مسئول انحصار تلگرام کیست؟

مسئول انحصار تلگرام کیست؟

شاید زمانی این سطور خوانده می‌شود که کار از کار گذشته و تلگرام فیلتر شده یا فیلتر آن در شرف اعلام است، بااین‌حال لازم است فارغ از نگاه‌های بعضا سیاسی یا احساسی به انسداد تلگرام، با منطق علوم ارتباطات نکاتی را که حتما همه می‌دانند، یادآور شد.

کد خبر : ۵۳۹۵۰
بازدید : ۹۸۰
مسئول انحصار تلگرام کیست؟ حبیب‌الله معظمی، مدرس و پژوهشگر ارتباطات | شاید زمانی این سطور خوانده می‌شود که کار از کار گذشته و تلگرام فیلتر شده یا فیلتر آن در شرف اعلام است، بااین‌حال لازم است فارغ از نگاه‌های بعضا سیاسی یا احساسی به انسداد تلگرام، با منطق علوم ارتباطات نکاتی را که حتما همه می‌دانند، یادآور شد. تلگرام را ببندید اما...

١- قدری دوراندیشی و عبرت‌آموزی؛ یادمان نرفته است در این کشور با ویدئو و ماهواره چه برخوردی شد؛ برخوردی که همان زمان اتخاذ آن تصمیم‌ها، نادرستی و ناکارآمدی آن‌ها مثل روز روشن بود. تصمیماتی که مبتنی بر نتایج حاصل از بررسی‌ها و تحقیق‌های اجتماعی و افکارسنجی نبود یا با آگاهی از این نتایج، به غلط اتخاذ شد. ما از تصویب غلط قانون منع استفاده از گیرنده‌های دریافت ماهواره عبرت نگرفتیم؛ قانونی که بدون دوراندیشی تصویب شد و تنها اثر آن، لایه‌ای از لطیفه بر آن بود که پابرجامانده است. این نوع قوانین از بدترین نوع قانون‌گذاری‌هاست که خود بی‌اعتنایی عمومی را به قانون ترویج می‌دهد. برخوردی هم که با ویدئو در جامعه صورت گرفت، همین وضعیت را داشت.

٢-زمانه، زمانه ارتباطات است نه اطلاعات. با تحولاتی که از حدود چهار دهه پیش به‌تدریج در سیر تکوینی در عرضه ابزار‌های رسانه‌ای در جهان صورت گرفته است، مفهوم مخاطب دچار دگرگونی اساسی شده و از فرد دریافت‌کننده اطلاعات و از محدودیت او در تعدد رسانه و تک‌رسانه‌ای در گیرندگی، به مخاطب انتخابگر و مخاطب شریک اطلاعات و مخاطب ارتباط‌گر تبدیل شده است.
به کمک این تحولات و ابزارها، فرد دیگر صرفا اطلاعات دریافت نمی‌کند، بلکه هم ارتباط می‌گیرد و هم اطلاعات می‌دهد. به لطف این تحولات، واقعیت و شناخت از این نوع مخاطب فراگیر و جهانی شده و کاملا جا افتاده است. بنابراین هر نوع تصمیمی در حوزه رسانه و ارتباطات، باید ناظر بر درک درست مخاطب به‌مثابه ارتباط‌گر اتخاذ شود، وگرنه پسرفت است و مهم‌تر از آن اینکه در زمانه ارتباطات، چنین مخاطبی چنین عقب‌نشینی‌ای را نمی‌پذیرد.
مثل آن است که امروز فرد از خواندن روزنامه به‌طور کلی منع شود. ارتباطات اکنون جزء لاینفک زندگی روزمره ما به‌ویژه در ایران شده است. این ارتباطات از جنس تلگرامی میان دوستان، فامیل‌ها، همکاران و هم‌صنفی‌ها را از مردم نگیریم.

٣- به جنگ تکنولوژی نرویم. تاریخ درس‌های ناکامی‌های بسیاری از تقابل با تکنولوژی به ما می‌دهد. تکنولوژی هیچ‌گاه شکست نمی‌خورد؛ زیرا اصولا با هدف آسایش و زیست بهتر برای انسان عرضه می‌شود. تکنولوژی به فرای مرزها، ایدئولوژی‌ها و سیاست‌ها می‌رود.
تکنولوژی بیش از بدی‌ها (به گمان عده‌ای)، خوبی‌ها و نیکی‌هایی دارد. این واقعیت تکنولوژی رسانه اجتماعی را باید پذیرفت که زیست بهتر چندصدایی را برای جامعه به ارمغان آورده است. متوهمان بر این گمان باطل‌اند که رسانه‌ای اجتماعی مانند تلگرام برای زیروروکردن جایی پدیدار شده است.

٤- جایگزینی یک امکان «مقبول» قبل از منع یک امکان دیگر. قبل از ستاندن چیزی منحصربه‌فرد، چیز دیگری جای آن را گرفته باشد. همان‌ها که امکانی را از مردم می‌گیرند، باید برخود فرض بدانند که امکانی دیگر را پیشاپیش به صورت رقابتی و ترجیحی به آن‌ها داده باشند.
همان‌طورکه امکان تردد خودروی شخصی در مناطق مرکزی تهران در قالب محدوده طرح ترافیک از مردم سلب و محدود می‌شود و در ازای آن و البته قبل از آن، وسایل نقلیه عمومی پیش‌بینی شده، قبل از انسداد امکان تلگرام باید جایگزینی «متناسب و پذیرفته‌شده» از سوی کاربران جای آن را گرفته باشد. احترام به مردم این را اقتضا می‌کند که به جایش بدهید قبل از آنکه بگیرید؛ آورنده باشید تا گیرنده.

٥- دغدغه‌های امنیتی شایان احترام‌اند. هر آنچه درباره موارد ضدامنیتی تلگرام گفته می‌شود، نه‌تن‌ها درست، بلکه پذیرفته‌شده‌اند؛ اما کدام رسانه در دنیاست که حاشیه ضدامنیتی نداشته باشد، اگر نگوییم نتراشیده باشند؟! که به فراخور آن رسانه و شرایطش، کم یا زیاد می‌شود.
همه رسانه‌ها چنین هستند، البته از نگاه امنیتی؛ کمااینکه در رسانه هم به مقوله امنیت به‌مثابه محدودکننده رسانه و ضدبیان نگاه می‌شود، همچنان‌که در حوزه امنیت به رسانه به‌مثابه ضدامنیت نگریسته می‌شود. به این خاطر است که اساسا باید نگاه صرف امنیتی را به محیط پیرامونی زدود! آیا می‌شود به صرف حاشیه ضدامنیتی، اساس آن رسانه را انکار کرد؟ درباره تلگرام گفته می‌شود که نه‌تن‌ها در اعتراض‌های دی‌ماه ضدامنیتی عمل کرد، بلکه جای مطمئنی برای تبادل اطلاعات و ارتباطات ایرانیان نیست.
به‌جای مقابله با رسانه، می‌توان چتر امنیتی و نظارتی را تقویت کرد. موضوع همه دغدغه‌های امنیتی قابل فهم است؛ اما نگاه و راه‌حل امنیتی برای مسائل جامعه مضر است. می‌توان به‌جای بستن، رصد‌ها را قوی‌تر کرد.

می‌توان گشایش توأم با نظارت داشت. می‌توان عناصر ضدامنیتی را گرفت و بست؛ اما هرچیز ضدامنیتی جلوه داده نشود. اینک بر همه روشن شده است که فیسبوک با اخبار جعلی خود یک کله‌شق خطرآفرین برای جهان را به نام ترامپ روانه کاخ سفید کرده است؛ اما به‌جای برخورد امنیتی و قضائی و بگیروببند، حداکثر اقدام علیه زاکربرگ، مالک آن، احضارش به کنگره برای ادای توضیحات بوده است.

٦- ما و ایران را خاص جلوه ندهید. تنها کشوری که یک رسانه اجتماعی به‌شدت فراگیر و اول آن را به صرف رسانه اجتماعی‌بودن و با ملاحظات امنیتی به‌طور قطعی و دائمی مسدود می‌کند، ایران است. ایران در حوزه رسانه، خاص‌های بسیار، کم ندارد. ایران جزء سه، چهار کشور جهان است که نظام پیشگیرانه حقوقی درباره مطبوعات (محدودیت در اخذ پروانه نشر مطبوعات) در آن اعمال می‌شود. اکنون نمی‌دانم از این تعداد کاسته شده است؛ اما مطمئن هستم که بیشتر نشده است.

٧- مسئول انحصار و مونوپل تلگرام کیست؟ نتایج تصمیمات خود را به مردم منتسب نکنید. بر اثر همین نوع تصمیم‌گیری‌ها (بستن وایبر) بود که ایرانی‌ها به رسانه (آن‌موقع) گمنامی مثل تلگرام کوچ کردند و بر اثر همین نوع تصمیم‌ها بود که رسانه اجتماعی در ایران «روسیزه» شد؛ با تلگرام و مالک روسی آن و این انحصار حاصل آن تصمیمِ تصمیم‌گیران جامعه بود نه انتخاب مردم.
مونوپل تلگرام نتیجه سیاست و تصمیم نادرست مسئولان (در بستن یک رسانه و کوچاندن مردم و مخاطبان به رسانه دیگر- تلگرام) بود. سبب شهرت تلگرام و وابسته‌کردن مردم ایران با عضویت ٤٠ میلیون کاربر ایرانی در آن، مسئولان و تصمیم‌گیران هستند. اینان باید مسئولیت خود را هم در قبال عواقب انسداد تلگرام بپذیرند.

٨- برخی تصمیم‌گیران در کشور ما اساسا هنوز با «رسانه» مسئله دارند؛ مسئله آن‌ها هم ناشی از نوع نگاه و برداشتشان از کارکرد رسانه است. آن‌ها رسانه را بیشتر مبلغ و «گوینده» می‌دانند و می‌خواهند، تا منتقد و «شنونده». مسئله آن‌ها برخاسته از عدم تحملشان در شنیدن است و این شنیده‌ها و رسانه‌ها آنجا برایشان گران می‌آید که با تصوراتشان انطباق ندارد. شنیده‌ها از واقعیت می‌گوید، حال چاپی آن یا اینترنتی آن. این نگاه باید تغییر کند.

بالاخره و مهم‌تر از همه این‌ها با بستن تلگرام یک امکان بزرگ، فوق‌العاده و بی‌بدیل از مدیران و تصمیم‌سازان جامعه برای سنجش افکار عمومی (موردنیاز تصمیمات) سلب می‌شود. آن‌ها که مسائل اجتماعی ایران را دنبال می‌کنند بر این واقف‌اند که تلگرام فضایی است که به‌راحتی با گشتی در آن می‌توان به لایه‌های درونی ایرانیان پی برد.
خواسته‌ها و آمال و آرزو‌های مردم در این شبکه در دسترس است و برای یک تصمیم‌ساز چه بهتر از اینکه سریع، آسان، رایگان و مطمئن سنجیده‌ای این‌چنین از افکار عمومی در اختیارش باشد. رسانه اجتماعی، به‌خصوص تلگرام جامع‌ترین ابزارِ ابراز در ایران است.

به‌جای اینکه حرف‌ها در پستو گفته شود و زیرزمینی فعالیت شود، در تلگرام بیان و ابراز می‌شود و چه بهتر از اینکه تصمیم‌سازان جوامع چه بسیار هزینه‌ها می‌کنند تا بدانند در میان مردم چه می‌گذرد. تلگرام به‌راحتی این سنجش را برای مدیریت صحیح جامعه و سیاست‌گذاری درست در اختیار آن‌ها می‌گذارد.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید