دیپلماسی عمومی با هنر ایرانی
هنرمندان مختلفی داشتهایم و در کنار آنان ادیبان گوناگونی هم داشتهایم که کارهای هنری مختلفی را انجام دادهاند ولی مشکلی که اینجا وجود دارد، به ویژه در هنرها و صنایع دستی این است که این هنرها در حوزههای لازم دیده نشدهاند تا ارزش اقتصادی پیدا کنند.
کد خبر :
۵۳۸۷۲
بازدید :
۱۵۷۸
صدیقه ببران | زمانی که صحبت تولید ملی مطرح میشود، نگاهی که به طور معمول به این موضوع وجود دارد، به سمت حوزه صنعت میرود و گمان میرود که مقصود از تولید ملی، کالاهای صنعتی است درحالی که بخشی از داشتهها و سرمایههای اساسی کشورمان حوزه هنر و ادبیات ما هم هست.
به این معنا که میتوانیم کاملا این موضوع را به حوزه هنر و ادبیات خود نیز تعمیم دهیم و به این موضوعات بپردازیم که تولیدات ملی ما چگونه است و چقدر از این تولیدات استفاده میکنیم و...
خوشبختانه در سالهای متمادی هنرمندان مختلفی داشتهایم و در کنار آنان ادیبان گوناگونی هم داشتهایم که کارهای هنری مختلفی را انجام دادهاند ولی مشکلی که اینجا وجود دارد، به ویژه در هنرها و صنایع دستی این است که این هنرها در حوزههای لازم دیده نشدهاند تا ارزش اقتصادی پیدا کنند.
خوشبختانه در سالهای متمادی هنرمندان مختلفی داشتهایم و در کنار آنان ادیبان گوناگونی هم داشتهایم که کارهای هنری مختلفی را انجام دادهاند ولی مشکلی که اینجا وجود دارد، به ویژه در هنرها و صنایع دستی این است که این هنرها در حوزههای لازم دیده نشدهاند تا ارزش اقتصادی پیدا کنند.
یکی از علتهایی که موجب شده به این هنرها کم پرداخته شود و شاید بخش هنری ما به عنوان تولید ملی خیلی جوابگو نبوده این است که این هنرها در طول زمان دارای ارزش افزوده خاص نبودهاند و حوزه اقتصادی شان دیده نشده است.
بنابراین تغییر این وضعیت نیازمند یک حمایت کلان دولتی از داشتهها و هنرمندانی است که در حوزههای گوناگون تولیدات مختلف هنری را انجام میدهند. به این معنا که در ساختار سیاسی و کشوری و حوزه حکومت به کالای هنری و فرهنگی داخلی بها داده شود و بابت آن یارانه بدهند و هزینه کنند و بسترهایی فراهم کنند تا هنرمند داخلی هنرش را توسعه دهد.
اگر از این هنرمندان حمایت لازم بشود، حتما کالایشان بهتر دیده میشود و قطعا به عنوان بخشی از داشتههای ما ارزش اقتصادی پیدا میکند به ویژه اینکه این هنرها قابلیت صدور هم دارد ولی شرط مهمش این است که در وهله اول فرهنگسازی کنیم و سبک زندگی مردم را به این سمت ببریم که احساس کنند فرهنگ و هنر ما برایمان بسیار ارزشمند است و میتوانیم هنر داخلیمان را به جای هنرهای خارجی استفاده کنیم.
تغییر ذائقه هنری مردم نیازمند انجام کار رسانهای حرفهای و قوی است تا به وسیله آن، تغییر رفتار شهروندان و مخاطبان را شاهد باشیم تا ارزشمندی هنر ایرانی را بشناسند و این ارزش برایشان یک برند باشد و به آن ببالند و اگر به خرید میروند، صنایع دستی ایرانی را به صنایع دستی دیگر کشورها ارجحیت بدهند و استفاده از کالای فرهنگی و هنری ایرانی به یک افتخار تبدیل شود مثل اتفاقی که برای برنج و فرش ایرانی رخ داده است.
از سوی دیگر نکته مهم دیگر این است که هنرمندان ما هم باید کارهای باکیفیتی تولید کنند و با این شیوه، ارزش کار خود را ارتقا بدهند که وقتی در مقام مقایسه با دیگر کالاهای خارجی قرار میگیرند، قابلیت رقابت داشته باشند. اگر کالای ایرانی در طول سالهای گذشته کیفیت لازم را پیدا کرده بود، قطعا مردم آن را خریداری میکردند.
از سوی دیگر نکته مهم دیگر این است که هنرمندان ما هم باید کارهای باکیفیتی تولید کنند و با این شیوه، ارزش کار خود را ارتقا بدهند که وقتی در مقام مقایسه با دیگر کالاهای خارجی قرار میگیرند، قابلیت رقابت داشته باشند. اگر کالای ایرانی در طول سالهای گذشته کیفیت لازم را پیدا کرده بود، قطعا مردم آن را خریداری میکردند.
متاسفانه در حال حاضر حتی صنایع دستی ما را هم چین تولید و آثاری شبیه کارهای اصفهان ما را با قیمت ارزان کپی میکند که دیگر آن هنر اصیل نیست و در این وضعیت خریدار نمیتواند اطمینان داشته باشد کالای هنری که میخرد، ایرانی است.
متاسفانه یکی از ضعفهای اساسی ما مدیریت امور فرهنگی است که فرهنگ و هنر ما را دارای ارزش عمومی نکرده است و به آنها بهای لازم را ندادهایم و در این شرایط، بخشهایی از هنرهای ما از بین رفته است.
فراموش نکینم هنر ایران ظرفیت و پتانسیل بسیار بالایی برای صدور دارد ولی برای موفقیت در عرصه بینالمللی، معرفی کالای ایرانی در خارج از کشور باید وارد دیپلماسی عمومی ما بشود. پس لازم است دیپلماسی عمومی و فرهنگی ما هم در این زمینه فعال باشد.
متاسفانه یکی از ضعفهای اساسی ما مدیریت امور فرهنگی است که فرهنگ و هنر ما را دارای ارزش عمومی نکرده است و به آنها بهای لازم را ندادهایم و در این شرایط، بخشهایی از هنرهای ما از بین رفته است.
فراموش نکینم هنر ایران ظرفیت و پتانسیل بسیار بالایی برای صدور دارد ولی برای موفقیت در عرصه بینالمللی، معرفی کالای ایرانی در خارج از کشور باید وارد دیپلماسی عمومی ما بشود. پس لازم است دیپلماسی عمومی و فرهنگی ما هم در این زمینه فعال باشد.
۰