مجازات آدمربایی که قصد انتقامگیری داشت
متهمی که برای انتقامگرفتن از مردی که به خواهرشان علاقهمند بود، او را ربوده بود، به ۱۰ سال حبس محکوم شد.
پرونده این آدمربایی چهار سال قبل باز شد؛ زمانیکه مردی جوان به پلیس خبر داد ازسوی چند نفر ربوده شده و آدمربایان بعدازاینکه او را به روستایی بردند بهشدت کتکش زدند و ماشین او را هم خراب کردند.
این مرد گفت: من داشتم از خانه بهسمت محل کار میرفتم و سوار ماشین پرایدم بودم که یکدفعه دیدم چند ماشین من را تعقیب میکنند، سرعتم را زیاد کردم که به من نرسند، اما آنها من را محاصره کردند و مجبور شدم توقف کنم بعد هم دو نفر سوار ماشینم شدند و روی سرم چیزی کشیدند و من را به روستایی بردند و چندین ساعت من را کتک زدند و دستوپایم را بستند. آنها با چوب ماشینم را تخریب و بعد هم من را رها کردند و رفتند.
مرد شاکی گفت: آنها هیچچیز از من نگرفتند، ولی قصد داشتند من را بکشند که یکی از آنها مخالفت کرد. مرد شاکی مدعی شد میداند چه کسی این کار را کرده است. او گفت: دو برادر به نامهای سعید و وحید که از هممحلیهای ما هستند و سالهاست که با هم سلامعلیک داریم، این کار را کردهاند من نمیدانم هدفشان چه بود.
وقتی مأموران با شکایت این مرد سعید و وحید را بازداشت کردند، آنها منکر دستداشتن در آدمربایی شدند و گفتند اصلا مرد شاکی را در روز حادثه ندیدهاند. این در حالی بود که اهالی روستایی که مرد شاکی به آنجا برده شده بود، تأیید کردند وحید را در روستا دیدهاند که با مرد شاکی درگیر شده و دو نفر دیگر هم همراهش بودند، اما از آنجایی که وحید مدعی شده دعوا ناموسی است، آنها جلو نرفتند.
در تحقیقات بیشتر مشخص شد مرد شاکی از مدتها قبل با وحید و سعید درگیریهایی داشته و آنها پیش از این هم تهدید کرده بودند مرد جوان را خواهند زد و از او انتقام خواهند گرفت.
همچنین مشخص شد در آدمربایی صورتگرفته وحید با دو نفر از دوستانش در روستا قرار گذاشته و مرد جوان را بهشدت کتک زده است. با توجه به این یافتهها بود که از وحید بازجویی شد و او گفت: من با مرد شاکی درگیر شدم و او را کتک زدم و با دو دوستم هم این کار را کردم، اما مرد شاکی را ندزدیدم. او مدتی بود که مزاحم خواهر ما میشد و آبروی او را برده بود.
او ادعا کرده بود خواهر ما را دوست دارد، اما بعد فهمیدیم این مرد همسر دارد و برای اینکه از لاله، خواهرم، سوءاستفاده کند ادعا کرد لاله را دوست دارد. بعد از اینکه خواهرم متوجه این موضوع شد ارتباطش را با او قطع کرد، اما این مرد دستبردار نبود و مزاحم میشد، بههمین دلیل او را گوشمالی دادم، این مرد به دروغ میگوید که او را دزدیدهام.
بعد از اعترافات این مرد، از دو متهم دیگر هم بازجویی شد و آنها به جرم خود اعتراف کردند. این درحالی بود که سعید، برادر وحید، مدعی شد چنین کاری نکرده است و همه اتهامات را رد کرد. بااینحال، کیفرخواست علیه متهمان صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد.
متهمان در شعبه ششم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند و تحقیقات از آنها انجام شد. سعید همه اتهامات را انکار کرد و گفت: نه در آدمربایی و نه در درگیری نقشی نداشته و اصلا در محل حادثه نبوده است. سپس نوبت به وحید رسید او گفت: اتهام را قبول ندارم ما مرد جوان را ندزدیدیم و این یک برنامه از پیشتعیینشده نبود ما او را در خیابان دیدیم و کتکش زدیم و من این موضوع را قبول دارم، اما اینکه آدمربایی کرده باشیم را قبول ندارم.
در ادامه دو متهم دیگر نیز مدعی شدند در آدمربایی نقشی نداشتند و فقط مرد شاکی را کتک زدهاند. در این هنگام مرد شاکی ادعای متهمان را رد کرد و گفت: من با خواهر سعید و وحید ارتباط خاصی نداشتم و آنها دچار سوءتفاهم شدهاند.
من به لاله علاقه داشتم، اما علاقه من به او قبل از ازدواجم بود و رابطهای هم بین ما نبود، بعد از ازدواج هم کاری با لاله یا برادرانش نداشتم و با همسرم زندگی خوبی دارم. متهمان دروغ میگویند آنها من را از وسط جاده دزدیدند و بعد هم در روستایی بهشدت کتک زدند و قصد کشتن من را داشتند.
بعد از این گفتهها متهمان برای بیان آخرین دفاعیات خود در جایگاه حاضر شدند و اتهام آدمربایی را یکبار دیگر رد کردند.
با توجه به دفاعیات متهمان، هیئتقضات سعید را از اتهامات تبرئه کردند، اما وحید را به ۱۰ سال حبس و دو همدستش را به تحمل پنج سال حبس محکوم کردند. این رأی مورد اعتراض متهمان قرار گرفت، اما دیوان عالی کشور این اعتراض را رد کرد و رأی صادره عینا تأیید شد.