گفتوگو با سرپرست گروه «بمرانی»
اما مساله عمدهای که جشنواره فجر دارد این است که میخواهد هزینههای فستیوالش را از طریق فروش بلیت تامین کند. من در هیچ جای دنیا ندیدهام که پول یک فستیوال را با فروش بلیت در بیاورند.
کد خبر :
۴۹۰۳۸
بازدید :
۲۸۰۱
گروه بمرانی در سالهای اخیر از منظر جذب مخاطب پیشرفت چشمگیری داشته که به نظر میرسد بیتاثیر از انتشار آلبوم «گذشتن و رفتن پیوسته» آنها نیست؛ آلبومی که بسیار سر و صدا کرد و قطعهای با همین عنوان که به قطعه هیت (پرطرفدار) آنها تبدیل شد.
این استقبال مخاطبان از گروه «بمرانی» تا آنجا پیش رفته که در ٦ ماه گذشته آنها ٣ سئانس در برج میلاد اجرا کردند. با این تفاسیر حالا دیگر «بمرانی» نیازی به حمایت جشنواره ندارد و این حضور آنهاست که به جدول اجراها اعتبار میبخشد.
اما در جشنوارهای که نه از نظر مالی دستاوردی برای گروهها دارد و نه اعتباری بر کارنامه هنری آنها میافزاید، به نظر میرسد حضور «بمرانی» به پاسداشت حضورشان در دو دوره گذشته است. ضمن آنکه اجراهای زنده این گروه همواره با پرفورمنس خوبی همراه بوده که میتوانسته مخاطبان را به هیجان آورد، اما در کنسرت آنها در جشنواره از این امتیاز خبری نیست. حالا «بمرانی» مجبور است در سالنی اجرا داشته باشد که پیشتر آن را ندیده است...
چه تغییری در جشنواره امسال به نسبت سالهای قبل میبینید؟
تغییر عمده و مهمش این است که تا به حال در سالن وزنهبرداری اجرا نکرده بودیم که قرار است برویم اجرا کنیم، ببینیم چه میشود. این برای من خیلی لذتبخش خواهد بود که روی استیجی که قبلا یک نفر وزنه زده، بخوانم. (میخندد)
تا به حال آن سالن را دیدهاید؟
نه؛ خودم نرفتم. ولی عکسهای سالن را دیدهام و میدانم خیلی هم دور است. اما فارغ از شوخی جشنواره امسال هم مثل سال پیش است و تنها تغییری که داشته این است که امسال بُرد رسانهای جشنواره به نسبت سال قبل بسیار کمرنگتر بود. امسال هیچ کنفرانس خبری برگزار نشد. در صورتی که برای گروههای تلفیقی این کنفرانسهای خبری نقطه مثبتی بود تا خودشان را به جامعه معرفی کنند.
پس اطلاعرسانیای که برای کنسرتتان در جشنواره شده از چه طریقی بوده است؟
من در این مدت چیزی ندیدهام. از طرف ستاد جشنواره هم میگویند خودتان تیزر اجرایتان را در صفحات مجازی شخصیتان منتشر کنید. چنان که گفتم اطلاعرسانی جشنواره نسبت به سال پیش کمتر شده، اما همین که گروههای تلفیقی حضور دارند، خوب است.
چه تغییری در جشنواره امسال به نسبت سالهای قبل میبینید؟
تغییر عمده و مهمش این است که تا به حال در سالن وزنهبرداری اجرا نکرده بودیم که قرار است برویم اجرا کنیم، ببینیم چه میشود. این برای من خیلی لذتبخش خواهد بود که روی استیجی که قبلا یک نفر وزنه زده، بخوانم. (میخندد)
تا به حال آن سالن را دیدهاید؟
نه؛ خودم نرفتم. ولی عکسهای سالن را دیدهام و میدانم خیلی هم دور است. اما فارغ از شوخی جشنواره امسال هم مثل سال پیش است و تنها تغییری که داشته این است که امسال بُرد رسانهای جشنواره به نسبت سال قبل بسیار کمرنگتر بود. امسال هیچ کنفرانس خبری برگزار نشد. در صورتی که برای گروههای تلفیقی این کنفرانسهای خبری نقطه مثبتی بود تا خودشان را به جامعه معرفی کنند.
پس اطلاعرسانیای که برای کنسرتتان در جشنواره شده از چه طریقی بوده است؟
من در این مدت چیزی ندیدهام. از طرف ستاد جشنواره هم میگویند خودتان تیزر اجرایتان را در صفحات مجازی شخصیتان منتشر کنید. چنان که گفتم اطلاعرسانی جشنواره نسبت به سال پیش کمتر شده، اما همین که گروههای تلفیقی حضور دارند، خوب است.
اما مساله عمدهای که جشنواره فجر دارد این است که میخواهد هزینههای فستیوالش را از طریق فروش بلیت تامین کند. من در هیچ جای دنیا ندیدهام که پول یک فستیوال را با فروش بلیت در بیاورند.
در صورتی که فستیوال باید عاشقان موسیقی را برای دیدن اجراها به سمت خود بکشاند. مردم هم بیایند یک هفته زمانشان را برای شنیدن موسیقی خوب بگذارند. اما این قیمتی که برای بلیتهای جشنواره تعریف شده به میزان همان کنسرتهای مستقل خودمان است و همان قشر افرادی که به کنسرت ما میآمدند، میتوانند بیایند و اجراها را ببینند. اساسا نمیدانم چرا باید در جشنوارهای که از طرف دولت برگزار میشود اینقدر قیمت بلیتها گران باشد؟
اگر قیمت بلیتها مثل دیگر فستیوالهای جهان ارزان بود، مردم به تماشای کنسرتهای متفاوتی مینشستند و فقط یک آرتیست مورد علاقهشان را دنبال نمیکردند. بنابراین حضور در فستیوال فرقی برای گروه نمیکند، چون همان طرفداران گروه که اجراهای دیگر را میدیدند برای تماشای کنسرت جشنواره میآیند در صورتی که در جشنواره فیلم فجر، چون قیمت بلیتها ارزان است مردم میتوانند ٧-٦ تا فیلم ببینند. اگر مدیران جشنواره موسیقی به فکر درآمدزایی نباشند، کل اقشار جامعه میتوانند کنسرت ببینند. اما وقتی برگزاری جشنواره شبیه کارِ کارمندی میشود دیگر این چیزها برای کسی مهم نیست.
شما که میدانستید قیمت بلیتها اینطور است و در سال هم کنسرتهای مستقل خودتان را برگزار میکنید دیگر چه سودی برایتان داشت که در جشنواره حضور داشته باشید؟
برای ما همان اطلاعرسانی جشنواره و پوشش خبری بسیار مهم بود.
از منظر مالی چطور؟
از نظر مالی حضور در جشنواره فجر برای ما سودی ندارد وکنسرتهای شخصیمان درآمد بیشتری دارد، اما مزیتی که جشنواره دارد این است که با خودت میگویی قشر جدیدی از مردم برای تماشای اجراهای جشنواره میآیند و، چون به نسبت کنسرتهای شخصی پوشش خبری بیشتری دارد برای من مهم است.
شما که میدانستید قیمت بلیتها اینطور است و در سال هم کنسرتهای مستقل خودتان را برگزار میکنید دیگر چه سودی برایتان داشت که در جشنواره حضور داشته باشید؟
برای ما همان اطلاعرسانی جشنواره و پوشش خبری بسیار مهم بود.
از منظر مالی چطور؟
از نظر مالی حضور در جشنواره فجر برای ما سودی ندارد وکنسرتهای شخصیمان درآمد بیشتری دارد، اما مزیتی که جشنواره دارد این است که با خودت میگویی قشر جدیدی از مردم برای تماشای اجراهای جشنواره میآیند و، چون به نسبت کنسرتهای شخصی پوشش خبری بیشتری دارد برای من مهم است.
خیلی از فستیوالهای دیگر دنیا برای آرتیستها و گروههای شرکتکننده اعتبار هنری در پی دارد، اما در فستیوال فجر امسال تبلیغات بسیار ضعیف بود؛ نه کنفرانس خبری در کار بود و نه هیچ چیز دیگر. در ثانی که عین کنسرتهای شخصی خودمان مجبور بودیم تبلیغ هم کنیم.
قراردادتان با ستاد جشنواره چطور است؟ من شنیدهام قرار است ٥٠ درصد از بلیتفروشی را دریافت کنید...
من در جریان نیستم و این چیزی است که به تهیهکننده ما مربوط میشود ولی فکر میکنم ما یک رقم قرارداد فیکس (عدد) با جشنواره داریم.
شما سومین سال است که با گروه «بمرانی» در جشنواره موسیقی شرکت میکنید. فکر نمیکنید با تداوم حضورتان در جشنواره دارید جای هنرمندان دیگر را میگیرید؟
اگر این طور باشد ما شرکت نمیکنیم. مگر فقط تعداد محدودی اجرا میتواند در جشنواره باشد؟ این پیشنهادی است که به ما میشود و ما هم آن را میپذیریم.
درست است که شما از ستاد جشنواره برای اجرای کنسرت پیشنهاد میگیرید، اما اگر قبول نکنید آنها از یک گروه دیگر درخواست میکنند...
این مشکل جشنواره است نه من. این جشنواره از من درخواست میکند که اجرا کنم آن وقت من بگویم، چون شما درک این را ندارید که هنرمندان گمنامتر را بیاورید، من در جشنواره شرکت نمیکنم تا شما مجبور شوید آدمهای گمنامتر را بیاورید؟
دقیقا منظورم همین بود.
این کاری است که ستاد برنامهریزی و مدیران جشنواره باید انجام دهند و در حیطه وظایف من نیست. امکان دارد من قبول نکنم در جشنواره اجرا داشته باشم و موجب دلخوری شود که فلانی دعوتش را پس زده است. این حاشیههای بعدی را میسازد، حالا بیا و ثابت کن دلیل اینکه در جشنواره شرکت نکردهای این است که میخواستی گروههای جوان فرصت ارایه کارشان را داشته باشند. فکر میکنی چند درصد باورشان میشود؟
فکر میکنید اجرای شما در جشنواره به همان اندازه که اجراهای مستقلتان شور و هیجان دارد، پر هیجان خواهد بود؟
ما روی صحنه که میرویم به این چیزها فکر نمیکنیم. اینکه اینجا ایران است یا آلمان یا استیج جشنواره فجر است یا یک فستیوال دیگر، برای ما مهم نیست. همان هستیم که همیشه هستیم.
از نظر طراحی صحنه و استیج چطور؟
وقتی یک گروه دیگر بعد از ما اجرا دارند چطور میشود طراحی صحنه داشت؟
خب شما این فاکتور را در کنسرتهای شخصیتان دارید...
از این نظر کار خاصی نمیتوان انجام داد ولی در مجموع حس و حال ما روی صحنه همان خواهد بود.
قرار است چه قطعاتی را اجرا کنید؟
فکر نمیکنم به نسبت کنسرت قبلیمان قطعه جدیدی اجرا کنیم. چون کنسرت جشنواره به کنسرتهای قبلی ما نزدیک است برگ ویژهای برای رو کردن نداریم.
از قطعات قدیمیتر چطور؟ چیزی را اجرا میکنید؟
در کنسرت ١٠ سالگی بمرانی همه قطعاتمان را اجرا کردیم ولی قطعه «بندر تهران» را خیلی وقت است اجرا نکردهایم در جشنواره روی صحنه میبریم.
ماکان اشگواری هم در این اجرا همراهتان است؟
نه. همیشه هم فقط قطعه «باد اتوبان» را با ما همراهی میکرد که در این کنسرت اجرا نمیکنیم.
شما در ٦ ماه گذشته ٣ سئانس کنسرت در برج میلاد داشتید و الان هم یک سئانس کنسرت در سالن ایرانیان دارید که از سالن برج میلاد هم بزرگتر است. با این روندی که پیش گرفتید به نظر میرسد دارید خودتان را خرج میکنید؟
از نظر مخاطب یا از نظر موسیقی؟
هر دو. مثلا شما در کنسرت آخر (کنسرت ١٠ سالگی بمرانی) خیلی سخت بلیتفروشی کردید، چون به نظر من «شیلر» و «اولافور آرنالدز» به ایران آمدند، زلزله شد و باقی اتفاقات دیگر رخ داد، اما با این حال بلیتهای دو سئانس کنسرت تابستانتان را خیلی راحتتر به نسبت اجرای آخر فروختید...
من دلیل خودم را برای این مساله دارم. سایت بلیتفروشی که باز شد هر لحظه چک میکردیم و جالب است که در ٣ روز اول نصف سالن پر شد. اما پس از زلزله و ماجراهای بعد از آن، قابل پیشبینی بود که این طور شود.
قراردادتان با ستاد جشنواره چطور است؟ من شنیدهام قرار است ٥٠ درصد از بلیتفروشی را دریافت کنید...
من در جریان نیستم و این چیزی است که به تهیهکننده ما مربوط میشود ولی فکر میکنم ما یک رقم قرارداد فیکس (عدد) با جشنواره داریم.
شما سومین سال است که با گروه «بمرانی» در جشنواره موسیقی شرکت میکنید. فکر نمیکنید با تداوم حضورتان در جشنواره دارید جای هنرمندان دیگر را میگیرید؟
اگر این طور باشد ما شرکت نمیکنیم. مگر فقط تعداد محدودی اجرا میتواند در جشنواره باشد؟ این پیشنهادی است که به ما میشود و ما هم آن را میپذیریم.
درست است که شما از ستاد جشنواره برای اجرای کنسرت پیشنهاد میگیرید، اما اگر قبول نکنید آنها از یک گروه دیگر درخواست میکنند...
این مشکل جشنواره است نه من. این جشنواره از من درخواست میکند که اجرا کنم آن وقت من بگویم، چون شما درک این را ندارید که هنرمندان گمنامتر را بیاورید، من در جشنواره شرکت نمیکنم تا شما مجبور شوید آدمهای گمنامتر را بیاورید؟
دقیقا منظورم همین بود.
این کاری است که ستاد برنامهریزی و مدیران جشنواره باید انجام دهند و در حیطه وظایف من نیست. امکان دارد من قبول نکنم در جشنواره اجرا داشته باشم و موجب دلخوری شود که فلانی دعوتش را پس زده است. این حاشیههای بعدی را میسازد، حالا بیا و ثابت کن دلیل اینکه در جشنواره شرکت نکردهای این است که میخواستی گروههای جوان فرصت ارایه کارشان را داشته باشند. فکر میکنی چند درصد باورشان میشود؟
فکر میکنید اجرای شما در جشنواره به همان اندازه که اجراهای مستقلتان شور و هیجان دارد، پر هیجان خواهد بود؟
ما روی صحنه که میرویم به این چیزها فکر نمیکنیم. اینکه اینجا ایران است یا آلمان یا استیج جشنواره فجر است یا یک فستیوال دیگر، برای ما مهم نیست. همان هستیم که همیشه هستیم.
از نظر طراحی صحنه و استیج چطور؟
وقتی یک گروه دیگر بعد از ما اجرا دارند چطور میشود طراحی صحنه داشت؟
خب شما این فاکتور را در کنسرتهای شخصیتان دارید...
از این نظر کار خاصی نمیتوان انجام داد ولی در مجموع حس و حال ما روی صحنه همان خواهد بود.
قرار است چه قطعاتی را اجرا کنید؟
فکر نمیکنم به نسبت کنسرت قبلیمان قطعه جدیدی اجرا کنیم. چون کنسرت جشنواره به کنسرتهای قبلی ما نزدیک است برگ ویژهای برای رو کردن نداریم.
از قطعات قدیمیتر چطور؟ چیزی را اجرا میکنید؟
در کنسرت ١٠ سالگی بمرانی همه قطعاتمان را اجرا کردیم ولی قطعه «بندر تهران» را خیلی وقت است اجرا نکردهایم در جشنواره روی صحنه میبریم.
ماکان اشگواری هم در این اجرا همراهتان است؟
نه. همیشه هم فقط قطعه «باد اتوبان» را با ما همراهی میکرد که در این کنسرت اجرا نمیکنیم.
شما در ٦ ماه گذشته ٣ سئانس کنسرت در برج میلاد داشتید و الان هم یک سئانس کنسرت در سالن ایرانیان دارید که از سالن برج میلاد هم بزرگتر است. با این روندی که پیش گرفتید به نظر میرسد دارید خودتان را خرج میکنید؟
از نظر مخاطب یا از نظر موسیقی؟
هر دو. مثلا شما در کنسرت آخر (کنسرت ١٠ سالگی بمرانی) خیلی سخت بلیتفروشی کردید، چون به نظر من «شیلر» و «اولافور آرنالدز» به ایران آمدند، زلزله شد و باقی اتفاقات دیگر رخ داد، اما با این حال بلیتهای دو سئانس کنسرت تابستانتان را خیلی راحتتر به نسبت اجرای آخر فروختید...
من دلیل خودم را برای این مساله دارم. سایت بلیتفروشی که باز شد هر لحظه چک میکردیم و جالب است که در ٣ روز اول نصف سالن پر شد. اما پس از زلزله و ماجراهای بعد از آن، قابل پیشبینی بود که این طور شود.
از روزی که زلزله آمد تا ٧ روز بعد ما فقط ٤ عدد بلیت فروختیم. آن روزها کنجکاو شدم ببینم وضعیت اجراهای دیگر هم همینطور است؟ دیدم حتی رضا یزدانی و رضا صادقی هم که پاپاستار هستند، نفروختهاند و بلیت هایشان را در سایتهای تخفیف گذاشتهاند.
از آن طرف هم کنسرت شیلر در تهران تا حدودی معادلات ما را به هم ریخت. اما ما اگر اجرا نداشته باشیم، باید چه کار کنیم؟ چهار ماه وقت داریم زندگیمان را با موسیقی بگردانیم وگرنه بقیه ماههای سال محرم و صفر، فاطمیه، ماه رمضان و... است که کار ما را کمرونق میکند.
بنابراین وقتی فقط ٤ ماه در یک سال وقت برگزاری کنسرت دارید، معلوم است که ترافیک کنسرت میشود. مگر مردم چقدر پول بلیت کنسرت میدهند؟ به نظر من این ماجرا این طور نیست که خودمان را خرج کنیم.
ولی به هر حال ظرفیت مخاطب شما مشخص است. مخاطبی که کنسرت شما را میبیند و بار دوم هم باز میبیند و با اجرایی تکراری روبهرو میشود قبول کنید که خسته میشود...
پس شما این حق را به گروهها میدهید که فقط فصلی یک اجرا داشته باشند.
مکان مناسب برای اجرای شما در برج آزادی است نه برج میلاد!
در برج آزادی گنجایش مخاطب کمتری وجود دارد و درآمد کمی هم حاصل میشود. شما مثلا باید کارمند بانک باشید تا روزها اسکناس بشمارید و بعد از ظهرها هم یک کنسرتی در برج آزادی برگزار کنید. روزی که «بمرانی» شروع به کار کرد مخاطب محدودی داشت و به مرور بر تعداد آنها اضافه شد.
ولی به هر حال ظرفیت مخاطب شما مشخص است. مخاطبی که کنسرت شما را میبیند و بار دوم هم باز میبیند و با اجرایی تکراری روبهرو میشود قبول کنید که خسته میشود...
پس شما این حق را به گروهها میدهید که فقط فصلی یک اجرا داشته باشند.
مکان مناسب برای اجرای شما در برج آزادی است نه برج میلاد!
در برج آزادی گنجایش مخاطب کمتری وجود دارد و درآمد کمی هم حاصل میشود. شما مثلا باید کارمند بانک باشید تا روزها اسکناس بشمارید و بعد از ظهرها هم یک کنسرتی در برج آزادی برگزار کنید. روزی که «بمرانی» شروع به کار کرد مخاطب محدودی داشت و به مرور بر تعداد آنها اضافه شد.
من فکر میکنم ما حتی اگر فصلی یک یا دو اجرا در برج میلاد داشته باشیم در مقابل گروههای پاپ اصلا عددی به حساب نمیآید. تازه وقتی چنین اتفاقی بیفتد گروه در کار جذب مخاطب خیلی موفقتر عمل خواهد کرد و در نهایت با وجود تکنولوژیهای جدید ارتباط موسیقایی شما توسط گوشهای بیشتری شنیده میشود.
اصلا یکی از مهمترین دلایل پر شدن سالنها همین ابزارهای اطلاعرسانی اجتماعی جدید هستند. اگر کنسرت فجر را نداشتیم و همهچیز دست خودمان بود الان اجرا نمیرفتیم و فصل بهار در برج آزادی کنسرت برگزار میکردیم.
میل شخصی من این سالن نیست ولی وقتی تعیین شده چاره دیگری وجود ندارد. بعضا میبینم مخاطب میگوید چرا ١٤٠ هزار تومان برای بهای بلیت تعیین شده درحالی که این مسائل اصلا دست ما نیست. البته راجع به سالن مجموعه آزادی هم باید به این نکته اشاره کنم که این سالن به نظرم یکی از بهترین سالنهای موجود در کشور است ولی متاسفانه اینجا در ارتباط با محل اجرا یک فرهنگ خاص وجود دارد.
اینطور که اگر شما ٢٠ سئانس در آزادی اجرا کنید به چشم نمیآید ولی کافی است یک سئانس در برج میلاد اجرا کنید و افراد فامیل و نزدیکان خودتان را روی صندلیها بنشانید.
بله به این دلیل که سالن برج میلاد پیشینه دارد و معمولا به اجراهای گروههای پاپ اختصاص پیدا میکند.
بله. به هرحال من از یک چیز خیلی راضی هستم، اینکه بعد از برگزاری کنسرت ١٠ سالگی حتی یک نظر منفی وجود نداشت و مخاطبان با رضایت خیلی زیاد سالن را ترک کردند. قبل از این بچهها میگفتند ٢٠ قطعه در فهرست اجراها مخاطب را خسته میکند ولی به نظرم این به چیدمان قطعات هم بستگی دارد.
بله به این دلیل که سالن برج میلاد پیشینه دارد و معمولا به اجراهای گروههای پاپ اختصاص پیدا میکند.
بله. به هرحال من از یک چیز خیلی راضی هستم، اینکه بعد از برگزاری کنسرت ١٠ سالگی حتی یک نظر منفی وجود نداشت و مخاطبان با رضایت خیلی زیاد سالن را ترک کردند. قبل از این بچهها میگفتند ٢٠ قطعه در فهرست اجراها مخاطب را خسته میکند ولی به نظرم این به چیدمان قطعات هم بستگی دارد.
میدانید یک وقت گروه میآید برای لحظه لحظه اجرا و جلب مخاطب طرح و نقشه میریزد، پویایی به دنبال دارد. همه اینها به روند کاری یک گروه وابسته است.
با وضع موجود آیا سال بعد هم در جشنواره شرکت خواهید کرد؟
نمیدانم.
یعنی نسبت به امسال بیشتر فکر میکنید و بعد تصمیم میگیرید؟
بله به نظرم اینطور باشد.
ولی تصمیم جمعی خواهد بود.
دقیقا، چون خیلی از نظر تبلیغات هم برای ما مثل یک جشنواره عمل نکرد. سال گذشته حداقل نشست رسانهای برگزار میشد و به هرحال بین ما و رسانهها گفتوگو شکل میگرفت ولی با وضعیت موجود احساس میکنم فقط نفس برگزاری جشنواره اهمیت دارد تا بگویند فلان جشنواره را برگزار کردیم.
با وضع موجود آیا سال بعد هم در جشنواره شرکت خواهید کرد؟
نمیدانم.
یعنی نسبت به امسال بیشتر فکر میکنید و بعد تصمیم میگیرید؟
بله به نظرم اینطور باشد.
ولی تصمیم جمعی خواهد بود.
دقیقا، چون خیلی از نظر تبلیغات هم برای ما مثل یک جشنواره عمل نکرد. سال گذشته حداقل نشست رسانهای برگزار میشد و به هرحال بین ما و رسانهها گفتوگو شکل میگرفت ولی با وضعیت موجود احساس میکنم فقط نفس برگزاری جشنواره اهمیت دارد تا بگویند فلان جشنواره را برگزار کردیم.
فقط هم به جشنواره موسیقی فجر برنمیگردد و خیلی جاها به همین شکل شده است. طرف فقط به این فکر میکند که مثل کارمند کار کند و بعد همهچیز تمام شود. به این ترتیب دیگر از خلاقیت و نوآوری خبری نیست. ظاهرا شخصی که شغلش برگزاری جشنواره است هم از کاری که میکند لذت نمیبرد.
اصلا اینطور به نظر میرسد که جشنواره به هنرمندان اعتبار نمیدهد، برعکس این هنرمندان هستند که به جشنواره اعتبار میدهند.
موافقم و من هم فکر میکنم جریان کمی به این سمت حرکت کرده است. البته ما که جایگاه خاصی نداریم ولی به نظرم جشنواره به جای آنکه انرژیاش را صرف تبلیغات صحیح کند، بیشتر چشم به حضور طرفداران گروهها دوخته است.
برنامههای سال آینده گروه چیست؟
در حال حاضر مشغول ساختن موسیقی فیلم آقای تبریزی هستیم و آلبوم موسیقی این فیلم همزمان با اکران منتشر میشود. خیلی خوشحالم این فرهنگ درحال جا افتادن است که بعد اکران یک فیلم، آلبوم موسیقی همان هم در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد.
اصلا اینطور به نظر میرسد که جشنواره به هنرمندان اعتبار نمیدهد، برعکس این هنرمندان هستند که به جشنواره اعتبار میدهند.
موافقم و من هم فکر میکنم جریان کمی به این سمت حرکت کرده است. البته ما که جایگاه خاصی نداریم ولی به نظرم جشنواره به جای آنکه انرژیاش را صرف تبلیغات صحیح کند، بیشتر چشم به حضور طرفداران گروهها دوخته است.
برنامههای سال آینده گروه چیست؟
در حال حاضر مشغول ساختن موسیقی فیلم آقای تبریزی هستیم و آلبوم موسیقی این فیلم همزمان با اکران منتشر میشود. خیلی خوشحالم این فرهنگ درحال جا افتادن است که بعد اکران یک فیلم، آلبوم موسیقی همان هم در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد.
جذاب است همراه هر چیزی که مد میشود این اتفاقهای خوب هم مد شود. شما در کشورهای دیگر میبینید حتی اگر فیلم موسیقی انتخابی دارد بعدا سیدی همان آهنگهای انتخابی مثل فیلمهای تارانتینو منتشر میشود. برنامه دیگر هم آلبوم جدید گروه است که به نظرم پاییز سال آینده میآید.
اسم یا قطعهای از آلبوم جدید مشخص شده است؟
در حال حاضر ٥ یا ٦ قطعه مشخص شده ولی تا لحظه آخر هیچ چیز قطعی نیست. چیزی که در کلیت مشخص به نظر میرسد، حاکم شدن یک غم در آلبوم جدید است. چون تقریبا اعضای گروه هم پیشنهادهای غمگین میآورند و معلوم نیست برای ما چه اتفاقی افتاده است.
اسم یا قطعهای از آلبوم جدید مشخص شده است؟
در حال حاضر ٥ یا ٦ قطعه مشخص شده ولی تا لحظه آخر هیچ چیز قطعی نیست. چیزی که در کلیت مشخص به نظر میرسد، حاکم شدن یک غم در آلبوم جدید است. چون تقریبا اعضای گروه هم پیشنهادهای غمگین میآورند و معلوم نیست برای ما چه اتفاقی افتاده است.
نمیدانم چرا فضای آهنگها اینطور شده ولی به نظرم تاحدی هم به فضای کار ارتباط دارد، چون به سمت سبک Dark cabaret گرایش دارد. اینطور که من میبینم خیلی آلبوم غمگینی است. روزگار خیلی غمگین شده و ما هم متاثر از فضای جامعه هستیم.
تغییر مهم و عمده جشنواره امسال این است که تا به حال در سالن وزنهبرداری اجرا نکرده بودیم. این برای من خیلی لذتبخش خواهد بود که روی استیجی که قبلا یک نفر وزنه زده، بخوانم.
تغییر مهم و عمده جشنواره امسال این است که تا به حال در سالن وزنهبرداری اجرا نکرده بودیم. این برای من خیلی لذتبخش خواهد بود که روی استیجی که قبلا یک نفر وزنه زده، بخوانم.
از نظر مالی حضور در جشنواره فجر برای ما سودی ندارد، اما مزیتی که دارد این است که قشر جدیدی از مردم برای تماشای اجراهای جشنواره میآیند و، چون به نسبت کنسرتهای شخصی پوشش خبری بیشتری دارد برای من مهم است.
من در هیچ جای دنیا ندیدهام که پول یک فستیوال را با فروش بلیت در بیاورند. در صورتی که فستیوال باید عاشقان موسیقی را برای دیدن اجراها به سمت خود بکشاند.
اگر مدیران جشنواره موسیقی به فکر درآمدزایی نباشند، کل اقشار جامعه میتوانند کنسرت ببینند. اما وقتی برگزاری جشنواره شبیه کارِ کارمندی میشود دیگر این چیزها برای کسی مهم نیست.
۰