تهران اسیر «بساز و بفروشها»
مهمترین مشکل شهر تهران این است که این کلانشهر به جای «انسانمحور» عملا «اتومبیلمحور» شده است. چون شهرهای ما در طول این ٣ دهه توسط شهرسازان ساخته نشده بلکه بیشتر به دست «بساز و بفروشها» ساخته شده است.
کد خبر :
۵۶۹۶۱
بازدید :
۱۱۰۰
مهرداد هاشمزادههمایونی | همان طور که تمامی کارشناسان شهری بر آن اذعان دارند، شهر تهران شهری است با چالشهای فراوان در حوزههای مختلف. درواقع شهردار جدید پایتخت شهری را تحویل میگیرد که ...
به نوعی بحرانزده است. در چنین شرایطی به نظرم مهمترین مشکل شهر تهران این است که این کلانشهر به جای «انسانمحور» عملا «اتومبیلمحور» شده است. یعنی زندگی در تهران متکی به حمل و نقل خودروها و به خصوص ماشینهای سواره شخصی شده است و دیگر تقریبا هیچ فضایی برای تردد شهروندانش وجود ندارد.
به نوعی بحرانزده است. در چنین شرایطی به نظرم مهمترین مشکل شهر تهران این است که این کلانشهر به جای «انسانمحور» عملا «اتومبیلمحور» شده است. یعنی زندگی در تهران متکی به حمل و نقل خودروها و به خصوص ماشینهای سواره شخصی شده است و دیگر تقریبا هیچ فضایی برای تردد شهروندانش وجود ندارد.
این به نظرم از اصلیترین موضوعاتی است که شهردار تهران باید به آن توجه کند. معضلی که شاید مهمترین دلیل بروز آن بارگذاری ساختوسازی بیش از حد در شهر و بالا رفتن ظرفیتپذیری جمعیت شهر تهران باشد.
به بیانی شهر تهران امروز به پارکینگی بزرگ بدل شده که کلنگ شکلگیری آن حدود ٣٠ سال قبل زده شده است! زمانی که شهرداری به دلیل یک تصمیم اشتباه محکوم به اجرای سیاستهای خودکفایی شدند.
تصمیمی که باعث شد در گام اول درآمدهای پایدار شهری کاهش پیدا کند و سپس، شهرداریها برای تامین کسری منابع مالی خود به تراکم فروشی و ساخت و سازهای وسیعی رو آورند که عملا معماری و شهرسازی را نابود کرد.
این معضل هماکنون به جایی رسیده که شهرسازی در کلانشهرها با اغتشاشی ملموس و واقعی روبهروست. چرا؟ چون شهرهای ما در طول این ٣ دهه توسط شهرسازان ساخته نشده بلکه بیشتر به دست «بساز و بفروشها» ساخته شده است. در این میان شهرداری تلاش کرد تا با تدوین و اجرای سندی بالادستی به نام طرح تفصیلی تهران، تا حدودی بر این وضعیت فائق آید ولی از آنجایی که هم تصویب و هم ابلاغ این طرح بسیار طولانی شد و از چشمانداز آن عدول کرد، اهداف ترسیم شده برای این طرح نیز عملا محقق نشد کمااینکه هماینک سقف جمعیتی تهران بسیار بالاتر از حد تعیین شده در این طرح رفته که نشان از انحراف آن است.
از سویی مهمترین اهرم موفقیت این طرح، فاکتور کنترل و نظارت بر آن بود که آن هم عملا محقق نشد. یعنی بسیاری از طرحهایی که با طرح تفصیلی همخوانی نداشتند به طرق مختلفی مانند: طرح در کمیسیون ماده ٥ و تصویب آن در این کمیسیون، اجرا شدند و عملا طرح تفصیلی را دور زدند. بدینترتیب ما امروز با طرحی روبهرو هستیم که ماهیت و هویت اصلی خود را از دست داده و میرود تا خود به معضلی برای شهر و شهروندان بدل شود.
با استناد به این موارد باید گفت که شهردار جدید تهران کاری به غایت سخت و دشوار را پیش رو دارد که امیدواریم با استفاده از نیروهای متخصص و کارشناسان خبره و عزمی جزم، تلاش کند تا ساختار کنونی اصلاح شود و کمکم شاهد شکلگیری شهری با چارچوبهای اصولی و منطبق با نیازهای شهروندان برای سکونتی آرام و زندگی لذتبخش در آن باشیم.
۰