فراز و فرود‌های مردی که رئیس‌الوزرا بود

فراز و فرود‌های مردی که رئیس‌الوزرا بود

قوام‌السلطنه سیاستمداری است که از صدر مشروطه تا سال ۱۳۳۱ در جریانات سیاسی کشور حضور موثر داشت. او سرانجام پس از پنج دوره رئیس‌الوزرایی یا نخست‌وزیری با فرمان آیت‌الله کاشانی علیه او در ۳۰ تیر سال ۳۱ با شعار مرده‌باد قوام از صحنه سیاست ایران کنار گذاشته شد.

کد خبر : ۴۹۰۴۸
بازدید : ۲۲۱۱
فرازوفرود‌های مردی که رئیس‌الوزرا بود
قوام‌السلطنه سیاستمداری است که از صدر مشروطه تا سال ۱۳۳۱ در جریانات سیاسی کشور حضور موثر داشت. او سرانجام پس از پنج دوره رئیس‌الوزرایی یا نخست‌وزیری با فرمان آیت‌الله کاشانی علیه او در ۳۰ تیر سال ۳۱ با شعار مرده‌باد قوام از صحنه سیاست ایران کنار گذاشته شد.
مصدق نخست‌وزیر پیش و پس از او نیز یک‌سال بعد با کودتا برکنار شد. واقعه ۳۰ تیر بیش از هرچیز وجهه احمد قوام را زیر سوال برد. او سیاستمداری بود که قواعد دیپلماسی را می‌شناخت و در سال ۱۳۲۴ کشور را از دست‌اندازی شوروی برای تصاحب نفت شمال حفظ کرد و ماجرای اشغال ایران و غائله آذربایجان را با درایت مدیریت کرد. محمدرضا هاشمیان در مستند رئیس‌الوزرا براساس دوره چهارم نخست‌وزیری قوام به نقش او در حفظ و حراست از کشور و روحیه ملی قوام پرداخته و در این بین گریزی به کارنامه سیاسی او زده است.
با این مستندساز درباره زندگی سیاسی قوام و مستند رئیس‌الوزرا گفت‌وگو کرده‌ایم.

احمد قوام پنج دوره نخست‌وزیر یا رئیس‌الوزرا بوده است. عنوان فیلم شما به یک دوره خاص از زندگی سیاسی قوام اشاره می‌کند و گویا دربرگیرنده دوران نخست‌وزیری او در دوران پهلوی دوم نیست. در زمان غائله آذربایجان که اتفاقا محل تاکید فیلم شما است؛ قوام نخست‌وزیر ایران بوده و در آن وقت واژه رئیس‌الوزرا مرسوم نبوده. با این حساب چرا این عنوان را انتخاب کردید؟
انتخاب نام فیلم خیلی قاعده و قانون خاصی ندارد. با این حال عنوان رئیس‌الوزرا را دوست داشتم. احساس می‌کنم بی‌ارتباط به فضای فیلم نیست. اگر قوام، با پنج‌بار نشستن بر پست نخست‌وزیری رئیس‌الوزرا نیست،
پس چه کسی می‌تواند دارنده این عنوان باشد؟
درباره قوام منابع خوبی به فارسی وجود دارد. خود او خاطرات سیاسی‌اش را نوشته که اتفاقا به مذاکرات مسکو و غائله آذربایجان تأکید دارد. در تیررس حادثه حمید شوکت نیز به زندگی او پرداخته شده است.
این آثار چه اندازه مورد ارجاع بود؟ منابع شما چه بود؟
در واقع اساس پژوهشی فیلم بر پایه کتاب خاطرات خود قوام و کتاب در تیر رس حادثه شکل گرفته است. با این‌حال، ده‌ها کتاب دیگر نیز مورد بررسی قرار گرفته است، به‌خصوص کتاب خاطرات بزرگان تاریخ معاصر.

برای پرداختن به شخصیتی مثل قوام نیاز به اسناد بین‌المللی است. اسناد درباره قوام تا چه اندازه در آرشیو‌های خارجی و به‌ویژه در روسیه قابل دسترسی است؟ چه چالش‌هایی در خرید اسناد یا منابع تصویری و آرشیوی داشتید؟
دستیابی به آرشیو‌های خارجی دو بخش دارد؛ نخست جست‌وجو و یافتن منابع و دوم خرید آن. درواقع هر دو این مراحل سخت و طاقت‌فرساست، به‌خصوص این‌که کشور‌ها برای در اختیار گذاشتن این اسناد به افرادی خارجی، محدودیت و معذوریت‌های خاصی دارند. به‌هرحال با مکاتبه و مذاکره توانستیم این منابع را خریداری کنیم که خیلی به پیشبرد فیلم کمک کرد.

یکی از نکات و فرازو نشیب‌های زندگی سیاسی قوام رقابت و تضاد او با سیدضیاء است. این رقابت در کابینه سیاه به ضدقوام و زمانی که قوام به نخست‌وزیری رسید، به ضرر سیدضیاء تمام شد. چرا این رقابت تاریخی در رئیس‌الوزرا مغفول مانده است؟ همین‌طور روابط قوام و مصدق...

هر کدام از مواردی که ذکر کردید، بسیار پرکشش است و قابلیت تبدیل شدن به کنشی در فیلم را دارند، اما واقعیت را بپذیریم که هر بخش از لحظات زندگی قوام از این پتانسیل برخوردار است. به جز این موارد آن‌جا که در زندان قصر حکم رئیس‌الوزرایی را از احمد شاه دریافت می‌کند یا آن‌جا که در مونت کارلو با اشرف پهلوی سر بازگشت به قدرت مذاکره می‌کند هم قابلیت پرداخت زیادی دارد.
ولی تصور یا بهتر بگویم برداشت من این بود که دوره چهارم نخست‌وزیری و ماجرای پیچیده اشغال ایران و آذربایجان در دوران پرالتهاب بعد از جنگ جهانی دوم از اهمیت بالایی برخوردار است و نقش قوام در رفع این مشکلات بسیار پررنگ است. موردی که کمتر به آن پرداخته شده است.

قوام یک شخصیت تاریخی است که متاسفانه در ۳۰ تیر در تیررس حادثه قرار گرفت و تنها در پایان کار رستگار نشد. با وجود این نگاه منفی به قوام در جامعه سیاسی و به لحاظ تاریخی توجه و پرداختن به مستند قوام از کجا آمد؟ آیا قصد ارایه یک الگوی سیاست‌مرد را هم داشتید؟
قوام از نمونه سیاستمدارانی بود که تکیه‌گاهش بیش از آن‌که به مردم باشد، به لابی‌ها و احزاب سیاسی و بازی با عناصر قدرت همچون دربار و نیروی نظامی بود. برعکس آن ما سیاستمداری داریم مانند مصدق که پایگاه قدرتش را روی مردم متمرکز کرده بود، اما درنهایت هر دو این سیاستمدار‌ها به نوعی ناکام شدند. این‌ها هر دو نمونه‌های قابل ذکری است که در تاریخ سیاسی قابل مباحثه هستند و می‌توان با مطالعه آن‌ها به الگویی ایده‌آل رسید.

چرا ۳۰ تیر و پایان زندگی قوام که از قضا او را مورد سوءظن‌های فراوان قرار داد و محل تاخت‌وتاز به او شده است، مورد تأکید و توجه شما نبود؟
در سوال‌های قبل به این موضوع اشاره شد. فرصت فیلم اجازه پرداخت دقیق و عمیق به داستان ۳۰ تیر را نمی‌داد.

ایده بازسازی از کجا آمد؟ از دیدار‌های قوام با استالین هیچ منبع تصویری یا صوتی در دست نداریم؟
تقریبا از آن دیدار هیچ منبع بصری وجود ندارد. تنها چند عکس از اتاق ملاقات استالین که قوام را به حضور پذیرفته است، وجود دارد. با این حال، براساس روایت اپیزودیک که برای کار در نظر گرفته شد، تصمیم به بازسازی گرفتیم. البته از اول بنا را بر این گذاشتیم که بازسازی‌ها از فیلم بیرون نزند و ترکیب فیلم و گرافیک کار یکدست جلوه کند.

مجید برزگر فیلمسازی با کارنامه موفق داستانی در سینمای کوتاه و بلند است. چرا به او به‌عنوان گوینده متن فکر کردید؟ این تجربه چطور بود؟
رئیس‌الوزرا سومین فیلم من است و من برای هر سه فیلمم از صدای مجید برزگر به‌عنوان نریتور استفاده کردم. احساس می‌کنم صدای مجید طنین خاصی دارد که برای مدت طولانی حتی بالای ۶۰ دقیقه شنیدنی است و مخاطب را از روایت خسته نمی‌کند.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید