دستور بدهیم موسیقی خارجی گوش نکنید، فیلم نبینید و... این کار‌ها خود فریبی است. بدون اغراق جوان ما از دست رفته است.

جوان ما از دست رفته یعنی چه؟
یعنی اینکه ما به عنوان پدر و مادر، به عنوان سیاستگذار و به عنوان جامعه نتوانسته‌ایم مسیر درستی را برای جوانان ترسیم کنیم.
نتوانسته‌ایم کارهایی که به نفع این جوان است را فراهم کنیم. ما تن‌ها کاری که کرده‌ایم این بوده که دایما جوان‌ها را بفرستیم دانشگاه. از لیسانس به فوق‌لیسانس و دکترا و...، اما این آدم‌ها توانمند نمی‌شوند، کارآفرین نمی‌شوند. ما باید کارآمدی را افزایش دهیم. نه اینکه دایم به آن‌ها محفوظات تزریق کنیم.

خانم سلحشوری! شنیدن این سخنان از زبان یک نماینده مجلس جالب است، اما در عمل از دل مجلسی که شما هم یکی از اعضایش هستید، کمتر طرح واقع بینانه‌ای بیرون می‌آید.
خب مگر چند نفر مثل من فکر می‌کنند. نماینده بیچاره‌ای که یک دفعه به او زنگ می‌زنند و با جزیی‌ترین مسائل از لوله‌کشی گرفته تا انتقال معلم و سرباز درگیرش می‌کنند؛ به این بحث‌ها نمی‌رسد. ناکارآمدی مجلس فقط تقصیر ما نیست.
این حاصل یک رابطه دوطرفه با جامعه است. اگر مردم ما به این نتیجه برسند که در مواجهه با یک نماینده مجلس درخواست‌های شخصی و منافع فردی‌شان را کنار بگذارند و بخواهند نماینده برای جمع کار کند آن موقع مجلس هم تغییر می‌کند.
اما در شرایط فعلی مجلس مجبور است که پاسخگوی تک‌تک افراد باشد. تازه شما باید ببینید که جلوی اتاق کار نماینده‌های شهرستان‌ها در مجلس چه صف‌هایی تشکیل می‌شود.

خب اگر حرف شما را قبول کنیم که این ناکارآمدی حاصل یک رابطه دو طرفه است، باید بگوییم که برخی از نمایندگان هم به رفتارهای عامه پسند دامن زده‌اند و به این ترتیب در جوامع محلی برای خودشان مقبولیت عمومی هم کسب کرده‌اند!
بله. به جای توجه به طرح‌های کلان وقت نماینده باید صرف چه چیزهایی شود. چون که نگاه ملی وجود ندارد.

شما رییس فراکسیون زنان مجلس هم هستید. در ابتدای گفت‌وگو شرط گذاشتید که پرسش‌ها به حوزه زنان محدود نباشد. فرمود: ید که احساس می‌کنید ادبیات جامعه خیلی جنسیتی شده و دایم از دوگانه زن و مرد سخن گفته می‌شود؛ به نظر شما این ادبیات نتیجه چیست؟
نتیجه تبعیض‌هایی است که به‌طور تاریخی متوجه زنان بوده و هنوز هم وجود دارد. شخصا خودم را از هیچ مردی کمتر نمی‌دانم. تقاضای من به این دلیل بود که نمی‌خواهم مثل برخی بازیگران که فقط نقش منفی یا مثبت بازی می‌کنند، صرفا درباره حوزه زنان صحبت کنم.
من و سایر زنان حاضر در مجلس صرفا کارهای مان به حوزه زنان محدود نیست. به عنوان نماینده مردم در حوزه‌هایی مانند ورزش و میراث فرهنگی و گردشگری هم دارم کار می‌کنم.
مثلا در بخش ورزش و میراث سعی کردم موثر باشم. مسوولان هم می‌دانند یکی از کسانی بودم که برای برنامه ششم توسعه کمک کردم. خب این‌ها معنی‌اش این است که نباید دوباره با نگاه تفکیک جنسیتی انتظار داشت که نماینده زن فقط درباره حوزه زنان صحبت و کار کند.
همین نگاه تبعیض‌آمیز موجب شده که مدیران مرد راضی می‌شوند یک مدیر بی‌تجربه مرد بر سر کار بیاید، اما وقتی یک زن برای مدیریت پیشنهاد می‌شود؛ می‌گویند بی‌تجربه است. چرا باید نیمی از جامعه را سانسور کرد.
چطور می‌شود یکدست جامعه را بست؟ مثل این می‌ماند که دستی که درد ندارد و آسیب ندیده است را آتل‌بندی کنیم و از آن استفاده نکنیم. یک دست نمی‌تواند همه کار‌ها را پیش ببرد. همین امروز داشتم با یکی از نمایندگان خوب مجلس صحبت می‌کردم که گفت: طرح مطالبه وزیر زنان درست نبود.

استدلالش چه بود؟
‌.می‌گفت: در میان زنان کسی نیست که بتواند وزیر شود. خب من با این حرف موافق نیستم. هر چند می‌دانستم که از این دولت نباید توقع انتصاب وزیر زن را داشت.
ما مطالبه وزیر زن را مطرح کردیم، اما امارات ٩ وزیر زن را منصوب کرد. چرا می‌گویند زنان نمی‌توانند؟ معنی این حرف این است که از ابتدا فرصت مشارکت اجتماعی و سیاسی از زنان سلب شود. برابر آمار‌ها نرخ مشارکت سیاسی زنان در ایران ٤ درصد است.
این شاخص اینقدر ناچیز است که از نظر آماری به سمت صفر میل می‌کند. خب آقایانی که ٤٠ سال کار کردند هم باید گزارش کار بدهند، ببینیم چه کرده‌اند؟!
من همیشه به مخالفان مدیریت زنان می‌گویم زنان هم بیایند بدتر از شما که کار نمی‌کنند. رتبه نازل ایران در زمینه «شکاف جنسیتی» نشان می‌دهد بسیاری از کشور‌ها واقف شده‌اند که توسعه پایدار بدون حضور زنان رخ نخواهد داد.
معنی‌اش این است که ما عقب افتاده‌ایم. الان هم اگر تغییری رخ می‌دهد آنقدر روندش کند است که احساس نمی‌شود.

مردان اصلاح‌طلب مجلس هم مخالف بودند؟
من برای وزارت علوم بسیاری از زنان توانمند را معرفی کردم، اما حتی برخی از دوستان اصلاح‌طلب هم می‌گفتند نه ایشان نمی‌توانند.

قبول دارید که نادیده گرفتن توانایی زنان صرفا به مردان محدود نیست و خیلی وقت‌ها جامعه زنان راهبردهای غلطی را در پیش می‌گیرد؟
بله، این یک واقعیت است. ما از نظر جامعه‌شناسی هم نظریه‌ای داریم درباره «زنان علیه زنان». زنانی بوده‌اند که با من تماس می‌گرفتند و می‌گفتند دنبال انتصاب زنان نباشید، آن‌ها نمی‌توانند. این باور‌ها باید تغییر کند.
بار‌ها گفته‌ام بحث منابع کمیاب قدرت است. ١٨ وزیر داریم و تعداد محدودی معاون وزیر. وقتی یک زن موقعیت می‌گیرد از طرفی مردان راضی نیستند و از طرفی هم ما زنان می‌گوییم به جای فلانی من باید می‌رفتم. در نتیجه خود ما برای رسیدن به منبع قدرت یکدیگر را حذف می‌کنیم.
در بحث مطالبه وزیر زن چند نفر از همکاران ما در مجلس مصاحبه کردند که ما وزیر زن نمی‌خواهیم و اگر معاون وزیر زن داشته باشیم، کافی است. انگار که این‌ها با هم منافات دارد. این‌ها نشان می‌دهد ما زنان در جایی که لازم است پشت هم نمی‌ایستیم.

برای افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان و تسریع در این روند چه اتفاقی باید بیفتد؟
در فضای جامعه از پایین خیلی خوب مطالبه شکل گرفته است، اما از بالا هنوز به اندازه کافی حرکتی نشده است. زنان انتظار دارند همانطور که قبل از انتخابات مورد توجه بودند، بعد از ورود آقای روحانی به پاستور فراموش نشوند.

کوشش کرده‌اید صدای‌تان را به آقای رییس‌جمهور برسانید؟
بله، اما موفق نبودیم. یک سال و نیم است که از طرف فراکسیون زنان تقاضا کرده‌ایم با آقای روحانی ملاقات کنیم، اما هنوز این امکان فراهم نشده است. البته جدیدا بعد از انتصاب آقای واعظی این تقاضا را مطرح کرده‌ایم. بعد از صحبت با ایشان، احساس کردم نگاه‌شان مثبت است و قصد همکاری دارند.

با وزیر کشور هم ملاقات داشته اید؟
وزیر کشور را تا قبل از رای اعتماد زیاد ملاقات کردیم، اما بعد از رای اعتماد نه. (می‌خندد)

بر اساس مصوبه شورای عالی اداری و برنامه ششم توسعه باید تا پایان اجرای برنامه ٣٠ درصد از موقعیت‌های شغلی حرفه‌ای در کشور به زنان اختصاص یابد. هر چند که این قانون شامل سمت‌های سیاسی نمی‌شود با این حال تصور می‌کنید محقق شود؟
قبل از هر چیز باید بدانیم که تحقق اختصاص ٣٠ درصد موقعیت‌های مدیریتی به زنان به این راحتی نیست.
جامعه ما هم برای تحقق این هدف راه درازی دارد. در اروپا هم به جز کشورهایی مثل نروژ، سوئد و فنلاند وضعیت ایده‌آل نیست. برای جامعه ما که نرخ مشارکت زنان در آن چهار درصد بود و الان شش درصد شده، رسیدن به ٣٠ درصد موفقیت بزرگی است. حتی اگر فقط در مدیریت‌های حرفه‌ای به این هدف برسیم، زمینه مشارکت سیاسی در سطح نخبگان فراهم می‌شود.

برای تحقق برنامه چه موانعی بر سر راه است؟
باید مسوولان اراده کنند.

لطفا کلی و شعاری پاسخ ندهید!
واقعا اراده مسوولان شرط است. شما خیلی وقت‌ها می‌بینید که قوانین اجرایی نمی‌شوند و معطل می‌مانند. خب این نشان می‌دهد اراده‌ای برای اجرای آن‌ها وجود ندارد. مثلا، چون با آقای جهانگیری ملاقات کرده‌ام، می‌دانم که به مشارکت زنان باور دارند.
اما معلوم نیست چقدر بقیه هم این نگاه را داشته باشند. ولی برای ما ناامیدی یعنی مرگ. ما حق داریم سطح انتظارمان بالا باشد. این روز‌ها که اعضای هیات‌مدیره‌ها در حال انتصاب هستند؛ فرصت مناسبی است تا مدیران به انتصاب زنان توانمند توجه کنند.

برخی معتقدند که وزیر شدن زنان یا ورود زنان به ورزشگاه‌ها و مطالباتی از این دست، مطالبات اقلیت است و زنان جامعه مسائل مهم دیگری دارند. به نظر شما اولویت‌های جامعه زنان که به قول منتقدان لوکس هم نباشند چه هستند؟
نباید درباره مطالبات جامعه زنان اینگونه قضاوت کنیم. جامعه زنان یک کل یکپارچه نیست که نیازهای یکسان داشته باشد.
همانقدر که انتصاب زنان شایسته اولویت دارد، رسیدگی به وضعیت زنان سرپرست خانوار هم مساله است. آمار‌ها نشان می‌دهد ما بین دو و نیم تا ٥ میلیون نفر زن سرپرست خانوار در کشور داریم. یکی دیگر از آسیب‌هایی که دختران جوان ما را تهدید می‌کند تکثیر نگاه کالایی به زن در جامعه است.
در نتیجه این نگاه است که ما بیشترین میزان مصرف لوازم آرایشی را در منطقه داریم. این نشانه‌ای از استراتژی‌های غلط ما است که توانمندی‌های زنان را ندیده‌ایم، فرصت ظهور و بروز به آن‌ها نداده‌ایم و در نهایت آن‌ها هم به همین نگاه کالایی به زن، تن داده‌اند.

به آسیب‌های اجتماعی اشاره کردید. چند وقتی است که یک عبارت زیاد به گوش می‌رسد اینکه «آسیب‌های اجتماعی در کشور زنانه شده است» نظرتان در این باره چیست؟ آیا در مجلس این مسائل را بررسی کرده اید؟
من این تقسیم بندی‌ها را قبول ندارم. آسیب اجتماعی زن و مرد نمی‌شناسد. حتی آسیب هم باید زنانه و مردانه باشد؟ خب وقتی اعتیاد آمد، دیگر زنانه و مردانه ندارد. ما در مجلس به مسائل اجتماعی توجه داریم. طرح جامع توانمندسازی زنان را هم تصویب کرده‌ایم و امیدواریم با اجرای این طرح شاخص‌های حوزه زنان بهبود یابد.

مشخصا در موضوع ازدواج کودکان که پیامدهای اجتماعی زیادی هم دارد؛ کار به کجا رسیده است؟
ازدواج کودکان ممکن است از نظر من و شما مساله اجتماعی باشد، اما خیلی‌ها اصلا این را مساله نمی‌دانند. ما در حوزه قانونگذاری به نظرمان آمد که باید کاری کنیم تا جلوی ازدواج کودکان در سن پایین را بگیریم. اما خیلی‌ها می‌گویند کار شما درست نیست.
مرکز پژوهش‌های مجلس می‌گوید سن رابطه جنسی در ایران به ١١ سال رسیده آن وقت شما می‌خواهید قانون تصویب کنید که زیر ١٣ سال ازدواج رخ ندهد؟!
خب ببینید این نگاه چقدر عامیانه است. کسی که رابطه فراقانونی دارد لزوما مساله‌اش ازدواج نیست. ما می‌خواهیم کودکانی که به زور و با اجبار خانواده به ازدواج تن می‌دهند را از این وضعیت نجات دهیم.
این بچه‌ها دارند آسیب می‌بینند. من مسلمانم. در دین ما گفته شده اگر یک مسلمان کشته شود مثل این است که تمام مسلمانان کشته شده‌اند. اگر یک دختر به زور ازدواج کند منِ نماینده وظیفه دارم که جلوی آن را بگیرم. امیدوارم به زودی طرح را نهایی کنیم و به مجلس بدهیم که زیر ١٣ سال نتواند ازدواج رخ دهد.
بین ١٣ تا ١٥ سال با اذن پدر باشد و سن قانونی ازدواج هم ١٥ سال باشد. الان ١٣ سال حداقل است و تا هشت نه سال هم به اذن پدر بستگی دارد که شیوع دارد. من نظرم این است که خیلی از این ازدواج‌ها با انگیزه مالی پدران شکل می‌گیرد. اما مرکز پژوهش‌های مجلس چنین نظری ندارد.

مرکز پژوهش‌ها نظرش چیست؟
آن‌ها می‌گویند زمینه فرهنگی و اجتماعی منجر به چنین ازدواج‌هایی می‌شود و ما باید بتوانیم از نظر اجتماعی آگاهی بدهیم و وضعیت مردم را ارتقا دهیم.
خب این حرف درستی است، اما نباید نافی این باشد که منِ قانون‌گذار از ظرفیت قانون‌گذاری استفاده نکنم. همه می‌دانستیم بستن کمربند ایمنی کار درستی است، اما تا وقتی به قانون تبدیل نشد کمتر کسی به بستن کمربند تن می‌داد. ما از نظر قانونی باید زمینه‌اش را فراهم کنیم که قوه قضاییه هم بتواند مجازات‌های دقیقی را اعمال کند.

این قوانین پر حاشیه معمولا نیازمند تعامل مجلس با نهادهای بیرونی و از همه گرایش‌هاست. آیا این را در دستور کار قرار داده‌اید؟
ما از حوزه مشورت گرفته‌ایم. از بسیاری دستگاه‌ها هم دعوت می‌کنیم که نظر مشورتی بدهند. این کار را بیشتر هم خواهیم کرد.
من به نظرم رسید که از شورای فرهنگی اجتماعی زنان هم دعوت کنیم و نظر آن‌ها را هم بشنویم. الان یک سوء برداشت پیش آمده و تصور می‌کنند ما می‌خواهیم سن ازدواج را به ١٨ سال برسانیم. هر چند مطلوب ما این است، اما شرایط اجتماعی فعلا اجازه نمی‌دهد.

به نظر می‌رسد با شورای فرهنگی اجتماعی زنان به اندازه کافی گفت‌وگو ندارید؟
راستش نگاه سیاسی موجب شده است که دوستان در شورای فرهنگی اجتماعی زنان با ما احساس تقابل کنند. مثلا، چون ما اصلاح‌طلبیم با ما خیلی تعامل ندارند.

خب شما برای تعامل و گفت‌وگو قدم برداشته‌اید؟
ما الان در جلسات فراکسیون خانم‌ها را دعوت می‌کنیم. هنوز شورای فرهنگی اجتماعی زنان مرا نپذیرفته‌اند. شنیده‌ام گاهی در جلسات‌شان درباره اظهارنظرهای من پاورپوینت تهیه شده و علیه من اظهارنظر می‌کنند. (می‌خندد)، اما من و همکارانم در فراکسیون برای گفت‌وگو با همه آماده‌ایم.

نظر شورای نگهبان درباره طرح افزایش سن ازدواج چیست؟
خیلی امیدوارم که شورای نگهبان مصوبه را رد نکند. ما دلایل متقن علمی و بهداشتی زیادی در این رابطه داریم.

آموزش و پرورش چهار استان هرمزگان، کرمان، سیستان و بلوچستان و آذربایجان غربی را به عنوان استان‌های نیازمند برنامه‌ریزی فوری برای کودکان بازمانده از تحصیل با تمرکز بر دختران اعلام کرده است. یکی از دلایل بازماندن از تحصیل هم به ازدواج در سن کودکی مربوط است. آیا در این قانون تکلیفی برای این استان‌ها دیده شده است؟
نه ما هنوز در مرحله کارشناسی هستیم و چیزی را تصویب نکرده‌ایم. ولی بعید می‌دانم اصلا وارد این حوزه شویم. سعی می‌کنیم برای اینکه کار زمان بر نشود یک «ماده واحده» به مجلس ارایه کنیم که زودتر در صحن مطرح و تصویب شود.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید