لجاجت مردسالارانه برای پخش فوتسال بانوان
وقتی نشریهای ورزشی بعد از این قهرمانی مقتدرانه بانوان که حتی رویارویی با عبارات «خانم گل» برای سارا شیربیگی و «خانم مسابقات» برای فرشته کریمی در آن مهیج است، تیتر میزند «آقایی ِبانوان فوتسال در آسیا» و از تعبیری مردانه برای توصیف موفقیت بانوان استفاده میکند، میتوان احتمال داد که دوستان صداوسیمایی هم در اصل با همین پیروزیهای زنانه، مساله دارند و طرح معذوریت و محدودیت شرعی برای پخش مسابقات، پوششی ظاهری است که در پس آن میتوان لجاجت مردسالارانه را پنهان کرد.
کد خبر :
۵۶۹۱۷
بازدید :
۱۷۲۸
امیر پوریا | همواره به این واقعیت عینی و مبتنی بر روانشناسی اجتماعی اشاره کردهام که هر اتفاقی باید روی دهد تا بعد، ظرفیت آن در فرد و جامعه شکل گیرد. از گرفتن پنجری چرخ یک ماشین تا ورود خانمها به استادیوم فوتبال، تا اتفاقی رخ نداده، نمیتوان و نباید حکم داد که فرد یا جامعه «ظرفیتش را ندارد».
بدیهی است که دیکته نانوشته، غلط ندارد و بعد از رخ دادن هرکدام از اتفاقاتی که در عرف و عادات اجتماعی، نامعمول تلقی میشود، حتما احتمال گرایشهای ناروای معدود وجود دارد.
اما بزدلی و درجازدن است که از بیم همین گرایشها، هیچ تغییری در خود پدید نیاوریم. هر گرایش انحرافی درست با تداوم اتفاق و به دست آمدن مسیر درست آن، میتواند از بین رود و به پدیدهای بینجامد که نام والایش ارتقای سطح فرهنگ اجتماعی است؛ نه با پرهیز از ایجاد اتفاق.
اینها در شرایط امروز جامعه ما به این دلیل باید مطرح شود که طبق معمول و مطابق انتظار، سازمان صدا و سیما در مقابل ابراز تمایل عمومی به پخش بازیهای فوتسال بانوان ایران، واکنشی توام با ترس و احتیاط نشان داده است.
اینها در شرایط امروز جامعه ما به این دلیل باید مطرح شود که طبق معمول و مطابق انتظار، سازمان صدا و سیما در مقابل ابراز تمایل عمومی به پخش بازیهای فوتسال بانوان ایران، واکنشی توام با ترس و احتیاط نشان داده است.
وقتی به تاکید بر «دوری از ضوابط جامعه» توجه میکنیم و از آن سو به انبوه فیلمها و سریالهای فرنگی که از همین تلویزیون پخش میشوند و لباس شخصیتهای زن در آنها بازتر از لباس بانوان غیرایرانی مسابقات فوتسال است نظر میافکنیم، میبینیم این فقط ترس و محافظهکاری نیست که دوستان را به این ممانعت از اتفاق مهم پخش بازیها میکشاند.
بلکه نوعی اصرار به خوشخدمتی اضافه بر سازمان است. بناست اسباب نوعی تفاخر به مکتبی بودن و پایبند شعارها بودن را به دنبال داشته باشد تا «مدیر متعهد» را به عنوانی برای ایشان بدل سازد.
وگرنه، چگونه میتوان مردم و احساسات ایرانی را از تماشای بازیهای تیمی که دو بار در ٢٠١٥ و ٢٠١٨ قهرمان آسیا شده و اینبار در فینال ژاپن را ٥-٢ درهمکوبیده و در همین مرحله نهایی رقابتها، نتایج افسانهای مانند ١٤- صفر در برابر ترکمنستان داشته، محروم کرد؟
وقتی نشریهای ورزشی بعد از این قهرمانی مقتدرانه بانوان که حتی رویارویی با عبارات «خانم گل» برای سارا شیربیگی و «خانم مسابقات» برای فرشته کریمی در آن مهیج است، تیتر میزند «آقایی ِبانوان فوتسال در آسیا» و از تعبیری مردانه برای توصیف موفقیت بانوان استفاده میکند، میتوان احتمال داد که دوستان صداوسیمایی هم در اصل با همین پیروزیهای زنانه، مساله دارند و طرح معذوریت و محدودیت شرعی برای پخش مسابقات، پوششی ظاهری است که در پس آن میتوان لجاجت مردسالارانه را پنهان کرد.
وقتی نشریهای ورزشی بعد از این قهرمانی مقتدرانه بانوان که حتی رویارویی با عبارات «خانم گل» برای سارا شیربیگی و «خانم مسابقات» برای فرشته کریمی در آن مهیج است، تیتر میزند «آقایی ِبانوان فوتسال در آسیا» و از تعبیری مردانه برای توصیف موفقیت بانوان استفاده میکند، میتوان احتمال داد که دوستان صداوسیمایی هم در اصل با همین پیروزیهای زنانه، مساله دارند و طرح معذوریت و محدودیت شرعی برای پخش مسابقات، پوششی ظاهری است که در پس آن میتوان لجاجت مردسالارانه را پنهان کرد.
۰