بلایای طبیعی و تغییرات اجتماعی

بلایای طبیعی و تغییرات اجتماعی

به‌طور‌کلی ما سه نوع جابه‌جایی موقت در مناطق آسیب‌دیده خواهیم داشت: نخست، هجوم افراد کم‌درآمد اطراف برای دریافت کمک‌هایی که به بازماندگان می‌شود. دوم، عده‌ای که به‌دلیل تقسیم ارث وابستگان‌شان وارد شهر می‌شوند و سوم، نیرو‌هایی که برای بازسازی و کمک‌رسانی وارد مناطق می‌شوند.

کد خبر : ۴۸۱۴۷
بازدید : ۱۴۱۴
بلایای طبیعی و تغییرات اجتماعی
معصومه کمال‌الدینی، مددکار اجتماعی | توجه به پدیده‌هایی، چون کاهش اعتماد اجتماعی، افزایش خشم، کم‌طاقتی و انتقادناپذیری، سرزنش‌کردن عمومی و شخصی، انگ‌های اجتماعی و چیز‌هایی که در حالت عادی یک جامعه، در پشت پرده لبخند‌ها و رضایت‌های به‌ظاهر زیبا و آرام پنهان شده‌اند، در هنگام فاجعه جای درنگ دارد، کاستی‌های یک جامعه، نقص‌های اجتماعی-اقتصادی و سیاسی در هنگام فاجعه بدون ویرایش نشان داده می‌شوند و شاید به این دلیل است که سطح نارضایتی و احساس خشم، به‌ناگهان در میان مردم افزایش می‌یابد و هر آنچه در لایه‌های زیرین ساختار‌ها پنهان است، آشکار شده و از‌سوی‌دیگر، سوانح طبیعی به‌دنبال خود، پیامد‌های مثبتی نیز مانند افزایش همبستگی‌های اجتماعی، شور و شوق کمک‌رسانی هم ایجاد می‌کند.
مسئله مهم این است که پدیده‌ای طبیعی مانند زلزله، پدیده‌های اجتماعی پنهان‌شده را به لایه‌های پوستی ظاهری جامعه پرتاب می‌کند، در‌این‌میان حتی شکل سوگواری‌ها متفاوت می‌شود و از سوگواری فردی به سوگواری جمعی تبدیل می‌شود. در سوگواری‌های فردی شاید تاب‌آوری افراد بیشتر باشد و حضور اطرافیان و حمایت خانوادگی و دوستانه به فرد سوگوار کمک زیادی کند، اما در سوگواری جمعی ناشی از مرگ‌ومیر بلایای طبیعی، به‌غیر از این همدلی‌های کوتاه‌مدت، خدمات اجتماعی-روانی باید تا مدت‌ها برقرار باشد، چراکه ساختار‌های اجتماعی و نقش‌های اجتماعی و خانوادگی آسیب می‌بیند و روان انسان به‌شدت دچار شوک، بهت و خشم، ناراحتی و افسردگی می‌شود.

«سوروکین»، جامعه‌شناس آمریکایی، نخستین جامعه‌شناسی است که در اثری مدون و منظم به نام «انسان و جامعه در مصائب»، پیامد‌های روانی-اخلاقی-اجتماعی و اقتصادی ناشی از مصیبت‌های جمعی را تفسیر کرده است. او معتقد است که فجایع می‌توانند علاوه‌بر تغییرات شناختی و روانی، تغییرات اجتماعی گسترده‌ای ایجاد کنند؛ تغییراتی در فرد با نشانه‌های رفتار‌های مذهبی و اخلاقی و واکنش‌های روانی و همچنین در الگو‌های خانوادگی مانند فرزندآوری، ازدواج و طلاق و نیز در نشانه‌های اجتماعی مانند افزایش بی‌بندوباری یا ....

بروز بحران معمولا پیامد‌های مختلف اجتماعی به‌دنبال دارد که از جمله می‌توان به ازدست‌دادن منبع درآمد و شغل، ازدست‌دادن سرپرست، ازدست‌دادن پناهگاه‌های اجتماعی، ابتلا به بیماری و... اشاره کرد. در تحقیقات گسترده‌ای که در طول سال‌های پیدایش جامعه‌شناسی فاجعه در جهان و ایران انجام شده است، محققان به نتایج متفاوتی رسیده‌اند، اما در بعضی از نتایج نیز اتفاق نظر وجود داشته است و آن، این است که فاجعه در همه مناطق آسیب‌دیده باعث تغییرات اجتماعی و ایجاد نوع متفاوتی از الگو‌های رفتاری، هرچند برای مدتی کوتاه شده است.
برای نمونه، در کلیه بلایای طبیعی شاهد پدیده‌ای هستیم به نام ورود حاشیه‌نشینان و افراد غیربومی که اکثرا با هدف گرفتن کمک‌های امدادی و سکونت اجباری در منطقه به آنجا مهاجرت کرده‌اند، در بعضی شهرها، حضور این افراد را در مناطق معروف حلبی‌نشین یا حاشیه‌نشین مشاهده می‌کنیم که به‌دلیل فقر، بی‌کاری و مصرف‌گرایی به کارهایی، چون توزیع مواد مخدر و دیگر آسیب‌های اجتماعی می‌پردازند که این موضوع به بافت شهری نیز آسیب خواهد رساند و باعث تغییراتی در رفتار‌های اجتماعی مردم آن مناطق نیز خواهد شد.

به‌طور‌کلی ما سه نوع جابه‌جایی موقت در مناطق آسیب‌دیده خواهیم داشت: نخست، هجوم افراد کم‌درآمد اطراف برای دریافت کمک‌هایی که به بازماندگان می‌شود. دوم، عده‌ای که به‌دلیل تقسیم ارث وابستگان‌شان وارد شهر می‌شوند و سوم، نیرو‌هایی که برای بازسازی و کمک‌رسانی وارد مناطق می‌شوند.
در مورد دسته سوم هم اگر از آموزش‌های تخصصی شامل چگونگی رفتار با بازماندگان، نوع پوشش و آرایش و... قبل از ورود به منطقه آگاه نشوند، ناخواسته باعث تغییرات رفتاری در منطقه خواهند شد؛ از‌سوی‌دیگر، اگر این افراد به‌صورت گمنام و ناشناس و بدون رزومه وارد منطقه شوند، در صورت انجام رفتار‌هایی موقت و بدون نظارت حقوقی برای ارضای نیاز‌های جنسی و عاطفی، در طولانی‌مدت باعث افزایش آسیب‌های اجتماعی برای دختران و زنان آسیب‌دیده در آن منطقه خواهند شد.

از سوی دیگر مناطق آسیب‌دیده با پدیده‌ای به نام بی‌سرپرست‌شدن کودکان و خودسرپرست‌شدن زنان مواجه هستند. برای مثال، طبق آمار یونیسف که در استانداری کرمان در سال ١٣٨٢ ثبت شده است، در زلزله بم ١٨ هزار کودک، هم پدر و هم مادر و پنج‌هزار کودک نیز یکی از والدین خود را از دست داده‌اند که همه این‌ها با وجود اجرای مداخلات روانی-اجتماعی کوتاه‌مدت تیم‌های خبره روان‌شناسی خارجی و داخلی غیربومی و روان‌شناسان متخصص و پیگیر مرکز بهداشت بم، پیامد‌های روانی و اجتماعی طولانی‌مدتی داشته ا‌ند که همچنان آن را در بم مشاهده می‌کنیم.

از سوی دیگر، رخداد‌های طبیعی با خراب‌کردن خانه و سرپناه مردم آن منطقه باعث می‌شود بازماندگان فاجعه مجبور به اقامت در سکونتگاهی شوند که هیچ شباهتی به خانه و زندگی قبلی‌شان ندارد و مجبور به تحمل الگو‌هایی از رفتار‌های خانوادگی و اجتماعی هستند که به اجبار به آن‌ها تحمیل می‌شود؛ مانند زندگی گروهی با دیگر خانواده‌ها و ازدست‌دادن حریم‌های محرم و نامحرم، از سوی دیگر زندگی و اقامت در این مکان‌ها در هریک از گروه‌های اجتماعی با تفاوت‌های جنسیتی، درآمد، نژاد، منطقه مسکونی قبل از فاجعه تجربه‌های متفاوتی را برای هر یک ایجاد خواهد کرد که جزء تقسیم‌بندی‌های آسیب‌های محیطی و اجتماعی فاجعه است.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید