جای خالی "روز عقیم"
یکی از اتفاقات مهم جشنواره حذف نمایش "روز عقیم" بود. این نمایش درباره سه روح سرگردان در یک خانه بزرگ است. اینها روزگاری در شهر نو به نام کارگر جنسی استثمار میشدند و حالا انقلاب شده و یکی میخواهد آب توبه بر سر اینها بریزد. در اینجا نگاهی میاندازیم به سایر نمایشهای شب پنجم جشنواره.
کد خبر :
۴۹۴۲۳
بازدید :
۱۷۳۷
برخی از شیراز و یاسوج آمده بودند که در تالار چارسو در روز پنجم جشنواره شاهد اجرای «روز عقیم» باشند، اما با حرفهای راهنمای سالن که میگفت: این نمایش امشب اجرا نمیشود و با تماشای صورتهای ناباور ازراهدورآمدگان حس میکردی که چه طعم گسی دارد این توقیف و حذف!
اینکه همه این مسافران تئاتری با توجه به گفتههای مهندسپور و گفتوگوی کیانی در روزنامه «شرق» آمده بودند که «روز عقیم» را ببینند و باید که در این شب حسین کیانی میزبان هواخواهان خود میشد.
این نمایش درباره سه روح سرگردان در یک خانه بزرگ است. اینها روزگاری در شهر نو به نام کارگر جنسی استثمار میشدند و حالا انقلاب شده و یکی میخواهد آب توبه بر سر اینها بریزد و شوهرشان بدهد، اما او روانی است و از شکنجه اینها تا سر حد مرگ لذت میبرد و.... این سوءاستفادهگران همیشه و همهجا بودهاند.
این نمایش هم اگر مشکلی داشت که اجرای عمومی نمیشد و بیان این اطلاعات سوخته که در کل دنیا به جایی برنمیخورد؟! بههرحال همه هواخواهان با صد افسوس آنجا را ترک میگفتند و این حذف حسین کیانی که خود فرزند جشنواره تئاتر فجر است و با حضور و گرفتن جایزه از آن بهعنوان استعدادی تئاتری برجسته شده، حضورش باعث اعتبار تئاتر فجر میشود و حذفش نوعی کاستی و کمبود خواهد بود، و به نظر میرسد تئاتر فجر باید سنجیدهتر از اینها تصمیماتش را راهبری کند.
دهنگنده: نمایش «دهنگنده» به نویسندگی، کارگردانی و اجرای والنتاین داینس از کشور بلژیک، یک خطابه چندوجهی ضد سیاستمداران قدرتهای بزرگ و استعمارگر جهان است. هرچند کارگردان اصرار دارد که کارش را غیرسیاسی تلقی کند، اما پیامدش بنابر آن تلقینات و ارائه یک دیدگاه گسترده همانا سیاسی خواهد بود.
بههرروی در این نمایش خلاقه ما میخندیم به آنچه گفته میشود و لذت میبریم از توان یک بازیگر که همهگونه آماده است و در این فضای مینیمالیستی او حتی با بیان بدن خیلی دقیق به جزئیترین چیزهایی که مرتبط با عالم سیاست است، میپردازد.
این بازیگر از میمیکها بهره لازم را برای تصورکردن نقشها میبرد و بدن و فیگورهایش برای القای نقش و انتقال مفاهیم بسیار کارآمد است. داینس صدای چندساحتی دارد و ذهن و بلوغی دامنهدار برای آنچه که در غایت خود معرف هنرمندیاش خواهد بود. او ضد سیاست عمل میکند، اما در نهایت خطابهاش گیراترین خطابه چندوجهی فلسفی- سیاسی برای درک حقایق حاکم بر جهان معاصر خواهد بود که بهعنوان مسئلهای ریشهدار میتواند همه ما را تحتتأثیر قرار دهد.
«دهنگنده» ما را میخنداند و درعینحال ما را نسبت به خطابه سیاستمداران آگاه و ژرف میکند که چگونه این دهنهای گنده ما را سحر و محو قدرت کلامشان میکنند و این کاریزمای کاذب بهتر از هر بازیگری ما را نسبت به این دروغها کنشمند میکند.
آواز ماهیها در مرداب: آواز ماهیها در مرداب با طراحی و کارگردانی فضلالله عمرانی از بندر دیر (استان بوشهر)، برگرفته از «یرما»ی فدریکو گارسیا لورکای اسپانیایی است که در جنوب و خلیجفارس توانسته رنگولعابی بیابد و همهچیز در پوششی دگرگونشونده و با رفتاری شاعرانه ایرانی شود و ما را متأثر از نازایی یک زن کند که در وضعیت تحت ستم، چگونه به کشتن همسرش ناچار میشود.
نمایش آواز ماهیها در مرداب در نگاه اول با توجه به هوشمندی طراح در ارائه حجله عروسی در قد و اندازه ارتفاع سالن حافظ ما را متوجه حضور یک طراح خلاق و کارگردان نوجو در بندر دیر میکند که اگر بخواهیم استعدادیابی کنیم، حتما بسیاری از هنرمندان نوجو را نه در تهران که باید در آن گوشهوکنارها بیابیم و البته این دیگر کار متولیان هنر و فرهنگ ایرانی است که چنین برنامهای را لازمه کارشان کنند که با نمود و نمایاندن توشوتوان اینهاست که ایران بارزتر میشود؛ بهلحاظ فرهنگی و در خشکاندن این چشمههای جوشان است که همچنان سترونبودن میتواند امری زیانبار برای کل یک جامعه در حال ترقی باشد.
آواز ماهیها در مرداب هنوز در متن اقتباسی اشکالاتی دارد و در بازی نقشهای مرد میلنگد و باید که این مشکلات مرتفع شود که ضمن استقرار یک ضرباهنگ درست بتوان تصور بهتری از آن طراحی خلاقه را برداشت کرد.
۰