"یک جای آرام" برای بقا در خفقان

"یک جای آرام" برای بقا در خفقان

«یک جای آرام» داستان خلوتی دارد، بعضی جا‌ها گیر می‌کند و تاثیرش را زود از دست می‌دهد. با تمام این تفاسیر تجربه‌ای لذت بخش و قابل تحسین است و عناصر لازم برای تبدیل شدن به یک مجموعه دنباله دار سینمایی را دارد. اگر کمی بیشتر به اتمسفر و دنیای منطقی فیلم نزدیک شوید، می‌توانید استعاره‌های ناخودآگاه جذابی را هم از دل موقعیت کلی آن بیرون بکشید، چیز‌هایی مثل بقا در خفقان!

کد خبر : ۵۷۸۳۲
بازدید : ۱۵۴۷
صحنه‌ای از فیلم یک جای آرام
وقتی فیلمی با بودجه‌ای کمتر از ۲۰ میلیون دلار ساخته می‌شود و موقع نمایش ۳۰۰ میلیون دلار می‌فروشد، همه آن را تحسین می‌کنند و به عنوان یک اثر متفاوت و خلاقانه در نظر می‌گیرندش، بهانه‌ای برای ندیدن فیلم وجود ندارد.
حتی اگر خیلی با ژانر وحشت میانه نداشته باشید. «یک جای آرام» یکی از پدیده‌های جریان اصلی امسال سینما است که چندهفته سوژه بحث منتقدان و رسانه‌های سینمایی بوده و خیلی‌ها منتظر تماشای آن هستند.
داستان سال ۲۰۲۰ اتفاق می‌افتد. معلوم نیست در زمین چه اتفاقی افتاده، ولی احتمالا پای موجودات فضایی در میان است. هیولا‌هایی در سطح زمین پراکنده شده اند که قدرت بینایی ندارند، ولی شدیدا به صدا حساس اند.
شکارچیانی بی رحم و وحشی که به هیچ جنبند‌های رحم نمی‌کنند. کافی است کوچکترین صدایی از کسی در بیاید تا قربانی هیولا‌ها شود. در این دنیای نه چندان قشنگ و نو، یک خانواده مهربان و دوست داشتنی یاد گرفته اند که با شرایط کنار بیایند و در سکوت کامل زندگی خود را پیش ببرند.
چالشی سخت در راه است؛ مادر خانواده به زودی باید وضع حمل کند و یک فریاد آرام هم می‌تواند به جای تولد باعث مرگ تمام اعضای خانواده شود. ایده خلاقانه و اجرای هوشمندانه؛ این فرمولی است که در چندسال اخیر باعث شده تا ژانر وحشت احیا شود و به جای کارخانه اسلشر‌های دم دستی استودیو‌های میان رده، تبدیل شود به محلی برای جولان و کشف فیلمساز‌های بااستعداد.
بعضی وقت‌ها دست بردن در ذات مدیوم سینما برگ برنده برای ترساندن است؛ نمونه کمی قدیمی‌تر می‌شود سری فیلم‌های «فعالیت فراطبیعی». گاهی عامل وحشت غیر معمول تماشاگر را شگفت: زده می‌کند، مانند جریان تریلر‌های برگرفته از ترس‌های اجتماعی که در آن‌ها «برو بیرون» سرآمد است؛ و در بیشتر موارد با ایده‌هایی سروکار داریم که فرصت بازی کردن با قرارداد‌های روایی و فرمی را فراهم می‌کنند.
«یک جای آرام» مانند «نفس نکش» که دوسال پیش به نمایش درآمد متعلق به همین دسته است. ایده بازی با سکوت و صدا، قبلا ژانر وحشت را در مدیوم بازی‌های کامپیوتری ارتقا داده بود و امروزه به بخشی جدایی ناپذیر از گیم پلی‌های مدرن تبدیل شده است.
طبیعتا نمی‌شود انتظار داشت که چنین ایده‌ای در سینما به اندازه گیم‌ها وحشت و تعلیق رادیکال ایجاد کند. اما یک جای آرام» به خوبی از این ایده برای خلق یک تریلر پراضطراب استفاده می‌کند. تصور کنید که پرده پایانی «بیگانه» ریدلی اسکات تبدیل شده باشد به اسکلت یک فیلم دیگر.
عناصر درام و مصالح داستانی همه به گونه‌ای چیده شده اند که این اسکلت تازه راه بیفتد. وقتی یک فیلم براساس قرارداد‌هایی متفاوت از منطق حاکم بر جهان واقعی شکل می‌گیرد، در گام اول باید قرارداد‌های روایی اش را به تماشاگر بقبولاند.
فرقی نمی‌کند که در باره سرگیجه» صحبت می‌کنیم یا «گودزیلا». «یک جای آرام» سکوت و محدودیت نمایشی در حرف زدن را تبدیل می‌کند به ویژگی اصلی و تمام اطلاعات لازم را به ساده، ولی کاراترین شکل ممکن برای مخاطبش جا می‌اندازد. این که هیولا‌ها از کجا آمده اند و چرا این طوری اند، آن قدر اهمیت ندارد.
جان کرازینسکی تمام تلاش خودش را می‌کند تا با فیلمش زندگی روزمره و عادی یک خانواده در چنین شرایط غیر معمولی را نشان بدهد و همدلی تماشاگر را از همان اول نشانه می‌گیرد. همین تز به طرز رندان‌های دست سازندگان فیلم را باز گذاشته؛ شما دقیقا نمی‌دانید که در دنیای فیلم چه خبر است، ابهام همه جا را پوشانده مگر جایی که لازم است از آن خبر داشته باشید. شاید سوالات متعددی باقی بماند که بی جواب ماندن آن‌ها باعث شود ارزش فیلم برای تماشاگران سختگیر کم شود، مثلا این که بارداری پردردسر مادر در چنین شرایط هولناکی که موتور محرکه درام فیلم است به دلیل نا آگاهی و ناتوانی از اصول تنظیم خانواده بوده یا پایبندی بیش از حد به آرمان‌های تحکیم خانواده؟!
اما در مورد عموم تماشاگران این فرمول جواب می‌دهد و آن‌ها را با شخصیت‌های گرم فیلم همراه می‌کند. نکته مهم درباره «یک جای آرام» این است که حد وحشت و اضطراب را نگه می‌دارد.
کار از محدوده لذت و سرگرمی فراتر نمی‌رود و به آزار دادن تماشاگر نمی‌رسد. شاید تنها مورد آزاردهنده استفاده بیش از حد از تمام فرمول‌های کلاسیک وحشت و دلهره باشد که به تکرار می‌رسند و از جایی به بعد معلوم می‌شود چقدر همه چیز چیده و حساب شده است. انگار منطق روایت به گونه‌ای دستکاری شده که بعد از هر مرحله از هراس، یک مرحله سخت‌تر جلوی پای شخصیت‌ها گذاشته شود و این روند تا پایان فیلم ادامه دارد.
«یک جای آرام» داستان خلوتی دارد، بعضی جا‌ها گیر می‌کند و تاثیرش را زود از دست می‌دهد. با تمام این تفاسیر تجربه‌ای لذت بخش و قابل تحسین است و عناصر لازم برای تبدیل شدن به یک مجموعه دنباله دار سینمایی را دارد. اگر کمی بیشتر به اتمسفر و دنیای منطقی فیلم نزدیک شوید، می‌توانید استعاره‌های ناخودآگاه جذابی را هم از دل موقعیت کلی آن بیرون بکشید، چیز‌هایی مثل بقا در خفقان! این‌ها برای موفق بودن یک فیلم ترسناک کافی نیست؟
منبع: روزنامه هفت صبح
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید