مالیخولیای تکنولوژی

مالیخولیای تکنولوژی

مالیخولیا حالت بی‌معنایی از امر وارد شده بر حواس است. «این چیست؟» و اصلا «از من چه می‌خواهد؟» پرسش‌های این نوع حالت است. ما در محیطی زندگی می‌کنیم که پر از کالا‌هایی است که بسیاری از کاربری‌های آن را نمی‌دانیم. یکی می‌گفت: «این گوشی رو سه میلیون خریدم ولی فقط باهاش تلفن می‌زنم و هنوز وقت نکرده‌ام یادش بگیرم». دارندگی‌برازندگی!

کد خبر : ۵۴۸۶۱
بازدید : ۱۰۲۳
مالیخولیای تکنولوژی محمد زینالی اُناری | مصرف‌کننده تکنیکیم. هرچه داریم، از انتقال فناوری داریم، اما همین انتقال هم به صورت فکسنی و با هزار جنجال صورت می‌گیرد.

اساسا هر علمی در ایران با بحران شروع شده‌است، بهداشت اعتیاد را با حذف آمرانه عطاران و زیرزمینی شدن کاسبی اصلی‌شان خلق کرد، ساختمان‌سازی، با خلق تعرفه‌های سنگین بدون توجه به ویژگی‌های اقتصادی مردم شهر‌ها را به دو گروه مسجل مرکز و حاشیه تقسیم کرد، بحران علم ریاضی و هندسه، بحرانی دیرین است که باز مردم را به دو اندیشه کیهانی متفاوت تقسیم می‌کند، یک گروه در فهم ساعت و نقشه قوی‌تر و با کیهانی که مدرنیسم توصیف می‌کند، مأنوس‌ترند و گروه دیگر، هنوز آسمان را هفت طبقه و آینده را غیرقابل معنی‌
می‌دانند.

تمام این علوم، وارداتی هستند و ما میزبان ناگهانی این علوم و در واقع مهمان ناخوانده تمدن جدید هستیم. حتی دموکراسی و بروکراسی هم برای بسیاری از ما عجیب به نظر می‌رسد، عجیب و جادویی. هنوز بسیاری از موسسه‌ها، از سیستم خودکار و پرونده دستی به امکانات دیجیتال وارد نشده‌اند.
بسیاری با وجود اینکه در کامپیوتر فیلم تماشا می‌کنند- ساده‌ترین نوع استفاده- هنوز دارند از چرتکه استفاده می‌کنند. ما از تکنولوژی تعجب می‌کنیم و بسیار دیر فرمول‌های آن را فرا می‌گیریم.

وقتی هزاران لیتر آب به خاطر سیستم‌های دوگانه بایگانی ما استفاده شد، آن هم با دلهره و ترس و لرز، می‌توانیم حساب و کتاب‌ها را از پوشه و چرتکه به سیستم‌های دیجیتالی انتقال دهیم. ما نساخته‌ایم، فقط یادگرفته‌ایم برای‌مان بسازند. نفت، ما را مثل دارنده و برازنده‌ها پیش می‌اندازد ولی، چون نساخته‌ایم، تعجب می‌کنیم که خدایا ببین این بشر
چه ساخته!

مالیخولیا حالت بی‌معنایی از امر وارد شده بر حواس است. «این چیست؟» و اصلا «از من چه می‌خواهد؟» پرسش‌های این نوع حالت است. ما در محیطی زندگی می‌کنیم که پر از کالا‌هایی است که بسیاری از کاربری‌های آن را نمی‌دانیم. یکی می‌گفت: «این گوشی رو سه میلیون خریدم ولی فقط باهاش تلفن می‌زنم و هنوز وقت نکرده‌ام یادش بگیرم». دارندگی‌برازندگی! سفارش می‌دهیم وارد کنند، اما حوصله اش را نداریم. گاهی نسبت به چیز‌هایی که خود خواسته‌ایم هم حوصله نداریم. در واقع احتمالا نسبت به خودمان هم احساس تعجب داشته باشیم؛ «عجب دوره زمانه‌ای شده»!
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید