گفتمانهای سیاسی در سالی که گذشت
جریانها و جناحهای سیاسی در ایران سال ۹۶ و در آوردگاههای مختلف سیاست آن، فرازو فرودهای بیشماری را در عرصه سیاست تجربه کردند. مسائلی که با توجه به رویدادهای سیاسی سال، دامنه آن از حمایت تمام قد تا برائت کامل گستردگی داشت.
کد خبر :
۵۳۶۸۹
بازدید :
۱۳۶۲
مرور مواضع جریانهای سیاسی طی یک سال گذشته نشان میدهد که چهرهها و شخصیتهای منتسب به هر جناح با توجه به شرایط موجود رویکرد و تصمیمات متفاوتی اتخاذ کرده اند. جریانهای سیاسی در سال سیاسی ایران که با انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و شوراهای شهر و روستای پنجم آغاز شد و با ناآرامیهای اقتصادی و سیاسی دی ماه پایان یافت، صحنه گردان این رویدادها بودند و در این فرازها، نقش این جریانها به سبب نبود احزاب قدرتمند بیش از دیگر برههها برجسته شد.
در حقیقت این چهرههای سیاسی و شخصیتهای جناحی بودند که با موضع گیری و حمایت و برائت از فردی در برهههای مختلف از انتخابات تا اعتراضات نقش آفرینی میکردند.
این میان اصولگرایان و اصلاح طلبان به عنوان دو جریان سیاسی مهم کشور، در سال مملو از فرآیندهای سیاسی تاثیرگذارتر از دیگر جریانها بودند. در بررسی این برههها چند مقطع خاص را میتوان مورد توجه قرار داد. مقطع نخست دوران انتخابات و تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری دوازدهم، برهه دوم چینش کابینه و روزها و هفتههای پس از چینش و مرحله سوم را میتوان به اواخر سال ۹۶ و پس از اعتراضات سیاسی و اقتصادی دی ماه محدود و تقسیم بندی کرد. در هر سه این عرصه ها، مرور مواضع و سخنان حکایت از تنوع آنها دارد.
سیاستمداران جناحی در ایران در هر مقطعی با توجه به الزامات و پارامترهای آن مقطع آرایش سیاسی خود را تغییر میدادند، این تغییر از یک اظهارنظر ساده تا چرخشی ۱۸۰ درجهای در مواضع، گستردگی داشت.
**انتخابات ریاست جمهوری و هماهنگی مواضع
همزمان با فزونی تب و تاب انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در زمستان سال ۹۵، بسیاری از جریانهای سیاسی و شخصیتهای منتسب به آن ها، در شدت گرفتن این تب و تاب کوشیدند.
گمانه زنیهای متعدد و متضاد از نامزدهای ریاست جمهوری و شورای شهر به ویژه در پایتخت، شرط و شروطهای حمایت از کاندیدایی خاص و تبیین و تحلیل دلایل این حمایت از مهمترین موضوعاتی بودند که از سوی رسانههای منتسب به جریانهای مختلف سیاسی در رسانهها بازتاب مییافت و مورد توجه و تحلیل قرار میگرفت.
در این میان اصولگرایان در تلاش بودند تا زیر پرچم جمنا (جبهه نیروهای مردمی انقلاب اسلامی) بار دیگر وحدت را تجربه کنند و با نامزدی واحد در انتخابات حضور یابند، میان طیفهای مختلف این جریان اختلاف همچنان باقی ماند و با سه نامزد در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری حضور یافتند که دو نفر آنها در نهایت به نفع نفر سوم کناره گیری کرد.
گرچه برخی طیفهای اصولگرا موافق سازوکار تشکیلات جمنا نبودند، اما بازهم وحدت میان این جریان پررنگتر از افتراق در انتخابات پیش بود. در هفته پایانی ماراتن تبلیغات انتخاباتی اصولگرایان با اتحادی نسبی در موضع حمایت از حجت الاسلام «ابراهیم رییسی» قرار گرفتند و به پیشواز ۲۹ اردیبهشت رفتند. گرچه در این انتخابات پیروز نشدند، اما رای ۱۶ میلیونی را از صندوقها کسب کردند. این جریان پس از پیروزی حجت الاسلام «حسن روحانی» در انتخابات ریاست جمهوری همواره مواضع منتقدانهای نسبت به دولت و رییس جمهوری داشتند.
شیوه اصلاح طلبان، اما در موسم انتخابات کمی متفاوتتر از رقییب اصولگرا پیش رفت، آرایش سیاسی در جبهه اصلاحات از همان روزهای آغازین زمزمههای انتخابات ریاست جمهوری به صورت یک دست در حمایت از روحانی بود. اصلاح طلبان برای بار دوم روحانی را تنها گزینه خود برای این انتحابات معرفی کردند. حضور «اسحاق جهانگیری» و «سید مصطفی هاشمی طبا» به عنوان دو چهره نزدیک به این جناج سیاسی تنها برای حمایت و پیش دستی در پیش بینی برخی رخدادهای غیرقابل پیش بینی بود.
رییس دولت اصلاحات این بار هم در فاصله چند روز به انتخابات ضمن دعوت از مردم به رای، در پیامی حجت الاسلام روحانی را نامزد اصلح اصلاح طلبان معرفی کرد. در کنار دیگر عوامل موثر در پیروزی تیم تدبیر و امید در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، حمایت تمام قد اصلاح طلبان، با توجه به پایگاه مردمی قدرتمند از مهمترین دلایل راهیابی دوباره روحانی به پاستور بود.
**چینش کابینه آغاز تشتت
روزهای پس از ۲۹ اردیبهشت و پیروزی روحانی، روزهای آغاز چینش کابینه و تشکیل دولت بود. روزهایی که جریان اصولگرا از یک سو روحانی را به نگاه فرا جناحی دعوت میکردند و از سوی دیگر گمانههایی درباره تشکیل دولت سایه در عرصه سیاسی کشور مطرح میشد. بیشتر رسانهها و محافل سیاسی در فاصله زمانی ۲۹ اردیبهشت (پیروزی روحانی در انتخابات) تا ۱۷ مرداد (ارائه فهرست پیشنهادی کابینه) به تعیین و تفسیر ملاکهای انتخاب اعضای هیات دولت دوازدهم پرداختند.
**چینش کابینه آغاز تشتت
روزهای پس از ۲۹ اردیبهشت و پیروزی روحانی، روزهای آغاز چینش کابینه و تشکیل دولت بود. روزهایی که جریان اصولگرا از یک سو روحانی را به نگاه فرا جناحی دعوت میکردند و از سوی دیگر گمانههایی درباره تشکیل دولت سایه در عرصه سیاسی کشور مطرح میشد. بیشتر رسانهها و محافل سیاسی در فاصله زمانی ۲۹ اردیبهشت (پیروزی روحانی در انتخابات) تا ۱۷ مرداد (ارائه فهرست پیشنهادی کابینه) به تعیین و تفسیر ملاکهای انتخاب اعضای هیات دولت دوازدهم پرداختند.
گفت و گوهای بسیاری با چهرههای منتسب به جریان اصولگرایی در خبرگزاریها و روزنامهها انجام شد که بیشتر آنها دغدغه حضور چهرهای نزدیک به جریان خود و عدم حضور شخصی از جریان رقیب را مورد توجه داشتند. عمده چالشهای کابینه و رییس جمهوری از سوی جریان اصلاحات بود. اصلاحات در برهه انتخابات ریاست جمهوری به صورت هماهنگ و با وحدت رای از روحانی حمایت کردند.
با چینش کابینه، اما این حمایت دستکم میان برخی از طیفها و شخصیتهای این جریان رنگ باخت و جای خود را به انتقاد داد و این نخستین نشانه از تشتت در اردوگاه اصلاح طلبان در برهه چینش کابینه بود. برخی طیفهای معتقد بودند که روحانی در کابینه دوم خود باید محافظه کاری را کنار بگذارد، به پایگاه حامیان خود بیشتر توجه کند و اصلاح طلبان اصلح را در اولویت همکاران خود قرار دهد.
دستهای دیگر از چهرههای اصلاح طلب، کابینه و روحانی را به دلیل عدم استفاده از زنان، جوانان و اقلیتها مورد انتقاد قرار دادند و در نهایت گروه سومی از این جریان با تقبیح سهم خواهی از دولت، در پشتیبانی از روحانی و رای خود ثابت قدم ماندند.
**اعتراضهای دی ماه عیارسنج جریانهای سیاسی
نقش آفرینی و موضع گیری جریانهای سیاسی در ماههای پایانی سال ۹۶ منحنی خاصی را نشان میدهد. هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب در این برهه با تنوع و حتی تناقض در رفتار و گفتار با اعتراضات دی ماه برخورد کردند. جریان اصولگرا در روزهای آغازین ناآرامیها در کشور و زمانی که سمت و سوی شعارها علیه دولت بود به حمایت از اعتراضات پرداختند و اعتراض را حق مردم معرفی کردند.
**اعتراضهای دی ماه عیارسنج جریانهای سیاسی
نقش آفرینی و موضع گیری جریانهای سیاسی در ماههای پایانی سال ۹۶ منحنی خاصی را نشان میدهد. هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب در این برهه با تنوع و حتی تناقض در رفتار و گفتار با اعتراضات دی ماه برخورد کردند. جریان اصولگرا در روزهای آغازین ناآرامیها در کشور و زمانی که سمت و سوی شعارها علیه دولت بود به حمایت از اعتراضات پرداختند و اعتراض را حق مردم معرفی کردند.
با کشیدن شدن دامنه این ناآرامیها به شهرهای دیگر دامنه حمایتی اصولگرایان نیز محدودتر و در نهایت به انتقاد از این حرکتها گرایید. دولت و شخص رییس جمهوری اعتراضات را حق مردم دانستند و بر پیگیری دلایل این ناآرامیها و شنیدن صدای مردم تاکید کردند.
جریان اصلاح طلب، اما در این برهه دچار سردرگمی بود. برخی چهرههای نزدیک به این جریان، اعتراضات و ناآرامیها را محکوم کرده و آشوب طلبی به جای اعتراض را نقشه دشمن دانستند. گروه دیگری از این جریان که تفکری رادیکالتر داشتند به حمایت از اعتراضات و حتی آشوبها پرداختند و گروه دیگری ضمن محکوم کردن آسیب به اموال عمومی، اعتراض مدنی را حق مردم دانستند.
انتخابات، چینش کابینه و اعتراضات دی ماه مقاطعی بودند که هر یک از جریانهای سیاسی بر پایه دلایل بسیاری نوع متفاوتی از کنشگریهای سیاسی را دستور کار قرار دادند. میان آرایشهای متفاوت و حتی متناقض سیاسی، در سالی که گذشت دولت بیش از همه از این تنوع موضع گیریها رنج دید، هم از ناحیه حامیان اصلاح طلب خود و هم از سوی رقیب اصولگرا.
رنج دولت در درازمدت به طور قطع سبب آسیب منافع ملی و تضعیف کشور خواهد شد و امید است در سال پیش رو همه جریانهای سیاسی برای برداشتن رنجی از روی دوش دلت همدل و همراه شوند.
۰