طنز: مگه احمدینژاد حساب شخصی داشت!
پوریا عالمی در ستون طنز شرق نوشت:
وکیلمدافع محمود احمدینژاد، که بعد از رئیسجمهوری اسبق، رئیسجمهوری سابق کشورمان شد، گفت: «مسدودشدن حساب شخصی احمدینژاد واقعیت ندارد و موکلم حساب مسدودشدهای ندارد».
چندتا مسئله وجود دارد. اول اینکه مگر آقای احمدینژاد حساب شخصی داشت؟ چون هر کاری میکرد و هر حرفی میزد، هزینهاش را ما میپرداختیم. واقعا من فکر میکردم دکتر حساب شخصی ندارد که اینقدر بیحسابوکتاب حرف میزند و خرج میکند. چون خود ما که یک حساب شخصی داریم، وقتی میرویم ساندویچی، حسابکتاب میکنیم ساندویچ را با نوشابه بخوریم، کمتر میافتد، یا با آبمعدنی. بعد هم اگر یادتان باشد دکتر مصوب کرد مردم دستبهکار شوند و هر کی بچهدار شود، دولت یکمیلیون تومان به حسابش میریزد و ماهی یکچیزی هم میگذارند توی حساب بچه که وقتی بزرگ شد دستش توی جیب خودش باشد. یادتان است؟ عمرا. ما ایرانیها پدر فراموشی جهان هستیم.
خلاصه، مردم دستبهکار شدند و پدر خانواده به دلیل تورمی که وجود داشت فشار روانی زیادی آورد که بچه ششماهه بهدنیا بیاید. بعد بچه که به دنیا آمد، دولت یکمیلیون تومان پول ریخت به حساب بچه. بابای بچه صبح رفت بانک پول را بگیرد، دولت گفت: «بیا». و یکلیوان آبیخ داد دست مردم و گفت بیا این آبیخ را بخور جوش نیاوری، به این پول نمیتوانی دست بزنی. بعد چی شد؟ بعد از دوماه، شبانه دولت از حساب مردم یکمیلیونتومانها را خارج کرد و ریخت توی یک حساب دیگر. مردم گفتند پس چی شد؟ چرا حساب ما خالی شد؟ دولت گفت «بیا». و یکلیوان آبیخ دیگر داد دست مردم و گفت بیا این را بخور جوش نیاوری.
این حساب مردم. چندتا حساب هم بود که مال دکتر نبود و مال مردم بود و دوروبریهای دکتر مال مردم را خوردند و رفتند بغل سلین دیون همسایه شدند یا مال مردم ناچیز بود، دکل نفتی مردم را هم خوردند و یک لیوان آب هم روش. بگذریم.
دیدید؟ اینطوری بود. یعنی اصولا تا آنجا که ما یادمان است، هیچوقت دکتر دست نکرد جیبش حساب کند و همیشه هرجا رفت و هرچی گفت و هرچی کرد، گذاشتند به حساب ما. وقتی هم که رفت، دیدید که همهچیز را به حساب ما نوشته بودند و کلی تحریم و قطعنامه روی دست ما ماند و قطعنامهدان هیچکسی هم پاره نشد اما جیب و کفش و... ما پاره شد. باز هم بگذریم. خلاصه والا ما فکر میکردیم این از زهد دکتر است و دکتر حساب شخصی ندارد. اصلا هم فکر میکردیم وکیل هم ندارد و فقط رحیمی و مشایی و بقاییاینا وکیللازم هستند. خلاصه که ما ذهنمان درگیر شده که اگر حساب شخصی داشته، چرا از جیب ما رفته و آب و پول رفته هم که به جیب و جوب برنمیگردد. ایبابا.