کلاف سردرگم فضای مجازی
یکی از نکاتی که امروز در فضای مجازی مطرح است این است که تا چه اندازه موجهایی که گاهی برمیخیزد واقعی و تا چه اندازه ساختگی است. چقدر میتوان به اصالت آنها اعتماد کرد؟
کد خبر :
۵۸۱۵۹
بازدید :
۶۵۰
کریم ارغندهپور | آنچه در فضای مجازی میگذرد لزوما بازتاب واقعیت متن جامعه نیست. این یک نکته کلیدی است که حتی بسیاری از فعالان داخل کشور - اعم از موافق یا مخالف، در قدرت یا بیرون از قدرت- به آن توجه ندارند و گاهی بهشدت تحتتأثیر پارهای مناسبات آنجا مثل لایک و هشتگ و امثال آن قرار میگیرند.
سخن اصلی این یادداشت البته افتادن از آنسوی بام؛ یعنی بیتوجهی مطلق نسبت به فضای مجازی هم نیست. سخن این است که افراط و تفریط در این امر نشاندهنده عدم شناخت این فضا و کارکردها و ضریب نفوذ و تأثیر آن است.
پس از رسوایی کمبریج آنالیتیکا که از اطلاعات کاربران فیسبوک برای اثرگذاری در انتخابات مهم پارهای کشورها، از جمله در آمریکا و بریتانیا استفاده کرده بود، حالا مسئله نحوه سوءاستفاده احتمالی از این شبکهها بیش از پیش مطرح است. کاری که کمبریج آنالیتیکا کرده بود این بود که با پردازش اطلاعات هر کاربر، گرایش سیاسی و اجتماعی او را حدس میزد و بعد بر مبنای همین حدس برای او به طور گزینشی مطالبی میفرستاد و بهاینترتیب کاربران را بدون اطلاع خود تحتتأثیر مطالب ارسالی قرار میداد.
گفته شده برای تأثیرگذاری بیشتر بر این نوع مخاطبان در جاهایی کاربران جعلی ساخته میشده و آنها در جهت حمایت یا علیه یک جریان، به طور دستهای عمل میکردهاند. در نتیجه یکی از نکاتی که امروز در فضای مجازی مطرح است این است که تا چه اندازه موجهایی که گاهی برمیخیزد واقعی و تا چه اندازه ساختگی است. چقدر میتوان به اصالت آنها اعتماد کرد؟
هر کس مادام که به نظرسنجیها و اطلاعات بهروز از واقعیات اجتماعی دسترسی نداشته باشد نمیتواند به این پرسشها جواب دهد. اجازه دهید مثالی بزنم: یکی از حرکتهایی که پس از اعتراضات دیماه در فضای مجازی به راه افتاد، علیه اصلاحطلبان بود.
هر کس مادام که به نظرسنجیها و اطلاعات بهروز از واقعیات اجتماعی دسترسی نداشته باشد نمیتواند به این پرسشها جواب دهد. اجازه دهید مثالی بزنم: یکی از حرکتهایی که پس از اعتراضات دیماه در فضای مجازی به راه افتاد، علیه اصلاحطلبان بود.
در همان اعتراضات تلاش زیادی کردند که اصلاحطلبان را به میانه آن اعتراضات بکشانند. پس از آنکه این امر ممکن نشد، شروع کردند به تخریب و سپس ناامیدکردن جریان اجتماعی سرخورده و ناراضی که این موضوع تا به امروز هم ادامه دارد.
به طور روشن، سر اصلی این جریان در خارج از کشور است؛ یعنی این یک تلاش سیاسی جهتدار برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی داخل کشور و ناامیدسازی آنها از جریان پرنفوذ اصلاحطلب و کماثرکردن سخن چهرههای اصلی آن در آینده است. همین باعث میشود سایر انتقادهای اصیل از این جریان هم تحتتأثیر قرار گیرد. این را بهعنوان کارشناس عرض میکنم که فضای رسانهای در کشور به دلایل مختلف آشفته است و اعتماد به رسانه دستخوش آسیب شده است.
این آسیب یکی از مهمترین زمینههای آسیبهای بعدی مثلا در فضای مجازی است. اصولا اتکای زیاد به فضای مجازی برای کسب خبر خودش یک آسیب است که باید مطالعه شود.
از آن بدتر وقتی است که پارهای از مسئولان هم اخبار خود را به فضای مجازی مستند کنند! این نشان میدهد این وضعیت تا چه اندازه آشفته است. به نظر من رسانهها باید در زمینه میزان اعتبار فضای مجازی آگاهیبخشی کنند. از سوی دیگر کاربران هم فرابگیرند که به هیچ اکانت بیهویتی پروبال ندهند.
۰