نگاهی به فیلم هشت یار اوشن
«هشت یار اوشن» تنها در حد تکهی کاغذی مرتبط با «۱۱ یار اوشن» و دنبالههای آن مرتبط میماند آن هم با مرتبط کردن «دنی اوشن» با شخصیت اصلی این عنوان یعنی «دبی» (با بازی ساندرا بولاک) است. همچنین یکی دیگر از شخصیتهای فیلم قبلی به نام «الیوت گولد» که عملاً جزوی از تیم نبود، اما در هر ۳ فیلم قبلی حضور داشت هم در این فیلم هست.
کد خبر :
۵۸۷۴۰
بازدید :
۸۱۳۵
خلاصه داستان: «هشت یار اوشن» در جایی شروع میشود که «دبی» زندان را ترک میکند و به سرعت کار بر روی نقشهای برای سرقتی بزرگ که بیش از ۵ سال بر روی آن مشغول بوده است را شروع میکند…
امتیاز متاکریتیک: ۶۰ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک: ۶۰ از ۱۰۰
جیمز براردینلی | سه قانون اصلی وجود دارد که فیلمی دربارهی سرقت باید آنها را رعایت کند؛ اول اینکه خود پروسهی سرقت باید جذاب و پیچیده باشد، اما در انتهای داستان حتما به سادگی و آسانی توضیح داده شود.
دوم اینکه اگرچه هیچ فیلمی دربارهی سرقت نمیتواند تمام شگفتیهای خود را تمام و کمال بپوشاند، اما این نکات نباید حداقل در زمان تماشای فیلم برای بینندگان مشخص و قابل دیدن باشند (شاید بعد از اتمام فیلم، هنگامی که مشغول خوردن خوراکیای از داخل یخچال هستید، لحظهای تامل کنید و با خود بگویید که: «آها! پس اینجوری شد»)؛ و نکتهی سوم هم این است که اگر فیلم قصد دارد لحن کمدی داشته باشد باید کمی تعلیق را هم چاشنی کار بکند.
«هشت یار اوشن» (Ocean's Eight) را تقریبا میتوان ادامهای بر فرنچایزِ «یاران اوشن» دانست که توسط آقای «استیون سودربرگ» پایهگذاری شد و این فیلم دو مورد از قوانینی را که گفتیم، رعایت نکرده و تنها به مورد اول پایبند بوده است.
همین نکته باعث شده است که با فیلمی بسیار کمفروغ روبهرو شویم مگر اینکه شما با دیدن ۸ بازیگر بسیار بااستعداد جذب فیلم شویم (باید اعتراف کرد که این نکته واقعا تاثیر زیادی بر روی فیلم دارد).
من از بازسازی «یازده یار اوشن» (Ocean's Eleven) توسط آقای «سودربرگ» به همان اندازهی دنبالههای آن یعنی «دوازده یار اوشن» (Ocean's Twelve) و «سیزده یار اوشن» (Ocean's Thirteen) لذت بردم. هر سه فیلم دچار زیادهرویها و غلوهایی بودند، اما به لطف نه تنها تیم بازیگری و فضای خوبی که خلق شده بود، بلکه حقهها و نحوهی سرقت فیلم که بسیار ناب بود توانستند موفق شوند.
باید اعتراف کرد که هیچکدام از این فیلمها نتوانستند از چنگال زمان جان سالم به در ببرند. اگر امروز به تماشای این فیلمها بنشینیم، قطعا حس خواهیم کرد که با عناوینی سطحی، غلو شده و الکی بزرگشده رو به رو هستیم.
«هشت یار اوشن» سعی میکند که المانهایی که باعث موفقیت فیلمهای قبلی شده بودند را با یک تغییر بزرگ تکرار کند؛ تمامی دزدها در این فیلم زنان هستند. آقای «سودربرگ» همچنان در تولید این فیلم شرکت داشته است، اما تنها به عنوان تهیه کننده. آقای «گری راس» (کارگردان عنوان «بازیهای مرگبار» (The Hunger Games) به عنوان کارگردان این فیلم انتخاب شده است.
«هشت یار اوشن» تنها در حد تکهی کاغذی مرتبط با «۱۱ یار اوشن» و دنبالههای آن مرتبط میماند آن هم با مرتبط کردن «دنی اوشن» با شخصیت اصلی این عنوان یعنی «دبی» (با بازی ساندرا بولاک) است. همچنین یکی دیگر از شخصیتهای فیلم قبلی به نام «الیوت گولد» که عملاً جزوی از تیم نبود، اما در هر ۳ فیلم قبلی حضور داشت هم در این فیلم هست.
«هشت یار اوشن» تنها در حد تکهی کاغذی مرتبط با «۱۱ یار اوشن» و دنبالههای آن مرتبط میماند آن هم با مرتبط کردن «دنی اوشن» با شخصیت اصلی این عنوان یعنی «دبی» (با بازی ساندرا بولاک) است. همچنین یکی دیگر از شخصیتهای فیلم قبلی به نام «الیوت گولد» که عملاً جزوی از تیم نبود، اما در هر ۳ فیلم قبلی حضور داشت هم در این فیلم هست.
این ارتباط فیلم را دچار دردسر میکند، آن هم به خطر شگفتیای که انتظارش را داریم و هیچوقت اتفاق نمیافتد. تمامی نشانهها ما را به سوی یک شگفتی و سوپرایز بزرگ راهی میکنند و ما انتظار آن را داریم. وقتی که این اتفاق نمیافتد، حداقل چیزی چه نصیب ما میشود ناامیدی محض است. یک نفر باید این فیلمنامه را کمی ویرایش میکرد (نیازی نیست که به دیدن تیتراژ پایانی فیلم بنشینید، چیزی انتظارتان را نمیکشد).
«هشت یار اوشن» در جایی شروع میشود که «دبی» زندان را ترک میکند و به سرعت کار بر روی نقشهای که بیش از ۵ سال بر روی آن مشغول بوده است را شروع میکند.
«هشت یار اوشن» در جایی شروع میشود که «دبی» زندان را ترک میکند و به سرعت کار بر روی نقشهای که بیش از ۵ سال بر روی آن مشغول بوده است را شروع میکند.
بعد از حدود ۳۰ دقیقه از زمان شروع فیلم که مشغول شناختن شخصیتها بودیم، تیم (که تا اینجا ۷ نفرند) در جای خود قرار گرفته اند: بهترین دوست «دبی و همکار سابق او یعنی «لو» (با بازی کیت بلانشت)، طراح لباس «رز» (با بازی هلنا بانم کارتر)، متخصص الماس «آمیتا» (با بازی میندی کالینگ)، هکر کامپیوتر «ناین بال» (ریحانا)، دزد و جیببر خیابانی «کنستانس» (با بازی آوکوافینا) و زن خانهداری به نام تامی (با بازی سارا پالسون). هشتمین عضو گروه هدف اصلی، بازیگر بسیار مشهروی به نام «دفنی کلوگر» (با بازی ان هثوی) است که گردنبندی ۱۵۰ میلیون دلاری را برای مراسمی شام با خود به همراه آورده است. هدف بسیار ساده است؛ این گردنبند را از او بدزدند؛ البته باید بادیگاردها، دوربینهای امنیتی و همچنین قلاب مغناطیسیاید که سرقتدن گردنبند را بدون جدا کردن سر «دفنی» از بدنش ممکن نمیکند را هم را در نظر گرفت.
فیلم زمان بسیار زیادی را صرف برنامهریزی برای سرقت میکند و زمان بسیار کمی را برای اجرای آن در نظر گرفته است که به نظر باعث نارضایتی بسیاری شده است. فیلم همچنین به طرز باورنکردنیای فاقد جذابیت است.
فیلم زمان بسیار زیادی را صرف برنامهریزی برای سرقت میکند و زمان بسیار کمی را برای اجرای آن در نظر گرفته است که به نظر باعث نارضایتی بسیاری شده است. فیلم همچنین به طرز باورنکردنیای فاقد جذابیت است.
بسیاری از فیلمهایی که دربارهی سرقت ساخته شده اند سکانسهایی را در خود دارند که بیننده در حین دیدن آنها عملاً بر روی لبهی صندلی نشسته است، اما چنین چیزی را به هیچوجه نمیتوان در این اثر مشاهده کرد به گونهای که باور میکنیم آقای «راس» نمیخواهد که بینندگان درگیر فیلم شوند و در عوض راحت به صندلیهای خود تکیه بدهند. «هشت یار اوشن» را به نوعی میتوان فیلم سرقتای ساختهی «بابی مکفرین» دانست؛ نگران نشده و شاد باشید!
فیلم زمان بسیار زیادی را صرف برنامهریزی برای سرقت میکند و زمان بسیار کمی را برای اجرای آن در نظر گرفته است.
این نکته همیشه دربارهی عناوین سری «اوشن» برای «استیون سودربرگ» گفته میشد که بازیگران فیلم به نظر زمان بسیار خوبی را در کنار یکدیگر سپری کرده اند. این نکته را میتوان برای «هشت یار اوشن» نیز بیان کرد. خانمهای نقش اصلی در این فیلم اتمسفری بسیار قوی به نمایش گذاشته اند، به خوبی با یکدیگر کار میکنند و هر کدام حداقل در یکی از صحنههای فیلم در اوج خواهند بود.
فیلم زمان بسیار زیادی را صرف برنامهریزی برای سرقت میکند و زمان بسیار کمی را برای اجرای آن در نظر گرفته است.
این نکته همیشه دربارهی عناوین سری «اوشن» برای «استیون سودربرگ» گفته میشد که بازیگران فیلم به نظر زمان بسیار خوبی را در کنار یکدیگر سپری کرده اند. این نکته را میتوان برای «هشت یار اوشن» نیز بیان کرد. خانمهای نقش اصلی در این فیلم اتمسفری بسیار قوی به نمایش گذاشته اند، به خوبی با یکدیگر کار میکنند و هر کدام حداقل در یکی از صحنههای فیلم در اوج خواهند بود.
«ساندرا بولاک» در اینجا نقش اصلی است همانطور که «جورج کلونی» در فیلمهای قبلی «نقش اصلی» بود. «ان هثوی» علیرغم حضور «ساندرا بولاک»، «کیت بلانشت» و «هلنا بانم کارتر» در برخی صحنهها موفق میشود تا لحظه را متعلق به خود کند. «جیمز کوردن» بسیار دیر به عنوان یک کارآگاه وارد داستان میشود و خرده پیرنگ او بسیار سریع رنگ میبازد.
«ریچارد آرمیتاژ» (که به خاطر نقش ثورین در سهگانهی هابیت او را میشناسیم) بهترین بازی خود را در نقش یار سابق «دبی» انجام میدهد. اگرچه که بزرگترین شگفتیِ فیلم چیزی بود که در نهایت ندیدیم، اما در فیلم شاهد حضور تعدادی چهرههای آشنا مثل «داکوتا فنینگ»، «مارلو توماس»، «دانا ایوی»، «مری لوییس ویلسون»، «الیزابت اشلی» و همچنین لیست طولانی و دراز دیگری از بازیگرهای ناشناس که در مراسم حضور دارند هستیم (لیست IMDB این فیلم حضور مت دیمون را هم تایید میکرد، اما به شخصه نتوانستم که او را ببینم، احتمالاً در یکی از صحنههای شلوغ فیلم حضور داشته است).
«هشت یار اوشن» روحی مشابه با فیلمهای قبلی «اوشن» دارد و اگرچه که بازیگران این اثر استعدادی مشابه با نسخههای قبلی دارند، اما فیلمنامهی اثر جایی است که همه چیز را به هم میریزد. به عنوان یک ایدهی کلی، ساختن فیلمی کاملاً زنانه از فرنچایز «اوشن» بسیار جالب به نظر میرسد. محصول نهایی اگرچه بسیار اشباع شده است.
«هشت یار اوشن» روحی مشابه با فیلمهای قبلی «اوشن» دارد و اگرچه که بازیگران این اثر استعدادی مشابه با نسخههای قبلی دارند، اما فیلمنامهی اثر جایی است که همه چیز را به هم میریزد. به عنوان یک ایدهی کلی، ساختن فیلمی کاملاً زنانه از فرنچایز «اوشن» بسیار جالب به نظر میرسد. محصول نهایی اگرچه بسیار اشباع شده است.
منبع: سایت نقد فارسی
مترجم: امید بصیری
مترجم: امید بصیری
۰