مصائب بیماران در مناطق جنگزده افغانستان
در کشوری فقیر که حتی در بهترین شرایط نیز امدادرسانی و کمک محدود است، معلولان و افراد بیمار نمیتوانند از کسی جز اعضای خانواده انتظار کمک داشته باشند.
فرادید | در کشوری فقیر که حتی در بهترین شرایط نیز امدادرسانی و کمک محدود است، معلولان و افراد بیمار نمیتوانند از کسی جز اعضای خانواده انتظار کمک داشته باشند.
"مهگل" 69 ساله تنها فردی است که از چهار خواهر و برادر معلول خود مراقبت میکند. آنها مبتلا به میکروسفالی هستند؛ یک بیماری مادرزاد که از رشد مغز جلوگیری میکند. این بیماری آنقدر در افغانستان نادر است که هیچ درمانی برایش در دسترس نیست.
مهگل در حال آماده کردن خمیر نان در خانهاش در کابل
مهگل سالهاست که بهتنهایی از خواهر و برادرهایش مراقب کرده است. قبلاً یک گاو داشت و شیرش را درازای مبلغ ناچیزی میفروخت. اما سنش بالا رفت و مراقبت از گاو برایش دشوار است. بنابراین ناچار شد گاو را بفروشد. او هرگز فرصتی برای دنبال کردن آرزوهای خودش را نداشت. هرگز نتوانست ازدواج کند که در افغانستان سرنوشت بدی برای زنان محسوب میشود، زیرا فرصتهای بسیار کمی برای رسیدن به استقلال اقتصادی وجود دارد.
خواهران و برادر مهگل
بیماری میکروسفالی عمدتاً یک اختلال ژنتیکی است، اما میتواند عوامل دیگری نیز داشته باشد؛ مانند قرار داشتن در معرض مواد مضر و خطرناک در حین رشد جنین. ازآنجاکه میکروسفالی مادرزادی در افغانستان بسیار نادر است، درمان خاصی هم برای افراد مبتلا وجود ندارد.
خواهران مهگل: حبیبه 77 ساله (چپ)، و شفیقه 67 ساله
شفیقه علاوه بر میکروسفالی، از کمردرد و پادرد مزمن نیز رنج میبرد، بهطوریکه انجام کارهای روزانه برایش به چالشی بزرگ تبدیلشده است. بااینوجود او نانآور خانه است. مهگل کارهای خانه را انجام میدهد و شفیقه در مزرعهای نزدیک به محل سکونتشان کار میکند. او معمولاً بهجای دستمزد غذا دریافت میکند.
"بارات" 70 ساله
بااینکه اکثر کشورها منابع لازم برای ارائه خدمات حرفهای به افراد نیازمند و ناتوان رادارند، اما چنین خدماتی در افغانستان ارائه نمیشود. اگر اعضای خانواده از آنها مراقبت نکنند، کسی مسئولیت رنج و عذاب آسیبپذیرترین قشر جامعه را بر عهده نخواهد گرفت.
"حنیفه" 72 ساله
خانه آنها در حومه جنوبی کابل و در نزدیکی ولایت لوگر است و از کاهگل ساختهشده است. مهگل میگوید درمجموع پنج نفر صاحب این خانه هستند که یکی از آنها عمویش است. خانه قدیمی و در حال ریزش است. دههها است که هیچگونه تعمیراتی در این خانه صورت نگرفته است.
شفیقه در حال شستن دستهایش قبل از ناهار
"تهمینه سلیم" میگوید: "بهعنوان عکاس همیشه به داستانهایی که برای دنیای خارج ناشناخته است علاقهمند بودهام. میخواستم بهجز بدبختی و جنگ روزمره، جنبه دیگری از زندگی در افغانستان را نشان دهم."
حنیفه در حال شستن ظرفها
سلیم اشاره میکند که از سرنگونی طالبان به کمک نیروهای آمریکا هفده سال میگذرد: "گاهی اوقات حس میکنیم داریم به عقب برمیگردیم. از زمانی که نیروهای تحت رهبری ناتو عملیات نظامی خود را متوقف کردند (چهار سال پیش)، طالبان بازگشت پرقدرتی داشته و اکنون نزدیک به نیمی از کشور را تحت کنترل دارد. خوشبختانه پایتخت کشور از دستشان در امان مانده، اما حملات ستیزه جویان بسیار رایج است." اخیراً یکی از اعضای خانواده مهگل در این حملات کشته شد.
حنیفه (چپ)، حبیبه (راست) و مهگل
مهگل دو برادر سالم دیگر دارد که هر دو متأهل هستند. گرچه او به آنها کمک کرد تا برای خرج ازدواج وام بگیرند، اما میگوید که اکنون به او کمک مالی نمیکنند.
حبیبه
در طول سلطه طالبان (که در سال 2001 سقوط کرد)، همسایگان مهگل هر زمان که محله ناامن میشد از خانه فرار میکردند. اما مهگل نمیتوانست باوجود خواهرها و برادرش فرار کند. یکبار که شرایط شدیداً خطرناک شد، مجبور شد خانه را ترک کرده و با پای پیاده به مکان امنی برود. مهگل خواهرها و برادرش را به همراه یک گاو (تنها منبع درآمدش) به دنبال خود کشید.
حنیفه
چهل سال است که افغانستان در جنگ به سر میبرد. سلیم میگوید: "برایم ناراحتکننده است که هر وقت مردم به کشور من فکر میکنند، به یاد خشونت میافتند. اما تنها عواقب جنگ، فقر و ناامنی ریخته شدن خون مردم نیست. فساد گسترده و اقتصاد ضعیف سبب شده بودجه بخشهای بهداشتی و درمانی کاهش یابد، بهخصوص برای معلولان. خانواده مهگل نیز از قربانیان این جنگ هستند."
منبع: گاردین
ترجمه: وبسایت فرادید