یک روز بی معنی برای پناهندهها
سازمان ملل روز ۲۰ ژوئن (۳۰ خرداد) را روز پناهندگان نامیده و هرساله مراسمی برای این روز در دنیا برگزار میشود. روز پناهندگان نیز مانند روزهای دیگر، روز معلم، روز پلیس، روز دانشجو، روز جوان، روز زن و انواع و اقسام اسامی دیگر فقط یک اسم است؛ اما پشت این اسمها چیز چندانی وجود ندارد و استحکامی در آن نیست.
کد خبر :
۵۹۱۳۴
بازدید :
۹۷۴
دکتر مصطفی اقلیما | وقتی بحث پناهندگان در میان است، در واقع بحث کشورهای بیسامان در میان است؛ کشورهایی که بعضی برنامههایشان به هم ریخته است.
عدهای از افراد مجبور به رفتن میشوند و عدهای دیگر هم به علل وجود مسائلی در آن کشور، احساس میکنند جایی برای زندگی ندارند و به امید زندگی بهتر به کشوری دیگر میروند. در همهجای دنیا چنین اتفاقاتی میافتد. مثلا میتوانید به مسائل سوریه نگاه کنید یا کشورهای دیگر که وقتی عدهای به دنبال جای بهتری میگردند، چقدر مسائل برایشان بهوجود میآید.
وقتی یک نفر مثلا ۳۰ سال در کشور خود زحمت کشیده است و از پایه شروع کرده تا به بالا رسیده است و حالا قصد دارد به کشوری دیگر برود، آیا زندگی او بهتر خواهد شد؟ او باید دومرتبه از صفر شروع کند و مثلا ۲۰ سال، زمانی که میخواهد به موقعیتی برسد که همین الان در کشور خود دارد، بسیار دیر شده است، شاید زمان مردن او فرا رسیده باشد.
وقتی یک نفر مثلا ۳۰ سال در کشور خود زحمت کشیده است و از پایه شروع کرده تا به بالا رسیده است و حالا قصد دارد به کشوری دیگر برود، آیا زندگی او بهتر خواهد شد؟ او باید دومرتبه از صفر شروع کند و مثلا ۲۰ سال، زمانی که میخواهد به موقعیتی برسد که همین الان در کشور خود دارد، بسیار دیر شده است، شاید زمان مردن او فرا رسیده باشد.
در واقع دیگر به هیچ جا نمیرسد؛ بنابراین وقتی قوانین پناهندگی را در هر جای دنیا وضع میکنند، باید دربردارنده این نگاه باشد که به پناهنده باید به چشم یک انسان نگاه و باید با او بهعنوان یک انسان برخورد کرد. وقتی ورود یک انسان را به مکانی قبول میکنند، باید او بتواند از امکانات و خدمات آنجا حداقل استفاده و در مقابل، کار کند.
در بحث پناهندگان، میتوان نگاهی به برخوردهایی انداخت که در کشورهای مختلف با پناهندگان میشود و در ایران نیز میتوان به نوع برخورد با سیل پناهندگان افغان توجه کرد. ما بهعنوان ایرانی توقع داریم که وقتی یک ایرانی وارد خاک فرانسه، آلمان، ترکیه یا هر جای دیگر میشود، وقتی عنوان پناهنده دارد، به او رسیدگی شود.
او به هر دلیل، یک پناهنده است و بهعنوان یک ایرانی باید حق و حقوق خود را داشته باشد. از سوی دیگر، همین نگاه را نسبت به پناهندگان در داخل کشور خود باید داشته باشیم. متأسفانه پناهندگان افغان در ایران چنان که باید از حقوق خود برخوردار نیستند، درباره شناسنامه، تحصیل و مدرسه، یا در صورت ازدواج با یک ایرانی... میبینیم از این حقوق برخوردار نیستند.
سازمان ملل روز ۲۰ ژوئن (۳۰ خرداد) را روز پناهندگان نامیده و هرساله مراسمی برای این روز در دنیا برگزار میشود. روز پناهندگان نیز مانند روزهای دیگر، روز معلم، روز پلیس، روز دانشجو، روز جوان، روز زن و انواع و اقسام اسامی دیگر فقط یک اسم است؛ اما پشت این اسمها چیز چندانی وجود ندارد و استحکامی در آن نیست.
این روز را گرامی میدارند؛ اما کسی نمیپرسد چرا مردم پناهنده میشوند؛ درصورتیکه این «چرا» مهم است. گفته نمیشود امروز چه کار کنیم تا دیگر مردم پناهنده نشوند. چگونه علل برطرف شود تا مردم پناهنده نشوند. فقط روزی «نامگذاری» میشود. شاید فقط برای اینکه مردم خوشحال شوند که روزی چنین نامی گرفته است. در همه کشورها واقعا در روز پناهنده چه کاری برای آنان انجام میشود.
این همه دم از حقوق بشر زده میشود؛ اما مثلا در آمریکا وقتی افرادی بهعنوان پناهنده وارد میشوند، پدر و مادر را از کودک جدا میکنند. در بعضی از کشورهای جهان سوم حق و حقوقی درباره ازدواج پناهندهها قائل نیستند. در آلمان و فرانسه پناهندگان در وضع بدی در کمپها نگهداری میشوند.
اگر روزی را به نام خاصی نامگذاری میکنیم، باید مفهومی از آن روز به دست بیاوریم. امیدواریم در مقابل این نامها، کارهایی ارزشمند نیز انجام شود. درباره روز پناهنده نیز باید گفت: پناهنده خود معلول علتهاست که تا آن علتها برطرف نشود، مشکل پناهندگی در هیچجای دنیا برطرف نخواهد شد.
۰