اکبر عبدی؛ سلطان کمدی ایران
دوران بازیگری اکبر عبدی زمانی آغاز شد که دوران بازیگران بسیاری به پایان رسیده بود و سینمای ایران در برنامهریزی دولتیاش برای ابراز وجود و تثبیت موقعیت به کمیت بیش از کیفیت احتیاج داشت. از سوی دیگر هم دوران ستارهسازی به پایان رسیده بود.
کد خبر :
۴۸۹۶۴
بازدید :
۳۹۰۵
دوران بازیگری اکبر عبدی زمانی آغاز شد که دوران بازیگران بسیاری به پایان رسیده بود و سینمای ایران در برنامهریزی دولتیاش برای ابراز وجود و تثبیت موقعیت به کمیت بیش از کیفیت احتیاج داشت. از سوی دیگر هم دوران ستارهسازی به پایان رسیده بود.
با اینحال تلویزیون به دلیل خاصیت روزانه و هفتگیاش، امکان شهرت را فراهم میکرد و اگر برنامه و بازیگرانش خوش میدرخشیدند، چهرههای تلویزیونی معروفی ساخته میشدند. اکبر عبدی موفقترین و ماندگارترین بازیگری است که با همه محدودیتهای آن دوران، پیش آمد و توانست جایگاه ممتازی در سینمای ایران بیابد و به کیفیت کمدین در حافظه بصری تماشاگران آن روزگار ارتقا بدهد.
اکبر عبدی در زمانی با دو مجموعه سریال کودک و نوجوان، «محله برو بیا» (۱۳۶۳، داریوش مودبیان) و «بازم مدرسم دیر شد» (۱۳۶۵، حسین افصحی) دیده شد که از فرط محدودیت سرگرمی در زندگی روزمره، هر برنامهای در تمامی گروههای سنی بلعیده میشد. سنتی که در این چهار دهه هم بهنوعی دنبال شده است. در چنان زمانهای بازیگر کمدی، حکم طبیب را داشت و خندهای که میساخت کیمیا بود. اکبر عبدی جزو معدود کمدینهای ایرانی بود که هم به این تواناییاش باور داشت و هم جزو معدود بازیگرانی شد که مفتخر بود به کمدین بودن، مشخصا کمدی و کمدینی که منطبق است بر دریافت تماشاگر ایرانی از این ژانر نمایشی.
اکبر عبدی در زمانی با دو مجموعه سریال کودک و نوجوان، «محله برو بیا» (۱۳۶۳، داریوش مودبیان) و «بازم مدرسم دیر شد» (۱۳۶۵، حسین افصحی) دیده شد که از فرط محدودیت سرگرمی در زندگی روزمره، هر برنامهای در تمامی گروههای سنی بلعیده میشد. سنتی که در این چهار دهه هم بهنوعی دنبال شده است. در چنان زمانهای بازیگر کمدی، حکم طبیب را داشت و خندهای که میساخت کیمیا بود. اکبر عبدی جزو معدود کمدینهای ایرانی بود که هم به این تواناییاش باور داشت و هم جزو معدود بازیگرانی شد که مفتخر بود به کمدین بودن، مشخصا کمدی و کمدینی که منطبق است بر دریافت تماشاگر ایرانی از این ژانر نمایشی.
او برای ایفای نقش کمدی از شخصیت فاصله نمیگرفت بلکه بخشی از فردیت و شخصیت خود را در نقشی کمیک میافزود و با توانی مرعوبکننده نقش را ایفا میکرد؛ به نحوی که حتی در فیلمهایی که نقش اول نبود، پیش و بیش از بازیگر نقش اصلی در ذهن میماند؛ نمونههایش کم نیستند از «اجارهنشینها» تا «خوابم میاد» از «مادر» تا «قاعده بازی» و اکبر عبدی در هیچکدام از این فیلمها نقش اصلی نیست.
سینمای ایران در طول حیاتش به دلیل بنیه ضعیف اقتصادی، سینمای محافظهکاری بوده و اکبر عبدی هم در همین مناسبات محافظهکارانه کار کرده است، با این حال جسارت داشته و در نقشهایی ظاهر شده و با چنان تبحری نقشهایش را ایفا کرده که هم تماشاگرانش را مبهوت و هم نمونهای از اجرای کمدی را تصویر کرده است؛ البته منظور فقط زنپوشیهای اکبر عبدی نیست، بلکه توان این بازیگر منظور است در همدلیای که با تماشاگران به واسطه ایفای نقش کمدی ایجاد میکند. اکبر عبدی هم توجه تماشاگر را به خود جلب میکند و هم بیشترین همدلی را با او ایجاد میکند. اجراهایی فوقالعاده از کمدینی که بالاخره امسال به پاس قریب به بیش از سه دهه حضورش در سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر تقدیر میشود.
کودکی در تلویزیون
سینمای ایران در طول حیاتش به دلیل بنیه ضعیف اقتصادی، سینمای محافظهکاری بوده و اکبر عبدی هم در همین مناسبات محافظهکارانه کار کرده است، با این حال جسارت داشته و در نقشهایی ظاهر شده و با چنان تبحری نقشهایش را ایفا کرده که هم تماشاگرانش را مبهوت و هم نمونهای از اجرای کمدی را تصویر کرده است؛ البته منظور فقط زنپوشیهای اکبر عبدی نیست، بلکه توان این بازیگر منظور است در همدلیای که با تماشاگران به واسطه ایفای نقش کمدی ایجاد میکند. اکبر عبدی هم توجه تماشاگر را به خود جلب میکند و هم بیشترین همدلی را با او ایجاد میکند. اجراهایی فوقالعاده از کمدینی که بالاخره امسال به پاس قریب به بیش از سه دهه حضورش در سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر تقدیر میشود.
کودکی در تلویزیون
برای بحث درباره کارنامه اکبر عبدی ابتدا باید به آغاز دهه ۶۰ نظری انداخت. همان سالها که عبدی ۲۱ ساله با تلهتئاتر «سنجابها» وارد تلویزیون شد، اما نخستین مجموعهای که بهصورت جدی از او به نمایش درآمد، «مثلآباد» بود. سریالی ۶ قسمتی به کارگردانی رضا ژیان که از شبکه یک پخش میشد و در هر قسمت از این مجموعه یک ضربالمثل در قالب داستان به تصویر کشیده میشد، اما اوج درخشش عبدی در مجموعه «محله برو بیا» شکل گرفت. مجموعهای که در سال ۱۳۶۲، از شبکه ۲ پخش میشد.
عبدی در این مجموعه در نقش حسن بهعنوان بچهای پرخور و چاق بازی میکرد. عبدی در این سریال در نقش انسان اولیه نیز بازی میکرد. انسان اولیه در لابهلای جنگلها زندگی میکرد و شیری نیز هر از چندگاه در کنار خانه او نعره میزد. عبدی در سال ۱۳۶۳ با سریال «بازم مدرسم دیر شد» نقش پسر بازیگوشی به نام محسن را بازی کرد که همیشه مدرسهاش دیر میشود. همین مجموعهها بود که کار را برای ورود عبدی به سینما باز کرد.
سینمای کمدی هنری
سینمای کمدی هنری
یکی دیگر از ویژگیهای مهم اکبر عبدی در سالهای اخیر، بازی در فیلمها و سریالهای زیادی است، اما او در بخشی از کارنامه کاریاش آثاری دارد که میتوان آنها را در زیرمجموعه سینمای هنری دستهبندی کرد. او در نقش آقای قندی در فیلم سینمایی «اجارهنشینها»ی داریوش مهرجویی عملا بعد از چند فیلم اولش، وارد دنیای هنری میشود. او که در تلویزیون بازیگر شناختهشدهای بود، تا آن اندازه از فضای سینما دور بوده که مهرجویی را به چهره نمیشناخته است.
اما بازی عبدی در این فیلم نشان داد که یک بازیگر ژانر کمدی در فیلمی متعلق به سینمای کمدی هنری، چگونه میتواند یک طنز تمامعیار بهوجود بیاورد. او از سوی دیگر در سال ۱۳۶۸ با بازی در فیلم «ای ایران» ساخته ناصر تقوایی بار دیگر چنین سینمایی را تجربه کرد. عبدی در برنامه «دورهمی» به این نکته اشاره کرده که بازیگری سینما را در این فیلم از تقوایی آموخته، هرچند که «ای ایران» جزء آثار شاخص این کارگردان بنام سینمای ایران بهحساب نمیآید.
همدلانهترین مجنون
همدلانهترین مجنون
نقش دیوانه در سینمای علی حاتمی، عنصری اساسی است. اگر او را مولف بدانیم، حضور دیوانه تنها به شخصیت «مجید دوکله» (با بازی بهروز وثوقی) و شخصیت «غلامرضا» در فیلم «مادر» خلاصه نمیشود، اگر شوریدگی را یکی از بروزهای جنون بدانیم، تمام فیلمهای علی حاتمی، شرحی از پریشانی و شوریدگی آدمهایش با درجات و حالات متفاوت است.
با این حال اکبر عبدی توانسته همدلانهترین شخصیت مجنون فیلمهای حاتمی را ارائه بدهد و بیش از آنکه به تکنیکهای بازیگری دل ببندد آنچنانکه وثوقی در اجرای نقشهایش بود، عبدی از طبع و احساسات و طبع تماشاگر ایرانی بهره میگیرد که اتفاقا با روحیات پراحساس علی حاتمی هم سازگار است. در فیلم «دلشدگان» عبدی در نقش آشپزی ظاهر میشود که خودش هم نسبت به عشقش به ریتم آگاهی ندارد. از قابلمهنوازی به تنبکنوازی میرسد و طیکردن این فاصله، کار هر بازیگری نیست. عبدی چنان ذوق نوازندگی و آشپزی را به هم میآمیزد که اگر ذوق و همتی بود، این شخصیت چندبعدی میتوانست دستمایه قابلی باشد برای سریال.
تیپسازی و شمایلپذیری
تیپسازی و شمایلپذیری
یکی از مواردی که درباره اکبر عبدی و حضورش در سینما میتوان از آن یاد کرد، تیپسازی و شمایلپذیری او در فیلمهایی است که بخشی از آنها به خاطره جمعی بخش مهمی از جامعه ایرانی تبدیل شده است. عبدی در «دزد عروسکها» (۱۳۶۸) ساخته محمدرضا هنرمند و در همان سالهایی که ایران به یک روح تازه در سینما احتیاج داشت، در نقش «گنجو» تصویری بهیاد ماندنی از خود به یادگار گذاشت. عبدی در این فیلم چنان شمایل پسرِ عجوزه بد طینتی را نشان داد که میتوان گفت: ترس از عجوزه، با شعرها و خنگیهای گنجو قابل تحمل میشد.
عبدی در فیلم سینمایی «سفر جادویی» نیز دقیقا نقشی از خود به نمایش گذاشت که شاید بهترین وصف برای شخصیتش باشد. او در این فیلم هم در نقش کودک بازی میکند و هم در نقش پدر. «روز فرشته» فیلمی به کارگردانی بهروز افخمی بود که در سال ۱۳۷۲ ساخته شد و میتوان آن را بهعنوان یکی دیگر از آثار عبدی دانست که تیپسازی و شمایلپذیری او بهخوبی نمایان است.
نقشآفرینی دراماتیک
نقشآفرینی دراماتیک
فیلم «هنرپیشه» (۱۳۷۱) از معدود نقشآفرینیهای دراماتیک اکبر عبدی است. این نقش او را در موقعیت مشابه یک بازیگر کمدی قرار میدهد که ناگزیر است از دست و پنجه نرمکردن با مشکلات هر روزه زندگی. ایده فیلمساز از زندگی، سیاه و سفید است و آوار کردن ملودرام.
شخصیت «اکبر عبدی» را زیر بار سیاه و سفید دیدن هنر و زندگی له میکند، با این حال اکبر عبدی با تمام توانش آنچه را اجرا کرده که احتمالا کارگردان میخواسته است، اما آنجایی که اکبر عبدی میخرامد و نقشی تاریخی را روان و تأثیرگذار اجرا میکند، فیلم «ناصرالدینشاه آکتور سینما» در نفش ملیجک است. فیلمی که تاریخ سینمای ایران را دستمایه فیلمی با رگههای کمدی قرار میدهد. بستر زمانی روایت، دوران قاجار است و اکبر عبدی با طنزش، هم حلاوت صحنههایی را که در آنها حضور دارد بیشتر میکند، هم از تیپ ملیجک شخصیت میسازد، آن هم اکبر عبدی که مشهور است به تیپسازی.
شکست بزرگ
کارنامه اکبر عبدی پر از فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی است، اما یکی از فیلمهایی که در ابتدای دهه ۷۰ و پس از توقیف «آدمبرفی»، بخش زیادی از جامعه هنری به آن دلبسته بودند، تبدیل به شکستی بزرگ برای همه عوامل آن شد، فیلم «پاکباخته» بهکارگردانی غلامحسین لطفی است. خود کارگردان یکی از کمدینهای دهههای ۶۰ و ۷۰ به حساب میآید. اهمیت فیلم در این بود فیلمی که اکبر عبدی و علیرضا خمسه، دو کمدین مهم دهه ۶۰ قرار بود برای نخستینبار در کنار یکدیگر ظاهر شوند.
شکست بزرگ
کارنامه اکبر عبدی پر از فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی است، اما یکی از فیلمهایی که در ابتدای دهه ۷۰ و پس از توقیف «آدمبرفی»، بخش زیادی از جامعه هنری به آن دلبسته بودند، تبدیل به شکستی بزرگ برای همه عوامل آن شد، فیلم «پاکباخته» بهکارگردانی غلامحسین لطفی است. خود کارگردان یکی از کمدینهای دهههای ۶۰ و ۷۰ به حساب میآید. اهمیت فیلم در این بود فیلمی که اکبر عبدی و علیرضا خمسه، دو کمدین مهم دهه ۶۰ قرار بود برای نخستینبار در کنار یکدیگر ظاهر شوند.
همه احتمال میدادند که این کمدی میتواند یکی از پر مخاطبترین اتفاقات آن سالها باشد. غلامحسین لطفی پیش از «پاکباخته» و در سال ۵۷ فیلم موفق «سرخپوستها» را ساخته بود. هرچند که در سال ۶۴ تلاش کرد با «آینه» دوباره توجهها را به خود جلب کند، اما این اتفاق نیفتاد تا اینکه به سال ۷۴ رسیدیم و فیلم «پاکباخته». این فیلم بازسازی فیلم «دزد و پاسبان» محمود کوشان بود که در سال ۱۳۴۷ اکران شده بود، اما با همه این اوصاف باز هم «پاکباخته» موفق نبود.
مردی در نقش زنان
اگر بگوییم اکبر عبدی یکی از آن آدمهایی بود که در ابتدای دهه ۷۰ جامعه ایرانی را دچار یک شور عظیم کرد، بیجهت نگفتهایم. بازی در نقش یک زن در فیلم سینمایی «آدمبرفی» داوود میرباقری هرچند این فیلم را چند سالی توقیف کرد، اما اکران آن، استعداد عبدی در بازیکردن نقشهای مختلف را به رخ کشید. زنپوشی در هنرهای نمایشی سنتی همچون تعزیه و سیاهبازی، اتفاقی مرسوم بوده، اما ایفای نقش یک زن با آن گریم و بازی فوقالعاده، در سالهای پس از انقلاب تقریبا اتفاقی بینظیر بود.
هرچند که پس از «آدمبرفی» و در دهه ۹۰، زنان و مردانی بودند که در نقش جنس مخالف بازی کردند، اما عبدی یکبار دیگر در سال ۱۳۹۰ و با بازی در فیلم «خوابم میآد!» رضا عطاران، لباس زنانه به تن کرد؛ البته او ایفاگر نقش مادر پیر خانواده بود و چنان در این نقش خودنمایی کرد که شاید به این زودیها دوباره کسی نتواند آن اتفاق را تکرار کند. عبدی با بازی در نقش زنان، نشان داد که ظرفیتهای ویژهاش در بازیگری، شمایلهای گوناگونی را میتواند برای او رقم بزند.
پرفروش دهه ۸۰
در میانه دهه ۸۰ و با روی کارآمدن دولت نهم و سیاستهای فرهنگی عجیب و غریب یا همان متفاوتش، وقت آن بود که کارگردانهای جدیدی رخنمایی کنند. یکی از این افراد مسعود دهنمکی بود که با ساخت فیلم «اخراجیها» مورد توجه قرار گرفت؛ البته بیش از آنکه فیلم مورد توجه باشد، دهنمکی و دوستانش به سیاستپیشهای تندخو که سینما را انتخاب کرده بود که نقل محافل شد.
پرفروش دهه ۸۰
در میانه دهه ۸۰ و با روی کارآمدن دولت نهم و سیاستهای فرهنگی عجیب و غریب یا همان متفاوتش، وقت آن بود که کارگردانهای جدیدی رخنمایی کنند. یکی از این افراد مسعود دهنمکی بود که با ساخت فیلم «اخراجیها» مورد توجه قرار گرفت؛ البته بیش از آنکه فیلم مورد توجه باشد، دهنمکی و دوستانش به سیاستپیشهای تندخو که سینما را انتخاب کرده بود که نقل محافل شد.
حضور اکبر عبدی در نقش بایرام لودر باقالی و صحبت به لهجه ترکی، یکی از عوامل فروش این کمدی جنگی بود. بازی عبدی در این فیلم و دو دنباله آن در سالهای بعدی، یکی از آخرین اتفاقات مهم و درخور توجه عبدی در سالهای اخیر بوده است. در هر صورت و با همه انتقاداتی که میتوان به این فیلم داشت، سهگانه «اخراجیها» از نظر استقبال تماشاگر و اتفاقات حاشیهای در اطراف آن یکی از تجربههای پرمخاطب دهه ۸۰ نام گرفته است. تجربهای که میتوان گفت: بخش مهمی از موفقیت خود را بهخاطر بازی اکبر عبدی بهدست آورده است.
منبع: روزنامه آسمان آبی
۰