کمپانی‌هایی که برخلاف باور عمومی نوآور نیستند

فرادید | برای سال‌ها کلمه «خط‌کشن» تنها برای توصیف کمپانی‌هایی مورد استفاده قرار می‌گرفت که نوآوری خاصی را در سطحی بالا به کار می‌گرفتند یا بازارها و صنعت‌هایی را شکل داده‌اند یا به هیچ وجه وجود نداشتند یا نیاز به تغییری اساسی را احساس می‌کردند. حالا اما این کلمه برای بسیاری از کمپانی‌هایی به کار گرفته می‌شود که شاید هیچ‌کدام از این فعالیت‌ها را انجام نداده باشند. کمپانی‌هایی که در ظاهر نوآور یا پیشرو هستند اما در باطن تنها نقش بازیافت کننده ایده‌هایی را دارند که بنا به دلایل مختلف فراگیر نشدند. در ادامه نگاهی داشته‌ایم به کمپانی‌هایی که چنین رویکردی را دنبال کرده و هرچند از آنها به نوآور یاد می‌شود اما هیچکدام در شاخه خود اولین نیستند و معمولا تنها به واسطه شهرت خود توانایی مطرح کردن ایده‌های جدید دیگران را به شکلی فراگیر دارند.

اوبر

به گزارش فرادید، یکی از استارت‌آپ‌هایی که توانست معنای درستی به موفقیت کسب و کارهای شکل گرفته از صفر دهد، اوبر بود. شرکتی که نقش کلیدی در نسل جدید صنعت حمل و نقل دارد با جذب 10.7 میلیارد دلار سرمایه، ارزش خود را تا انتهای سال 2017 میلادی به 69 میلیارد دلار رساند. آنها حالا به عنوان شرکتی شناخته می‌شوند که نوآوری را وارد صنعت حمل و نقل کرد و ساختار سنتی آن را برای همیشه تغییر داد. تعریف ساده‌ای که برای کمپانی‌های خط‌کشن مطرح شده به ما می‌گوید که کسب و کار مورد نظر باید بازاری کاملا جدید را آماده کند که تاکنون نه مشتری داشته و نه چارچوبی از قبل تعریف شده. اوبر نه تنها اینکار را انجام نداده بلکه مشتری‌های ثابتی را برای تاکسی در فرم‌های قدیمی داشت. یکی از اصلی‌ترین دلایل موفقیت اوبر کاهش قیمت‌ها بود که بهترین شکل ممکن انجام شد. آنها هرچند این کار را به درستی انجام دادند اما بخش دیگری از تعریف خط‌شکن یعنی ارائه کیفیتی پایین‌تر نسبت به استانداردها و جذب مخاطب را به شکلی کاملا برعکس و با ارائه کار با کیفیت پیش روی مخاطب قرار دادند.

گوگل

تکنولوژی شرایط مختلفی را برای خط‌شکنی به وجود آورده. پیشرفت در این حوزه معمولا ارزان‌تر از دیگر شاخه‌های صنعتی بوده و همواره امکان معرفی سرویس‌هایی وجود دارد که تا پیش از این وجود خارجی نداشتند. همین مسئله باعث شده زمانی که مردم به نوآوری در تکنولوژی فکر می‌کنند، نام گوگل را متصور شوند. موتور جستجویی که حالا بخش عمده‌ای از استفاده اینترنت تمامی کاربرهای دنیا را زیر نظر خود گرفته. با این حال گوگل در زمینه جستجوی اینترنتی به هیچ‌وجه نوآور یا پیشرو نیست. پیش از شکل‌گیری این کمپانی بودند موتورهای جستجوی اینترنتی دیگری که کاربرهای متعددی داشتند. کاربرهایی که در ادامه تصمیم گرفتند از سرویس بهتر یعنی گوگل استفاده کنند. گوگل در این زمینه هیچ نقشی در ایجاد بازار نداشت و تنها آن را برای خود کرد. جدای از این مسئله گوگل در زمینه‌های دیگر نیز هیچ نوآوری خاصی نداشته. آنها در ادامه به سراغ ایمیل رفتند که برای سال‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفت، نقشه خود را توسعه دادند که باز هم نمونه‌های دیگری از آن وجود داشت و به حوزه‌های دیگری رفتند که تمامی آنها بازاری ثابت داشتند اما نهایتا توسط گوگل به کنترل در آمدند.

تسلا

از زمان شکل‌گیری تسلا این کمپانی زیر نظر ایلان ماسک توانسته به دستاورد‌های قابل توجهی برسد. آنها اکنون در آمریکا به عنوان باارزش‌ترین کمپانی تولیدکننده اتومبیل شناخته می‌شوند، نقش پررنگی در افزایش تولید خودروهای الکتریکی داشتند و در حال حاضر تلاش بسیاری برای آشنا کردن مخاطب عام با موضوع خودروهای خودران می‌کنند. در واقع تسلا شاید نوآوری خاصی نداشته باشد اما با سرعت بسیاری پیشرفت می‌کند و همین مسئله تاثیر مستقیمی روی جلب نظر مخاطب داشته. اما برگردیم به موضوع خط‌شکن بودن. تسلا در حال حاضر روی بازاری کار می‌کند که پیش از شکل‌گیری آنها وجود داشته. تسلا خودروهای الکتریکی یا هیبریدی را به دنبال معرفی نکرده و تنها طراحی آنها را بهبود داده. جدای از این مسائل قیمت یک خودروی تسلا تقریبا 70 هزار دلار است که برای یک اتومبیل در بازارهای جهانی بالا بوده و دیگر خصوصیت خط‌شکن بودن یعنی ارائه کالای ارزان‌قیمت را نیز در اختیار ندارد. چنین مسائلی باعث شده‌اند که عملا تسلا نوآوری خاصی را به همراه نداشته باشد اما از جهات دیگر به قدری مناسب فعالیت خود را ادامه داده که حالا نوآوری‌های ترسناک دیگران را تبدیل به آینده روشن تکنولوژی برای مردم عادی کرده. آنها در هر قدمی که طی سال‌های گذشته برداشته‌اند تنها به دستاوردهای دیگران نگاه کرده و یا آنها را خریداری کرده یا نمونه ارتقا یافته‌اش را در چرخه تولید خود دیده‌اند.